گفتوگوی احمد غلامی با ضیاء موحد:
شاعری در مرز شک و یقین
ضیاء موحد در میان دو نسل از نویسندگان و شاعران نامآشنای ایران بالیده است؛ از یک طرف ابوالحسن نجفی و احمد شاملو، بعد محمد حقوقی و هوشنگ گلشیری و از طرف دیگر رضا فرخفال و جوانترها. شعرهای موحد انعکاس روح زمانه خودش است؛ شعرهایی که پیش از انقلاب سروده حالوهوای یأسآلود و انتزاعی دارند و شعرهای دهه هفتاد او عاشقانههایی بدون معشوقاند، و شعرهای دهه هفتاد به بعد اوج و فرود میان بیم و امید است. آنچه موحد بر آن تأکید مستمر دارد، شک است که باور دارد همراه خستگیناپذیرش در تمام عمر بوده است. میگوید اگر قرار باشد دوباره شعری بگوید، باز هم از تردید خواهد گفت، چراکه زندگی ما هنوز بیش از گذشته روز به روز است و در پس هر روز حادثهای کمین کرده است.