نخستین دور گفتوگوهای تروئیکای اروپایی با وزیر امور خارجه ایران با رویکردی جدی برگزار شد
گفتوگو زیر سایه جنگ
در روزگار پرمخاطرهای که منطق زور، گفتوگو را تهدید میکند، حفظ همزمان دو سنگر «میدان» و «دیپلماسی» بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. در چنین وضعیتی، قدرت نظامی بهعنوان پشتوانهای برای اقتدار سیاسی مطرح میشود؛ اما آنچه میتواند بحرانها را مهار و منافع ملی را تثبیت کند، بهرهگیری هوشمندانه و متوازن از دیپلماسی در کنار آن است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
در روزگار پرمخاطرهای که منطق زور، گفتوگو را تهدید میکند، حفظ همزمان دو سنگر «میدان» و «دیپلماسی» بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. در چنین وضعیتی، قدرت نظامی بهعنوان پشتوانهای برای اقتدار سیاسی مطرح میشود؛ اما آنچه میتواند بحرانها را مهار و منافع ملی را تثبیت کند، بهرهگیری هوشمندانه و متوازن از دیپلماسی در کنار آن است. حضور هیئت ایرانی در ژنو، درست در میانه میدان نبرد ایران و اسرائیل، نمادی روشن از این نگاه راهبردی است. ایران با تکیه بر منطق بازدارندگی و دفاع مشروع، همزمان در عرصه تعامل دیپلماتیک نیز فعال است؛ نه از موضع ضعف، بلکه برای رساندن پیام روشن ایستادگی، حفظ حق حاکمیت و تأمین منافع بلندمدت کشور.
ژنو، در این معنا، نه صرفا یک محل مذاکره، بلکه جلوهای از سیاستورزی مقتدرانهای است که هرچند جنگ را پایان محتمل نمیداند، اما گفتوگو را گامی برای مدیریت و مهار بحران تعریف میکند؛ اگرچه بعد از بیش از یک ساعت و نیم نشست میان ایران و طرفهای اروپایی، این نشست از سوی عراقچی متوقف شد و ایرنا دراینباره نوشت: «نخستین دور گفتوگوها با رویکردی محترمانه و جدی برگزار شد که دربرگیرنده «دیدگاههای همه طرفها بود.
اعلام تنفس برای مشورت داخلی طرفهای اروپایی و هیئت ایرانی انجام شد تا بعد از تنفس، دور دوم ادامه پیدا کند». البته عراقچی در گفتوگویی پیش از عزیمت به ژنو تأکید کرد: «آمریکاییها چند نوبت پیامهایی برای مذاکره فرستادهاند، اما با کشوری که شریک جنایات جاری است، هیچ سخنی نداریم. زبان بیزبانی آنان یعنی دعوت به مذاکره، درحالیکه هنوز تهاجمات ادامه دارد، پذیرفتنی نیست. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی حاضر به گفتوگو با هیچکس نیست». او همچنین گفت: «مصمم به دفاع از حاکمیت خود هستیم. اسرائیل بدون هیچ دلیلی و با نقض تمام قوانین بینالمللی، به تجاوز علیه ایران دست زد. ما مصمم به دفاع از حاکمیت خود هستیم. اسرائیل به تأسیسات هستهای صلحآمیز ما حمله کرد، درحالیکه آنها تحت نظارت بینالمللی هستند».
در همین حال، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، با تکرار اتهامات همیشگی غرب مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای، خواستار تداوم نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران شد. وی، بدون اشاره به اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی علیه ایران، صرفا بر لزوم «آتشبس» و منع هدفگیری زیرساختهای غیرنظامی تأکید کرد.
تحلیلگران معتقدند تلاش اخیر اروپا برای بازگشایی باب مذاکرات را باید در چارچوب تغییر موازنه قدرت در منطقه تفسیر کرد. پاسخ نظامی ایران به تجاوزهای اخیر، با دقت، قاطعیت و گستردگی فراتر از انتظار همراه بوده و عملا غرب را با ضرورت بازتنظیم رویکردهایش مواجه کرده است. این تحولات نشان میدهد ابزار دیپلماسی در ایران نه از سر ضعف، بلکه با پشتوانه قدرتی بازدارنده به کار گرفته میشود. در این میان، ایران با بهرهگیری همزمان از میدان و دیپلماسی، الگویی از «تقسیم کار راهبردی» را در پیش گرفته است. نهتنها نیروهای مسلح در صحنه حضور دارند، بلکه دستگاه دیپلماسی نیز فعالانه در حال گفتوگو و انتقال پیامهای سیاسی است. این همافزایی، بیانگر بلوغ سیاستورزی در فضایی چندلایه و پرتنش است. در این چارچوب، نه میدان به تنهایی پاسخگو است و نه دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت معنا دارد. آنچه اهمیت دارد، چگونگی سازماندهی این دو ابزار در چارچوبی منسجم، متوازن و هدفمحور است؛ همان مسیری که به نظر میرسد ایران امروز در حال پیمودن آن است.
بازخوانی رفتار ایران در مواجهه با بحران اخیر
در شرایطی که تنش نظامی میان ایران و رژیم اسرائیل وارد مرحلهای بیسابقه شده است، تحلیل نوع مواجهه ایران با این بحران، بدون فهم نقش مکمل و همافزای دیپلماسی و قدرت نظامی، تحلیلی ناقص خواهد بود. برخلاف دوگانهسازیهای رایج میان «میدان» و «دیپلماسی»، شواهد موجود نشان میدهد که تصمیمگیرندگان ایرانی هر دو ابزار را در خدمت یک هدف مشخص به کار گرفتهاند: دفاع از منافع حیاتی کشور و تثبیت موقعیت راهبردی ایران در منطقه.
دیپلماسی، نقطه فرود بحرانها
واقعیت بنیادین در روابط بینالملل این است که هیچ بحران نظامیای بهطور نامحدود ادامه نمییابد. دیر یا زود، منازعات به ایستگاهی به نام گفتوگو ختم میشوند. ایران نیز بر همین مبنا، ضمن تداوم پاسخ نظامی به حملات و تهدیدات، مسیر دیپلماسی را نبسته است. حضور همزمان قدرت بازدارنده نظامی و آمادگی برای گفتوگو، نه یک تناقض، بلکه یک ضرورت در معماری سیاست خارجی در محیط امنیتی پرتنش کنونی است.
دعوت به گفتوگو؛ بازگشت اروپا به مسیر تعامل؟
در همین چارچوب، باید نشست روز گذشته در ژنو را ارزیابی کرد؛ دیداری که به درخواست تروئیکای اروپایی تنظیم شده و قرار شد در آن وزرای خارجه انگلیس، فرانسه، آلمان و نماینده اتحادیه اروپا با هیئت ایرانی به بحث و رایزنی بپردازند. آنچه اهمیت دارد، نه صرفا برگزاری این نشست، بلکه زمینههای سیاسی آن است؛ یعنی تغییر موازنه قوا، افزایش مخاطرات برای طرفهای غربی و شکلگیری درکی واقعبینانهتر از گزینههای روی میز ایران.
در عین حال، تأکید مقامات ایرانی بر رد هرگونه آتشبس تحمیلی یا توافق از موضع ضعف، نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد دیپلماسی را نه بهمثابه ابزار تخفیف بحران، بلکه بهعنوان ادامه سیاست بازدارندگی در سطحی متفاوت پیگیری کند.
پیامدهای موشکی برای ناتو و آمریکا
تحلیلهای منتشرشده درباره نوع موشکهای شلیکشده از سوی ایران -که برخی از آنها از نظر بُرد و خط پرواز شباهتهایی با موشکهای قارهپیمای روسی دارند- صرف نظر از درستی فنی این مقایسهها، بیانگر یک نکته مهم است و آن اینکه بازیگران غربی دیگر نمیتوانند دامنه تهدید را صرفا به مرزهای منطقهای محدود کنند. پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه و حتی برخی مراکز فرماندهی در اروپا، اکنون در دایره محاسبات ایران جای گرفتهاند. این تحول نه برای استفاده نظامی مستقیم، بلکه برای افزایش ضریب بازدارندگی ایران طراحی شده است. در چنین شرایطی، بازگشت به مسیر دیپلماسی برای اروپا و آمریکا نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.