۱۰ سال بعد از درگذشت هادی نوروزی؛ خواب بودیم که سقوط کردیم
۱۰ سال از درگذشت هادی نوروزی میگذرد، به گوشش خبر نرسد که فضای ورزشگاه ها و دنیای هواداری چگونه لجنمال شده است. خاک به گوشش خبر نبرد، تماشاگرانی که وقتی استقلال و پرسپولیس مقابل حریفان آسیایی بازی داشتند یک دل و همراه بودند، امروز به شکست و ناکامی، قهقهههای کریه سر میدهند. میبینی اسماعیل چه جوانانی! میبینی اسماعیل.

افسون حضرتی- ناگهان چه اتفاقی افتاد که از وفاق به نفاق رسیدیم. کی اینقدر بیرحم و بیمروت شدیم. ما که روزگاری برای بازیکن جوانمرگ شده تیم رقیب، سوگواری میکردیم، کی به این سقوط اخلاقی رسیدیم که خشم و عصیانهای درونی را سر همدیگر خالی میکنیم. ریشههای این خشم، کینه و نفرت آبشخور اجتماعی دارد. مردمی که در فقر و نگرانی امروز و فردا و فرداها دست و پا میزنند، اولین قربانیای که میدهند اخلاق است.
در تنگنای زندگی، تلاش برای بقا، اولین دستاورد یک ملت است. بدیهی است که اتفاقا مرگ دیگر اشکی به چشم نمیآورد، شاید فیلسوفانه به آن نگاه کنند، مرگ را بهترین دستاورد در این شرایط بدانند. اما چه اتفاقی افتاد که هواداران دو تیم استقلال و پرسپولیس نمیتوانند در شادی و غم مشترک کنار یکدیگر قرار بگیرند؟ کجا رفت آن اشکی که از چشمان طرفداران استقلال در سوگ هادی نوروزی میچکید؟ جان جوان هادی نوروزی، جانبخش تیمش بود. اما چرا ما چنین به ملتی عاصی و طلبکار بدل شدیم.
بدون شک فشارهای اقتصادی مجالی برای عشق و عاشقی و سرودن ترانههای لیلی و مجنون نمیدهد. اما قرار هم نیست، چنگ به صورت هم بزنیم. قرار نیست بیش از این یکدیگر را زخمی کنیم. به اندازه کافی زخمخورده هستیم. فضای به لجن کشیده شده، فضای مجازی را نگاه کنید. باور کردنی نیست که این آدمها همانهایی هستند که همراه پرسپولیسیها برای هادی نوروزی اشک میریختند و نامش را صدا میزدند. واقعا که پوستمان کنده شده است. آدم های دیگری شده ایم. تمسخر و تحقیر و تصغیر، بخشی از فعالیتمان در فضای مجازی شده، کسی که نمیداند پشت این موبایل لعنتی کی نشسته، پس چه بهتر که عقده و خشممان را بیپروا به سر و صورت یکدیگر بزنیم. تهوع داریم از این کثافتی که فوتبال را گرفته است.
۱۰ سال از درگذشت هادی نوروزی میگذرد، به گوشش خبر نرسد که فضای ورزشگاه ها و دنیای هواداری چگونه لجنمال شده است. خاک به گوشش خبر نبرد، تماشاگرانی که وقتی استقلال و پرسپولیس مقابل حریفان آسیایی بازی داشتند یک دل و همراه بودند، امروز به شکست و ناکامی، قهقهههای کریه سر میدهند. میبینی اسماعیل چه جوانانی! میبینی اسماعیل.
آخرین اخبار ورزش را از طریق این لینک پیگیری کنید.