راهنمای سفر به روستای «ماخونیک»
سرزمین لیلیپوتها
حمیدرضا محمدی: در این شماره میخواهیم شما را با روستایی آشنا کنیم که مردمش حال و هوای سرزمین لیلیپوتها و خانههایشان شکل و شمایل لیلیپوت دارد: «ماخونیک». روستایی در خراسان جنوبی، حوالی شهر سربیشه که با مرز افغانستان فقط نیمساعت راه دارد. اگر دلتان کشف تازه میطلبد و آدمهای جدید، عرصه برایتان مهیاست که بار سفر ببندید. هرچند آفت دوربودن از مرکز برای کسانی که از همین دور و اطراف پایتخت دورتر نمیروند دشوار است، اما آنان که به واقع اهل سفرند، رنج راه بر خود هموار میسازند تا آنچه را تاکنون ندیدهاند از نظر بگذرانند.
روستای ماخونیک به لحاظ طبیعی و تاریخی هم جاذبههایی دارد که در صورت سفر به آنجا میتوانید از آنها دیدن کنید. «قنات» ماخونیک یکی از آنها است. طول این قنات که دبیاش، دو لیتر در ثانیه است، 80 متر بوده و چهار هکتار زمین کشاورزی را تحت پوشش آب خود قرار میدهد. مناطق کویری، معمولا دارای قنات هستند که سیرابی منطقه و حتی روستا، بسته و وابسته به آنها است و حتی میتوانید با اجازه از اهالی، از آب گوارای آن، خود را سیراب کنید. اما مهمترین اثر تاریخی این روستا، «سنگنگاره» آن است که حکشده در هزاره چهارم پیش از میلاد است. این اثر پیشاتاریخی که در نزدیکی قنات روستا واقع شده، حاوی نقشهایی چون بزکوهی و سرو است که نشان از چوپانی و دامداری دارد و گواهی است بر قدمت سکونت در این روستا. البته به گفته برخی از مورخان، اجدادِ ساکنانِ کنونی ماخونیک، جزئی از اسماعیلیان منطقه قُهِستان بودهاند که برای در امانماندن از حکومتهای غزنوی، سلجوقی و خوارزمشاهی، به جنوب خراسان و در سوی دیگر، به منطقه الموت قزوین پناه آوردند. اگرچه حکومت ایلخانان مغول سبب شد تا آنان، بالاجبار به مناطق دیگر عزیمت کنند. با این حال، تغییر مرکزیت اسماعیلیان
که حاصل تحولات سیاسی ایران بود، به کاهش نفوذشان در بلندمدت انجامید. برج انجیر و قلعه ماخونیک از دیگر دیدنیهای تاریخی ماخونیک است. همه چیز این روستا خاص است و مختص به خود. خانههایش جالب توجه است. ارتفاع خانهها حداکثر به 1.40 سانتیمتر میرسد. این روستا که در دامنه تپه و به نوعی در گودی زمین واقع شده است، خانههایی بههمفشرده دارد و در عمل بافت سنتی ماخونیک، از منطق ریاضیِ خاصی پیروی نمیکند. قسمت اعظم سقف خانهها را سنگهای صافی تشکیل میدهد که روی آنها را با مخلوط کاهگل، ساروج و سنگریزه پوشانیدهاند. تنها راه ارتباطی آنها با بیرون، پنجره کوچکی است که با وجود پایینبودن خانهها از سطح زمین به اندازه یک متر، خود را بیشتر نشان میدهد و به زحمت میتوان، با عبور از یکی، دو پله وارد خانه شد. ارتفاع درِ خانهها که اکنون چوبی است و به سبب در امانماندن از بادهایی که از شمال و شمال غرب میوزد و بهرهگیری از نور خورشید، از طرف جنوب باز میشود، در گذشته حاصل بستههای به هم بافتهشده خار و بوته بیابان بود که ارتفاعی حدود 70 سانتیمتر دارد. مهمترین بخشهای هر خانه، كندیک (مخزن نگهداری گندم و جو)، كرشک (اجاق گِلی
برای طبخ غذا)، طاق و طاقچه است. جدا از قد ساکنان روستا که البته در نسلهای جدید آن، با تدابیر اندیشیدهشده به تعادل نسبی رسیده است، یکی از دلایل کوتاهبودن ارتفاع خانهها، گرمشدن و خنکماندن آن در فصول زمستان و تابستان است. نکته جالب سقف خانهها است که از تنه درختان محلی و بوته پوشانده شدهاند. بهطور معمول در میان چند اتاقی كه بدون حصار در كنار یكدیگر ساخته شده، فقط یك اتاق مورد استفاده شخصی قرار گرفته كه به آن خانه، خانه آدمی یا خانه نشست میگفتهاند. این خانه كه مساحت آن حدود ۱۰ تا ۱۵ متر مربع است، برای نشیمن، خوابیدن، پختوپز، انبار جو و گندم، كارگاه بافندگی و اتاق پذیرایی به كار میرود و سایر اتاقها كه بعضا كوچک هستند برای نگهداری حیوانات و انبار علوفه و چغندر استفاده میشود.
چگونه برویم؟
از پایتخت تا روستای «ماخونیک»، 1261 کیلومتر راه در پیش دارید و دو مسیر در پیشرو؛ نخست آنکه خود را به جادهای که به مشهد منتهی میشود برسانید. پس از سمنان، دامغان و شاهرود، به سبزوار خواهید رسید. در این شهر، به طرف جنوب آمده و پس از عبور از شهرهای گناباد، بیرجند و طبس، به ماخونیک خواهید رسید. مسیر دوم که البته 82 کیلومتر بیشتر است، شما را از قم، کاشان، یزد، طبس، بیرجند و سربیشه به این روستا خواهد رساند. ماخونیک از بیرجند 131 کیلومتر در جنوب شرق و از سربیشه 64 کیلومتر در شرق خود فاصله دارد، اما پایتختنشینان بدانند که چیزی حدود 14 ساعت راه -البته بدون استراحت و احیانا شبماندن در یکی از شهرهای میان راه- در پیش خواهید داشت.
طبیعتا آسانترین راه برای شما هواپیما خواهد بود. برای رسیدن به فرودگاه بینالمللی بیرجند، باید حداقل 119 هزار و 500 و حداکثر 248 هزار و 800 تومان بپردازید.
چه بخوریم؟
جز «پختیک» که در فصل زمستان به مصرف مردم میرسد و میتوانید نوش جان کنید، قلور شیر، قلور ترش، گندم کله، سوزی، کاچی شلغم، تلخو، قروت خنجیک در کنار انواع آشها، آبگوشت و کشک، از غذاهای سنتی این منطقه محسوب میشوند. اما جز این، «سَنگُلُک» هم وجود دارد که دهخدا در لغتنامهاش چنین آورده است: «به غذای کلّهپاچهای گفته میشود که در اثر اضافه نمودن آب سرد و یا نمک در هنگام پختن، کلّهپاچۀ در آن غذا سفت شده است (همانندِ سنگ)».
حمیدرضا محمدی: در این شماره میخواهیم شما را با روستایی آشنا کنیم که مردمش حال و هوای سرزمین لیلیپوتها و خانههایشان شکل و شمایل لیلیپوت دارد: «ماخونیک». روستایی در خراسان جنوبی، حوالی شهر سربیشه که با مرز افغانستان فقط نیمساعت راه دارد. اگر دلتان کشف تازه میطلبد و آدمهای جدید، عرصه برایتان مهیاست که بار سفر ببندید. هرچند آفت دوربودن از مرکز برای کسانی که از همین دور و اطراف پایتخت دورتر نمیروند دشوار است، اما آنان که به واقع اهل سفرند، رنج راه بر خود هموار میسازند تا آنچه را تاکنون ندیدهاند از نظر بگذرانند.
روستای ماخونیک به لحاظ طبیعی و تاریخی هم جاذبههایی دارد که در صورت سفر به آنجا میتوانید از آنها دیدن کنید. «قنات» ماخونیک یکی از آنها است. طول این قنات که دبیاش، دو لیتر در ثانیه است، 80 متر بوده و چهار هکتار زمین کشاورزی را تحت پوشش آب خود قرار میدهد. مناطق کویری، معمولا دارای قنات هستند که سیرابی منطقه و حتی روستا، بسته و وابسته به آنها است و حتی میتوانید با اجازه از اهالی، از آب گوارای آن، خود را سیراب کنید. اما مهمترین اثر تاریخی این روستا، «سنگنگاره» آن است که حکشده در هزاره چهارم پیش از میلاد است. این اثر پیشاتاریخی که در نزدیکی قنات روستا واقع شده، حاوی نقشهایی چون بزکوهی و سرو است که نشان از چوپانی و دامداری دارد و گواهی است بر قدمت سکونت در این روستا. البته به گفته برخی از مورخان، اجدادِ ساکنانِ کنونی ماخونیک، جزئی از اسماعیلیان منطقه قُهِستان بودهاند که برای در امانماندن از حکومتهای غزنوی، سلجوقی و خوارزمشاهی، به جنوب خراسان و در سوی دیگر، به منطقه الموت قزوین پناه آوردند. اگرچه حکومت ایلخانان مغول سبب شد تا آنان، بالاجبار به مناطق دیگر عزیمت کنند. با این حال، تغییر مرکزیت اسماعیلیان
که حاصل تحولات سیاسی ایران بود، به کاهش نفوذشان در بلندمدت انجامید. برج انجیر و قلعه ماخونیک از دیگر دیدنیهای تاریخی ماخونیک است. همه چیز این روستا خاص است و مختص به خود. خانههایش جالب توجه است. ارتفاع خانهها حداکثر به 1.40 سانتیمتر میرسد. این روستا که در دامنه تپه و به نوعی در گودی زمین واقع شده است، خانههایی بههمفشرده دارد و در عمل بافت سنتی ماخونیک، از منطق ریاضیِ خاصی پیروی نمیکند. قسمت اعظم سقف خانهها را سنگهای صافی تشکیل میدهد که روی آنها را با مخلوط کاهگل، ساروج و سنگریزه پوشانیدهاند. تنها راه ارتباطی آنها با بیرون، پنجره کوچکی است که با وجود پایینبودن خانهها از سطح زمین به اندازه یک متر، خود را بیشتر نشان میدهد و به زحمت میتوان، با عبور از یکی، دو پله وارد خانه شد. ارتفاع درِ خانهها که اکنون چوبی است و به سبب در امانماندن از بادهایی که از شمال و شمال غرب میوزد و بهرهگیری از نور خورشید، از طرف جنوب باز میشود، در گذشته حاصل بستههای به هم بافتهشده خار و بوته بیابان بود که ارتفاعی حدود 70 سانتیمتر دارد. مهمترین بخشهای هر خانه، كندیک (مخزن نگهداری گندم و جو)، كرشک (اجاق گِلی
برای طبخ غذا)، طاق و طاقچه است. جدا از قد ساکنان روستا که البته در نسلهای جدید آن، با تدابیر اندیشیدهشده به تعادل نسبی رسیده است، یکی از دلایل کوتاهبودن ارتفاع خانهها، گرمشدن و خنکماندن آن در فصول زمستان و تابستان است. نکته جالب سقف خانهها است که از تنه درختان محلی و بوته پوشانده شدهاند. بهطور معمول در میان چند اتاقی كه بدون حصار در كنار یكدیگر ساخته شده، فقط یك اتاق مورد استفاده شخصی قرار گرفته كه به آن خانه، خانه آدمی یا خانه نشست میگفتهاند. این خانه كه مساحت آن حدود ۱۰ تا ۱۵ متر مربع است، برای نشیمن، خوابیدن، پختوپز، انبار جو و گندم، كارگاه بافندگی و اتاق پذیرایی به كار میرود و سایر اتاقها كه بعضا كوچک هستند برای نگهداری حیوانات و انبار علوفه و چغندر استفاده میشود.
چگونه برویم؟
از پایتخت تا روستای «ماخونیک»، 1261 کیلومتر راه در پیش دارید و دو مسیر در پیشرو؛ نخست آنکه خود را به جادهای که به مشهد منتهی میشود برسانید. پس از سمنان، دامغان و شاهرود، به سبزوار خواهید رسید. در این شهر، به طرف جنوب آمده و پس از عبور از شهرهای گناباد، بیرجند و طبس، به ماخونیک خواهید رسید. مسیر دوم که البته 82 کیلومتر بیشتر است، شما را از قم، کاشان، یزد، طبس، بیرجند و سربیشه به این روستا خواهد رساند. ماخونیک از بیرجند 131 کیلومتر در جنوب شرق و از سربیشه 64 کیلومتر در شرق خود فاصله دارد، اما پایتختنشینان بدانند که چیزی حدود 14 ساعت راه -البته بدون استراحت و احیانا شبماندن در یکی از شهرهای میان راه- در پیش خواهید داشت.
طبیعتا آسانترین راه برای شما هواپیما خواهد بود. برای رسیدن به فرودگاه بینالمللی بیرجند، باید حداقل 119 هزار و 500 و حداکثر 248 هزار و 800 تومان بپردازید.
چه بخوریم؟
جز «پختیک» که در فصل زمستان به مصرف مردم میرسد و میتوانید نوش جان کنید، قلور شیر، قلور ترش، گندم کله، سوزی، کاچی شلغم، تلخو، قروت خنجیک در کنار انواع آشها، آبگوشت و کشک، از غذاهای سنتی این منطقه محسوب میشوند. اما جز این، «سَنگُلُک» هم وجود دارد که دهخدا در لغتنامهاش چنین آورده است: «به غذای کلّهپاچهای گفته میشود که در اثر اضافه نمودن آب سرد و یا نمک در هنگام پختن، کلّهپاچۀ در آن غذا سفت شده است (همانندِ سنگ)».