|

جلیل رحیمی‌جهان‌آبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در گفت‌وگو با «شرق»:

مشکل، منافع کاسبان تحریم است

افزایش قیمت کالاها و سقوط ارزش پول ملی حتی صدای نمایندگان مجلس همسو با دولت را نیز درآورده است؛ به نحوی که روزی نیست که مجلسی‌ها از تریبون مجلس به دولتی‌ها و تیم اقتصادی رئیسی تذکر ندهند و نخواهند برای سرمایه ازدست‌رفته مردم و سفره‌های خالی آنها فکری عاجل بکنند؛ اما وزرای مربوطه که بعضا به صحن مجلس فراخوانده می‌شوند، بعد از تکرار وعده‌ها، بهارستان را ترک می‌کنند و باز هم مردم می‌مانند و خرواری از مشکلات تلنبارشده و معیشتی که بارش بر زمین مانده.

مشکل، منافع کاسبان تحریم است
معصومه معظمی خبرنگار گروه سیاسی روزنامه شرق

 افزایش قیمت کالاها و سقوط ارزش پول ملی حتی صدای نمایندگان مجلس همسو با دولت را نیز درآورده است؛ به نحوی که روزی نیست که مجلسی‌ها از تریبون مجلس به دولتی‌ها و تیم اقتصادی رئیسی تذکر ندهند و نخواهند برای سرمایه ازدست‌رفته مردم و سفره‌های خالی آنها فکری عاجل بکنند؛ اما وزرای مربوطه که بعضا به صحن مجلس فراخوانده می‌شوند، بعد از تکرار وعده‌ها، بهارستان را ترک می‌کنند و باز هم مردم می‌مانند و خرواری از مشکلات تلنبارشده و معیشتی که بارش بر زمین مانده. از‌این‌رو با جلیل رحیمی‌جهان‌آبادی، نماینده اصلاح‌طلب دو دوره مردم باخرز، تایباد و تربت جام که عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس را بر ‌عهده دارد و منتقد شرایط اقتصادی و سیاسی فعلی دولت است، گفت‌وگو کردیم. رحیمی‌جهان‌آبادی، در گفت‌وگو با «شرق» با انتقاد از مدعیانی که معتقدند مشکلات اقتصادی کشور ناشی از این بود که دولت روحانی سفره‌های مردم را به برجام گره زده بود، گفت الحمدلله امروز که سفره‌های مردم به برجام گره نخورده و مسئول دوتابعیتی و جاسوس ام‌آی‌سیکس نداریم و مجلس و دولت همسو و انقلابی هستند، چرا کشور درگیر مشکلات اقتصادی است؟ این نماینده مجلس از عملکرد کاسبان تحریم در کشور گلایه کرد و گفت برخی به دلیل منافع مادی خود نمی‌خواهند کشور روی آرامش ببیند؛ ازاین‌رو می‌کوشند مانع از ایجاد رابطه ما با دنیا شوند؛ چرا‌که در شرایط تحریمی و غیرشفاف و اقتصاد رانتی است که آنها می‌توانند میلیاردها میلیارد دلار سرمایه به جیب بزنند.
 

‌‌در هفته جاری مجلس و دولت درباره نوسانات شدید اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت برخی کالاها به صورت غیرعلنی و علنی جلسه تشکیل دادند و وزیر اقتصاد و دارایی و رئیس بانک مرکزی به ارائه گزارش‌هایی به نمایندگان مجلس پرداختند؛ اما پاسخ‌ها راضی‌کننده نبود. نظر شما درباره این نابسامانی قیمت‌ها چیست؟

اقتصاد امروز جهان، به صورت به‌هم‌پیوسته با فرهنگ و سیاست در پیوند با نیازهای بین‌المللی و داخلی شکل می‌گیرد. به‌عنوان مثال اگر کالایی تولید کنید که بازار این کالا صرفا در داخل کشور باشد، مثل خودروهایی که به‌زور در داخل کشور با قیمت بالا و کیفیت نازل به مردم می‌فروشیم، این بازار هیچ‌وقت رشد نمی‌کند و برای تولید‌کننده درآمدزا نخواهد بود و هر سال ضررده هم خواهد بود؛ چراکه یک کالا باید انبوه باشد و بازار جهانی داشته باشد تا شما بتوانید از قبال آن سود ببرید؛ اما متأسفانه در یک چرخه افتاده‌ایم که برخی تا دیروز ادعا می‌کردند نباید برجام را به سفره مردم گره بزنیم و چون دولت قبلی برجام را به سفره مردم گره زده بود، وضعیت اقتصادی کشور و قیمت ارز چنین شده است؛ اما حالا باید بگویم الحمدلله برجام را که به سفره مردم گره نزده‌اید. الحمدلله مجلس و دولت همه انقلابی‌اند. الحمدلله همه مسئولان یکدست انقلابی و از خواص‌اند. نه از مسئول دوتابعیتی خبری هست و نه از مسئول چندتابعیتی. الحمدلله نه جاسوس ام‌آی‌سیکس داریم و نه جاسوس موساد و همه از خواص هستند. پس چرا قیمت دلار 40 هزار تومان را رد کرده و در حال افزایش بیشتر است؟ چرا قیمت کالاهایی که بالا می‌رود، پایین نمی‌آید و بالا می‌مانند؟ پس باید بپذیریم که اقتصاد کشور را به شیوه نادرست اداره می‌کنیم. روابط خارجی ما بدون دلیل روز‌به‌روز تنش بیشتری ایجاد می‌کند؛ به عبارتی گروهی نمی‌خواهند روابط خارجی ما روی آرامش ببیند. هر زمان که سعی داریم به سمت آرامش و بهبود روابط با کشورهای دیگر پیش برویم، عده‌ای در داخل به سفارتخانه‌ها حمله می‌کنند و آنجا را اشغال می‌کنند یا راهپیمایی راه می‌اندازند.

‌آیا می‌توان دلیل این شرایط را منافع برخی در ادامه نابسامانی و نبود شفافیت و ادامه تحریم‌ها دانست؟

دقیقا همین‌طور است. منافع عده‌ای در این است که کشور همیشه در حالت تحریم و تنش و فقر و فشار اقتصادی و سیاسی و چالش با دیگر کشورها باشد تا آنها بتوانند از طریق اقتصاد رانت و اقتصاد مخفی و غیرشفاف پول بیشتری به جیب بزنند. در دولت‌های قبل عده‌ای می‌گفتند شما تحریم هستید و نمی‌توانید نفت بفروشید، ما این نفت را در شرایط تحریم با فلان شرط‌ و شروط‌ برای شما می‌فروشیم. سؤال من این است که اگر تحریم‌های شدید علیه ایران برداشته شود و روابط ایران با جهان خوب شود، می‌توانیم مثل سایر کشورها آزادانه و بدون محدودیت و مانع، نفتمان را به جهان بفروشیم. ریشه بسیاری از این رفتارها ناشی از دلسوزی برای انقلاب و نظام و مردم نیست؛ بلکه برای میلیاردها میلیاردها میلیارد دلاری است که این افراد منفعت‌طلب می‌توانند از طریق اقتصاد رانتی و فساد ناشی از شرایط تحریمی به جیب بزنند. به‌همین‌دلیل حاضر نیستند تحت هیچ شرایطی این وضعیت و رانت را از دست بدهند.

‌جدا از سوءمدیریت‌ها، به نظر شما چه مسائلی در بروز مشکلات اقتصادی کشور دخیل هستند؟

وقتی برخی مسئولان اجرائی با رفتار و عمل‌شان شرایط اقتصادی را ناامن می‌کنند، خودشان را با مردم درگیر چالش می‌کنند، به همه زوایای زندگی و حریم خصوصی مردم سرک می‌کشند، ارتباطات جامعه را با دنیا محدود می‌کنند و حتی اعتراضات بحق آنها را به‌سختی جواب می‌دهند، نتیجه این می‌شود که شهروند ایرانی پول و سرمایه خودش را از کشور خارج می‌کند و در کشورهایی مثل ترکیه، ارمنستان و امارات و... ملک می‌خرد. قطعا چنین کاری را دوست ندارد و دلش و روحش در ایران است؛ اما جسمش را از کشور خارج می‌کند. متأسفانه با بسیاری از دانشجویان و تحصیل‌کردگان که در دانشگاه‌ها صحبت می‌کنیم، چنین آینده‌ای را برای خودشان متصور هستند: مهاجرت!

بنابراین با این سؤال‌ها مواجه هستیم که چه کسی مسبب این شرایط است؟ چه کسانی مسئول این‌همه سخت‌گیری، توهین و تحقیر و برخورد با جامعه هستند؟ ما؟ ما که هیچ‌وقت خواهان چنین رفتاری نبوده و نیستیم. زمانی که صحبت از پیوستن به FATF بود، گفتیم نظارت بین‌المللی بر بانکداری لازم است. زمانی که حرف از برجام بود، از برجام حمایت کردیم. زمانی که قرار بر اصلاحات بود گفتیم باید کشور اصلاح شود. همین حالا هم ما به‌عنوان نماینده مجلس حاضریم استعفا دهیم و کنار بکشیم تا انتخابات زودهنگام برگزار شود؛ اما نظر مردم شنیده شود. در یک سیستم جمهور، اگر مردم یک مدیر اجرائی را قبول ندارند و نمی‌خواهند، باید کنار برود. انتخابات برگزار کنند و مثلا اگر من را به‌عنوان نماینده مجلس قبول ندارند، باید کنار بروم. مگر روی پیشانی من نوشته تا همیشه نماینده مجلس بمانم؟ فرقی ندارد، رئیس‌جمهور، وزیر، فرماندار، استاندار یا هر مدیری را که مردم نمی‌خواهند، باید جابه‌جا شود و کسی را که مردم می‌خواهند و می‌پذیرند، روی کار بیاید.

زمان انتخابات از چند ماه قبل فضای مردم‌سازی شکل می‌گیرد؛ اما بعد از انتخابات فضا تغییر می‌کند. مردم از این فضا خسته‌اند و امید به آینده ندارند. امید به اینکه سرمایه‌شان حفظ شود، از بین رفته است. مردم شب می‌خوابند، صبح بیدار می‌شوند، سرمایه آنها نصف شده است و دیگر پرایدی را که دیروز می‌توانستند بخرند، امروز نمی‌توانند بخرند. شب می‌خوابند، صبح بیدار می‌شوند، دیگر خانه‌ای را که می‌توانستند رهن کنند، امروز نمی‌توانند رهن کنند! اقتصاد کشور خراب است و باید فکری برای آن کرد.

‌با توجه به اوضاع اقتصادی‌ای که وجود دارد به نظر شما راهکار چیست؟ آیا مجلس باید بعد نظارتی خود را تقویت کند یا رئیس‌جمهور باید شخصا به مسائل ورود کند تا شاید اوضاع سروسامانی پیدا کند؟

به نظر من بهترین کار این است که دولت و مجلس از این فضای سخنرانی‌های بی‌حاصل خارج شوند و نشست‌هایی را برای موضوعات خاص برگزار کنند. به طور مثال چه اشکال دارد یک هفته دولت و مجلس به طور مداوم صبح و عصر تشکیل جلسه دهند و پرونده اوضاع سیاست خارجی را ببندند؟ اینکه قرار است با جهان چه کنیم؟ تا کجا چالش‌ها را ادامه دهیم و با چه کشورهایی رابطه داشته باشیم؟ با چه کسانی می‌خواهیم مذاکره کنیم و با چه کشورهایی مذاکره نکنیم. یا اینکه نظر مردم درباره فعالیت‌های اتمی شنیده شود. همچنین نظر مردم را درباره سیاست خارجی و قطع و وصل رابطه با دنیا جویا شویم. علاوه‌بر‌آن مثلا یک یا دو هفته برای اوضاع فرهنگی وقت بگذارند و مشخص کنند با این اوضاع فرهنگی به چه نحو می‌خواهند برخورد کنند؟ نه گردشگر می‌توانیم جذب کنیم و نه می‌توانیم درآمدزایی داشته باشیم. متأسفانه سالانه میلیاردها دلار با عنوان خرید ملک و گردشگری از کشور خارج می‌شود؛ اما هر روز فضای فرهنگی را بسته‌تر می‌کنیم. به نحوی که هر فعال غیرمرتبطی اظهارنظر غیرکارشناسانه‌ای می‌کند و فکر نمی‌کند با این رفتار، فضا را تا چه اندازه بر مردم سخت و تنگ کرده است. اگر ملاحظه کنید، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این روزها از هنرمندان خواهش می‌کند کنسرت برگزار کنند؛ در‌حالی‌که یادتان هست تا پیش از این همین وزارت ارشاد مجوز برگزاری کنسرت صادر می‌کرد؛ اما گروهی تندرو کنسرت‌های مجوز‌دار را لغو می‌کردند؟ وزارت ارشاد هم واکنشی نداشت و با بی‌احترامی پول بلیت مردم را پس می‌دادند و اجازه برگزاری کنسرت به هنرمندان و هنردوستان داده نمی‌شد؟ چرا ما فراموش‌کار هستیم؟ باید بدانیم ریشه بدبختی‌ها اینجاست که مثلا یک تیم دیپلمات قوی بعد از برگزاری جلسات و مذاکرات متعدد برجامی با نظارت رهبر انقلاب چند سال مذاکره کردند و آمریکا را وادار به پذیرش خواسته‌های ایران کردند؛ اما گروهی در تریبون‌های دیگر همه این زحمات را به باد دادند و توافق برجام را با قرارداد ترکمانچای و گلستان مقایسه کردند. حتی در مجلس گروهی آتش زیر برجام کشیدند. حالا آقای صالح‌آبادی، رئیس بانک مرکزی یا آقای خاندوزی، وزیر اقتصاد، دو بخش‌نامه ارزی صادر کنند، دردی را دوا نمی‌کند؛ چراکه سیاست‌های ما از بنیان ایراد اساسی دارند. ایران تنها سهم ما از جهان برای فرزندانمان و آیندگانمان است. ایران سهم فرزندان ما و یادگار 240 هزار شهید است. وقتی زندگی‌نامه بسیاری از شهدا را می‌خوانیم و برخی هم از دوستان نزدیک ما بودند، هیچ‌کدام این انتظار را نداشتند که به این روز دچار شویم که مردم برای امرار معاش روزانه و اجاره خانه خود پول دستی از نمایندگان بگیرند. این وضعیت مطلوبی نیست و باید چاره‌ای اساسی برای این شرایط بیندیشیم.

 

 

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها