پيامدهاي اجراي تهديد خروج از NPT
فريدون مجلسي . تحليلگر روابط بينالملل
دو هفته پيش جمهوري اسلامي اعلام کرد: «گام پنجم خروج از تعهدات برجامي را نيز برداشته و در مقابل عهدشکني طرفهاي مقابل، براي خودش در زمينه تعداد سانتريفيوژها و حجم و ميزان غنيسازي تعهدي قائل نيست». در يادداشت آن روز با توجه به نکات مثبت اعلاميه ايران، با قدري خوشبيني در «شرق» نوشتم: «گام پنجم به اميد پاسخ». نوشتيم که در اعلاميه آن گام به موادي از برجام استناد کرده بودند که «در صورت عدم ايفاي تعهدات يکطرف، طرف ديگر را مجاز ميشمارد که انجام تعهدات خود را معلق کند» و با وجود تهديد به رعايتنکردن محدوديتهاي کمي و کيفي غنيسازي، بر ادامه نظارت آژانس بينالمللي انرژي نيز تأکيد کرده بودند که «به معني آشکاربودن فعاليتها و تمايلنداشتن به ساخت بمب هستهاي بود». همچنين متذکر شده بودند که «در صورت ايفاي به عهد طرفهاي مقابل، ايران نيز به تعهدات خود باز خواهد گشت و اين ماده صراحت داشت به اينکه ايران از برجام خارج نشده و آن را معتبر ميداند و فقط خواهان انجام تعهدات طرف مقابل است»؛ درواقع پاسخ غرب مثبت نبود و اعلام کردند که گذار ايران از محدوديتهاي غنيسازي را مغاير تعهدات برجامي ايران ميدانند و براي آمادگي «مکانيسم ماشه ذکرشده در برجام» پرونده را براي رفع اختلاف يا تصميم لازم که موجب بازگشت شش قطعنامه تحريمي است، به شوراي امنيت ارجاع ميدهند.
اما وزير خارجه در بيانات تند خود در مجلس شوراي اسلامي، نااميد از تأثيرگذاري گامهاي پنجگانه، اعلام کرد ارجاع پرونده ايران ازسوي غرب به شوراي امنيت موجب خروج ايران از پيمان NPT خواهد شد. اين ديگر موضوع خروج از پروتکل الحاقي نبود که ايران براي ابراز حسن نيت و عدم تمايل به ساخت سلاح هستهاي آن را داوطلبانه پذيرفت و ميتواند از آن خارج شود، بلکه سخن از نقض پيماني تعهدآور بود. چنين سخني را ميتوان گام ششم يا گام نهايي براي يکسرهکردن پرونده هستهاي ايران دانست؛ گامي که غرب را در معرض مسئله شکسپيري «بودن يا نبودن» قرار ميدهد.
جالب اينکه نخستين واکنش هشداردهنده نه از سوي سه کشور اروپايي که ازسوي روسيه بود که ايران را به شکيبايي و رعايت تعهدات بينالمللي فراخواند. تصور نميرود آقاي ظريف آن سخن را بدون مشورت قبلي و ناسنجيده گفته باشد. در عين حال اين سخن در شرايط بحراني حاد، درپي ترور سردار سليماني، حمله انتقامي جمهوري اسلامي به پايگاههاي آمريکايي در عراق که انتظار واکنش متقابل ميرفت و بهویژه پس از شليک موشک خودي به هواپيماي اوکرايني درحال اوجگرفتن از فرودگاه امام خميني و جانباختن 176 نفر شامل بسياري از نخبگان علمي کشور و زير بار عصبي سنگيني، بيان شده است. فقط چند کشوري که درصدد ساختن بمب هستهاي برآمدند، از امضاي قرارداد عدم گسترش سلاحهاي هستهاي يا همان NPT خودداري کردند. انتظار نميرود غرب در مقابل اين سخنان يا گام ششم نيز کوتاه بيايد و اگر با نوعي ميانجيگري به نوع ديگري توافق منتهي نشود؛ ظريف ناچار خواهد بود يا رسما خروج از NPT را اعلام کند يا اين فقط يک موضع سياسي تلقي خواهد شد. خروج از NPT ديگر جايي براي يکي، دو ماه فرصت بررسي و رفع اختلاف قبل از تصميم نهايي شوراي امنيت باقي نميگذارد. احتمالا موجب ارجاع براي تصميم درباره مکانيسم ماشه در شوراي امنيت خواهد شد، اما اين موضع ازسوي وزير خارجه دولت روحاني، تأملبرانگيز است. مأموريتي که او بر عهده گرفته بود پاياندادن به بحران هستهاي ۱۰ ساله و دادن نويد صلح ازسوي ايران و غرب بود که با امضاي برجام بهخوبي از عهده آن برآمد. آرامش و تشنجزدايي در منطقه و حتي جهان، مخالفاني در ايران و در آمريکا داشت که با وجود گامهاي موفق اوليه و فعالشدن اين توافق، مانع ادامه اجراي برجام و موجب شادماني اسرائيل شدند. اکنون آقاي ظريف نقش متفاوتي را به اجرا گذاشته که بيشتر دلخواه مخالفان برجام است. خروج از NPT با تعبير و تفسيري که از آن خواهد شد، ميتواند موجب واکنشهاي شديد بينالمللي شود و ايران را که هماکنون نيروهاي مؤتلف دريايي را در اطراف آبهاي خود ميبيند، در معرض تهديدهاي فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار دهد. وزير خارجهاي که مذاکرات برجام را با نظر همه مسئولان کشور پيش برد و حتي از اعطاي جايزه صلح نوبل به او سخن گفته ميشد، قاعدتا بايد مأموريت صلح و تشنجزايي برعهدهاش باشد و اگر چنين نيست، بهتر است براي زمان لازم، عجالتا روي نيمکت ذخيره قرار بگيرد و وزيري با مختصات فضاي جديد ايران و جهان، مواضع جديد را اعلام کند.
دو هفته پيش جمهوري اسلامي اعلام کرد: «گام پنجم خروج از تعهدات برجامي را نيز برداشته و در مقابل عهدشکني طرفهاي مقابل، براي خودش در زمينه تعداد سانتريفيوژها و حجم و ميزان غنيسازي تعهدي قائل نيست». در يادداشت آن روز با توجه به نکات مثبت اعلاميه ايران، با قدري خوشبيني در «شرق» نوشتم: «گام پنجم به اميد پاسخ». نوشتيم که در اعلاميه آن گام به موادي از برجام استناد کرده بودند که «در صورت عدم ايفاي تعهدات يکطرف، طرف ديگر را مجاز ميشمارد که انجام تعهدات خود را معلق کند» و با وجود تهديد به رعايتنکردن محدوديتهاي کمي و کيفي غنيسازي، بر ادامه نظارت آژانس بينالمللي انرژي نيز تأکيد کرده بودند که «به معني آشکاربودن فعاليتها و تمايلنداشتن به ساخت بمب هستهاي بود». همچنين متذکر شده بودند که «در صورت ايفاي به عهد طرفهاي مقابل، ايران نيز به تعهدات خود باز خواهد گشت و اين ماده صراحت داشت به اينکه ايران از برجام خارج نشده و آن را معتبر ميداند و فقط خواهان انجام تعهدات طرف مقابل است»؛ درواقع پاسخ غرب مثبت نبود و اعلام کردند که گذار ايران از محدوديتهاي غنيسازي را مغاير تعهدات برجامي ايران ميدانند و براي آمادگي «مکانيسم ماشه ذکرشده در برجام» پرونده را براي رفع اختلاف يا تصميم لازم که موجب بازگشت شش قطعنامه تحريمي است، به شوراي امنيت ارجاع ميدهند.
اما وزير خارجه در بيانات تند خود در مجلس شوراي اسلامي، نااميد از تأثيرگذاري گامهاي پنجگانه، اعلام کرد ارجاع پرونده ايران ازسوي غرب به شوراي امنيت موجب خروج ايران از پيمان NPT خواهد شد. اين ديگر موضوع خروج از پروتکل الحاقي نبود که ايران براي ابراز حسن نيت و عدم تمايل به ساخت سلاح هستهاي آن را داوطلبانه پذيرفت و ميتواند از آن خارج شود، بلکه سخن از نقض پيماني تعهدآور بود. چنين سخني را ميتوان گام ششم يا گام نهايي براي يکسرهکردن پرونده هستهاي ايران دانست؛ گامي که غرب را در معرض مسئله شکسپيري «بودن يا نبودن» قرار ميدهد.
جالب اينکه نخستين واکنش هشداردهنده نه از سوي سه کشور اروپايي که ازسوي روسيه بود که ايران را به شکيبايي و رعايت تعهدات بينالمللي فراخواند. تصور نميرود آقاي ظريف آن سخن را بدون مشورت قبلي و ناسنجيده گفته باشد. در عين حال اين سخن در شرايط بحراني حاد، درپي ترور سردار سليماني، حمله انتقامي جمهوري اسلامي به پايگاههاي آمريکايي در عراق که انتظار واکنش متقابل ميرفت و بهویژه پس از شليک موشک خودي به هواپيماي اوکرايني درحال اوجگرفتن از فرودگاه امام خميني و جانباختن 176 نفر شامل بسياري از نخبگان علمي کشور و زير بار عصبي سنگيني، بيان شده است. فقط چند کشوري که درصدد ساختن بمب هستهاي برآمدند، از امضاي قرارداد عدم گسترش سلاحهاي هستهاي يا همان NPT خودداري کردند. انتظار نميرود غرب در مقابل اين سخنان يا گام ششم نيز کوتاه بيايد و اگر با نوعي ميانجيگري به نوع ديگري توافق منتهي نشود؛ ظريف ناچار خواهد بود يا رسما خروج از NPT را اعلام کند يا اين فقط يک موضع سياسي تلقي خواهد شد. خروج از NPT ديگر جايي براي يکي، دو ماه فرصت بررسي و رفع اختلاف قبل از تصميم نهايي شوراي امنيت باقي نميگذارد. احتمالا موجب ارجاع براي تصميم درباره مکانيسم ماشه در شوراي امنيت خواهد شد، اما اين موضع ازسوي وزير خارجه دولت روحاني، تأملبرانگيز است. مأموريتي که او بر عهده گرفته بود پاياندادن به بحران هستهاي ۱۰ ساله و دادن نويد صلح ازسوي ايران و غرب بود که با امضاي برجام بهخوبي از عهده آن برآمد. آرامش و تشنجزدايي در منطقه و حتي جهان، مخالفاني در ايران و در آمريکا داشت که با وجود گامهاي موفق اوليه و فعالشدن اين توافق، مانع ادامه اجراي برجام و موجب شادماني اسرائيل شدند. اکنون آقاي ظريف نقش متفاوتي را به اجرا گذاشته که بيشتر دلخواه مخالفان برجام است. خروج از NPT با تعبير و تفسيري که از آن خواهد شد، ميتواند موجب واکنشهاي شديد بينالمللي شود و ايران را که هماکنون نيروهاي مؤتلف دريايي را در اطراف آبهاي خود ميبيند، در معرض تهديدهاي فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار دهد. وزير خارجهاي که مذاکرات برجام را با نظر همه مسئولان کشور پيش برد و حتي از اعطاي جايزه صلح نوبل به او سخن گفته ميشد، قاعدتا بايد مأموريت صلح و تشنجزايي برعهدهاش باشد و اگر چنين نيست، بهتر است براي زمان لازم، عجالتا روي نيمکت ذخيره قرار بگيرد و وزيري با مختصات فضاي جديد ايران و جهان، مواضع جديد را اعلام کند.