فرودستان و منزلت انسانی
پترزبورگ برای روسیه قرن نوزدهم نمادی از نوع خاصی از توسعه است که میتوان آن را توسعه آمرانه و از بالا نامید. مارشال برمن در «تجربه مدرنیته» فرایند مدرنشدن این شهر را بررسی کرده و آن را به عنوان نمونهای مهم در نظر گرفته است.

شرق: پترزبورگ برای روسیه قرن نوزدهم نمادی از نوع خاصی از توسعه است که میتوان آن را توسعه آمرانه و از بالا نامید. مارشال برمن در «تجربه مدرنیته» فرایند مدرنشدن این شهر را بررسی کرده و آن را به عنوان نمونهای مهم در نظر گرفته است. پترزبورگ در ادبیات روسیه هم حضوری پررنگ دارد. این شهر برای اولین بار بهواسطه شعری از الکساندر پوشکین با نام «سوارکار مفرغی» و با عنوان فرعی «حکایتی پترزبورگی» به بستر روایت بخشی از مهمترین شاهکارهای ادبیات روسیه بدل شد. بلوار نیوسکیِ این شهر از چند حیث اهمیت زیادی دارد. این بلوار، محل اجتماع شهر و مهمتر از آن، محل بروز تمایزها و فاصلههای اجتماعی و طبقاتی هم بود. گوگول در آثارش از جمله در «بولوار نیوسکی»، «یادداشتهای یک دیوانه» و «دماغ» این خصیصه را به تصویر کشیده و بر تمایزهای اجتماعی جامعه جدید دست گذاشته است. بلوار نیوسکی در واقع نقطه مواجهه طبقات پایین اجتماعی با افراد صاحبامتیاز بوده و گوگول این بلوار را «خط ارتباطات» پترزبورگ مینامد. به این اعتبار، حضور در نیوسکی برای تهیدستان و کارمندان پایینرتبه خالی از ترس و تحقیر نبوده است. نیوسکی قلمرو طبقه حاکم است و کارمندان و کارگران را به بیرون از مرزهای خود میراند.
داستایفسکی هم یکی از داستانهای خود را بر بستر همین بلوار نوشته است. «همزاد» اگرچه جزء آثار مشهورتر داستایفسکی نیست اما یکی از آثار مهم اوست. این کتاب چند سال پیش با ترجمه سروش حبیبی در نشر ماهی منتشر شده بود و اخیرا چاپ تازهای از آن منتشر شده است.
در «همزاد» کارمندی دولتی با نام گالیادکین عزم خود را جزم میکند تا با فرار از موقعیتی که در آن قرار دارد در بلوار نیوسکی حاضر شود. اما این اتفاق به چنان کابوسی تبدیل میشود که او را به مهلکه شک و تردید و در نهایت جنون میکشاند. گالیادکین، زاده پترزبورگ و نظام حاکم بر آن است. او دعوی منزلت انسانی و حضور در فضای عمومی شهر را دارد اما جایی برای او و دیگر کارمندان پترزبورگی نیست. گالیادکین از جمله نخستین شخصیتهای دردکشیده و رنجور دنیای جدید است که نمونههای زیادی از آن را میتوان در ادبیات مدرن یافت. گالیادکین شخصیتی دوپاره است که در پی سرکوب آرزوها و امیالش، در فرایندی جنونآمیز آنها را به بیرون از خود پرتاب میکند و گالیادکینی دیگر میآفریند. همزادی که شکل تحققیافته آرزوهای خود اوست.
داستایفسکی در این دومین رمانش، روایتی از زندگی یک کارمند دونپایه به دست میدهد که میخواهد از موقعیت حقیری که در آن قرار دارد فرار کند. او در این رمان در پی صدابخشیدن به آدمهای فقیر یا به تعبیری آدمهای حاشیهای است. این مضمونی است که داستایفسکی نخستینبار در رمان اولش، «مردم فقیر»، مطرح کرده بود و در «همزاد» به شکل واضحتری به آن پرداخته است. قهرمان «مردم فقیر»، کارمندی نسخهبردار و بیاهمیت در ادارهای دولتی است که شغل اصلی خود را «قربانیشدن» میداند. شخصیت اصلی «همزاد» یک کارمند معمولی با نام گالیادکین است که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و با کالسکه و فراکی اجارهای میخواهد از حاشیه به متن، «بلوار نیوسکی»، برود؛ به مراسمی که در آن دعوت نشده است. حضور گالیادکین با این شکل و شمایل در نیوسکی، چنان فشاری بر او تحمیل میکند که تحملش برای او ممکن نیست. اگرچه همه آدمهای ثروتمند با کالسکه در این خیابان تردد میکنند اما حضور یک کارمند میانمایه در حکم تخطی از قانون حاکم بر عرصه عمومی است. گالیادکین در ابتدا از حضورش در خیابان لذت میبرد اما خیلی زود به بدترین شکلی میفهمد که او فاقد اعتبار لازم برای حضور و اشغال عرصه عمومی است. او وقتی دو کارمند همرتبهاش را در خیابان میبیند، به تاریکترین گوشه کالسکه میخزد تا دیده نشود. بعد از این اتفاق، رئیس اداره سوار بر کالسکهاش از کنار کالسکه اجارهای گالیادکین عبور میکند و دیگر هیچ فرصتی برای پنهانشدن وجود ندارد. در پی مواجهه کارمند و رئیس، گالیادکین از اساس وجودش را انکار میکند و خودش را به هر دری میزند تا اثبات کند که این من نیستم. او درست در نقطه کانونی ماجرا، میلش به برابری با رئیس را انکار میکند و بعد از این تمام آرزوها و امیالش از او جدا میشوند و در کسی دیگر، همزاد او، محقق میشوند. گالیادکین شخصیتی دوپاره دارد که در موقعیت بحرانی شعورش را بهطورکامل از دست میدهد. او زاده پترزبورگ و نظام حاکم بر آن است. او در پی منزلت انسانی و حضور در فضای عمومی شهر است اما نظم مسلط قویتر از میل و اراده اوست. تخطی گالیادکین از نظم مسلط چنان موقعیت او را بحرانی میکند که ابتدا به شک و تردید و دست آخر به جنون کشیده میشود.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.