|

علیرضا رئیس‌دانا*: رؤیایی راست‌کردار و اندیشه‌ورز بود

از «نو» نمی‌ترسید

سال‌ها پیش از یدالله رؤیایی کتاب «چهره‌ پنهان حرف» را منتشر کردم و بعدها هم آثار دیگرش را، «هفتاد سنگ قبر»، «از سکوی سرخ»، «هلاک عقل به وقت اندیشیدن» و «منِ گذشته امضا».

سال‌ها پیش از یدالله رؤیایی کتاب «چهره‌ پنهان حرف» را منتشر کردم و بعدها هم آثار دیگرش را، «هفتاد سنگ قبر»، «از سکوی سرخ»، «هلاک عقل به وقت اندیشیدن» و «منِ گذشته امضا». از آن سال تا به امروز او را مردی‌ دیدم وارسته و خوش‌طینت. مثل شاملو و سیمین بهبهانی راست‌کردار بود و اندیشه‌ورز. از «نو» نمی‌ترسید، بهتر است بگویم مدافع آن بود. از همین‌رو بود که «شعر حجم» را بنیان نهاد. بر مخالفان شعر نو می‌تاخت و پدیدارشناسی را در شعر وارد کرد و طرفدار یافت. رؤیایی کارهای بسیاری کرد؛ از مجله و نشر گرفته تا شعر و کتاب و بیانیه. از او خاطراتی خوب در ذهن دارم، همیشه پرملاحظه بود و در عین بزرگی و شأن والایش، قدردانی می‌کرد. خاطره‌ اخیرم از او در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۱ بود که کتابش را تجدید چاپ کرده بودیم. با او صحبت کردم و تشکر کرد که نام و کتابش را از یاد نبرده‌ایم. کردار و اشعار و رسم او را باید در پیش چشم گذاشت. او نیز چون شاملو و بهبهانی حافظه‌ این سرزمین بود. از همان جوانی فعالی سیاسی بود. به زندان افتاد و در ۲۲‌سالگی شعرهایش را با نام مستعار منتشر کرد، تحصیل کرد و همچون بسیاری دیگر از بزرگان در غربت چشم از جهان فروبست.

نمی‌دانم سبک و سیاق و راه این نسل جوان به کدام سو خواهد رفت، اما امیدوارم حالا که در این دویست سال چیزی از بحران‌هایمان کم نشده، از میراث این بزرگان خوشه‌ای برچینند. وقتی به او و شاملو و سیمین بهبهانی و تلاش‌های خودم در مقام ناشر فکر می‌کنم، با خودم می‌گویم ما در حد توان تلاش کردیم. کسی چون او هرگز به وضع و شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه بی‌اعتنا نبود و شعر جایی برای بیان این دردمندی‌هاست. روانش شاد و یادش گرامی.

* مدیر انتشارات نگاه

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها