|

یک روان‌درمانگر در گفت‌وگو با «شرق» مطرح کرد:

غلبه بر خطر فروپاشی اجتماعی و روانی/ برای افزایش تاب‌آوری و کاهش استرس در شرایط فعلی چه کنیم؟

ساختار مدیریت باید این احساس را در جامعه منعکس کند که مراقب شهروندان بوده و از جان، مال و زندگی مردم مراقبت می‌کند

یک روان‌درمانگر گفت: بخشی از افزایش تاب‌آوری مردم و جامعه بر عهده مردم و بخشی دیگر بر عهده ساختار مدیریت کشور است: «ساختار مدیریت باید این احساس را در جامعه منعکس کند که مراقب شهروندان بوده و از جان، مال و زندگی مردم به صورت عاقلانه‌ای مراقبت می‌کند.

غلبه بر خطر فروپاشی اجتماعی و روانی/ برای افزایش تاب‌آوری و کاهش استرس در شرایط فعلی چه کنیم؟
شادی مکی روزنامه‌نگار

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

ساعت 3:20 بامداد امروز ایران هدف حمله نظامی اسرائیل قرار گرفت. در این حمله تعدادی از شهروندان و فرماندهان نظامی به شهادت رسیدند. این اقدام بی‌شک کشور را در شرایطی بحرانی و جنگی قرار داده و اضطراب و هراس از تبعات جنگ در این شرایط موضوعی طبیعی است که با اندکی هوشیاری و تلاش برای حفظ خونسردی و آرامش قابل کنترل است.

مهار اضطراب در چنین شرایطی باعث افزایش امنیت شهروندان و جامعه شده و به دستگاه‌های امدادی کمک می‌کند که در وضعیت بهتری اقدام به امدادرسانی به شهروندان آسیب‌دیده کنند. با توجه به حساسیت شرایط، ستاد مدیریت بحران طی بیانیه‌ای از شهروندان درخواست کرده با حفظ آرامش و نظم عمومی، از هرگونه اقدام شتابزده که موجب اضطراب عمومی می‌شود، خودداری کنند: «شهروندان فقط به اطلاعات رسمی و معتبر توجه کنند، اخبار و دستورالعمل‌های رسمی را فقط از رسانه ملی، کانال‌های ارتباطی معتبر و رسانه‌های رسمی دریافت کنند و فعالان فضای مجازی نیز امنیت روانی جامعه را اولویت اول در نظر بگیرند».

همچنین در این بیانیه از مردم خواسته شده که از ترددهای غیرضروری حتی‌الامکان خودداری کنند و در صورت نیاز با کادر امدادی همکاری کنند. اورژانس استان تهران هم با صدور اطلاعیه‌ای از شهروندان خواست، آرامش و خونسردی خود را حفظ کنند، از تماس‌های غیرضروری با شماره ۱۱۵ خودداری کنند و این خط ویژه را فقط برای موارد اورژانسی و ضروری مورد استفاده قرار دهند.

در این بین شاید برای مردم سوال باشد که راهکارهای عبور از بحران روحی و تکانه‌های عصبی چیست و چگونه می‌توان با وجود خطرناک بودن شرایط محیطی و زیستی آرامش خود و خانواده را حفظ کرد. شرق در گفت‌وگو با علی نیکجو، روانپزشک و روان‌درمانگر تحلیلی، به این سوالات پاسخ می‌دهد.

ترس واقعی

نیکجو در گفت‌وگو با «شرق» تاکید می‌کند که ابتدا باید این موضوع مورد بررسی قرار گیرد که آیا ترس مردم از شرایط فعلی واقعی است یا خیر؟ «به نظر می‌رسد این ترس می‌تواند مبتنی بر واقعیت باشد، از طرف دیگر باید بررسی کرد که حد این ترس کجاست. به این معنی که ما آگاهی از این ترس داریم اما اگر این ترس باعث شود که دچار رخوت، فلج‌شدگی، حملات پنیک و درگیری ذهنی وسواس‌‌گونه شویم به نحوی که زندگی ما به صورت کامل از حد متعادل خارج شود نشان دهنده آن است که ترس‌مان واقعی نیست».

به گفته این روانپزشک حفظ شرایط روزمره زندگی تا حد امکان، نکته مهمی است که در این شرایط لازم است مورد توجه قرار گیرد: «رفتن به محل کار، مطالعه کردن مانند روزهای قبل، گذران اوقات با خانواده، تداوم ورزش و... همگی رفتارهایی هستند که باید تداوم داشته باشد، این رفتار می‌تواند به افزایش تاب‌آوری و کاهش استرس کمک کند. از طرف دیگر بسیار مهم است که شهروندان از مواجهه با اطلاعات و پیش‌بینی‌هایی که حکایت از فاجعه دارند، دوری کنند. این اطلاعات معمولا در فضای مجازی منتشر می‌شود، بدون آنکه انطباقی با واقعیت داشته باشند. این اطلاعات فضا را فاجعه‌آفرین توصیف می‌کند، این موضوع هم باعث می‌شود که حس استیصال بر مردم غالب شود؛ حس استیصال هم احساس عاملیت را از افراد می‌گیرد. چنین شرایطی باعث ایجاد احساس استرس و حملات ترس جمعی می‌شود. اگر بتوانیم که همیاری و همدلی را که در مدت جنگ 8 ساله شاهد آن بودیم بار دیگر زنده کنیم به نحوی که جان من و جان همساله و جان کودکان ما یکی تلقی شوند به افزایش سیستم امنیت جمعی منجر می‌شود. این روزها نباید تنها به شرایط خودمان فکر کنیم بلکه باید به وضعیت سایرینی که در فضای پیرامون ما هستند هم رسیدگی کنیم». 

نقش ساختارها در تامین امنیت روانی جامعه

به گفته او، بخشی از افزایش تاب‌آوری مردم و جامعه بر عهده مردم و بخشی دیگر بر عهده ساختار مدیریت کشور است: «ساختار مدیریت باید این احساس را در جامعه منعکس کند که مراقب شهروندان بوده و از جان، مال و زندگی مردم به صورت عاقلانه‌ای مراقبت می‌کند. متاسفانه به دلیل رفتارهای ساختار سیاسی کشور به‌ویژه در ۵ سال اخیر، سرمایه اجتماعی آن به پایین‌ترین میزان رسیده و اعتماد مردم کمرنگ شده است، در حالی که در شرایط فعلی وفاق میان مردم و ساختار مدیریت کشور ضروری است و کمرنگ بودن یا فقدان این اعتماد و فقدان می‌تواند آسیب‌رسان باشد. اگر مردم احساس کنند که ساختار مدیریت کشور عقلانیت عمل‌گرایانه لازم را برای حفاظت از آنها ندارد، هول و هراس جمعی را تشدید می‌کند. بنابراین هر قدر مسئولان عالی کشور به جای امنیتی کردن فضا به سمت تلطیف بیشتر آن حرکت کنند و فضای میان خودشان و مردم را تلطیف کنند، زمینه‌ساز افزایش احساس امنیت و تاب‌آوری روانی مردم می‌شود. اینکه مردم احساس کنند تلفیق عاملیت خودشان و ساختار سیاسی باعث ایجاد هم‌افزایی شده، می‌تواند باعث شود، جای «فروپاشی اجتماعی»  شاهد تعالی جامعه‌ای باشد که نه تنها در طول تاریخ قدرت خود را نشان داده که می‌تواند برای گذر از این وضعیت، تجربه ترس همگانی را تبدیل به شور و شعور همگانی کند».

گروه‌های در معرض خطر

این روان‌درمان‌گر درباره گروه‌هایی که بیشترین نیاز را به حمایت‌ها روانشناختی دارند هم می‌گوید: «کودکان، سالمندان و افرادی که در حوزه توانایی‌های فیزیکی دچار مشکلاتی هستند مانند افراد دارای معلولیت و بیماران بیشتر از سایر افراد در معرض خطر هستند. کودکان دارای نیازها ویژه‌‌ای هستند. آنها از آنچه در پیرامون شان می‌گذرد آگاهی ندارند. امروز اما کودکان دسترسی زیاد به فضای مجازی دارند و به همین دلیل در معرض انواع اطلاعات درست و اشتباه قرار می‌گیرند که این موضوع می‌تواند آنها را به لحاظ روانی دچار فروپاشی کند. سالمندان هم معمولا در سنینی قرار دارند که علاوه بر داشتن ضعف‌های جسمی، دچار احساس تنهایی هستند و احساس نزدیکی به مرگ را دارند. بنابراین وضعیت فعلی‌ می‌تواند احساسات منفی را در آنها تشدید کند. افراد داری ضعف‌های جسمی هم ممکن است دچار ترس و اضطراب مضاعف شوند».

او به نیازهای ویژه کودکان در شرایط جنگ و بحران هم اشاره می‌کند: «بسیار مهم است که متناسب با سن کودکان به آنها پاسخ‌های شفاف و کوتاه داده شود. در ارتباط با کودکان هم رفتار و گفتار ما باید بسیار محتاطانه باشد. به این معنی که از یک سو کودک نباید احساس کند که بزرگ‌ترها خود را باخته‌اند. چنانچه ترس‌ها و استیصال ما شدید باشد حتی اگر در مقابل کودک درباره آن صحبت نکنیم، باز هم او احساس ما را درک کرده و ممکن است دچار فروپاشی روانی شود. از طرف دیگر نباید به صورت نمایشی به کودکان القا کنیم که هیچ اتفاقی رخ نداده و علتی برای ترس وجود ندارد. اتفاقا بهتر است که کودک متوجه شود که ما هم دچار اضطراب منطقی هستیم اما به صورت منطقی درباره آن صحبت می‌کنیم و به جای از دست دادن روال معمول زندگی تلاش می‌کنیم که بر زندگی‌مان مسلط باشیم. در چنین فضایی هر قدر کودکان کمتر دسترسی به فضای مجازی داشته باشند و کمتر تنها باشند بهتر است. همچنین کنار هم قرار گرفتن خانواده‌ها و حضور کودکان در جمع همسالان به حفظ آرامش روانی آنها کمک می‌کند. همچنین در شرایط بحرانی سپردن مسئولیت به کودک کمک می‌کند که او در افکار خود غرق نشود».

نیکجو این را هم اضافه می‌کند که گاهی کودکان به نوع دیگری از حمایت نیاز دارند. مثلا اگر قرار است کودک را به پناهگاه ببریم بهتر است وسیله مورد علاقه او که برایش آرامش ایجاد می‌کنند، مانند عروسک خاصی که دارد و... در کنارش باشد.

آخرین اخبار جامعه را از طریق این لینک پیگیری کنید.