نگاهی به علت شکست سیاستهای انرژی در ایران با مرور تجربه گرجستان که از کسری برق به صادرکننده انرژی تبدیل شده است
بنبست ناترازی
گرجستان که روزگاری فقط سه ساعت در روز برق داشت، امروز توانسته است با اصلاح قیمتگذاری برق، تولید برق خود را به دو برابر مصرف برساند و به یکی از صادرکنندگان عمده به ترکیه تبدیل شود. این در حالی است که ایران به عنوان دومین مالک بزرگ ذخایر گاز و چهارمین مالک بزرگ ذخایر نفت جهان گرفتار ناترازی گسترده انرژی است و قادر نیست به یکچهارم تا یکپنجم نیاز بازار برق خود پاسخ دهد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
کیمیا نعمتاله: گرجستان که روزگاری فقط سه ساعت در روز برق داشت، امروز توانسته است با اصلاح قیمتگذاری برق، تولید برق خود را به دو برابر مصرف برساند و به یکی از صادرکنندگان عمده به ترکیه تبدیل شود. این در حالی است که ایران به عنوان دومین مالک بزرگ ذخایر گاز و چهارمین مالک بزرگ ذخایر نفت جهان گرفتار ناترازی گسترده انرژی است و قادر نیست به یکچهارم تا یکپنجم نیاز بازار برق خود پاسخ دهد. بسیاری از کارشناسان قیمتگذاری دستوری را عامل اصلی کاهش میل به سرمایهگذاری در صنعت برق و افت تولید نسبت به تقاضا میدانند، با این حال باید گفت مسئله کمبود برق در کشور از نظر کارشناسان پیچیدهتر از بحث اصلاح قیمت است و ابعاد گستردهای دارد.
گرجستان؛ از قطعیهای مکرر تا صادرات برق
گرجستان که در طول روز فقط سه ساعت برق داشت، امروز به صادرکننده این انرژی تبدیل شده است.
در واقع پذیرش اینکه قیمت برق باید بیشتر از قیمت تمامشده برای دولت باشد، باعث پیشرفت گرجستان شده است؛ حال اما با نگاهی به سالهای گذشته گرجستان سؤالی مطرح میشود که این کشور چگونه از قطعی برق به صادرات برق رسید؟
گرجستان در سال 2017 حدود 1.5 میلیارد کیلووات ساعت برق از روسیه وارد کرد تا بتواند کسری 10 درصدی خود را جبران کند و در سال 2018 کسری برق به بیش از 10 درصد رسید و حدود 13 درصد تقاضای بازار برق این کشور با کسری مواجه شد و در سال 2019 کمبود برق حدود 1.4 میلیارد کیلووات ساعت بود که برای جبران آن حداقل 78 میلیون دلار برق از کشورهای دیگر خریداری میشد. در سال 2020 گرجستان توانست 11.2 میلیارد کیلووات ساعت برق تولید کند که اما به دلیل ناهمگونی با مصرف 12.4 میلیارد کیلووات ساعت، حدود 1.2 میلیارد کیلووات ساعت برق وارد کرد و در سال 2021 مصرف برق 15.3 کیلووات ساعت رسیده بود و واردات برق هم بیش از دو میلیارد کیلووات ساعت بود که در همین زمان گرجستان 391 میلیون کیلووات ساعت برق صادر کرد و در سال 2022 مصرف برق به 14.8 میلیارد کیلووات سرعت رسید که تولید داخلی بیشتر از مصرف برق بود و به میزان 14.2 میلیارد کیلووات ساعت رسید و حدود 1.5 میلیارد کیلووات ساعت برق را وارد کرد که دوباره بخشی از آن را برای صادرات مجدد استفاده کرد و در سال 2023 مصرف برق به 6.5 میلیارد کیلووات ساعت رسید و در واقع تولید برق به حدود دو برابر نیاز بازار داخلی این کشور رسیده است. این کشور حالا حدود 89 درصد برق مازاد خود را به ترکیه و 11 درصد را به ارمنستان صادر میکند.
با این حال تمرکز اصلی صادرات به بازار ترکیه است که نشاندهنده صادرات هدفمند گرجستان به ترکیه است. حالا اما گرجستان نمونهای قابل توجه از کشوری است که با اصلاحات ساختاری توانست از قطعشدن مکرر برق در روزهای متوالی به صادرات به کشورهای همسایه برسد و این کشور با واقعیسازی قیمت و مقابله جدی با فساد یک الگوی مصرف درست ترسیم کرد که تولیدکنندگان میتوانند در محیطی رقابتی فعالیت کنند.
حالا گرجستان با واقعیسازی قیمت برق و سرمایهگذاری در نیروگاههای برقآبی توانسته از قطعیهای مکرر روزانه خود جلوگیری کند و حالا به صادرکننده انرژی برق تبدیل شده است اما ایران با وجود منابع انرژی هنوز گرفتار درد مزمن ناترازی انرژی است که به گفته کارشناسان تجربه دو کشور نشان میدهد واقعیسازی قیمت بدون اصلاح همزمان در ساختار تولید و شفافیت اقتصادی و بازسازی نیروگاهها امکانپذیر نیست و نهتنها به ناترازی منجر میشود بلکه فرسودگی زیرساختها را تشدید میکند.
دولت گرجستان با واقعیسازی قیمت روی بهبود و بهرهوری نیروگاهها و توسعه زیرساختهای برقآبی تمرکز کرده و این راهکار باعث شد از قطعیهای مکرر برق به صادرات به کشورهایی مثل ترکیه برسد و در مقابل ایران با وجود ظرفیتهای بالای انرژی و تولید برق همچنان گرفتار ناترازی برق است. کارشناسان معتقدند تکیه بیش از حد بر سیاستهای قیمتی انرژی بدون واقعیسازی سایر قیمتها، مثل خودرو و سوخت و کالاهای اساسی موجب شده سیاستهای انرژی در ایران فاقد انسجام باشد و برخلاف گرجستان که واقعیسازی قیمت به بهبود کارایی منجر شد، هنوز در ایران این درد مزمن از بین نرفته است.
شدت مصرف انرژی در ایران تکاندهنده است
در همین زمینه هاشم اورعی، رئیس انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران و استاد دانشگاه شریف به «شرق» میگوید: بخش عمده برق گرجستان از نیروگاههای آبی تأمین میشود. اقلیم این کشور با بارش مناسب و منابع آبی فراوان امکان تولید برق از سدها را فراهم کرده است و در مجموع در ترکیه و آذربایجان به دلیل شرایط جغرافیایی نیروگاههای برقآبی سهم مهمی را در تأمین برق دارند.
اما این مدل برای همه کشورها قابل تکرار نیست. برای مثال ایران حدود 14 درصد ظرفیت نیروگاهی را به برقآبی اختصاص داده است که البته به علت کمبود آب در پشت سدها در تابستان گذشته فقط چهار درصد از برق کشور از این نیروگاهها تأمین شد و در اصل برای زیرساختی هزینه کردهایم که در عمل بخش کمی از نیازهای کشور را توانست برطرف کند. تجربه نشان میدهد هر کشور باید براساس اقلیم، سبد انرژی بهینه خود را که شامل منابع بادی و خورشیدی، آبی و... است، تعریف کند.
او با اشاره به تفاوت اساسی ایران و گرجستان در نحوه مواجهه با قیمتگذاری و اقتصاد انرژی گفت: ایران سومین تولیدکننده گاز طبیعی و دوازدهمین تولیدکننده برق در جهان است، اما این ظرفیت بالا نهتنها منجر به صادرات پایدار نشده بلکه در داخل کشور هم بخشی از این منابع انرژی هدر رفته و شدت مصرف انرژی در ایران یکی از بالاترینها در جهان است که همچنان روند افزایشی دارد و به زبان سادهتر یعنی ما برای تولید هر دلار از تولید ناخالص داخلی چند برابر میانگین جهانی انرژی استفاده میکنیم و عامل اصلی این مسئله قیمتگذاری نادرست تلقی میشود.
برای مثال در بحث یارانه انرژی که به صورت بیهدف به تمام اقشار جامعه داده میشود نتیجه آن شد که هرکس بیشتر مصرف کند از یارانه بیشتری هم بهرهمند میشود و برخلاف اصل ماجرای یارانه که باید کمککننده به اقشار ضعیف جامعه باشد، این ساختار غلط منجر به استفاده بیرویه شده است و زمینههایی را برای قاچاق سوخت هم فراهم کرده است و براساس دادهها روزانه بیش از 20 تا 30 میلیون لیتر سوخت از کشور قاچاق میشود که سود آن با نرخ ارز 60 هزار تومانی بیش از یک میلیارد تومان در هر دقیقه است و این ساختار یارانهای به نفع افراد سودجو عمل میکند.
این کارشناس تأکید میکند: در چنین شرایطی که قیمت انرژی بهطور مصنوعی پایین نگه داشته شده، هیچ انگیزهای برای کاهش مصرف باقی نمیماند و ناترازی در همه حاملهای انرژی روز به روز بیشتر میشود. برای مثال دولت امسال ناچار شد حدود هشت میلیارد دلار برای واردات سوخت در بودجه پیش پیشبینی کند، درحالیکه ایران یکی از توایدکنندگان بزرگ جهان است. اورعی در ادامه با اشاره به اینکه راهحل در اصلاح تدریجی قیمتهاست، توضیح داد: اگر گرجستان توانسته به اصلاح ساختار انرژی و بازسازی نیروگاهها و واقعیسازی قیمت برسد، تنها با اتکا به منابع برقیآبی خود و کنترل مصرف داخلی بوده است و اگر در ایران هم بازار واقعی انرژی در کشور شکل بگیرد، بازار رقابتی میشود و انحصار بهوجودآمده از بین میرود و در نهایت میتوان از مردم انتظار داشت که قیمت واقعی برق یا گاز را بپردازند. تا زمانی که این مشکلات حل نشود و سیاستگذاری فصلی و بدون چشمانداز باشد، ایران همچنان گرفتار الگوی مصرف نادرست میماند و تنها را نجات از این الگوی مصرف بیرویه، برنامهریزی اقلیمی و شکلگیری بازار رقابتی انرژی و شجاعت سیاسی است که این مسیر دشوار را بتواند هموار کند.
شکاف ناترازی برق در حال گسترش است
بررسی روند تحولات چهار سال اخیر ایران نشان میدهد بحران ناترازی برق در ایران به روندی ادامهدار و مزمن تبدیل شده و هر سال رو به افزایش است. برای مثال در سال 1400 به دلیل گستردگی قطعی برق، دولت سیزدهم ناچار شد با تعطیلیهای مکرر بحران را تا حدی مهار کند و ناترازی 15 هزار مگاواتی منجر به قطع گسترده برق نشود. در سال 1401 با اجرای طرحهای مدیریت بار، وضعیت نسبت به سال گذشته بهتر شد و حدود سه هزار و ۴۰۰ مگاوات ظرفیت تولید حرارتی افزایش پیدا کرد اما باز هم با تقاضای 70 هزار مگاواتی به ناترازی 20 هزار مگاواتی رسیدیم و در تابستان 1402 رشد دوباره مصرف ناترازی تا حدود 17 هزار مگاوات افزایش پیدا کرد و فشار اصلی به روی بخش تولید متمرکز شد و در سال 1403 ناترازی به بیش از 16 هزار مگاوات رسید و با مصرف بیش از 80 هزار مگاوات دوباره تنها راهکار روی میز کنترلکردن مصرف بخش خانگی و قطعیهای مکرر بود و در سال 1404 مدیرعامل شرکت توانیر اعلام کرد: ناترازی برق کشور به حدود 14 هزار مگاوات کاهش یافته و سیاستهای کنترلی از تشدید این بحران جلوگیری خواهد کرد.
با این حال کارشناسان معتقدند این نوع برنامهریزی کوتاهمدت بوده و بیشتر حاصل اقدامات مقطعی است و نه بهبود پایدار در ساختار تولید و افزایش بهروری نیروگاهها و اگر سرمایهگذاری جدیدی در زیرساختها و انرژی تجدیدپذیر شکل نگیرد این کاهش دوام نخواهد داشت. در همین زمینه مرتضی بهروزیفرد، کارشناس انرژی، به «شرق» توضیح داد: صرفا واقعیسازی قیمت، راهحل پایداری برای کنترل مصرف نیست و واقعیسازی قیمت زمانی موفق خواهد شد که بسترهای اقتصادی و اجتماعی آن فراهم شود و اگر قیمتها ناگهانی افزایش پیدا کند یا واقعیسازی قیمت یکدفعه شکل بگیرد، قطعا رفاه مردم کاهش مییابد و تأثیر آن کوتاهمدت است حتی در دورهای با افزایش قیمت بنزین مواجه شدیم که این راهکار برای چندماه نتیجه داد و بعد از جهش تورمی همهچیز به روال قبلی برگشت.
به گفته او فرق بین ایران و گرجستان در اجرای سیاستها و کنترل قیمت است و این واقعیسازی قیمت باید جامع باشد نه فقط تکبعدی بلکه در ایران علاوه بر مشکل قیمتگذاری با ضعف بهرهوری در تولید برق روبهرو هستیم. حتی بخشی از نیروگاههای کشور راندمان زیر 20 درصد دارند و ادامه فعالیت آنها به ضرر منافع ملی هم هست و باید نیروگاههای نو و تجدیدپذیر جای نیروگاههای قدیمی را بگیرند. درحالیکه گرجستان به دلیل اقلیم مرطوب خود توانسته سهم بالایی از برق را از سدها و منابع آبی تولید کند، در ایران کمبود بارش و کاهش سرابها سبب شده حتی از تمام ظرفیت موجود استفاده نشود؛ بنابراین تفاوت اصلی ایران و گرجستان نه در منابع بلکه در اجرای سیاستهاست و این ناترازی انرژی هر سال شدیدتر خواهد شد. به گفته این کارشناس «تنها اقدام امیدوارکننده توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی است که با توسعه نیروگاههای خورشیدی در دولت پزشکیان اگر این روند ادامهدار باشد در سه تا پنج سال آینده میتواند بخشی از فشار ناترازی انرژی را کاهش دهد».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.