|

‌در رثای کارگران «بندر»

این روزها کشورمان در عزای فاجعه بندرعباس فرو رفته است. داغ ده‌ها هم‌وطنی که از دست رفتند و احتمالا چندین نفر مفقود و ده‌ها برابر آن مجروح و مصدوم این واقعه، هرگز چیزی نیست که بتوان از آن به‌راحتی گذشت.


‌در رثای کارگران «بندر»

این روزها کشورمان در عزای فاجعه بندرعباس فرو رفته است. داغ ده‌ها هم‌وطنی که از دست رفتند و احتمالا چندین نفر مفقود و ده‌ها برابر آن مجروح و مصدوم این واقعه، هرگز چیزی نیست که بتوان از آن به‌راحتی گذشت. در آستانه روز جهانی کارگر، می‌توان پیوندی بین این مناسبت با واقعه بندرعباس پیدا کرد. امسال کارگران ما به سوگ هم‌قطاران خود در بندرعباس نشسته‌اند.

بیشتر مردم ایران شهر بندرعباس را با عنوان «بندر» می‌شناسند. لفظ «بندر» برای ایرانیان یادآور تداعی‌های گوناگونی است. از موسیقی گرفته تا غذا و لباس را با این لفظ به طور ویژه شناسایی می‌کنند. به این ترتیب می‌توان حتی شخص «کارگر» را هم با عنوان خاص «بندری» به تصور درآورد. در ادبیات معاصر ما هرکجا‌ داستان در بندر اتفاق می‌افتد، معمولا حکایت از فقر و نداری کارگری است. در این داستان‌ها کارگران در بندرها (که می‌تواند هر بندری به غیر از بندرعباس هم باشد) با کار طاقت‌فرسا اعم از کارگری کشتی و ماهیگیری گرفته تا کار در باراندازها توصیف می‌شوند. کارگران بندری از یک سو با آفتاب و شرجی و هُرم گرما مواجه هستند و از سوی دیگر با خستگی توان‌شکن و صعوبت ذاتی کار سروکله می‌زنند. این کارگران زحمتکش عرق‌ریزان جسم و روح را به جان می‌خرند تا لقمه حلال به سفره زن و فرزند ببرند. این کارگران به تعبیر هانا آرنت از سه‌گانه «کار» و «زحمت» و «عمل» در همان مرحله ابتدایی که چیزی جز تقلا نیست، باقی مانده‌اند.

نشانه‌شناسی چارلز سندرس پیرس بر این فرض استوار است که هر پدیده، یک نظام زیربنایی متناظر دارد که خاص‌بودگی و فهم‌پذیری آن را رقم می‌زند. نزد پیرس، همه اندیشه‌‌هاى انسان به واسطه نشانه‌‌ها معلوم می‌‌شوند. او معناى نشانه‌‌ها را بدیهى نمی‌‌دانست، بلکه از نظر او نشانه‌‌ها از تفسیرى که با اندیشه یا تصور دیگر به دست می‌آید، معنادار می‌‌شوند. براى پیرس معناى هر اندیشه به وسیله ارتباط سه‌گانه شى‌ء یا ابژه، نشانه و تفسیرکننده (مفسر)‌ تعیین می‌شود.

نشانه چیزی است که با چیز دیگری مشخص و تعریف می‌شود. کارگران بندر همانند کارگران سایر نقاط کشور در تلاش بودند تا چرخ‌های اقتصاد کشورمان بچرخد. اینجا نشانه در مقام همان تلاش و زحمت و عرق است؛ منتها این بار عرق این عزیزان با خون‌شان آمیخت. آنها مظلومانه در کانون خطر قرار گرفتند. آن چیزی که ابژه نامیده می‌شود، تأثیر نشانه را از طریق تفسیر به اشخاص بازنمون می‌کند. انسان‌ها از طریق تفسیر به نشانه‌ها پی می‌برند ولی اکنون هیچ مرجعی به غیر از خود کارگران حق ندارد این زحمت و تلاش و فداکاری کارگران بندری را به نفع خود مصادره کند.

برخی نشانه‌شناسان معتقدند‌ در نظریه پیرس، تفسیرکننده شخص نیست، بلکه فکرى است که در ذهن کسى ایجاد می‌‌شود؛ یعنى تفسیرکننده نوعى نتیجه است که می‌‌تواند به نوبه خود نشانه واقع شود و بدین گونه نشانه‌‌هاى دیگر به وجود آید. اینجا این ایده بسیار مفید است.

هرکدام از کارگران در هر نقطه از کشورمان می‌توانند از طریق تفسیر تلاش‌‌های تحمل‌گداز کارگرانی که در این واقعه جان خود را از دست دادند، راوی کوشش‌های خود باشند و درواقع نشانه دیگری خلق کنند که امکان تفسیر آن برقرار باشد. معنای یک «بازنمون» شاید چیزی جز یک بازنمون دیگر نباشد. به همین دلیل است که برای مطالعه نشانه‌ها بهتر است سراغ «نشانه‌پردازی» برویم و نه «نشانه‌شناسی».

پیرس نوعی طبقه‌بندی بین رابطه نشانه‌ها و جهان بیرون تعریف کرد که سه سطح دارد. ابتدا شمایل است که رابطه مورد نظر بر «شباهت» مبتنی است. نوع دوم «نمایه» است که رابطه بر اساس تداعی وضعیت است و نهایتا نوع سوم را با عنوان «سمبل» مطرح می‌کند که اینجا رابطه‌‌ای اختیاری با مرجع برقرار می‌‌شود.

همه ایرانیان از نوع اول و دوم این طبقه‌بندی آگاهی دارند و به انواع و انحای گوناگون در ادبیات و شعر و سینما و تئاتر و شروه‌ها با آنها آشنا شده‌اند. اکنون نوبت نوع سوم است. پیرس معتقد است‌ «سمبل» همانا نشانه‌‌اى است که به تفسیرکننده نیاز داشته باشد. در نماد، رابطه دال و مدلول قراردادى و اختیارى است. مثلا «رمز» چیزى است که براساس قرارداد است و براى فهمیدن آن باید براساس توافق قبلى آن را تفسیر کرد.

اینجا سمبل به معنای علامت است. معنای سمبل درون یک فرهنگ یا زبان مشخص، بنیان‌گذاری می‌شود. سمبل‌ها هم در نشانه‌های زبانی هستند و هم در اشاره‌ها و به همین دلیل است که سمبل با ابژه خود در یک رابطه دلالتی خیلی خاص قرار می‌گیرد. اما آن نیز فقط از طریق قراردادی که به شیوه‌ای خاص تفسیر خواهد شد. اکنون کارگران در هرکجای ایران می‌توانند ارجاع خاص خود را بر این شیوه‌ خاص از تفسیر داشته باشند. این ارجاع در هر صورت و شکل و رنگ و محتوایی که داشته باشد، حامل این پیام است که اقتصاد این سرزمین بر تلاش و همت صبرسوز و طاقت‌زدای آنها  مبتنی است.