چگونه رویاهای بزرگ جهان را حرکت میدهند؟/ نظام آموزشی فرسوده ایران
علینقی مشایخی موسس دانشکده مدیریت دانشگاه صنعتی شریف که مهمان چهل و سومین برنامه «سپنچ» بود به ارایه توضیحاتی درباره سیستم آموزش و پرورش ایران پرداخت.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
علینقی مشایخی، دکترای مدیریت و موسس دانشکده مدیریت دانشگاه صنعتی شریف مهمان چهل و سومین برنامه «سپنج» با اجرای علی درستکار بود.
مشایخی در بخشی از این برنامه بیان کرد: اگر پدر و مادری گرفتار روزمرگی باشد شاید اصلاً متوجه آموزش نباشد در چنین زمانی باید نظام آموزشوپرورش کمک کند اگر نظام تحصیلی ما چه در دانشگاهها چه در مدارس، بچهها را پرورش دهند میتوانند پیشران باشند تحولات اجتماعی در نتیجه وجود آدمهایی است که آرمانهای بلند داشتند و حرکت کردند ممکن است یکی دانشمند باشد و مسئلهای را حل کند اما همینها هستند که جوامع را به حرکت وا میدارند.
وی گفت: تجربه را میتوان ضمن حرکت کسب کرد. کسی که هدفی دارد و جستجوگر است آماده است با تعاملاتی ببیند راه مناسب چیست. کسانی که کارهای بزرگ کردند شاید از جای کوچکی شروع کردهاند اما فکرهای بزرگ در سر داشتهاند مثلاً فورد چشماندازی مبنی بر این داشت که خودرویی بسازد که همه مردم بتوانند از آن استفاده کنند. این موضوع منجر به این شد که خط تولید خودرو را ایجاد کرد بهطوریکه تعداد زیادی خودرو را باقیمت کم ساخت و خودرو در دسترس مردم قرار گرفت. مثلاً در کشور ما میبینید برخی که کارشان را شروع کردند ایدههای بزرگی داشتند و ایستگاه به ایستگاه رشد کردند.
مشایخی توضیح داد: سوال این است که زندگی چگونه معنا پیدا میکند و عمق پیدا میکند. آنهایی که ویژن دارند در جامعه و محیط اطراف خود اثر میگذارند. تحول فکری ایجاد میکنند اینها توسط آدمهایی است که ورای روزمرگی خود زندگی میکنند و وقتی عمرشان میگذرد به پشت سرشان که نگاه میکنند میبینند اثری از خود گذاشته بودند و دارند میروند.
وی درباره توسعه ظرفیت بیان کرد: ظرفیتها وقتی توسعه پیدا میکنند که در فضای باکیفیت قرار بگیرند و مطالب علمی را یاد بگیرند و نتایج خوبی به دست بیاورند وقتی میتوانیم این ظرفیت را به دست بیاوریم که نظام آموزشی ما خوب عمل کند من واقعاً نگران نظام آموزشی و آموزش عالی هستم. آموزشوپرورش عمومی ما خیلی ضعیف شده است معیشت معلمان درست نیست آنها وقتی سر کلاس میروند نگران معیشت خود هستند در نتیجه نیروهای کمتوانتر وارد سیستم آموزشوپرورش میشوند امکانات فیزیکی فرسوده و کهنه است پس چه به لحاظ کادر، محتوای برنامههای آموزشی، امکانات ورزشی و... آموزش و پرورش فقیر شده پس نسلی را تربیت میکند که نه میتواند فکر کند نه هویت ملی مذهبی درستی پیدا کند این در حالی است که این نسل قرار است توسعه ایران را به دوش بکشند. اخیراً آماری دادهاند که معدل عمومی بچهها دانشآموز ده است که این اتفاقات نگرانکننده است اصلاح چنین نسلی سخت است البته این موضوع روی خیلی چیزها اثر میگذارد. ما توسعه کمی وسیعی در دانشگاهها ایجاد کردیم اما به لحاظ کیفی ضعیف عمل کرده است. شما ببینید چقدر آمار دکترا و کارشناسی ارشد بالاست این در حالی است که آنها زمانی را که میتوانستند صرف یادگیری مهارتی کنند همینطور از دست داده اند. اصلاً ما چرا دو هزار و خوردهای دانشگاه داریم در حالی که این توسعه کمی، کم محتوا بودهاست دانشگاههای خوب ما دچار فقری شدهاند که استاد خوب، خیلی کم میتوانند جذب کنند. استادیاری که در دانشگاه شریف جذب میشود انقدر حقوق کمی به او پیشنهاد میشود که نمیتواند در تهران یک خانه اجاره کند بنابراین پیشنهاد کار را نمیپذیرد پس برای اینکه آموزش شما کیفی باشد باید استاد باکیفیت جذب کنید این در حالی است که در بازار بینالمللی برای آنها تقاضایی وجود دارد در نتیجه وقتی میبیند نمیتواند در اینجا زندگی کند کشور را ترک میکند. با رفتن آنها، کیفیت آموزش کاهش مییابد و دانشگاه در تعادل کیفی پایین گیر میکند.

مشایخی گفت: یکی از ریشههای مشترک این مشکلات فقدان نگاه توسعهمحور در سطح سیاستگذاری کلان» است. اگر متن سخنرانیهای مقامات کشور در بیست سال اخیر تحلیل محتوا شود، مشخص خواهد شد که موضوع توسعه و ملزومات آن جایگاهی در منظومه فکری مدیریت کشور ندارد. در سند چشمانداز ۱۴۰۴ نوشته شد اما پیگیری نشد نه پایش شد، نه آسیبشناسی شد، نه برنامهریزی اصلاحی بهدنبال آن صورت گرفت.
وی مطرح کرد: داشتن چشمانداز تنها زمانی مفید است که در قلب و ذهن تصمیمگیران بنشیند و بر اساس آن حرکت شود. ویژن وقتی معنا دارد که پیوسته نسبت به آن ارزیابی، بازبینی و رفع موانع صورت گیرد نه اینکه تنها روی کاغذ ثبت شود.
مشایخی توضیح داد: منظومه فکری حاکم بر اداره کشور باید توسعه را در صدر قرار دهد؛ توسعهای که شامل ابعاد آموزشی، اقتصادی، فرهنگی، صنعتی و ذهنی است. تا زمانی که چشمانداز جامع نداشته باشیم و برای رسیدن به آن مسیر و ایستگاههای مشخص تعریف نشود، پیشرفت اتفاق نخواهد افتاد.
وی گفت: هر فرد باید متناسب با تواناییها و امکانات خود نقشی ایفا کند که اثری مثبت بر جامعه بگذارد؛ اثری در جهت توسعه اقتصادی، فرهنگی، رفاهی یا ارتقای فکر و نشاط جامعه. هر فرد، از راننده تاکسی تا استاد دانشگاه، میتواند با عملکرد درست خود جامعه را یک گام جلوتر ببرد. زندگی زمانی معنا پیدا میکند که فرد چشماندازی برای خود تعریف کند و بداند که در مسیر تحقق آن، نقشی کوچک داشته است. داشتن آرمان و چشمانداز، راه رهایی از روزمرگی است؛ هر کس به اندازه امکانات خود باید معنایی بلند برای زندگی خلق کند.
آخرین اخبار فرهنگ و هنر را از طریق این لینک پیگیری کنید.