|

«شرق» از همکاری نظامی بحرین و پاکستان پس از توافق ریاض و اسلام‌آباد گزارش می‌دهد:

تنها قدرت اتمی جهان اسلام در برابر تنها قدرت اتمی خاورمیانه

هدف اصلی کشورهای عربی از تقویت روابط دفاعی با پاکستان، ایجاد نوعی بازدارندگی در برابر اسرائیل است. اسرائیل به عنوان تنها قدرت هسته‌ای در خاورمیانه، پس از هفتم اکتبر سیاست‌های تهاجمی‌تری را در منطقه در پیش گرفته و این مساله نگرانی بسیاری از کشورهای عربی را برانگیخته است. از سوی دیگر، پاکستان به عنوان قدرت اتمی جهان اسلام، می‌تواند به عنوان وزنه‌ای مهم در معادلات بازدارندگی منطقه‌ای ایفای نقش کند و این همان نقطه‌ای است که همکاری‌های اخیر را معنادار می‌سازد.

تنها قدرت اتمی جهان اسلام در برابر تنها قدرت اتمی خاورمیانه

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

تحولات نظامی و امنیتی در خاورمیانه در ماه‌های اخیر با سرعتی بی‌سابقه در حال وقوع است. تجربه جنگ ۱۲ روزه و به دنبال آن حمله اسرائیل به دوحه، معادلات امنیتی در منطقه را دگرگون کرده است. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که سال‌ها به تضمین‌های امنیتی آمریکا به عنوان اصلی‌ترین پشتوانه دفاعی خود اتکا داشتند، اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که این تضمین‌ها به تنهایی پاسخگوی تهدیدات نوظهور و پیچیده در منطقه نیست. در همین راستا، روی آوردن به همکاری با قدرت‌های نظامی خارج از منطقه، به‌ویژه پاکستان به عنوان تنها قدرت اتمی جهان اسلام، در دستور کار قرار گرفته است.

نشست همکاری نظامی اخیر میان بحرین و پاکستان در منامه در همین چارچوب قابل ارزیابی است. وزارت دفاع بحرین با انتشار بیانیه‌ای از برگزاری بیست و یکمین نشست کمیته مشترک همکاری‌های نظامی دو کشور خبر داد که با حضور مقامات بلندپایه نظامی از جمله «علی بن راشد آل خلیفه» رئیس ستاد کل نیروی انسانی بحرین و «تبسم حبیب» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح پاکستان برگزار شد. این نشست تنها چند روز پس از آن برگزار شد که عربستان سعودی و پاکستان معاهده دفاع راهبردی مشترک را به امضا رساندند.

در این شرایط، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که هدف اصلی کشورهای عربی از تقویت روابط دفاعی با پاکستان، ایجاد نوعی بازدارندگی در برابر اسرائیل است. اسرائیل به عنوان تنها قدرت هسته‌ای در خاورمیانه، پس از هفتم اکتبر سیاست‌های تهاجمی‌تری را در منطقه در پیش گرفته و این مساله نگرانی بسیاری از کشورهای عربی را برانگیخته است. از سوی دیگر، پاکستان به عنوان قدرت اتمی جهان اسلام، می‌تواند به عنوان وزنه‌ای مهم در معادلات بازدارندگی منطقه‌ای ایفای نقش کند و این همان نقطه‌ای است که همکاری‌های اخیر را معنادار می‌سازد.

حضور پاکستان؛ بازتاب تغییر موازنه‌های منطقه‌ای

ورود پاکستان به معادلات امنیتی خاورمیانه به عنوان بازیگری خارج از منطقه، نشان‌دهنده تغییری اساسی در موازنه‌های امنیتی خلیج فارس است. تا پیش از این، کشورهای عربی عمدتا به آمریکا و در مقاطعی به اروپا به عنوان تامین‌کنندگان اصلی امنیت خود نگاه می‌کردند. اما تحولات اخیر از جمله جنگ غزه عملا ضعف سازوکارهای دفاعی سنتی را آشکار ساخته است. در چنین فضایی، همکاری با پاکستان نه تنها بُعد نظامی دارد، بلکه حامل پیام‌های سیاسی و راهبردی مهمی برای بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است.

نشست منامه را می‌توان دومین گام مهم پس از توافقنامه دفاع راهبردی عربستان و پاکستان دانست. در این توافقنامه که بر اساس هشت دهه روابط تاریخی دو کشور شکل گرفته، بر این نکته تاکید شده که هر گونه تجاوز به یکی از طرفین، به منزله تجاوز به هر دو کشور تلقی خواهد شد. این بند یادآور بند معروف دفاع جمعی در پیمان‌های نظامی جهانی همچون ناتو است و نشان می‌دهد کشورهای عربی به دنبال نوعی اتحاد نظامی فراتر از همکاری‌های مقطعی هستند.

همچنین حضور پاکستان در این معادلات نشان‌دهنده تلاش کشورهای عربی برای ایجاد تنوع در شرکای امنیتی خود است. آن‌ها دریافته‌اند که اتکای صرف به آمریکا نمی‌تواند در برابر تهدیدات متنوع منطقه‌ای و بازیگران غیرقابل پیش‌بینی، امنیت پایدار ایجاد کند. بنابراین، ورود اسلام‌آباد به صحنه، ضمن ایجاد توازن در برابر اسرائیل می‌تواند به عنوان عامل بازدارنده‌ای در برابر هر گونه ماجراجویی نظامی در منطقه عمل کند.

چین؛ بازیگر پنهان در پشت صحنه تحولات

یکی از ابعاد مهم همکاری نظامی کشورهای عربی با پاکستان، نقش غیرمستقیم چین در این معادلات است. پاکستان به عنوان متحد راهبردی پکن در جنوب آسیا، عملا کانالی برای ورود تدریجی چین به معادلات امنیتی خاورمیانه محسوب می‌شود. حضور اسلام‌آباد در نشست‌های دفاعی با بحرین و عربستان را می‌توان در چارچوب پروژه‌های کلان چین همچون «ابتکار کمربند و جاده» نیز تحلیل کرد که هدف آن ایجاد شبکه‌ای از روابط اقتصادی، سیاسی و امنیتی در گستره‌ای وسیع از شرق آسیا تا خاورمیانه و اروپاست.

چین سال‌هاست که تلاش می‌کند حضور خود در خاورمیانه را از سطح اقتصادی فراتر برده و به حوزه‌های سیاسی و امنیتی گسترش دهد. میانجی‌گری موفق پکن در برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان در سال گذشته نشان داد که چین دیگر تنها یک بازیگر اقتصادی در منطقه نیست، بلکه به‌دنبال نقش‌آفرینی ژئوپلیتیکی نیز هست. حال با ورود پاکستان به همکاری‌های نظامی خلیج فارس، می‌توان انتظار داشت که چین نیز در لایه‌های بعدی این معادلات حضور پررنگ‌تری پیدا کند.

در مجموع، نشست نظامی منامه را باید بخشی از روند گسترده‌تر تغییر موازنه‌های قدرت در خاورمیانه دانست. کشورهایی مانند بحرین و عربستان با درک این واقعیت که نظم امنیتی گذشته دیگر پاسخگوی نیازهای فعلی آن‌ها نیست، در حال بازطراحی سیاست‌های دفاعی خود هستند؛ سیاست‌هایی که پاکستان و در پشت صحنه چین، نقش مهمی در شکل‌دهی به آن‌ها ایفا می‌کنند.

آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.