هنرمندان سوری در روزهای جنگ چه کار کردند ؟
«نور زنطه» احساس خفگی میکرد. قتلعام برج ساعت حمص و شلیک به غیرنظامیان را به چشم دیده بود و آن روز دستور داده بودند که کسی خانهاش را ترک نکند.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
«نور زنطه» احساس خفگی میکرد. قتلعام برج ساعت حمص و شلیک به غیرنظامیان را به چشم دیده بود و آن روز دستور داده بودند که کسی خانهاش را ترک نکند. همان روز بود که به وسایل هنریاش دسترسی نداشت و فهمید دیگر هیچچیز مثل قبل نخواهد شد. وقتی باید بین مرگ حتمی یا تبعید انتخاب میکردند، خانوادهاش سوریه را ترک کردند و اینطور شد که مثل بسیاری دیگر از هنرمندان سوری، خانه را رها کرد، اما تصاویر دلخراشی که دیده بود، در آثارش ماندگار شد؛ موضوعی که در آثار سایر هنرمندان سوری هم میتوان انعکاس آن را دید.
هنر و جنگ تاریخچهای عمیق و درهمتنیده دارند. جنگ اگرچه ویرانی بههمراه دارد، اما منبع قدرتمندی برای الهامبخشی بوده و بیان هنری را به شکلهای عمیقی دگرگون کرده است. آثار هنری در زمان جنگ و پسازآن معمولاً به موضوعاتی چون رنج، مقاومت، تأثیر خشونت و صلح میپردازند.
در طول تاریخ، هنرمندان با خلاقیتی که بازتابدهنده تأثیرات عاطفی، روانی و اجتماعی جنگ است، به تراژدیهای جنگ پاسخ دادهاند. جنگ بستری پراحساس فراهم میکند که اغلب هنرمندان را به کاوش در موضوعات و روشهای جدید ترغیب میکند. در زمان جنگ، هنرمندان بهطور مستقیم شاهد و تجربهکننده واقعیتهای سخت درگیریها هستند و این تجربه بهشدت بر آثارشان تأثیر میگذارد. بسیاری از مهمترین جنبشهای هنری مانند دادائیسم و سوررئالیسم در پاسخ به ضربههای روانی جنگ شکل گرفتهاند.
فراتر از این جنبشها، جنگ همچنان الهامبخش هنرمندان معاصر است. درگیریهای امروزی مانند سوریه باعث بازگشت هنر سیاسی شده که رنج بشری را به تصویر میکشد یا خواهان صلح است.
موضوعات تکرارشونده در هنر جنگ
در دوران جنگ و پس از آن، موضوعات خاصی در هنر جنگ غالب میشوند. این مضامین تکرارشونده بازتابدهنده پیچیدگیهای عاطفی و روانی هستند که جنگ بهوجود میآورد.
رنج و آسیبهای روانی یکی از این موارد است. هنر در زمان جنگ اغلب درد و رنج افرادی را که درگیر درگیریها شدهاند، به تصویر میکشد. قهرمانی و وطنپرستی نیز بهشکل تکرارشوندهای در این آثار به چشم میخورند. نقاشی ژاک-لوئی داوید بهنام «ناپلئون در حال عبور از آلپ»، قهرمانی ناپلئون بناپارت را جاودانه کرد و او را بهعنوان شخصیتی فرمانده و بزرگتر از زندگی نشان میدهد. چنین آثار هنری اغلب برای افزایش روحیه و تقویت حس ملیگرایی بهکار میروند.
پس از درگیریها، موضوعات تأمل و بهبود بیشتر دیده میشوند. نقاشی «گرنیکا» اثر پابلو پیکاسو (۱۹۳۷)، که واکنشی به بمباران شهر باسک در جریان جنگ داخلی اسپانیا است، هم محکومیتی علیه جنگ و هم تأملی بر پیامدهای ویرانگر آن است. در دوران معاصر، هنر پس از جنگ اغلب به مصالحه و فرایند بهبودی میپردازد و بهعنوان ابزاری برای بازسازی اجتماعی و فرهنگی عمل میکند.
وضعیت هنر تجسمی پیش و پس از بحران سوریه
جنگ تأثیر خود را بر هنر تجسمی سوریه بهشکل قابلملموسی گذاشت. مرکز مداد که یکی از مراکز پژوهشی سوری است، چند سال پیش در یکی از پژوهشهای خود نوشته بود پیش از آغاز بحرانها، هنر تجسمی سوریه جایگاه برجستهای در فرهنگ کشور داشت و با حمایت دولت و نهادهای فرهنگی، گالریها و جامعه مدنی فعال بود. اما آغاز جنگ، فعالیتهای هنری را برای چند سال متوقف و بسیاری از هنرمندان را به ترک کشور واداشت. پس از سالهای اولیه سکون، از حدود ۲۰۱۷ بهبعد تحرک جدیدی در هنر تجسمی در شهرهای امن سوریه شکل گرفت و گالریها دوباره بازگشایی شدند.
این مرکز نوشته است: جنگ سوریه تأثیر قابلتوجهی بر موضوعات هنری گذاشته است، اما همه هنرمندان آثارشان را بهصورت مستقیم درباره جنگ خلق نمیکنند؛ برخی همچنان سبک و شیوه قبلی خود را حفظ کردهاند. هنرمندانی مانند یوسف عبدلکی، ادوارد شهدا، نزار صابور و خلیل صویلح با زبانهای مختلف و با نمادهای مختلف جنگ، خشونت، رنج و امید را به تصویر کشیدهاند. مجسمهسازانی چون مصطفی علی، فادی یازجی و عمران یوسف آثار قوی و تأملبرانگیزی از ویرانی و پیامدهای انسانی جنگ عرضه کردهاند. برخی آثار بهشکل استعاری و تعبیرگونه، مانند نمایش «فریادی در پاریس» اسعد اعرابی و نقاشیهای عبدالحمید فیاض، بازتابدهنده وقایع تلخ جنگ و تأثیرات روحی آن بر مردم هستند. همچنین، هنرمندانی مانند یاسر صافی و علاء حمامه با سبکهای نوگرا و استفاده از اشیای روزمره، تصویری جدید و متفاوت از شرایط بحران ارائه دادهاند.
هنر تجسمی سوریه در خارج از کشور
در این پژوهش آمده در پی جنگ، بسیاری از هنرمندان سوری به اروپا و کشورهای دیگر مهاجرت کردند و در آنجا فعالیتهای هنری خود را ادامه دادند. هنرمندانی که در خارج ساکن شدند، بعضاً بهدلیل شرایط جنگ، به موضوعات مرتبط با بحران و مهاجرت روی آوردند و برخی دیگر تحت حمایت مؤسسات فرهنگی گالریها و نمایشگاههای متعددی برپا کردند. بااینحال، سطح و کیفیت این آثار متفاوت است و برخی کارها بیشتر جنبه تبلیغاتی و همسویی با رویدادها داشتهاند تا منطق هنری واقعی. بطرس معری، هنرمند سوری مقیم آلمان، به این موضوع اشاره دارد که بسیاری آثار تولیدشده در این دوره در خارج از کشور تابع روند تجاری و تبلیغاتی بودهاند و تنها برخی آثار ارزش هنری و منطق تجسمی واقعی دارند.
تاریخچهای از احساسات
تجربه مستقیم یکی از عوامل مهم در اعتبار هنر رسمی جنگ است؛ «نور زنطه»، هنرمند سوری است که چنین تجربهای دارد.
او که در سال ۱۹۸۹ در حمص به دنیا آمده است، در ماههای نخست جنگ داخلی شاهد نقض حقوق کشورش بود. نقطهعطف زمانی بود که معترضان در شهرش، در ۱۹ آوریل ۲۰۱۱، دور برج ساعت مرکزی تجمع کردند؛ همان سالی که او از دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه دمشق فارغالتحصیل شد. آن زمان حداقل ۱۷ نفر از معترضان در «کشتار برج ساعت» کشته شدند که به لحظهای تعیینکننده در درگیریها تبدیل شد.
او سال ۲۰۲۰ در مصاحبهای گفته بود اگرچه بابت مهاجرتش احساس گناه داشت، اما امیدش را از دست نداد که آثارش بتوانند تأثیری در این درگیری داشته باشند: «وقتی موضوع جنگ و تخریب آن را در نقاشیام بیان میکنم، این کار بهشکل غریزی اتفاق میافتد.» او گفته بود کارهایش درباره قربانیانی است که فرصت نکردهاند داستانهای رنجشان را تمام کنند و او وظیفه انجام این کار را دارد: «هدفم زیبایی نیست. این تاریخچه احساسات من است در واکنش به جنگ سوریه، و هیچکدام از اینها زیبا نیست.»
مانند نور هنرمندان بسیاری این کار را انجام دادهاند. «سلافه حجازی»، هنرمند دیجیتال سوری پس از جنگ به برلین مهاجرت کرد. او در دوران کاریاش میدانست که هر لحظه ممکن است مأموران به خانهاش بیایند و بخواهند وسایلش را تفتیش کنند. درنتیجه، او برای ادامه کار هنر دیجیتال را انتخاب کرد. آثار او بیشتر درباره تجربههای انسانی در شرایط جنگ و خشونت است و نهفقط داستان شخصی یا صرفاً سوریه.
«تمام عزام»، نقاش سوری، نیز با ترکیب آثار مشهور هنری با تصاویر ویرانیهای جنگ سوریه به شهرت جهانی رسید. او معتقد بود رنج مردم فقط مختص سوریه نیست و در سراسر جهان دیده میشود. آثار عزام درباره جنگ و تبعات آن است، اما میخواهد ارتباطی انسانی و جهانی با مخاطبان برقرار کند.
آنچه در این آثار دیده میشود، فراتر از بازنمایی رنج است؛ آنها حافظان حافظهاند. جنگ اگرچه خانههای عدهای از آنان را ویران کرد، اما نتوانست صدایشان را خاموش کند. هنر آنها سندی زنده از تاریخ جنگ است؛ روایتهایی که نگرشی تازه به صلح و پلیدی جنگ بوده و هستند.
آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.