احمد زیدآبادی خبر داد : تجمع ۱۰۰ نفره بزرگداشت خانیکی در گناباد را لغو کرد
احمد زیدآبادی در یادداشتی اعلام کرد که با هدف جلوگیری از هرگونه حاشیه، تجمع حدود ۱۰۰ نفره برای بزرگداشت دکتر هادی خانیکی در گناباد لغو شده است.

به گزارش گروه رسانهای شرق، احمد زیدآبادی در کانال تلگرامش نوشت: بعد از برنامهریزیها و تدارکات لازم برای برگزاری مراسم نکوداشت دکتر هادی خانیکی در شهر گناباد، اینک برگزارکنندگان از لغو مراسم خبر میدهند!
دلیل لغو مراسم، ظاهراً تجمع حدود صد نفر به عنوان "حزباللهی" در مخالفت با نکوداشت دکتر خانیکی بوده است!
گناباد شهری باستانی در جنوب خراسان مرکزی با قناتهای مشهور است. قنات قصبه به عنوان پرآبترین قنات ایران، یادگار دوران هخامنشی با کاریزی به عمق حدود هزار متر است. ناصر خسرو در سفرنامۀ معروف خود داستانی در مورد عمق عجیب قنات گناباد نقل کرده است.
طبق شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی، جنگ 12 رخ در دشت بین گناباد و زیبد اتفاق افتاده است.
چو پیران سپاه از کنابد براند
به روز اندرون روشنایی نماند ...
ز زیبد همی تا کنابد سپاه
در و دشت از ایشان کبود و سیاه
گناباد مردمانی مسالمتجو و آرام و مهربان دارد. در چند ماهی که من در این شهر تبعید و در واقع مهمان مردم آنجا بودم، جز بردباری و رواداری و احترام و خوشرویی از مردم منطقه ندیدم. دکتر خانیکی برخاسته از روستای خانیک در جلگۀ ییلاقی شرق گناباد در دامنۀ براکوه است. به همین مناسبت جمعی از فرهیختگان گناباد به پاس کارنامۀ علمی و سیاسی آقای خانیکی در صدد برگزاری مراسمی برای نکوداشت او برآمده بودند که حالا لغو شده است.
گویا یکی از دلایل مخالفت جمع صد نفرۀ معترض به نکوداشت آقای خانیکی، ارتباط او با سازمان مجاهدین خلق در دهۀ 50 خورشیدی بوده است! اگر ارتباط با سازمان در دهههای 40 و 50 بخواهد "اتهام" تلقی شود در آن صورت، عموم روحانیون مبارز اعم از چپ و راست که بعد از انقلاب به قدرت رسیدند و همچنان بسیاری از آنها مناصب را در دست دارند، در موضع متهم مینشینند زیرا هیچ روحانی مبارزی در زمان پهلوی یافت نمیشود که در دورهای، از سازمان مجاهدین آن برهه حمایت نکرده و یا کمکی در اختیارشان نگذاشته باشد!
مشکل اما این نوع بهانهتراشیهای مضحک نیست. مشکل این است که صد نفر آدم معترض میتوانند مانع برگزاری مراسمی شوند که حتی قرار بوده شماری از وزیران کابینه در آن سخنرانی کنند! پرسش این است که این آدمها به کجا وصلند؟ این میزان از قدرت را از کجا به دست آوردهاند؟ چرا نیروی انتظامی در مقابل آنان تسلیم است و به صرفِ اعتراض آنها، از "تأمین امنیت مراسم" اظهار ناتوانی میکند؟
از ابتدای حیات جمهوریاسلامی تا کنون همیشه یک عدۀ قلیل "برابرتر" از عموم شهروندان ایران بودهاند! تحت عنوان "حزباللهی" هر گاه میلشان کشیده است خودشان تجمع برگزار کردهاند و در عین حال مانع برگزاری هر مراسم مجوزداری از سوی دیگران شدهاند و یا آن را با اعمال خشونت به هم زدهاند!
ظاهراً هر دولتی در مقابل این عدۀ قلیل عاجز و دست و پا بسته است. درست به همین دلیل به این نتیجه رسیدهام که امکان توافق با آمریکا بر سر مسئلۀ هستهای حتی در صورت متوازن بودن آن منتفی است زیرا همین عدۀ قلیل مخالف آنند و برغم ظاهر اوضاع همچنان از قدرت به هم زدن آن برخوردارند!