درسهایی از حادثه بندر شهید رجایی
تداوم توسعه ناپایدار چه تبعاتی در ایران دارد؟
پیش از انفجار 6/۲/۱۴۰۴ در بندر شهید رجایی، چه توجهی به بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) برای تضمین ایمنی عملیات و به حداقل رساندن ریسکها شده بود؟ آیا مبانی پدافند غیرعامل با توجه به خطرات مرتبط با فعالیتهای دریایی، از جمله جابهجایی مواد خطرناک، عملیات ماشینآلات سنگین و اثرهای بالقوه محیطزیستی، در مدیریت بندر با حساسیت بالا دنبال شده بود؟


پیش از انفجار 6/۲/۱۴۰۴ در بندر شهید رجایی، چه توجهی به بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) برای تضمین ایمنی عملیات و به حداقل رساندن ریسکها شده بود؟ آیا مبانی پدافند غیرعامل با توجه به خطرات مرتبط با فعالیتهای دریایی، از جمله جابهجایی مواد خطرناک، عملیات ماشینآلات سنگین و اثرهای بالقوه محیطزیستی، در مدیریت بندر با حساسیت بالا دنبال شده بود؟
یکی از اصول اساسی HSE، انجام ارزیابیهای دقیق ریسک است که شامل شناسایی خطرات بالقوه مرتبط با عملیات بندری، ارزیابی احتمال وقوع حوادث و تعیین اثر بالقوه آنها میشود. ممیزیها و بازرسیهای منظم برای اطمینان از رعایت مقررات ایمنی باید انجام شود. کارکنان شاغل در بندر شهید رجایی باید تحت برنامههای آموزشی ایمنی گستردهای قرار میگرفتند که برای آموزش آنها در مورد شیوههای ایمن، رویههای واکنش در شرایط اضطراری و استفاده صحیح از تجهیزات حفاظت فردی (PPE) طراحی شدهاند.
آموزش مداوم به تقویت فرهنگ ایمنی در بین کارگران کمک میکند. برنامههای مؤثر آمادگی در شرایط اضطراری برای کاهش عواقب حوادث ضروری است. پیش از انفجار بندر شهید رجایی لازم است بررسی شود که آیا برنامههای واکنش اضطراری تدوین و مرتب بهروزرسانی شده یا نه تا رویههای مربوط به سناریوهای مختلف، از جمله انفجار یا نشت مواد شیمیایی را مشخص کند؟
رعایت مقررات ملی و بینالمللی حاکم بر عملیات بندر برای حفظ استانداردهای ایمنی بسیار مهم است. اداره بندر باید رعایت دستورالعملهای تعیینشده توسط سازمانهایی مانند سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) و نهادهای نظارتی محلی را تضمین میکرد. توجه شود که در تهران، بناهای هشت تا ۱۲طبقه یا بلندتری بهویژه از ابتدای دهه 70 شمسی در حال ساخت در پهنه گسل شمال تهران بوده و در سوهانک، شهرک شهید محلاتی، کاشانک، گلابدره، محله امامزاده قاسم، باغشاطر، دربند، ولنجک، کوی دانشجو، شمال فرحزاد، حصارک کن و کل ناحیه شمالی منطقه ۲۲ بسیاری روی شیبهای ۳۰ تا بیش از ۷۰ درجه احداث میشوند. ساختمان نمادین هتل ۳۰طبقه با ۱۳ طبقه زیرزمین در ولنجک که در حال ساخت روی گسل شمال تهران است، تنها نماینده این نوع ساختوساز و نهتنها مورد از چنین توسعه ناپایداری است. آیا این رویکرد توسعه ناپایدار و بیتوجه به اصول سلامت، ایمنی و محیط زیست (HSE) فقط تبعات درازمدت دارد و در کوتاهمدت نتایج ملموس مخربی برجا نمیگذارد؟
۱۰ تیر ۱۳۹۹ وقوع حریق در یک کلینیک درمانی در شریعتی موجب کشتهشدن ۱۹ نفر شد. این کلینیک به بخشهای جراحی زیبایی، رادیولوژی و داروخانه مجهز بوده و دارای پنج طبقه است. آتشسوزی از داخل حیاط کلینیک خصوصی ابنسینا آغاز و در ادامه به سایر طبقات سرایت کرده و در نهایت کل ساختمان منجر به حریق شد. به احتمال زیاد این حادثه بر اثر نشت گاز رخ داد. در حادثه متروپل آبادان در دوم خرداد ۱۴۰۱، عدم رعایت استانداردها و مشکلات فنی عامل ریزش بود؛ پروانه ساختمان ششطبقه بود، اما در ۱۱ طبقه ساخته شد.
همچنین ساختمان نیمهکاره و در همکف چندین مغازه فعال و افرادی در زمان حادثه در آن حضور داشتند. در این قبیل بحرانها، مسائل پیچیدهای از قبیل دسترسی، ارتفاع ساختمان، تهویه، تخلیه ساکنان، تأمین آب و سازماندهی نیروها به وجود میآید. به طور سنتی مقابله با سوانح بر واکنش اضطراری -پاسخ بعد از وقوع سوانح آنی- متمرکز بود، اما در اواخر قرن بیستم به طور فزایندهای تشخیص داده شد که سوانح و آسیبپذیری ناشی از آنها، به عملکرد انسانها و نحوه توسعه مربوط هستند. فقط با کاهش و مدیریت ریسک عمدتا پیشگیرانه و کمکردن معرضیت و آسیبپذیری میتوانیم از تلفات جلوگیری کرده و آثار سوانح را کاهش دهیم. اصلیترین فرصت برای کاهش ریسک در کاهش آسیبپذیری و کمتر قرارگرفتن در معرض آن است.
کاهش این دو مؤلفه ریسک مستلزم شناسایی و کاهش محرکهای اصلی ریسک است که بهویژه با عملکرد ضعیف توسعه اقتصادی و شهری، تخریب محیط زیست، فقر و نابرابری که شرایط ریسک را ایجاد و تشدید میکنند، مرتبط است. معدن زغالسنگ پروده در طبس در 540کیلومتری تهران ساعت 21 روز شنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ در حالی که 69 کارگر داخل آن بودند، منفجر شد. 51 کشته و 20 مجروح خسارات جانی این فاجعه ناشی از نبود ایمنی بود. این انفجار در ژرفای ۲۵۰متری سطح زمین و پس از نشت گاز متان رخ داد. 28 کارگری که از معدن تخلیه شدند، در بیمارستان بستری شدند. کارگران هنگام انفجار در بلوکهای B یا C معدن بودند. در نجات اولیه، مقادیر زیادی گاز متان داخل هر دو بلوک بود. میزان انتشار در بلوک B بیشتر بود که امدادگران قادر به ورود به آن نبودند. 47 کارگر در بلوک B و 22 کارگر در بلوک C در زمان انفجار در معدن بودند.
در نیمهشب ۲۶ آذر ۱۴۰۳، ساختمان ششطبقهای در منطقه زیتون کارمندی اهواز فرو ریخت، اما خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشت. به گفته سخنگوی سازمان آتشنشانی اهواز، علت ریزش، ناایمنبودن سازه ساختمان بوده که در زلزله ۱۰ روز پیش دچار نشست و آسیبدیدگی شده و پیش از وقوع حادثه تخلیه شده بود. این اتفاق در حالی رخ داده است که شدت شتاب زلزله اخیر به حدی نبوده که بتواند خرابیهای گستردهای ایجاد کند، مگر آنکه ساختمان از پیش مستعد فروپاشی بوده باشد.
این رخداد، همچون حادثه متروپل آبادان، هشداری جدی درباره پیامدهای ساختوساز غیرایمن و فساد گسترده در مدیریت شهری است. انفجار در بندر شهید رجایی در ششم اردیبهشت سال جاری که با ۷۰ کشته همراه شد نیز نشان از تداوم فجایع ناشی از توسعه ناپایدار دارد. مدیریت ریسک سانحه شامل راهبردهایی است مانند جلوگیری از ایجاد ریسکهای جدید، توزیع ریسک برای جلوگیری از تمرکز خسارات، ترکیب راهبردهای بالا به پایین و نهادی، با رویکردهای از پایین به بالا و محلی و مبتنی بر جامعه. برنامههای مدیریت ریسک در زیرمجموعه «توسعه پایدار» معنیدار است.
قبل از اینکه بتوانیم ریسک را کاهش دهیم، باید مخاطرات و آسیبپذیری افراد و داراییها در برابر آن مخاطرات را درک کنیم؛ چراکه اقدامات برای اجتناب از مخاطرات موجود و جدید سوانح، اغلب هزینه کمتری نسبت به امداد و واکنش به سوانح بعد از وقوع دارد. توسعه ناپایدار، زمینهساز توسعه بهشدت ناپایدار و فسادی است که نمونههای فاجعهبار آن هرساله مردم ما را داغدار میکند.
ایران به عنوان یک کشور درحالتوسعه، با چالشهایی مانند تخریب محیط زیست، خطرات ایمنی صنعتی و سوءمدیریت منابع روبهروست. بهکارگیری بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) در توسعه پایدار میتواند رشد اقتصادی را افزایش دهد و در عین حال رفاه و حفاظت اکولوژیکی و اجتماعی را تضمین کند.
با چنین برنامهای و در 20 سال آینده انتظار داریم با کاهش حوادث صنعتی و بیماریهای شغلی، کاهش انتشار کربن و بهبود کیفیت هوا و آب، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، تقویت فرهنگ HSE در کسبوکارها و جامعه برای توسعه ایران پایدار و تابآور در ۱۴۲۴ با تمرکز بر بهداشت ایمنی و محیط زیست و برپایه بهکارگیری پدافند غیرعامل قرار بگیریم. به این منظور، چنین چارچوبی برای تقویت توسعه پایدار میتوان تعریف کرد:
- تقویت مقررات و مدیریت HSE:
بهروزرسانی و اجرای قوانین HSE مطابق با استانداردهای بینالمللی ISO 45001، ISO 14001
ایجاد یک مرجع اختصاصی HSE برای نظارت بر رعایت قوانین در صنایع (نفت و گاز، ساختوساز و معدن)
ترویج مسئولیت HSE شرکتها از طریق مشوقهای مالیاتی برای مشاغل پایدار.
- گذار به انرژی پاک-سبز و تابآوری اقلیمی:
تغییر جهت از از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی و آبی) برای کاهش آلودگی هوا و انتشار کربن
سرمایهگذاری در بهرهوری انرژی (شبکههای هوشمند، ساختمانهای سبز و بازیابی گرمای ضایعات صنعتی)
تدوین برنامههای سازگاری با اقلیم برای کمبود آب، بیابانزایی و رویدادهای شدید اقلیمی.
- بهبود ایمنی صنعتی و شغلی:
اجباریکردن آموزش HSE برای کارگران در بخشهای پرخطر (نفت، پتروشیمی و معدن)
بهکارگیری هوش مصنوعی و اینترنت اشیا برای نظارت بر خطرات (نگهداری پیشبینانه، ردیابی کیفیت هوا/آب در زمان واقعی)
کاهش مرگومیر در محل کار با اجرای ممیزیهای ایمنی سختگیرانهتر و مجازات شدید تخلفات.
- مدیریت پایدار آب و پسماند:
مدرنسازی زیرساختهای آب (آبشیرینکن، آبیاری هوشمند، بازچرخانی آب و بازیافت فاضلاب جلوگیری از نشت)
ترویج اقتصاد چرخشی (بازیافت، استفاده مجدد از زبالههای صنعتی و شهرهای بدون زباله)
مبارزه با آلودگی آب با تنظیم تخلیههای صنعتی و ترویج کشاورزی سازگار با محیط زیست.
- بهداشت عمومی و حفاظت از محیط زیست:
کاهش آلودگی هوای شهری (حملونقل عمومی برقی، استانداردهای سوخت پاک و برنامهریزی شهری سبز)
گسترش دسترسی به مراقبتهای بهداشتی در مناطق روستایی با کلینیکهای متمرکز بر HSE برنامههای بهداشت حرفهای
حفاظت از تنوع زیستی با حفاظت از تالابها (مانند دریاچه ارومیه) و گونههای در معرض خطر.
- آموزش و مشارکت اجتماعی:
بهکارگیری وسیع و متناسب مباحث توسعه پایدار، پدافند غیرعامل و HSE در برنامههای درسی مدارس/دانشگاهها برای تقویت فرهنگ تابآوری
تشویق مشارکتهای دولتی-خصوصی (PPP) برای پروژههای سبز (گردشگری محیطزیستی و استارتاپهای فناوری پاک)
افزایش آگاهی از طریق کمپینهای رسانهای درباره کاهش ضایعات، صرفهجویی در مصرف انرژی و ایمنی محل کار.
- تنوع اقتصادی و سرمایهگذاریهای پایدار:
حمایت از صنایع سبز (انرژیهای تجدیدپذیر، تولید سازگار با محیط زیست و کشاورزی پایدار)
جذب سرمایهگذاریهای خارجی ESG (محیط زیست، اجتماعی و حاکمیتی) با بهبود رتبهبندی پایداری ایران
توسعه پارکهای صنعتی زیستمحیطی که در آنها شرکتها منابع را برای به حداقل رساندن ضایعات به اشتراک میگذارند.