روایتی از خاموشی و تردید تا بازگشت به تولید
پتروشیمی آبادان؛ بازگشت ققنوس
بازگشت پتروشیمی آبادان پس از دو سال خاموشی، فقط احیای یک کارخانه نیست؛ روایت برخاستن صنعتی است که روزگاری زیر آوار جنگ و بحران فرو رفت و امروز با همت کارگران، اراده مدیران و حمایت تمامقد شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین(تاپیکو) ، دوباره به نقطهای رسیدهکه درباره آینده حرف میزند. به حتم، شنیدن روایتهای فراز و فرود این بازگشت از زبان کارگران و سرپرست پتروشیمی آبادان، شیرینی این خبر را دوچندان می کند.
گفتند پتروشیمی آبادان، هفتتپهای دیگر میشود؛ گفتند امیدی نیست. اینجا دیگر برنمیخیزد. اما آبادان، شهری که بارها از زیر خاکستر جنگ و ویرانی برخاسته، اینبار هم تسلیم اینپیشبینیهای تلخ نشد. درست در روزهایی که نگاهها نگران از تکرار یک تجربه تلخ بود، شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین(تاپیکو) تصمیم گرفت با همراهی متخصصان، مدیران پتروشیمی آبادان و کارگران، کاری کند کارستان و اینطور شد که احیا و بازگشت یکی از نمادهای صنعتیکشور آغاز شد.
قصه آبادان…
اما برای یک روایت درست و دقیق از آنچه بر پتروشیمیآبادان گذشته باید به سالها قبل برگشت. پتروشیمی آبادان با تاریخ و شناسنامهای که به سال ۱۳۴۸ برمیگردد، در دوران جنگ تحمیلی، مورد حمله موشکی بعثیها قرار گرفت و تقریباًبهطور کامل ویران شد. اما در سال ۱۳۶۷، پس از پایان جنگ، متخصصانی که بسیاریاز آنها هنوز هم در همین مجموعه کار میکنند، دست به دست هم دادند و واحدهای تولید را از زیر آوار بیرون کشیدند و مجتمع پتروشیمی آبادان دوباره به چرخه تولید بازگشت.

از بزرگترین تولید کننده PVC در خاورمیانه تا خاموشی چراغ تولید
دههها گذشت. پتروشیمی آبادان به بزرگترین تولیدکنندهPVC در خاورمیانه تبدیل شد اما همزمان تجهیزات فرسوده شد و بحرانها یکی پس از دیگری رسیدند و سرانجام دو سال قبل، پس از یک اتفاق و آتش سوزی، چراغ تولید در پتروشیمیآبادان خاموش شد؛ خاموشیای که برای بسیاری نشانهای از یک پایان ابدی بود. اما برای عدهای نه. برای آنها که میدانستند آبادان هرگز تسلیم نمیشود.
عزم جزم برای احیای پتروشیمی آبادان
البته این بار نگرانیها جدیتر بود. زمزمهها از امکان تکرار تجربه تلخ هفتتپه در آبادان به گوش میرسید. برخی حتیفکرش را هم نمیکردند این مجتمع بتواند یک بار دیگر به وضعیت پایدار برسد. اما اراده کارگران، مدیران، مسئولان استان و از همه مهم تر، اراده شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین(تاپیکو) به عنوان دارنده ۵۳ درصد سهم پتروشیمی آبادان برای بازگرداندن این پتروشیمی به چرخه تولید، جزم بود. تصمیم براین بود؛ پتروشیمی آبادان بایدبایستد، نه فقط برای حفظ یک کارخانه، برای حفظ هویت یکشهر، یک صنعت و یک هزار و سیصد خانوادهای که چشمشان به این مجتمع بود.

حتی یک کارگرهم تعدیل نشد
تاپیکو فقط حرف نزد؛ ایستاد؛ تمامقد. دو سال تمام، بدون کوچکترین تعدیل، بدون کنار گذاشتن حتی یک کارگر. در حالی که بسیاری صنایع مشابه ناگزیر به کاهش نیروشدند، این هلدینگ از پتروشیمی آبادان حمایت مالی،مدیریتی و انسانی کرد. این اتفاق و همراهی، از بیرونشاید فقط شبیه یک «تصمیم اقتصادی» بود، اما برایکارگران، برای خانوادهها، برای آبادانی که خاطره جنگ را هنوز در حافظهاش دارد، معنایی فراتر از یک حمایت داشت.

نذر خانوادهها برای بازگشت پتروشیمی به روزهای اوج
«غضبان مهری» یکی از کارگران پتروشیمی آبادان است که ۲۸ سال از عمرش را در این پتروشیمی گذارنده؛ سالهایی که بیشترشان در بخش تعمیرات گذشته، کنار دستگاهها، میانصدا و روغن و آهن. اما تلخترین خاطرات کاریاش را نه سختیکار که سکوت سنگین روزهای پتروشیمی آبادان رقم زد؛روزهایی که پتروشیمی تعطیل شد.
او اول از ناامیدی روزهای پس از خاموش شدن چراغ پتروشیمی آبادان میگوید؛ ناامیدیای که فقط داخل کارخانه نماند و به خانهها، به خانوادهها و حتی به خیابانهای آبادان سرایت کرد. او میگوید: «ما روزهای سختی را گذراندیم. من اشکِ کارگران را پای دستگاههای خاموش دیدم. خودم دلداریشان میدادم،وقتی هر روز میآمدیم و همه چیز خاموش بود، حالِ دلمان هم خاموش میشد.»
غضبان مهری از حمایت مدیران برای سرپا شدن دوباره پتروشیمی میگوید؛ «ممنونیم از شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین(تاپیکو) که پای مجتمع ایستاد. طوری که کسی اخراج نشد. همین، برای ما نقطه امید بود. هرچند حقوقها گاهی دیر پرداخت میشد، اما اینکه میدانستیم هنوز کسی باور دارد اینجا باید زنده بماند، دلمان قرص میشد به آمدن روزهای روشن بازگشت تولید، برای او فقط روشن شدنِ دستگاهها نبود، تزریق امید و زندگی به شهر بود؛ «وقتی می دیدم کامیونهای صادراتی دوباره از مجتمع بیرون میروند، با گوشی ازشان عکس میگرفتم و در گروههای فامیلیمیفرستادم.»
این ایستادگی، فقط کارِ کارگران نبود. مهری از نذرها حرف میزند، از امیدی که میان خانوادهها دست به دست میچرخید. «دو ماه قبل، همسرم برای راه افتادن دوباره کارخانه، نذر حضرتالبنین (س) کرد. هر کسی کربلا میرفت، برای روشن شدن دوباره چراغ پتروشیمی آبادان دعا میکرد.»

امید در خیابانهای آبادان
«سامان ویسی» با ۱۵ سال سابقه در بخش ابزار دقیق، همان حس را با واژههای دیگری روایت میکند؛ او از فشار دو سال سکوت میگوید. از استرسی میگوید که شب و روز نداشت؛ «ما سالها زحمت کشیده بودیم و درست وقتی داشتیمنتیجهاش را میدیدیم، همهچیز متوقف شد. در صنعت، صدانشانه زندگی است. وقتی وارد مجتمع میشوی و دستگاهها کار میکنند، حتی اگر صدا آزاردهنده باشد، حالِ دلت خوب است. اما آن دو سال، بهجای صدای ماشینآلات، صدای پرندهها را میشنیدیم؛ صدایی که برای ما خوشایند نبود.»
ویسی هم از حمایت تاپیکو یاد میکند. حمایتی که فقط در اعداد خلاصه نشد و میگوید: «تعدیل نیرو اتفاق نیفتاد،این یعنی اعتماد. ما روزهای خیلی سختی را گذراندیم. حالا تولید هست، انرژی برگشته و مهمتر از همه، امید. امیدی که باید حفظ شود تا دیگر آن روزهای تلخ تکرار نشود.»
ماجرای شیفتهای ۱۲ ساعته کارگران
از اینجا به بعد روایت احیای پتروشیمی آبادان از زبان سرپرست این مجتمع شنیدنیتر است. «محسن علوی» از روزهایی میگوید که همزمان با حمایت تمام قد شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین(تاپیکو)، نیروی انسانیپتروشیمی آبادان مطمئنترین سرمایه این احیا شد. علوی از کارگرانی میگوید که در شیفتهای ۱۲ ساعته، شب و روز فرقی برایشان نداشت و وقت برگشت به خانه، با همه خستگی،لبخند روی لبشان بود. چون میدانستند دارند جان تازهای به رگهای این صنعت میدهند. علوی میگوید: «در کنار کارگران، تیم مدیریتی، متخصصان و مهندسان هم شبانه روز کار کردند. هر واحدی که روشن شد، هر پمپ و کمپرسوری که بعد از سالها شروع به کار کرد، یک قدم بود به سمت امید.»

پتروشیمی آبادان برگشته…
و بالاخره روزی رسید که همه آن را در تاریخ صنعت پتروشیمی به خاطر خواهند سپرد؛ بازگشت واحد PVC ۷۰۰A به مدار تولید از سالها توقف؛ واحدی که بسیاری آن را از دست رفته میدانستند و پس از آن، واحد ۶۰۰، آن هم در زمانیکه کشور با بحران جدی PVC روبهرو بود. بازگشت این واحدها فقط یک خبر صنعتی نبود؛ پیام روشنی بود که پتروشیمیآبادان برگشته و این بار قرار نیست دوباره خاموش شود.
وقتی اعتماد سرمایه داران هم بر میگردد
ماجرای پتروشیمی آبادان از اینجا به بعد شنیدنیتر هم میشود و علوی راوی آن میشود؛ «با بازگشت پتروشیمی آبادان به مدار تولید، بار دیگر تولید گریدهای خاص PVC، مانندS-57 و S-70، که فقط در پتروشیمی آبادان تولید میشود،آغاز شد. همین اتفاق کافی بود تا صنایع پاییندستی که مدتها مجبور بودند از گریدهای نامتناسب استفاده کنند، سروسامان بگیرند. کیفیت محصولات نهایی PVC در کشور ارتقا یافت و بازار PVC که روزی پر از ناامیدی بود، حالا با خوشبینی سمت عرضههای پتروشیمی آبادان برگشته است. برای نخستین بار پس از مدتها، متقاضیان از گریدهایعمومی به سمت گریدهای تخصصی حرکت کردهاند. این یعنیاعتماد برگشته؛ سرمایهای که با هیچ عددی قابلمحاسبه نیست.»
رشد ۴۰ درصدی سهام
حالا خبرهای خوب از پتروشیمی آبادان یکی پس از دیگریمیرسد. سرپرست پتروشیمی میگوید: «پتروشیمی آبادان توانایی تولید گرید S-70 مدیکال را دارد؛ گریدی که تولیدآن میتواند نقطه عطفی در صنعت پتروشیمی کشور باشد.» علوی پتروشیمی آبادان را به بیماری تشبیه میکند که بعد از مدتها از کما درآمده و در حال به دست آوردن علائم حیاتیاشاست. او معتقد است این پتروشیمی تازه اول راه و در حال احیا هست و در این مرحله به ثبات مدیریتی، حمایتبالادستی و تصمیم گیریهای دقیق فنی نیاز دارد.

او از اتفاقات خوب در بازار سرمایه میگوید: «سهام شپترو که سه ماه پیش در محدوده ۹۰ تومان بود، امروز به حدود ۱۳۰ تومان رسیده و حدود ۴۰ درصد رشد کرده است. این رشد نه ناشی از هیجان، بلکه نتیجه بازگشت اعتماد سهامداران خرد است؛ سهامدارانی که سالها با صبر کنار سهم ایستادند و حالا اولین نشانههای تحول را لمس میکنند.»
پتروشیمی آبادان حالا به نقطهای رسیده که میتواند درباره آینده حرف بزند. برنامهریزی برای تقویت صنایع پاییندستی با محصولات نوآورانه و رویکردی که هر روز بیشتر به سمت توسعه و نوسازی حرکت میکند، نشان میدهد این بازگشت صرفاً رفع یک مشکل کوتاهمدت نیست؛ یک مسیر بلندمدت برای ساختن دوباره جایگاه آبادان در صنعت پتروشیمی است.
آخرین اخبار اقتصادی را از طریق این لینک پیگیری کنید.