نقد جان مرشایمر بر سیاست خارجی دولت دوم دونالد ترامپ در قبال ایران:
دیپلماسی ناکام
دیدگاههای مرشایمر تصویری انتقادی از سیاست خارجی دولت دوم ترامپ ارائه میدهد. او با دفاع از حق ایران برای غنیسازی، که ریشه در معاهدات بینالمللی دارد، هشدار میدهد که نفوذ لابی صهیونیستی، مذاکرات را به سوی شکست سوق میدهد. در حالی که فضای مذاکرات شکننده است، مرشایمر تأکید میکند که بدون پذیرش حقوق ایران، توافقی ممکن نخواهد بود. آینده گفتوگوها به غلبه بر این فشارها بستگی دارد.

به گزارش گروه رسانهای شرق، جان مرشایمر، نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل و استاد دانشگاه شیکاگو، که بهعنوان یکی از برجستهترین چهرههای مکتب واقعگرایی شناخته میشود، در اظهاراتی صریح عملکرد دولت دوم دونالد ترامپ در سیاست خارجی، بهویژه در قبال ایران، را به شدت مورد انتقاد قرار داده است. او با تکیه بر اصول واقعگرایی، که بر اولویت منافع ملی تأکید دارد، معتقد است فشارهای اسرائیل و لابی قدرتمند آن در واشنگتن، مذاکرات هستهای با ایران را به مخاطره انداخته است. مرشایمر همچنین از انفعال آمریکا در برابر نسلکشی در غزه و شکست راهبردش در جنگ اوکراین انتقاد کرده و این سیاستها را نتیجه تبعیت از منافع تلآویو میداند.
مذاکرات هستهای؛ از انعطاف اولیه تا عقبنشینی
مرشایمر در تحلیل مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، که در دور ششم با میانجیگری عمان پیش میرود، به تغییر مواضع تیم آمریکایی اشاره میکند. به نوشته ایسنا، او میگوید استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، در ابتدا با ادامه غنیسازی محدود ایران موافقت کرده بود. مرشایمر این انعطاف را نشانه درک ویتکاف از الزامات دیپلماتیک میداند و باور دارد که «ویتکاف میدانست این تنها راه رسیدن به توافق است.» این موضع با حق مشروع ایران برای غنیسازی، طبق ماده چهارم معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT)، همخوانی دارد، که ایران بهعنوان عضوی متعهد از آن برخوردار است.
فشار اسرائیل و بنبست دیپلماسی
با این حال، مرشایمر تأکید میکند که این رویکرد اولیه تحت فشار اسرائیل و لابی آن در آمریکا تغییر کرد. او تاکید دارد که «اسرائیل و لابی آن چنین چیزی را غیرقابلقبول میدانند.» این فشارها، که با حمایت عناصر تندرو در نهادهای امنیتی آمریکا همراه شد، ویتکاف را وادار به عقبنشینی کرد و او خواسته «غنیسازی صفر» را مطرح نمود. مرشایمر این تغییر را نتیجه «فرمانپذیری آمریکا از منافع اسرائیل» میداند، نه ملاحظات امنیتی. او استدلال میکند که این موضع، که مبنای حقوقی در NPT ندارد، مذاکرات را به بنبست میکشاند و فرصت توافقی عادلانه را تضعیف میکند.
مشروعیت غنیسازی ایران
مرشایمر با دفاع از موضع ایران، تأکید میکند که خواسته تهران برای حفظ غنیسازی کاملاً مشروع است و تصریح می کند که «ایران بر اساس معاهدات بینالمللی حق برخورداری از برنامه صلحآمیز هستهای دارد.» این دیدگاه با تعهد ایران به NPT و همکاری گستردهاش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همخوانی دارد. مرشایمر اصرار آمریکا بر سلب این حق را مغایر با برابری حقوقی در نظام بینالملل میداند و هشدار میدهد که چنین رویکردی دیپلماسی را تخریب کرده و تنشها را تشدید میکند.
اختلافات ظاهری ترامپ و نتانیاهو
در پاسخ به پرسشی درباره اختلافات گزارششده بین دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو، مرشایمر این تفاوتها را غیرواقعی میخواند. او یادآور می شود که «شاید ترامپ بخواهد رویکردی متفاوت در پیش گیرد، اما هیچ نشانهای از ایستادگی در برابر نتانیاهو و لابی اسرائیل وجود ندارد. این اصطکاک ظاهری بیش از آنکه واقعی باشد، نمایشی است.» مرشایمر معتقد است سیاستهای ترامپ در مسائل کلیدی، از جمله ایران و فلسطین، همسو با منافع تلآویو است.
موانع توافق و بحرانهای منطقهای
نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل با لحنی انتقادی میافزاید که «ترامپ به دنبال توافق با ایران است، اما نتانیاهو مانع آن میشود. او خواستار توقف نسلکشی در غزه است، اما لابی اسرائیل اجازه نمیدهد.» او نفوذ لابی صهیونیستی را مانعی برای دیپلماسی میداند که منافع ملی آمریکا را تحتالشعاع قرار داده است. مرشایمر همچنین راهبرد آمریکا در جنگ اوکراین را شکستخورده توصیف میکند و معتقد است تمرکز بیش از حد بر منافع اسرائیل، توانایی واشنگتن برای مدیریت بحرانهای جهانی را تضعیف کرده است.
چشمانداز مذاکرات
دیدگاههای مرشایمر تصویری انتقادی از سیاست خارجی دولت دوم ترامپ ارائه میدهد. او با دفاع از حق ایران برای غنیسازی، که ریشه در معاهدات بینالمللی دارد، هشدار میدهد که نفوذ لابی صهیونیستی، مذاکرات را به سوی شکست سوق میدهد. در حالی که فضای مذاکرات شکننده است، مرشایمر تأکید میکند که بدون پذیرش حقوق ایران، توافقی ممکن نخواهد بود. آینده گفتوگوها به غلبه بر این فشارها بستگی دارد.