|

گزارش میدانی شرق از بحران آب در سیستان و بلوچستان و مشکلات موجود برای حقابه ایران که زندگی و معیشت مردم را سخت کرده است

چشم خشک «سیستو»

افغانستان آب را روی سیستان قطع کرده است و مرزنشینان تمام دار و ندارشان را به بحران آب باخته‌اند. حالا منبع درآمد بسیاری از آنها تنها یارانه ماهانه ۳۰۰ هزار تومانی است که حدود ۶ دلار می‌شود و زندگی با آن نمی‌چرخد. چهره‌های تکیده، دهان‌های بی‌دندان و لباس‌های مندرس به خوبی گواه وضعیت معاش مرزنشینان سیستانی است.

چشم خشک «سیستو»
مریم شکرانی دبیر گروه اقتصاد روزنامه شرق

به گزارش شبکه شرق، اینجا نوار مرزی ایران و افغانستان؛ ملک قیمتی ندارد و خانه‌های زیادی متروکه شده است. محمد صفرزهی، مالک یک دفتر معاملات مسکن در زابل می‌گوید «در مقابل هر ۷۰ درخواست فروش خانه تنها دو درخواست خرید داریم. مردم دسته‌دسته در حال مهاجرت هستند و معامله املاک در سیستان دشوارترین کار این روزهای منطقه است».

زمین‌های کشاورزی یک قطره آب ندارد و خشکیده است. کشاورزان می‌گویند نزدیک به سه سال است که حتی یک بوته عدس نکاشته‌اند اما دولت خسارت طرح "نکاشت" را به کشاورزان پرداخت نکرده است.

بی‌آبی موجب مرگ گاو و گوسفندان شده است و باغ‌های میوه را خشکانده است.

افغانستان آب را روی سیستان قطع کرده است و مرزنشینان تمام دار و ندارشان را به بحران آب باخته‌اند. حالا منبع درآمد بسیاری از آنها تنها یارانه ماهانه ۳۰۰ هزار تومانی است که حدود ۶ دلار می‌شود و زندگی با آن نمی‌چرخد. چهره‌های تکیده، دهان‌های بی‌دندان و لباس‌های مندرس به خوبی گواه وضعیت معاش مرزنشینان سیستانی است.

در قُرقُری و تخت‌شاه قایق‌های به‌گل‌نشسته و وارونه کنار تابلوهای «شنا ممنوع» دیده می‌شوند اما از اسکله تنها لاستیک‌های سیاه لنگرگاه به جا مانده و برهوتی با خاک ترک‌خورده و شور. در حوالی نام‌ خانوادگی بیشتر روستانشینان صیاد و صیادی است‌ اما از پیشینه اجدادی، تنها تورهای صیادی آویزان به دیوارها باقی مانده که زیر شعله‌های خورشید پوسیده‌اند.

با قطع رگ آبی هامون، بهشت سیستان زیر‌و‌رو شده است و صحنه‌ها آخرالزمانی است. خورشید چونان آتش گداخته جهنم است و تا چشم کار می‌کند برهوت است و برهوت. لایه‌های ضخیم نمک بر خاک کنار جاده برق کورکننده‌ای دارد. خاک مثل مرده‌ای کف به لب آورده است.

در جاده، گردباد زوزه می‌کشد و شن‌های روان را پیچ‌و‌تاب‌خوران به هوا می‌برد. حسن شهدادی، معلم زابلی می‌گوید جاده تا صد‌متری کور است.

اهالی روستاهای مرزی می‌گویند توفان شن و نمک، خاک گور هامون خشکیده است و سرفه امان‌شان را می‌برد.

اختلاف ایران و افغانستان بر سر آب مربوط به یک یا دو سال گذشته نیست و تاریخ ۱۵۰‌ساله دارد. از ۷۰ سال پیش افغانستان سد بزرگ کجکی را روی هیرمند بسته و معادل یک سوم آب دریاچه هامون را پشت دیواره سد ذخیره می‌کند.

سدسازی افغانستان و انحراف مسیر آب از ایران به سد کجکی محدود نمی‌شود و حدود چهار ماه پیش از سقوط کابل به دست طالبان، سد کمال‌خان افتتاح شد و اشرف غنی، رئیس‌جمهوری وقت افغانستان، در مراسمی گفت «آب هیرمند قرن‌ها از افغانستان خارج می‌شد ولی اکنون مدیریت آن به دست افغان‌هاست و از این پس، آب را در مقابل نفت به ایران می‌دهیم».

احداث سدهای متعدد و انحراف جریان آب باعث شده که از حدود سه سال پیش تاکنون، جریان آب از افغانستان به سیستان طور کامل قطع شود و زندگی در مرزهای ایران به شدت دشوار شود اما افغانستان به همین جا بسنده نکرده و طالبان از عملیات ساخت سد دیگری به نام بخش‌آباد روی رود فراه و انحراف جریان آب آن از هامون می‌گویند.

قصه اینجا به پایان نمی‌رسد و حالا طالبان مسیر آب را به سمت گودزره منحرف کرده است.‌ به تعبیر علیرضا سروری‌نژاد، کارشناس آبخیزداری و آبخوانداری، طالبان با این کار به دنبال انتقال هامون از مرز ایران و افغانستان به مرز افغانستان و پاکستان است و در واقع با مرگ هامون هیرمند، گودزره یک هامون جدید در مرز افغانستان و پاکستان خواهد بود.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها