کاترین شکدم چند روز در ایران بود و با چه کسانی دیدار کرد ؟ تمام جزییات حضور زنی که سه بار با تایمز اسرائیل گفتگو کرد
فرض آنکه کاترین شکدم به ایران سفر نکرده و اصلا وجود خارجی نداشته است؛ سوال آنجاست که نفوذ در ساختارهای سیاسی چگونه شکل گرفته است؟

به گزارش گروه رسانهای شرق،
فرض آنکه کاترین شکدم به ایران سفر نکرده و اصلا وجود خارجی نداشته است؛ سوال آنجاست که نفوذ در ساختارهای سیاسی چگونه شکل گرفته است؟
چند روز پیش، وقتی که مصطفی کواکبیان فعال سیاسی اصلاحطلب در میزگرد تلویزیونی تحلیل ۱۲ روز جنگ تحمیلی حاضر شد، اقدام به اخراج مهاجرین افغانستانی را تقلیل سطح بحث درباره نفوذ خواند و نام کاترین شکدم را به میان آورد.
او در این گفتوگوی تلویزیونی گفت: شکدم آیه قرآن میخواند و در ادامه ادعایی درباره ارتباطات شکدم با برخی افراد مطرح کرد.این اظهارات مانند بمبی در فضای مجازی و رسانهای ترکید و همچنان واکنشهایی در پی دارد.
برای نمونه، محمدرضا زائری، روحانی اصولگرا، در اینستاگرام نوشت: ساده نباشیم و فریب نخوریم! مبتذل کردن موضوع نفوذ و تقلیل دادنش به حاشیههایی چون اتباع بیگانه و کاترین شکدم خودش نوعی نفوذ است! در پرونده ایران اصلا نیازی به سطح نازل روابط جنسی نبود، اگر واقعا موضوع نفوذ برایتان جدی است بروید و گزارش اندیشکده اسراییلی بعد از سرقت اسناد کهریزک را بخوانید (که همان موقع ترجمه و منتشر شد) خلاصهاش در یک جمله این است؛ حذف صلاحیتهای حرفهای و شخصیتهای کلیدی توانمند و جایگزینی با افراد ظاهرا مؤمن و انقلابی اما ناتوان و ناصالح، یعنی بهترین فرصت برای ریاکاران و چاپلوسانی که با تظاهر خود را به مقامات بالا نزدیک میکنند!
اما بیشتر واکنشها تکذیب گفتههای کواکبیان بود.
خبرگزاری فارس بلافاصله این موضوع را تکذیب کرد و نوشت: کاترین شکدم تنها در ۵ سفر کوتاه به ایران، مجموعاً ۱۸ روز در کشور حضور داشته است. این مدت زمان اندک، با ادعاهای مطرحشده درباره فعالیتهای گسترده یا روابط غیرعادی هیچگونه همخوانی ندارد.
دادستانی هم علیه کواکبیان اعلام جرم کرد و خواستار ارائه شواهد و مستندات او شد.
سپس روابط عمومی صداوسیما اطلاعیهای صادر کرد و نوشت: ادعای مطرح شده برگرفته از یک رشتهتوییت منتسب به فردی به نام کاترین شکدم در سال ۱۴۰۰ است که همان زمان با بررسی و راستی آزمایی دقیق مشخص شد این ادعا دروغ و این مصاحبه جعلی است و چنین مطلبی نه در تایمز اسرائیل و نه در هیچ رسانه معتبر دیگری وجود ندارد.
سیمای اول: زنی با حجاب و طرفدار مقاومت
اما کاترین شکدم که بود؟
او زنی از خانوادهای بریتانیایی – فرانسوی بود که یهودی اما ظاهرا سکولار بودند. خودش زمانی که در لندن تحصیل میکرد با مرد مسلمان و از اهل سنت یمن آشنا شد و در ۱۸ سالگی با او ازدواج کرد.
بر اساس روایت خبر فوری، شکدم درباره یهودی بودن خانوادهاش گفته: «من هیچ حس تعلقی به جامعه یهودی نداشتم. بسیار سکولار بزرگ شدم.» برای ازدواج با مرد زندگیاش، باید مسلمان میشد. بنا به گفته او پس از مطالعه با مذهب شیعه آشنا و به آن علاقهمند شد.
شکدم تحلیل گر سیاسی و مشاور شورای امنیت سازمان ملل در امور یمن بود. او سال ۹۴ برای شرکت در کنفرانسی درباره فلسطین به تهران دعوت شد.
گزارشهای ضداسرائیلیاش باب طبع کسانی شد که او را دعوت کرده بودند؛ از همان موقع به صدا و سیما و سایر رسانههای اصولگرا راه پیدا کرد و مواضع ضداسراییلی میگرفت، منتقد عربستان بود و به دفاع از محور مقاومت میپرداخت.
حجاب و پوشش کاملی که او داشت را بسیاری از زنان ایرانی نداشتند. تصاویر او در راهپیمایی اربعین مکررا بازنشر میشد و در یادداشتهایش نیز به شدت از ساختار حاکمیت در ایران دفاع میکرد.
تا آنکه سال ۹۶ به واسط نادر طالبزاده توانست با ابراهیم رئیسی، که کاندیدای ریاست جمهوری شده بود برای شبکه RT روسیه مصاحبه کند.
[زن هزار چهره؛ کاترین شکدم که بود؟ جاسوس یا تحلیلگر؟ / از فرزند خانواده یهودی، تا همسر مسلمان و زن خداناباور]
و اینک سیمای دوم: زنی بیحجاب، مقالهنویس اسرائیل و ضدایران
سال ۱۴۰۰ اما کاترین شکدم چهره دیگری شد. زنی که در اروپا زندگی میکند و مثل سایر اروپایی ها با موهای آزادِ طلایی رنگ. بعد از خروج از ایران موضع گیری دیگری میکرد و آن انتقاد از جمهوری اسلامی بود.
مطالبش را دیگر در رسانههای اصولگرا نمینوشت. شکدم این بار مطالبش در تایمز اسرائیل منتشر میشد. مقامات ایران را به یهودی ستیزی متهم میکرد و میگفت جمهوری اسلامی به دنبال ساخت سلاح اتمی است.
کاترین شکدم در نوامبر ۲۰۲۱ (آذر ۱۴۰۰) سه مطلب در تایمز اسرائیل نوشت که آخرین آنها «مصاحبهام با رئیسجمهور رئیسی چه چیزی درباره ایران به من آموخت» بود.
شکدم ابراهیم رییسی را متهم به «جاهطلبی» کرد و نوشت که او اهمیت قدرت، استراتژی و نیاز به جلب نظر بینالمللی را برای رسیدن به اهدافش درک میکند. او در مصاحبه با بیبیسی فارسی گفت: آنچه نوشتهام ماهیت رژیم [جمهوری اسلامی] را برملا میکند.
در بخش دیگری هم گفت که حالا نه یهودی و مسلمان بلکه خداناباور است.
در چند مورد مقالههای شکدم در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای که منتشر شده بود، پس از انتشار گزارشهایش در تایمز اسرائیل، از روی وبسایت khamenei.ir حذف شد. همزمان وبسایت دفتر رهبری در اطلاعیهای اعلام کرد: «این نویسنده صرفا در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ از طریق برخی فعالان رسانهای علاقهمند به انقلاب اسلامی، مطالب و یادداشتهایی را در موضوعات مرتبط با ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی ارسال کرده که برخی از آنها در این رسانه منتشر شده و پس از سال ۱۳۹۶ نیز هیچگونه ارتباطی با این رسانه نداشته است. اما باتوجه به تغییر مواضع و رویکردهای اخیر این نویسنده و عدم رعایت قواعد حرفهای، مطالب نویسنده مزبور از این رسانه حذف شده است.»
[زن هزار چهره؛ کاترین شکدم که بود؟ جاسوس یا تحلیلگر؟ / از فرزند خانواده یهودی، تا همسر مسلمان و زن خداناباور]
مدتی بعد یک اکانت جعلی توئیتری مصاحبهای ساختگی به نام شکدم منتشر کرد که در آن او مدعی شده بود که با ۱۰۰ نفر رابطه داشته است که برای باورپذیر کردن ادعا، آورده بود که البته همه این روابط به مسائل جنسی ختم نشده است.
این ادعا تکذیب شد و رسانههایی مثل تسنیم نوشتند که شکدم در پنج سفری که به ایران داشته مجموعا ۱۸ روز در این کشور بود و این ادعا با عقل جور در نمیآید.
در ادعای حساب توئیتری جعلی نیز سردار یدالله جوانی واسطه ورود شکدم به مجموعه نظام معرفی شده و ادعای شده بود که این آشنایی از طریق یک خبرنگار تهران تایمز شکل گرفته است. این ادعا نیز همان زمان تکذیب شد.
سردار جوانی مدیرمسئول نشریه صبح صادق و معاون سیاسی سپاه پاسداران به فارس گفت: ادعای مطرح شده توسط برخی افراد در فضای مجازی مبنی بر ارتباط نویسنده اسراییلی با اینجانب از طریق خبرنگار تهران تایمز یا هر طریق دیگر و سپس معرفی وی به برخی سایت ها و رسانه ها کذب و دروغ محض است.
سردار جوانی منکر هرگونه شناختی از کاترین شکدم شده و گفته: با صراحت اعلام میکنم اساسا بنده نه ایشان را میشناسم و نه دیده ام، لذا مطالب منتشر شده در این خصوص را قویا تکذیب میکنم.
همچنین اسفند ۱۴۰۰ مطالبی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که حمیدرضا مقدمفر با شکدم دیدار کرده و از طریق او به نهادها و ارگانهایی چون دفتر حفظ و نشر آثار رهبری و خبرگزاری تسنیم مرتبط شده است. خبرگزاری تسنیم با انتشار بیانیهای که روی وبگاه خود منتشر کرد این دیدار را تکذیب و آن را دروغپردازی برخی طرفداران محمود احمدینژاد خواند و تاکید کرد که حمیدرضا مقدمفر در دفتر رهبری مسئولیتی ندارد که بخواهد چنین ارتباطی را ایجاد کند.
من جاسوس نبودم: به دفتر رهبری نرفتم و کسی به من نگفت میخواهیم بمب اتم بسازیم.
به جز رسانههای اصولگرا مثل فارس و تسنیم، خود کاترین شکدم یکبار دیگر به بیبیسی فارسی رفت و برخی از ادعاها را تکذیب کرد. قسمتهایی از این مصاحبه که مربوط به اسفند ۱۴۰۰ است، در روزهای اخیر از جمله خبرگزاری صداوسیما بازنشر شده است.
شکدم در فیلم کامل این مصاحبه میگوید که من جاسوس و مامور هیچ کشوری نیستم و فقط تحلیلگر سیاسی بودم. او میگوید تا به حال به اسرائیل سفر نکرده و درباره انتشار مطلب خود در روزنامه اسرائیلی نیز چنین پاسخ داد: احساس کردم مهم است که هم مردم ایران و هم اسرائیل نگاه متفاوتی نسبت به تحولات خاورمیانه پیدا کنند.
او درباره برداشتن حجابش پس از خروج از ایران میگوید که وقتی به کشوری مثل ایران سفر میکنید باید حجاب داشته باشید.
شکدم در ارتباط با حجابش زمانی که در انگلیس بود نیز میگوید: شوهر سابق من از یمن [و مسلمان] بود از من خواسته شده بود حجاب داشته باشم و میخواستم در خانه آرامش داشته باشم و به درخواست شوهرم تن دادم. وقتی که از شوهرم طلاق گرفتم تصمیم گرفتم که خودم باشم.
با این حال این بخش از صحبت او کمی تعجب آور است و با منطق سازگار نیست چرا که او در سال ۲۰۱۴ از همسرش جدا شده و در سال ۲۰۱۵ به ایران دعوت شده بود.
کاترین شکدم در بخشی از این مصاحبه میگوید که به مقامات ایرانی گفته بود که اصل و نسب او یهودی است اما چون با یک مرد مسلمان ازدواج کرده بود مقامات ایران درباره اصل و نسب او کنکاش نکردند: «آنها من را یک ابزار تبلیغات برای اهداف خود میدیدند. خیلی هم سراغ جزئیاتی که بتواند خلاف نظر خودشان را برساند نرفتند.»
او در پاسخ به این سوال خبرنگار که چرا خود را در قالبی که آنها میخواستند قرار میدادید میگوید: میخواستم ببینم که مقامات ایران با ایده اسرائیل مخالف هستند یا راجع به کل مردم یهودی اسرائیل صحبت میکنند. من هم به این نتیجه رسیدم که نفرت آنها در ایران فقط دولت اسرائیل نیست بلکه یهودیان هم به طور عمومی هستند. خیلی وقت ها وقتی آدم ها جلو دوربین مینشینند حرفهایی که میزنند با زمانی که پشت دوربین مینشینند فرق میکند.
او همچنین میگوید: در هیچ زمانی سعی نکردم که به رسانههای ایران نفوذ کنم یا وارد دالانهای قدرت در ایران شوم. من بعضی از این گزارش ها را خوانده ام اصلا این حرف ها نیست. اینکه مقامات ایرانی بخواهند اسرار دولتی را به من بدهند یک حرف غیرمنطقی است.
شکدم در پاسخ به این که آیا نادر طالب زاده او را به ایران دعوت کرد میگوید: او مسئول سازماندهی کنفرانس بود اما او نبود که از من دعوت کرد. یک دفتری نزدیک به مجلس ایران این کار را کرد. من بعدا نادر را در ایران دیدم قبلا با او هیچ صحبتی نکرده بودم. بعدا فهمیدم او جزوی از برنامه گذاران آن کنفرانس بود.
او میگوید که نادر طالب زاده فرصت مصاحبه با ابراهیم رئیسی را برای او فراهم کرده است اما خبرگزاری روسیه بود که از من خواست این مصاحبه را انجام دهم.
شکدم در پاسخ به این که نتیجه گیری مقالهاش در تایمز اسرائیل که ایران میخواهد بمب اتم بسازد نیز توضیح داد: هیچ کس این را به من نگفت. این استنتاج من بود. من دسترسی به اطلاعات محرمانه نداشتم. من توانسته بودم به ایران بروم و با خیلی ها صحبت کنم. میتوانستم در لابه لای حرف هایشان این را ببینم.
داستان نفوذ کاترین شکدم راست یا دروغ باشد، نافی موضوع نفوذ در ساختار کشور نیست؛ نفوذی که این روزها پس از ترور شخصیتهای علمی و نظامی توسط اسرائیل، بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.