بازگشت روسیه به خاورمیانه
در دهه 1980، ایالات متحده حضور شوروی در خاورمیانه را بسیار نگرانکننده ارزیابی میکرد؛ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نظر نمیرسید روسیه تمایلی به استمرار حضور در خاورمیانه داشته باشد.
امیر فرهنگ
در دهه 1980، ایالات متحده حضور شوروی در خاورمیانه را بسیار نگرانکننده ارزیابی میکرد؛ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نظر نمیرسید روسیه تمایلی به استمرار حضور در خاورمیانه داشته باشد. این وضعیت در اوایل دهه 2000 و با قدرتگرفتن ولادیمیر پوتین تغییر کرد. در دو دهه بعد از آن، روسها در سوریه مداخله نظامی کردهاند، 19 درصد سهام شرکت روسنفت را به قطر فروختهاند، شریک عربستان سعودی در مدیریت قیمت نفت شدهاند، فناوری هستهای را به کشورهای منطقه فروختهاند، ارتش الجزایر و کشورهای شمال آفریقا را تجهیز کردهاند و روابط گستردهای با ایران و همزمان با اسرائیل و رقبای منطقهای ایران برقرار کردهاند. درک چرایی تغییر رویکرد روسیه به منطقه در دورهای که شاهد بازنگری سیاست خاورمیانهای ایالات متحده هستیم برای منافع حیاتی ایران حائز اهمیت است. کتاب «بازگشت روسیه به خاورمیانه» شامل مجموعه مقالاتی است که در شماره 146 مجله «چایلوت پِیپِرز» در سال 2018 منتشر شدهاند. چایلوت پِیپِرز مجله «انستیتو مطالعات امنیتی اتحادیه اروپایی» (EUISS) است که به صورت موضوعی با نوشتههایی از محققان و نویسندگان معتبر منتشر میشود. این شماره از مجله نیز روی انگیزههای روسیه از حضور در خاورمیانه، دیپلماسی انرژی روسیه، صادرات تسلیحاتی روسیه به خاورمیانه و شمال آفریقا، حضور روسیه در سوریه، روسیه و محور مقاومت، روابط روسیه با شورای همکاری خلیج فارس، روابط روسیه با ترکیه، اسرائیل و شمال آفریقا متمرکز است. این کتاب فصل یا عنوان مستقلی را به روابط ایران و روسیه اختصاص نداده است؛ هرچند در سراسر کتاب، اشاراتی به ایران وجود دارد و در متن انگلیسی 94 بار کلمه ایران به دلایل مختلف ذکر شده است.
خط اصلی کتاب را میتوان اینگونه خلاصه کرد: روسیه با مجموعهای از ابزارهای متنوع اعم از دیپلماسی، تجارت اسلحه، دیپلماسی انرژی، جلب مشارکت کشورهای منطقه در صنعت نفت و گاز روسیه، سرمایهگذاریهای مشترک با کشورهای خاورمیانه و مداخله نظامی، فضایی برای گسترش تأثیرگذاری خود بر منطقه، جبران ضربات ناشی از انزوای دیپلماتیک پس از جداکردن کریمه و پیشبرد اهداف خود در جهان ایجاد کرده است. نویسندگان کتاب قائل به پیشبرد نوعی دیپلماسی و روابط هوشمند هستند که بین کشورهای متخاصمی نظیر ایران و اسرائیل و ایران و عربستان عمل کرده و در صورت لزوم قادر به بازی با کارت خاورمیانهای خود باشد. اهمیت کتاب برای خواننده ایرانی از آن جهت است که ایران در یک دهه گذشته و بالاخص بعد از مشارکت در مداخله نظامی در سوریه، خود را در جایگاه یک شریک راهبردی روسیه قرار داده و سیاست خارجی مشهور به «نگاه به شرق» را نیز در دستور کار دارد. کسب شناخت معتبر از منافع، کنشها و اهداف روسیه در خاورمیانهای که کانون چالشهای جدی برای منافع ملی ایران است، برای خواننده ایرانی علاقهمند به مباحث منافع ملی، ژئوپلیتیک، امنیت و سیاسی خارجی اهمیت دارد. کتاب نویسندگان متعددی دارد و همین هم باعث میشود خواننده در موضوعات مختلف و با دیدگاههای متفاوتی نیز آشنا شود. دیمیتری ترنین معتقد است روسیه قادر به پیگیری منافع –از قیمت نفت گرفته تا فروش سلاح یا انتقال فناوری مدرن از اسرائیل به روسیه و جذب سرمایهگذاری کشورهای حاشیه خلیج فارس– از حاشیه شکافها و دشمنیهاست (ص 38)؛ هرچند قدرت اقتصادی این کشور و محدودبودن صادراتش به سلاح، غلات و فناوری هستهای، دست و پای این کشور برای تأثیرگذاری بیشتر را میبندد (ص 46).
کارول ناخل در تحلیل دیپلماسی انرژی روسیه نشان میدهد چگونه شراکتهایی عظیم میان اعراب خلیج فارس و روسیه در حوزه انرژی شکل گرفته است. مشارکت عربستان در توسعه پروژه گاز قطب شمال، سرمایهگذاری قطر در شرکت روسنفت و خرید 19.5 درصد سهام آن، علاقهمندی عربستان به ساختن 16 رآکتور هستهای روسی تا سال 2032 و قرارداد مصر با روسیه برای ساختن نیروگاه اتمی (صص 56-57) تنها نمونههایی از همکاریهای انرژی گسترده روسیه در خاورمیانه است. تیموفی بوریسوف نشان میدهد چگونه خاورمیانه به بزرگترین بازارها برای سلاحهای روسی تبدیل شده است. خریدهای عظیم الجزایر از روسیه، موافقتنامه چهار میلیارد دلاری عراق برای خرید تسلیحات روسی، ابراز تمایل امارات برای خرید جنگندههای سوخو-35 و همکاری در تولید مشترک نسل پنجم جنگندههای میگ-29 و ابراز تمایل عربستان در سال 2017 به خرید 3.5 میلیارد دلار اسلحه از روسیه، نمونهای از فعالیت تجاری روسیه در بخش تسلیحات در خاورمیانه است. کشورهای خلیج فارس به روسیه برای تأمین غلات نیز نظر دارند. همه اینها چشمانداز روابطی مهم میان این کشورها با روسیه را ترسیم میکند. دیمیتار بیچف نیز طیفی از منافع راهبردی همکاری روسیه و ترکیه را مستند و تحلیل کرده است. همکاری و رقابت در خطوط لوله انرژی، تسلیحات، سرمایهگذاری کسبوکارهای ساختوساز ترکیه در روسیه و تلاش ترکیه برای ایجاد موازنه بین شرق و غرب بخشهای مهم تحلیل او را شامل میشود. مارک کاتز نیز به سطوح و وجوه مختلف ارتباط روسیه و اسرائیل پرداخته است. روسها و اسرائیل بر سر موضوعاتی در گستره حضور توریستهای روسی در اسرائیل و انتقال فناوری پیشرفته به روسیه از مسیر اسرائیل تا نوع مواجهه با رابطه خصمانه ایران و اسرائیل با هم همکاری میکنند. نتیجهگیری کتاب این است که روسها وارد خاورمیانه شدهاند و حضورشان نه بیاهمیت و چنان که باراک اوباما معتقد بود خاورمیانه باتلاق روسیه است و نه آنها ابرقدرتی بیرقیب و هولناک در این منطقه هستند. عدم حضور و تأکید آمریکا بر خاورمیانه مثل گذشته، حضور روسها را تسهیل کرده است، اما روسها قدرت اقتصادی کافی برای حضور مؤثرتر را ندارند. روسها به خاطر همین حضورشان بیشتر از گذشته تحت فشار قرار میگیرند و حالا که قریب یک سال است با اوکراین نیز درگیر شدهاند، بیش از گذشته منابع اقتصادی و مالی حضور مداوم و مؤثر در خاورمیانه را از دست میدهند. همین عوامل سبب میشود در کنار موفقیتهای خود، چالشهای بزرگی نیز داشته باشند. اما کماکان نکته مهم برای خواننده ایرانی کتاب، یافتن دادهها و پاسخهایی به این پرسش است که در برابر گستردگی روابط روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا و بزرگی اقتصادی شراکتهایی که روسها با این کشورها تعریف کردهاند، منافع ملی ایران در چارچوب شراکت راهبردی با روسیه چگونه میتواند تأمین شود؟ کتاب «بازگشت روسیه به خاورمیانه» را محمدحسین فاضلزرندی به فارسی ترجمه و نشر ثالث آن را در 189 صفحه با قیمت 62 هزار تومان در سال 1400 منتشر کرده است. برای خرید کتاب میتوانید از طریق صفحه اینستاگرام برگبرگ اقدام کنید. با اسکن بارکد زیر به برگبرگ بپیوندید.