|

«شرق» گزارش می‌دهد:

بازگشت تحریم‌ها؛ برجام رسما پایان یافت

غرب پس از بازگشت تحریم‌ها نمی‌تواند با همان لحن طلبکارانه گذشته انتظار امتیازات یک‌جانبه از ایران را داشته باشد. در عین حال، تبعات اقتصادی این تحریم‌ها و نیاز به جلوگیری از شکل‌گیری اجماع جهانی علیه تهران، ضرورت اتخاذ دیپلماسی‌ای منعطف و حساب‌شده را بیش از پیش تقویت می‌کند؛ دیپلماسی‌ای که بتواند میان مقاومت و مذاکره، موازنه‌ای واقع‌بینانه برقرار سازد.

بازگشت تحریم‌ها؛ برجام رسما پایان یافت

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

از ساعت ۳:۳۰ بامداد امروز یکشنبه، با فعال‌سازی سازوکار موسوم به «اسنپ‌بک»، تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران که طی توافق هسته‌ای برجام در سال ۲۰۱۵ لغو شده بودند، رسما بازگشتند. این اقدام که در پی شکست قطعنامه پیشنهادی روسیه و چین برای تمدید شش‌ماهه تعلیق تحریم‌ها صورت گرفت، عملا به معنای مرگ رسمی برجام تعبیر می‌شود.

قطعنامه‌های بازگشته، مجموعه‌ای از محدودیت‌های اقتصادی، نظامی و مالی هستند که در فاصله سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه ایران صادر شده بودند؛ از جمله قطعنامه‌های ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹. این تحریم‌ها دامنه وسیعی از محدودیت‌ها را شامل می‌شوند: از ممنوعیت خرید و فروش تسلیحات متعارف و اقلام دارای کاربرد دوگانه هسته‌ای تا مسدودسازی دارایی‌های افراد و نهادهای مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران در خارج از کشور، محدودیت در دسترسی به سیستم‌های بانکی و مالی جهانی و حتی ممنوعیت سفر برای برخی افراد حقیقی.

اجرای این تحریم‌ها بار دیگر کشورهای عضو سازمان ملل را ملزم می‌کند که تبادلات مالی و تجاری با ایران را تحت نظارت‌های سخت‌گیرانه‌تری قرار دهند و عملا فضای اقتصادی کشور را با محدودیت‌های سنگین مواجه می‌سازد. در عین حال، ایالات متحده و اتحادیه اروپا، که پیش‌تر تحریم‌های یک‌جانبه جداگانه‌ای علیه ایران اعمال کرده بودند، اکنون می‌توانند با استناد به بازگشت تحریم‌های سازمان ملل، فشارهای خود را در حوزه‌های نفتی، بانکی و کشتیرانی بیش از گذشته تقویت کنند. بازگشت این تحریم‌ها تنها یک تصمیم حقوقی ساده نیست، بلکه تبعات سیاسی و اقتصادی گسترده‌ای را در پی خواهد داشت و بدون تردید بر مسیر آینده دیپلماسی هسته‌ای نیز تاثیر عمیقی خواهد گذاشت.

ادعاهای فرانسه، تروئیکای اروپایی و آمریکا؛ فشار همزمان با دعوت به مذاکره

«ژان نوئل بارو» وزیر خارجه فرانسه اعلام کرد این تحریم‌ها با ابتکار پاریس و همراهی لندن و برلین بازگشته‌اند و ایران باید مسئولیت این وضعیت را بپذیرد. او مدعی شد اروپا بارها از ایران خواسته تا تضمین‌های لازم درباره ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای خود ارائه دهد، اما تهران از این کار سر باز زده است. بارو گفت: «درهای دیپلماسی همچنان باز است، اما ایران باید نظارت‌های سخت‌گیرانه‌تر و تضمین‌های امنیتی بیشتری را بپذیرد.» همزمان، تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس) در بیانیه‌ای مشترک با متهم کردن تهران به «تشدید تنش‌ها» خواستار خویشتنداری ایران پس از بازگشت تحریم‌ها شدند. آن‌ها ادعا کردند هنوز امکان بازگشت به میز مذاکره وجود دارد، اما ایران باید گام‌های عملی و ملموسی برای احیای اعتماد جامعه بین‌الملل بردارد.

از سوی دیگر، «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا نیز در موضعی مشابه اعلام کرد: «یک توافق همچنان بهترین نتیجه برای مردم ایران و جهان است، اما این تنها زمانی ممکن خواهد بود که ایران مذاکرات مستقیم را بدون تعلل و به‌طور جدی بپذیرد.» او در حالی از آمادگی برای مذاکره سخن گفت که واشنگتن با حمایت از بازگشت تحریم‌ها، عملا یکی از سخت‌گیرانه‌ترین فشارهای چند سال اخیر علیه ایران را سازمان‌دهی کرده است. این همزمانیِ فشار و دعوت به مذاکره، از نگاه بسیاری از تحلیلگران بخشی از راهبردی چندلایه از سوی غرب است؛ راهبردی که هدف آن وادار کردن تهران به پذیرش حداکثری مطالبات غرب در حوزه‌های هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای است، بی‌آنکه امتیازات متقابلی در کوتاه‌مدت ارائه شود.

فشار حداکثری در کنار دیپلماسی؛ ضرورت بازتعریف راهبرد تهران

با بازگشت رسمی تحریم‌های سازمان ملل، فضای دیپلماسی هسته‌ای وارد مرحله‌ای تازه شده است. غربی‌ها در حالی از ادامه مذاکرات سخن می‌گویند که عملا با احیای همه قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت، فشار سیاسی، اقتصادی و روانی سنگینی بر تهران تحمیل کرده‌اند. به نظر می‌رسد هدف این استراتژی، وادار کردن ایران به پذیرش بسته‌ای جامع از مطالبات غرب در همه حوزه‌هاست؛ از محدودیت‌های سخت‌گیرانه‌تر در برنامه هسته‌ای تا مهار نفوذ منطقه‌ای و حتی مسائل موشکی.

با این حال، بازگشت تحریم‌ها بی‌تردید معادلات پیشین را بر هم زده و فضای مذاکرات احتمالی آینده را به‌شدت تغییر خواهد داد. ایران اکنون در موقعیتی قرار گرفته که از یک‌سو با فشار اقتصادی و اجماع نسبی قدرت‌های غربی روبه‌روست و از سوی دیگر، تجربه خروج آمریکا از برجام و خلف وعده‌های اروپا و نیز تجربه جنگ دوازده روزه بی‌اعتمادی عمیقی را نسبت به نیت واقعی طرف‌های مقابل ایجاد کرده است.

در چنین شرایطی، تهران باید راهبردی هوشمندانه و چندلایه در پیش گیرد؛ راهبردی که ضمن حفظ توان بازدارندگی و منافع ملی، امکان بهره‌گیری از ظرفیت‌های دیپلماتیک برای کاهش فشارها و جلوگیری از انزوای بیشتر را فراهم کند. بازگشت تحریم‌ها اگر چه شرایط را دشوارتر می‌کند، اما می‌تواند فرصتی برای بازنگری در معادلات سیاست خارجی و تعریف سازوکاری واقع‌بینانه‌تر در تعامل با قدرت‌های جهانی نیز باشد.

در نهایت، روشن است که غرب پس از بازگشت تحریم‌ها نمی‌تواند با همان لحن طلبکارانه گذشته انتظار امتیازات یک‌جانبه از ایران را داشته باشد. در عین حال، تبعات اقتصادی این تحریم‌ها و نیاز به جلوگیری از شکل‌گیری اجماع جهانی علیه تهران، ضرورت اتخاذ دیپلماسی‌ای منعطف و حساب‌شده را بیش از پیش تقویت می‌کند؛ دیپلماسی‌ای که بتواند میان مقاومت و مذاکره، موازنه‌ای واقع‌بینانه برقرار سازد.

آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.