اعتراف حاتمی کیا در «خاک سرخ»؛ رمزی که ناگشوده باقی ماند!
موسیقی متن و تیتراژ سریال «خاک سرخ» از جمله ملودی های متفاوت محمدرضا علیقلی در حال و هوای آزادسازی خرمشهراست که در دهه هشتاد توانست وجوه دیگری از ویژگیهای این آهنگساز را نمایش دهد.

به گزارش گروه رسانه ای شرق،کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صد و چهل و هشتمین شمار از این روایت رسانه ای به بهانه سالروز آزاد سازی خرمشهر به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال تلویزیونی «خاک سرخ» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا و آهنگسازی محمدرضا علیقلی رفتیم که همچون دیگر پروژه های مشترک این دو هنرمند دربرگیرنده تجربیات خوبی بوده و توانست به عنوان یکی از موسیقی تیتراژهای دارای کیفیت پیش روی مخاطبان قرار بگیرد.
سریال «خاک سرخ» نام یک مجموعه تلویزیونی ۱۷ قسمتی به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا است که سال ۱۳۸۱ از شبکه اول سیما پخش شد.
داستان این سریال هم درباره دختری به نام لیلا است که در سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از خانواده اش جدا شده و اکنون از پس حوادثی در جستجوی کشف هویت خود است. او در اوج سرخوشی است و میخواهد با کسی که دوستش دارد، ازدواج کند. اما در شب عروسیاش میفهمد که پدر و مادرش افراد دیگری هستند. لیلا سراغ آنها را میگیرد و تا خرمشهر که جنگ شده، میرود. در میانه راه، همسرش با بمباران جنگندههای عراقی شهید میشود و او تنها به شهری غریب میرود. در آنجا مادرش را مییابد اما پدرش اسیر عراقیها میشود و فقط میتوانند از بین دیواری، همدیگر را ببینند.
پرویزپرستویی، مهتاب کرامتی، هما روستا، لاله اسکندری،حبیب رضایی، بهناز جعفری، محمد مختاری، امیرآقایی، حسین شیدایی ، مهدی ساکی،شهین علیزاده ، محمد یگانه، حسین افشار، مریم بوبانی ، سیروس همتی، ساحره متین، مسعود جلالی، محمدرضا کاشفی، شهرام قائدی، امیرکاوه آهنین جان، عباس بیگدلی،علی بوریان، ابوالفضل شاه کرم، فرشید نوابی و پریسا وثوقی هنرمندانی بودند که در این سریال به عنوان بازیگر حضور داشتند.
اما همان گونه که گفته شد، یکی از مولفه های قابل اتکایی که توانست این مجموعه داستانی را در کنار دیگر مولفه های فنی و هنری اش تبدیل به سریال پرطرفداری کند، موسیقی متن و تیتراژ اثر به هنرمندی محمدرضا علیقلی است که اگرچه در این سالها آن چنان که باید در حوزه های آهنگسازی فعالیت مستمری ندارد ، ولی در دهه های پیشین از او آثار و ملودی های تولید و در بستر سریال ها و فیلم های سینمایی به گوش مخاطب رسید که بسیاری از آنها را می توان در ردیف خاطره سازهای این حوزه قرار داد. مسیری که در گزاره های رسانه ای متعددی درباره آن چه علیقلی و هم نسلانش به موسیقی سینمای ایران اضافه کردند حرف های زیادی زده شده و این هنرمند را تبدیل به یکی از شاخص ترین آهنگسازان عرصه تصویر کرده است.
طبیعتا در این چارچوب ، موسیقی متن و تیتراژ سریال «خاک سرخ» هم از این قاعده مستثنا نبوده و محمدرضا علیقلی به واسطه تسلط و آگاهی که در این حوزه داشته تلاش کرده تا دریک هم خوانی مترادف با ابراهیم حاتمی کیا که روی موسیقی فیلم های تعصب و حساسیت عجیب و غریبی دارد ، فضای در خدمت اثری را به گوش شنیداری مخاطب این سریال منتقل کند. مسیری که به نظر می آید باری به هر جهت نیست و آهنگساز سعی کرده با استفاده از سازبندی و صدایی که هرکدام از آنها می تواند معانی روانی مختلفی به همراه داشته باشد، نوعی از آوا و موسیقی را متولد کند که می توان در آن علاوه بر حس و حال یک سریال با مضمون دفاع مقدس ، مفاهیم دیگری را نیز جستجو کرد. چارچوبی که علیقلی چه در این سریال و چه در دیگر آثارش روی آن تمرکز و حساسیت ویژه ای داشته و اتفاقا همین وسواس بوده که توانسته وی را به عنوان یکی از آهنگسازان مولف سینما و تلویزیون معرفی کند.
ابراهیم حاتمی کیا هنرمندی که از تاثیرات بسزای موسیقی در سینما آگاهی دارد و خوب می داند آن چه از موسیقی متن و تیتراژهای آثارش تولد می شود وظیفه تاریخ سازی دارد، چندی پیش بود که به بهانه انتشار آلبوم «خاک سرخ» محمدرضا علیقلی نوشته بود:
سینما یک قاب دسته جمعی است از عناصر هفت گانه هنر، این عناصر هرچه سینمایی تر باشد به همان نسبت امکان تجزیه تک به تک عناصر را از شما می گیرد و شما فقط با یک اثر رو به رو می شود و آن «سینما» است... لیلی لی لی لا لا لیلی ... و دیگر جاری شد ؛ آن چیزی که باید می جوشید و من گمانم این بود که علیقلی همین ملودی را گسترش خواهد داد و دیگر تمام ، ولی چنین نشد و هربار انواری خوش ترکیب از بطن کریستال خاک سرخ، توسط علیقلی کشف شد و موسیقی خاک سرخ هم چون تن پوش فاخری شد که صاحب تن به آن می بالید.
من با علیقلی دردشت روبان قرمز روبه رو شدم، نمی دانم او در انتظار من بود یا من در انتظار او، ولی هرچه بود با حیرت آمیخته بود . اعتراف می کنم لحظاتی در مجموعه خاک سرخ هست که موسیقی چنان درتار و پود تصویر ذوب شده که نمی فهمم من تصاویر را برمبنای ساخته ام یا موسیقی برمبنای تصویر.امیدوارم همچنان من و علیقلی در دشت دست نخورده روبان قرمز با هم قدم بزنیم و همچنان این رمز حیرت، ناگشوده باشد. باقی بماند، که آیا من منتظر او بودم یا او در انتظار من.
عزیزالله حاجی مشهدی منتقد سینما هم مدت ها پیش بود که در قسمتی از تحلیل خود برای سریال «خاک سرخ» به موسیقی متن و تیتراژ این مجموهه اشاره کرده و نوشته بود: «موسیقی متن محمدرضا علیقلی را باید یکی دیگر از امتیازهای شایان توجه این مجموعه به حساب آورد. موسیقی متن ، به دلیل همراهی با تصاویر فیلم و بویژه به نوعی با استفاده از تاثیرگذاری «پس تصویری» - یعنی تصاویری که هنوز پس از پایان یافتن مجموعه ، گویی در ذهن باقی مانده است ، به کمک گوش و از طریق شنیدن آواهای موسیقایی ، بر تداوم تاثیرگذاری حسی بر روحیه تماشاگر مجموعه ، تاکیدی خاص دارد. به نحوی که حتی پس از پایان هر بخش از مجموعه ، به هنگام پخش آخرین نوشته های عنوان بندی پایانی فیلم ، ذهن تماشاگر هنوز درگیر تصاویری است که در ذهن او، رسوب کرده است»
به هر ترتیب سالروز آزادسازی خرمشهر عزیز بهانه ای شد تا با روایت موسیقی متن و تیتراژ یکی از سریال های مخاطب پسند آن سالهای تلویزیون درباره دفاع مقدس بار دیگر دلمان برای ساخت و تولید چنین آثاری که کارگردانان و هنرمندان مولف در آن حضور داشتند تنگ شود و امیدوار باشیم تا بار دیگر در رسانه ملی شاهد ساخت آثاری باشیم که به معنای واقعی کلمه روایت گر شایسته ای برای آن چه در دوران باشکوه دفاع مقدس به ویژه آزاد سازی خرمشهر که هنوز قصه های ناگفته زیادی دارد، هستند.