• 2
  • جا خوردن و تجربه قابل بیان| محمود حسینی‌زاد

فکر کنم از یک جایی به بعد، منظورم جایی در گذر عمر، آدم دیگر نمی‌خواند که خوانده باشد. می‌خواند. البته که واژه‌های این جمله را می‌توان زیاد و به دلخواه تغییر داد: آدم دیگر نمی‌بیند که... نمی‌خورد که... ترجمه نمی‌کند که... سفر نمی‌رود که... الی آخر. ولی خب اینجا صحبت از کتاب است. من هم سال‌هایی هست که «می‌خوانم». خوشم بیاید ادامه می‌دهم. نیاید همان ده صفحه اول و تمام. پرسیده بودی کتابی هست که نیمه رها شده باشد. بله. کتاب‌های ده صفحه‌ای زیادند.

یادداشت کامل را اینجا بخوانید.

 

ارسال نظر