ترس از زورگیری و احساس ناامنی روانی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق، خفتگیری، زورگیری و دزدی در سال‌های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. به شکلی کم‌تر کسی است که چنین روایت‌هایی را نشنیده باشد. همین موضوع منجر به ایجاد حس ناامنی در فضای جامعه شده است. تعدادی از شهروندان که تنها شنونده‌ی برخی از این زورگیری‌ها در شهر بودند از احساس خود برای شرق توضیح می‌دهند.

از صدای هر موتوری می‌ترسم

دختر جوانی است، شقایق از اضطراب این روزهای خود می‌گوید. تازه گوشی همراهش را عوض کرده و در رفت‌وآمدهای خود به محل کار و هر جای دیگر نگران مواجه با این سارقان است و توضیح می‌دهد: «باور کنید از صدای هر موتوری در خیابان می‌ترسم. آنقدر دیدن فیلم‌های خفتگیری و زورگیری برایم آزاردهنده است که در هر جای عمومی می‌ترسم با گوشی همراهم کار کنم. تمام پس‌اندازم را دادم و گوشی خریدم، حتی تصور اینکه گوشی‌ام را از دست بدهم برایم سخت است. تمام مدت در تاکسی، مترو یا خیابان محکم کیفم را چسبیدم. در خیابان هم فقط از مکان‌هایی رفت‌وآمد دارم که شلوغ است. به طور کل در چند ماه اخیر دچار اضطراب زیادی شدم».

ترس دارم

امیرمحمد هم جوانی است که تاکنون چنین تجربه‌ای نداشته ولی از دوستانش بارها شنیده که شاهد چنین زورگیری بودند و برای همین تمام دارایی که آن لحظه همراهشان بوده را از دست دادند. با این حال خودش می‌گوید: «برای زورگیر زن یا مرد بودن فرق ندارد. چون او با یک چاقو جلوی تو را می‌گیرد و مجبوری هر چه داری را به او بدهی. من هم مثل خیلی از جوان‌ها با سختی همین گوشی و لپ تاپ یا مثلا عینک آفتابی روی صورتم را تهیه کردم. از صبح تا شب کار کردم و واقعا فشار مالی است اگر روزی دچار این زورگیری شوم. اما مهم‌ترش ترسم از آن لحظه است. از اینکه کسی با چاقو یا قمه جلوی من را بگیرد. به نظرم آنها انسانیت خاصی ندارند و امکان دارد آن لحظه هر کاری کنند».

از خیلی مناطق رفت‌وآمد نمی‌کنم

ثریا از خیابان و کوچه‌هایی می‌گوید که عبور از آن، نگرانی‌اش را بیشتر می‌کند و توضیح می‌دهد: «وقتی تنهایی از کوچه یا خیابان‌های خلوت حرکت می‌کنم تمام مدت ترس و نگرانی دارم. با هر صدایی برمی‌گردم. انقدر فیلم‌های ترسناک از این موضوع وجود دارد که امکان هر اتفاقی را می‌دهم».

بدون حس امنیت روانی

ترس، دغدغه بسیاری در این روزهاست و جواد جوان دیگری است که از این چالش می‌گوید: «یعنی اگر مورد زورگیری هم قرار نگیری باز روانت درگیر است. تمام طول روز درگیرم موتور یا ماشین را جایی بگذارم که دزد نبرد. کیفم را شکلی بگیرم دزد نزند. خودم از کجایی تردد کنم که زورگیری نشود و تمام اینها فشار روانی زیادی می‌طلبد».