در شب سقوط هلیکوپتر چه گذشت + روایت رییس دفتر شهید رئیسی
جزئیات جدیدی از حادثه سقوط بالگرد رئیسجمهور شهید بیان شد.

به گزارش گروه رسانهای شرق؛ رییس دفتر شهید رییسی در گفتگویی به بیان جزییات شب حادثه سقوط هلیکوپتر پرداخت.
غلامحسین اسماعیلی رئیس دفتر شهید رئیسی در مورد روز حادثه سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور رییسی و همراهانش به "چندثانیه"می گوید:
در روز حادثه برای بالگرد حامل رئیسجمهور شهید، مانند همیشه در تمامی سفرها، من نیز همراه ایشان و بخشی از تیم دولت بودم. در مسیر بازگشت از بازدید "سد قیز قلعهسی "به سمت تبریز، من به همراه برخی دیگر از اعضای دولت، از جمله آقای دکتر بذرپاش و آقای مهندس محرابیان، سوار بالگردی جدا از بالگرد حامل رئیسجمهور بودیم. ما نیز بخشی از ناوگان همراه ایشان بودیم.
این مسئول ادامه داد: حدود نیم ساعت از پرواز گذشته بود و ما سرگرم گفتگو بودیم، هیچگونه لرزش یا نشانهای از حادثه احساس نکردیم. ناگهان متوجه شدم بالگرد ما در حال چرخش است. از مهندس پرواز که روبرویم نشسته بود پرسیدم چرا برمی گردیم. وی در پاسخ به سؤال من گفت: یکی از بالگردهای ما عقب مانده و باید به صورت گروهی ادامه مسیر بدهیم. این پاسخ در ابتدا عادی به نظر میرسید، اما وقتی چرخش بالگرد طولانی شد و اطراف را مینگریستیم، نگرانیهایی در ما شکل گرفت. بهزودی مشخص شد که سومین بالگرد ناپدید شده و خبری از آن نیست.
اسماعیلی ادامه میدهد: پرس وجو کردیم که چرا ارتباط رادیویی برقرار نمیشود؟ گفتند ارتباط رادیویی قطع است. هنوز نمیدانستیم کدام بالگرد دچار مشکل شده است. وقتی از مهندس پرواز پرسیدم، او با تردید و تأثر گفت: «بالگرد حامل آقای رئیسجمهور». با شنیدن این جمله، گویی آسمان بر سرمان خراب شد.
او درباره بیخبری ادامه میدهد: در آن ارتفاع، چیزی از محل حادثه مشخص نبود. اطرافمان را به دقت نگاه میکردیم اما چیزی دیده نمیشد. بلافاصله شروع به تماس تلفنی با همراهان رئیسجمهور شهید کردیم. با سردار شهید سید مهدی موسوی تماس گرفتیم، پاسخی نداد. با استاندار شهید تماس گرفتیم، باز هم پاسخی نبود. حتی شماره شهید دکتر امیرعبداللهیان و آقای آلهاشم را که از قبل داشتم، گرفتم؛ ولی هیچکدام پاسخگو نبودند. این بیخبری، بر اضطراب ما افزود.
اسماعیلی تاکید میکند : نمیتوانستیم در آن منطقه پایینتر پرواز کنیم، چرا که احتمال خطر برای سایر بالگردها وجود داشت. تصمیم گرفتیم در نزدیکترین محل ممکن، در منطقهای حوالی سونگون فرود بیاییم. آنجا بود که خلبان ما اطلاع داد که موفق شده با تلفن شهید کاپیتان مصطفوی تماس بگیرد و آن تماس را آقای شهید آلهاشم پاسخ داده است. همین خبر روزنه امیدی در دل ما ایجاد کرد؛ با خود گفتیم که شاید حادثه خیلی سختی نبوده و انشاءالله رئیسجمهور و همراهانش در قید حیاتاند.
رییس دفتر شهید رئیسی ادامه میدهد: تنها نشانه ما، تلفن همراه روشن شهید کاپیتان مصطفوی بود که طبق اعلام مخابرات، در شعاعی پنج کیلومتری از یک دکل BTS آنتندهی داشت. با این حال، به دلیل صعبالعبور بودن منطقه، نتوانستیم محل دقیق حادثه را بیابیم.
او تاکید میکند: با رسیدن شب، عملیات جستوجو ادامه یافت. نیروهای سپاه، ارتش، هلال احمر و مردم محلی به منطقه آمدند، اما نتیجهای حاصل نشد. از کشورهای همسایه نیز پهپادهای پیشرفته دید در شب ارسال شد، اما تا صبح هیچ نقطهای از محل حادثه را شناسایی نکردند،حتی پهپادهای کشور ترکیه.
بالاخره صبح روز بعد، پس از روشن شدن هوا، پهپادهای داخلی موفق شدند تصاویر محل سقوط بالگرد و قطعات متلاشی شده آن را ثبت کنند. بلافاصله نیروهای امدادی، بهویژه نیروهای هلال احمر، به محل اعزام شدند. با رسیدن به محل، خبر تلخ شهادت رئیسجمهور و همراهانش تأیید شد. امیدی که تا صبح در دل داشتیم، ناگهان به ناامیدی مبدل شد.
اسماعیلی گفت: وقتی خبر تأیید شناسایی پیکر شهید رئیسجمهور را نیز دریافت کردیم، در کنار درد و اندوه عمیق، با گزارشی تلخ دیگر مواجه شدیم: پیکرها دچار سوختگی شدید شده بودند. برخی گمان کردند که پیکرها ناقص است، اما واقعیت این بود که به دلیل شدت سوختگی، بخشی از بافتها به خاکستر تبدیل شده بود و همانجا در محل سانحه دفن شد. این به معنای ناقص بودن پیکر نبود، بلکه ناشی از شدت آتشسوزی و سوختگی بود.