|

پل شهرستان؛ مواجهه شهروند مدرن و انباشتگی تاریخی در اصفهان

در اصفهان نوعی انباشت آثار تاریخی وجود دارد، مثل خانواده‌های قدیمی با ده دوازده سر عائله و حتی بیشتر، گاهی هم اگر یکی از این بچه‌ها را گرگی می‌خورد یا مثلا آبله می‌گرفت با این جمله به آن خانواده دلداری می‌دادند که سرت سلامت، ده تا بچه دیگه داری یا خدا رو شکر کن که اجاق خونت کور نمی شه!

پل شهرستان؛ مواجهه شهروند مدرن و انباشتگی تاریخی در اصفهان

گروه گزارش- در اصفهان نوعی انباشت آثار تاریخی وجود دارد، مثل خانواده‌های قدیمی با ده دوازده سر عائله و حتی بیشتر، گاهی هم اگر یکی از این بچه‌ها را گرگی می‌خورد یا مثلا آبله می‌گرفت با این جمله به آن خانواده دلداری می‌دادند که سرت سلامت، ده تا بچه دیگه داری یا خدا رو شکر کن که اجاق خونت کور نمی شه! جملاتی ازاین‌دست شاید برای دلداری خوب بود اما فقدان هر چیزی مصائب خودش را دارد، البته قصدم قیاس فرزند و آثار تاریخی نیست اما وقت‌هایی هست آدمی با خودش فکر می‌کند انگار نسبت اصفهان با آثار تاریخی‌اش همان چند ده سر عائله  است که چندتایی هم اگر تخریب شد یا گرفتار خزان، به قول شاعر می‌شود گفت: سرِ خُمِ می سلامت! ولی واقعا این‌گونه می‌شود قیاس گرفت و با شعر و شاعری از دست رفتن یک‌یکی آثار تاریخی، خانه‌ها یا ابنیه واجد ارزش میراثی را توجیه کرد؟ مثلا همین پل شهرستان، قدیمی‌تر از آن فعلاً کسی سراغ ندارد، حداقل تا دوره ساسانی می‌توان تاریخ اش را عقب برد اگر بیشتر نباشد، اما این پل تاریخی مثل بچه سرراهی به نظر می‌رسد، نه محبوبیت پل خواجو را دارد و نه مثل سه و سه پل توی چشم همه اصفهانی‌ها، گردش گرها و البته مدیران شهری می‌درخشد، یک‌گوشه‌ای زیر پای نمایشگاه گردهای اصفهان افتاده بود و روزگار می‌گذارند.بااین‌حال امروز به مدد تعمیق حس شهرنشینی دیگر نمی‌توان آثار تاریخی را همین‌طور بی‌سروصدا به محاق برد، مردم تا حدی به دوست داشتن شهرشان برگشته‌اند، نمونه‌اش را در واکنش به مرمت غیراصولی گنبد شیخ لطف‌الله شاهد بودیم و البته برای همین پل باستانی شهرستان که علاوه بر ارزش تاریخی خودش، در جوار تپه اشرف هم قرار دارد، تپه‌ای به‌جامانده از عهد عتیق سپاهان که به قول ابوریحان بیرونی، مثال اهرام مصر بوده در شرق جهان!

اما قصه چه بود که داد  شهروندان اصفهانی را درآورد؟ عکسی که پیش روی شما قرار دارد و شاید پیش‌تر هم دیده باشید، نشان می‌دهد کف این پل انگار مانند  پشت‌بام خانه‌های کلنگی قیرگونی شده است، در این مورد اطلاع‌رسانی درستی از سوی اداره کل میراث فرهنگی اصفهان اعلام نشد و انتشار عکس‌های یادشده ناگهان دوستداران میراث اصفهان را در بهت و حیرت فروبرد، درست همان زمان که شوک مرمت نامتقارن گنبد شیخ لطف‌الله هنوز از خاطرات پاک نشده بود. وحید ذاکریان مدیر دفتر فنی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اصفهان در این مورد می‌گوید : در آخرین مرحله از مرمت‌های اساسی روی این پل که در بیش از 5 دهه گذشته انجام‌شده، از برخی مصالح ناهمگون استفاده‌شده بود، بااین‌حال با توجه به این‌که در ملاتی که قبلا برای نصب سنگ‌فرش‌ها به‌کاربرده بودند از آهک نیز استفاده‌شده بود، ترکیب آهک و برخی مصالح ناهمگون همچون قیر باعث از میان رفتن تدریجی عایق قیرگونی بستر عرشه پل‌شده بود.او افزود: با توجه به نیاز وافر به مرمت اساسی پل از یک‌سو و همچنین امتداد خشک‌سالی و احتمال فرونشست پل‌های تاریخی همچنین حذف مصالح ناهمگون بکار رفته در مرمت‌های گذشته از سوی دیگر و همچنین لزوم عایق‌بندی عرشه پل، ضمن سبک‌سازی عرضه و حذف الحاقات مرمت‌های غیراصولی گذشته، ضمن جمع‌آوری سنگ‌فرش‌ها، عایق‌بندی در لایه‌های زیرین کف عرشه با قیرگونی انجام و سپس عملیات نصب سنگ‌فرش‌ها انجام می‌شود.امید علی پور، کارشناس ارشد مرمت و میراث فرهنگی در این مورد به چهار نکته اشاره می‌کند، او  در مورد چگونگی اجرای عملیات مرمت پل شهرستان می‌گوید: اصلاح مسیر تردد پیاده و معضلات کف فرش پیشین به این دلیل  صورت گرفت چون وضعیت پل قبل از آغاز عملیات مرمت به نحوی بود که قطعات سنگ لاشه ناهموار و ملاط‌های استفاده‌شده به عمق ۱۲ تا ۱۵ سانتیمتر عبور و مرور عابران را دشوار کرده بود.

همچنین علاوه بر مشکل عبور و مرور بر روی پل، سطح پل دارای شیب بندی مناسبی نبود و بنابراین آب‌های حاصل از بارندگی از روی پل تخلیه نشده و متاسفانه به داخل جداره‌ها و بدنه‌های جانبی و همچنین دهانه‌های پل نفوذ کرده که موجب فرسایش مصالح، آجرها و فرسایش بندهای پل‌شده بود پس لزوم هدایت آب‌های سطحی بستر پل در حین بارندگی بیشتر از پیش ضروری به نظر می‌رسد.علی پور اضافه می‌کند: با توجه به ارائه دستور کار کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان به مرمتگران این پل تاریخی، پس از برچیدن سنگفرش نامناسب قبلی به ضخامت ۱۵ سانتیمتر، عملیات سنگ‌فرش و آجرچینی پل باضخامتی نزدیک به ۸ سانتیمتر با در نظر گرفتن تقسیم نیروهای وارده بر پل و سبک‌سازی را انجام دادند، در ادامه هم پس از عملیات برچیدن کف فرش‌های پل، به‌منظور عایق‌بندی، هدایت آب‌های حاصل از بارش و درنهایت رفع نشت رطوبت به‌منظور کف سازی نهایی، یک‌لایه پوشش قیر و گونی اجرا می‌شود که از خصوصیات این عایق می‌توان به برگشت‌پذیری آن اشاره کرد که عملی متداول است.او همچنین اضافه می‌کند: در انجام عملیات مرمت این پل تاریخی پیشنهادهایی مبنی بر استفاده از ملاط‌های سنتی مبتنی بر آهک مطرح شد که باید در ابتدا به این نکته توجه شود که این‌گونه ملاط‌ها بسته به نوع کاربرد، انواع گوناگونی دارند. البته شاید ملاط‌های غیر هوازی مانند شفته و یا ساروج که در ساختمان‌های پل‌های تاریخی درگذشته مورداستفاده قرارگرفته مورد پیشنهاد بود که به دلایلی همچون مدت‌زمان طولانی موردنیاز برای گیرش و نیز مشخص نبودن کیفیت نهایی آن، استفاده از این ملاط موردتردید بود. همچنین مصالح استفاده‌شده درگذشته برای سنگفرش پل از سیمان و یا ملاط باتارد بوده که تفاوت چندانی در جذب و دفع رطوبت پل یا به‌اصطلاح تنفس آن نداشته است. لذا با توجه به نقش حبس کنندگی رطوبت توسط ملاط‌های سیمانی، این نکته نیز حائز اهمیت است که هیچ‌گونه یافته تخصصی در خصوص ارجحیت استفاده از ملاط سنتی غیر هوازی مانند ساروج به‌جای سیمان و یا باتارد در ساخت مایه بناهای تاریخی تاکنون ارائه نشده است.

در کنار همه این توضیحات دو نکته را نباید فراموش کرد اول اینکه حساسیت، نقد و حتی تخطئه از سوی شهروندان و دوستداران میراث به فال نیک گرفته شود چه که اگر این حساسیت نباشد، هیچ تضمینی برای گرفتار نشدن ابنیه تاریخی اصفهان به سرنوشت همتایان به تاریخ پیوسته‌شان وجود ندارد، همان‌طور که تنها فشار افکار عمومی بود که میدان نقش‌جهان را بند ارتفاع جهان‌نما رها کرد! 

دوم اینکه هرگونه مرمت غیراصولی، برآیند نگرفتن از نظرات متخصصان باسابقه و مشارکت ندادن شهروندان طبقه خلاق شهری  ازجمله هنرمندان و مانند آن‌ها، می‌تواند نتیجه تلاش‌های صورت گرفته را به چالش می‌کشد و در آینده هر اقدام جدید مرمتی یا بازآفرینی و مانند آن را با ایستایی و امتناع مواجه کند

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها