|

تئاتر در سال 1401 چگونه بود؟‌

از دست رفتن آرمان‌ها

فروردین 1401 نقطه صفری برای اهالی هنر بود. شیوع کرونا و وحشت این پاندمی فتیله چراغ تئاتر را پایین کشید. اهالی تئاتر بعد از دو سال تعطیلی سالن‌ها و کم‌کاری، امید به کار بسته بودند.

از دست رفتن آرمان‌ها
خبرنگار: فرانک آرتا

هنر تفکر

نخستین واژه ای که بعد از شنیدن «تئاتر» به ذهن خطورمی کند، «تفکر» است. این هنر قدیمی که مادر هنرهای نمایشی- تصویری است از گذشته تا به امروز جدی ترین شکل تجسم یافته تفکر واندیشه است .با این حال، تئاتر در سال 1401- سالی که گذشت- فرسنگ ها دور بوداز این کلمات و قطعا خوانش چرایی آن مهم است و شاید هم راهگشا!

 

نقطه صفر

فروردین 1401 نقطه صفری برای اهالی هنر بود. شیوع کرونا و وحشت این پاندمی فتیله چراغ تئاتر را پایین کشید. اهالی تئاتر بعد از دو سال تعطیلی سالن‌ها و کم‌کاری، امید به کار بسته بودند. برای تئاتری ها  ۶ ماه زمان برد تا مجوز هایشان را از ارشاد برای اجرا بگیرند. با این همه افراد کمی تئاترها را دیدند و البته هزینه های برگزار کنندگان هم یِر به یِر شد تا اینکه شهریور ماه رسید و بعد از حوادث ناگوار این ماه همه چیز بهم ریخت!

 

- بسته شدن سالن های تئاتر

باز هم تعطیلی های  خواسته یا ناخواسته برسر تئاتر آوارشد. یکی دو ماه خیلی از سالن‌های تئاتر بسته شدند. و پس از آن هم شرایط به گونه پیش رفت که بسیاری از تئاتری‌ها خودخواسته و به اعتراض در خانه نشستند و کار نکردند. آنها هم که کار کردند، مخاطب چندانی نداشتند. دیگر وضعیت اقتصاد تئاتر از آنچه بود هم بدتر شود. منابع درآمد جامعه تئاتری که «صحنه »است با چنین محدودیتی عملا به صفر رسید!

 

پرداختن به مسائل روز ممنوع

دراین مسیر سلسله اقداماتی برای تحدید سوژه‌های تئاتری اعمال شد . تئاتر که همواره تیغ تند خود را به سمت ناهنجاری های جامعه می برد،‌دیگر کُند شده بود. چون پرداختن به مسائل روز ممنوع شد و مدیران جدید وزارت ارشاد بسیاری از مجوزها را لغو کردند. به قول برخی از هنرمندان فضا به سمت عکس ماهیت هنرتئاتر پیش رفت. مسئولان از خانواده تئاتر و اصلا خانواده هنر توقع داشتند که بیشتر روی سوژه‌های تبلیغی کار کنند تا به نوعی تئاتر پروپاگاندا و سطحی ترویج پیداکند.

 

انگیزه برای کار نیست 

از طرف دیگر در همین چند سال مدیران دولتی فکر کردند اگر مثل بخش خصوصی عمل کنند، شاید وضعبت بد تئاتر تکانی بخورد. به همین دلیل قراردادهای هشتاد- بیست را با گروه‌ها تنظیم کردند تا بیست درصد به محل اجرا مثل تئاترشهر، تالار محراب و تالار مولوی و سنگلج اختصاص پیدا کند. به این ترتیب دولت به سردمدار بنگاه‌های درآمدزای اقتصادی تبدیل شد. به هرکسی مراجعه می‌کردیم می‌گفتند بودجه نداریم و باید این بودجه از گیشه تأمین شود. نتیجه همین دخالت ها که البته ریشه در گذشته هم دارد، در تئاتر این روزها هم دیده می شود. از سوی دیگر نبود بیمه بیکاری و غیره انگیزه ها را برای کار کم کرده است.

 

سوژه های سطحی و کمدی سخیف در تئاتر

یکی از راه های بروون رفت از این وضعیت تمایل به سوی سوژه های سطحی کمدی است؛‌همان بلایی که سر سینما آورده اندتابه اصطلاح ضررهای مالی را جبران کنند. وقتی سراغ تئاتر سطحی و کمدی سخیف می رویم ، طبیعتا آدم‌هایی که بوجود می آوریم دیگر نمی توانند آرمان‌گرا باشند . تئاتر که انسان ساز است دیگر نمی تواند انسان های آرمان گرا تربیت کند. پس به مرور ایده آل‌های جامعه از دست می رود. مثل اتفاقی که برای تلویزیون امروز افتاده است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها