|

معتاد مغزش را از دست نمی‌دهد، فقط باید آن را تمرین دهد

نوروپلاستیسیتی به توانایی شگفت‌انگیز مغز برای سازماندهی مجدد خود، ایجاد اتصالات عصبی جدید و تقویت مسیرهای موجود در پاسخ به تجربیات جدید و یادگیری اشاره دارد.

معتاد مغزش را از دست نمی‌دهد، فقط باید آن را تمرین دهد

یک انقلاب علمی در درک ما از اعتیاد: برای دهه ‌ها، تصور رایج این بود که اعتیاد یک «بیماری مغزی» است که به طور دائمی و غیرقابل بازگشت، ساختار و شیمی مغز را نابود می‌کند. این نگاه، اگرچه برای کاهش انگ بیماری مفید بود، اما در نهایت یک پیام ناامیدکننده به همراه داشت: «مغز تو آسیب دیده است و راه بازگشتی نیست.»

اما علم امروز، یک داستان کاملاً جدید و پر از امید را روایت می‌کند: "یک فرد معتاد، مغز خود را از دست نمی‌دهد؛ او فقط باید یاد بگیرد که چگونه دوباره آن را تمرین دهد." این تغییر پارادایم، بر پایه یکی از شگفت‌انگیزترین کشفیات علوم اعصاب، یعنی "نوروپلاستیسیتی" (انعطاف‌پذیری عصبی) استوار است.

بخش اول: اعتیاد چه بلایی سر مغز می‌آورد؟ (آسیب موقت، نه نابودی دائمی)

بله، اعتیاد مدارهای reward (پاداش) مغز را مختل می‌کند. مواد مخدر، سیستم دوپامین را که مسئول احساس لذت و انگیزه است، به شدت تحریک می‌کنند. با ادامه مصرف، مغز برای تطبیق با این هجوم مصنوعی، خود را تغییر می‌دهد:

· گیرنده‌های دوپامین کاهش می‌یابند.

· قشر پیش‌پیشانی (مرکز تصمیم‌گیری، کنترل تکانه و قضاوت) ضعیف می‌شود.

· مدارهای مربوط به وسوسه و عادت، تقویت می‌شوند.

نتیجه این می‌شود که فرد، کنترل خود را بر رفتارش از دست می‌دهد و اولویت اول مغزش، مصرف ماده مخدر می‌شود. اما این پایان ماجرا نیست. این تغییرات، اگرچه قدرتمند هستند، اما دائمی و غیرقابل برگشت نیستند. مغز در یک حالت "منجمد" یا "آسیب‌دیده برای همیشه" قرار نمی‌گیرد، بلکه در یک الگوی غلط و تقویت‌شده گیر کرده است.

12

بخش دوم: امیدبخش‌ترین کشف: نوروپلاستیسیتی چیست؟

نوروپلاستیسیتی به توانایی شگفت‌انگیز مغز برای سازماندهی مجدد خود، ایجاد اتصالات عصبی جدید و تقویت مسیرهای موجود در پاسخ به تجربیات جدید و یادگیری اشاره دارد.

به زبان ساده: مغز شما مانند یک عضله است. اگر شما یک حرکت ورزشی را بارها و بارها تکرار کنید، عضلات و عصب‌های مربوط به آن حرکت قوی‌تر می‌شوند. مصرف مواد مخدر نیز در واقع یک "تمرین غلط" اما بسیار قدرتمند برای مغز است که مسیرهای عصبی خاصی (مربوط به مصرف) را تقویت می‌کند.

خبر خوب این است که این روند، یک طرفه نیست. ما می‌توانیم با "تمرین دادن عمدی و آگاهانه" مغز، مسیرهای جدید و سالمی ایجاد کنیم و مسیرهای قدیمی مربوط به اعتیاد را تضعیف کنیم. این دقیقاً همان معنای "تمرین دوباره مغز" است.

بخش سوم: چگونه مغز را "دوباره تمرین" دهیم؟ (راهکارهای عملی)

ترک اعتیاد، تنها به معنای "نکشیدن" یا "نزدن" نیست. بلکه به معنای یادگیری یک سبک زندگی کاملاً جدید در سطح عصبی است.

1. تمرین کنترل توجه و وسوسه (تمرین Mindfulness):

   · چگونه؟ از طریق تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی. در این تمرینات، فرد یاد می‌گیرد بدون قضاوت، به افکار و وسوسه‌هایش نگاه کند و به جای واکنش خودکار، پاسخ آگاهانه بدهد.

   · اثر عصبی: این کار، قشر پیش‌پیشانی (مرکز کنترل) را تقویت و آمیگدال (مرکز ترس و واکنش‌های هیجانی) را آرام می‌کند.

2. تمرین لذت بردن از چیزهای کوچک (بازسازی سیستم پاداش):

   · چگونه؟ انجام فعالیت‌های لذت‌بخش طبیعی مانند پیاده‌روی در طبیعت، گوش دادن به موسیقی، معاشرت با دوستان خوب، خوردن یک غذای خوشمزه و سالم.

   · اثر عصبی: این کار به تدریج سطح دوپامین را به حالت طبیعی بازمی‌گرداند و به مغز یادآوری می‌کند که برای احساس لذت، نیازی به ماده مخدر نیست.

3. یادگیری مهارت‌های جدید (ایجاد مسیرهای عصبی کاملاً جدید):

   · چگونه؟ یادگیری یک ساز موسیقی، یک زبان جدید، یک ورزش یا حتی یک مهارت شغلی.

   · اثر عصبی: این کار به طور فیزیکی مسیرهای عصبی جدید و قدرتمندی در مغز ایجاد می‌کند که با اعتیاد در ارتباط نیستند و اعتماد به نفس و هویت جدیدی برای فرد می‌سازند.

4. تمرین تصمیم‌گیری سالم (تقویت "مغز منطقی"):

   · چگونه؟ شرکت در جلسات مشاوره و درمان‌های شناختی-رفتاری که به فرد کمک می‌کند الگوهای فکری مخرب را شناسایی و با افکار سالم جایگزین کند.

   · اثر عصبی: این کار به طور مستقیم قشر پیش‌پیشانی را تقویت می‌کند و ارتباط آن با سایر بخش‌های مغز را بهبود می‌بخشد.

 

13

نتیجه‌گیری: از قربانی تا معمار مغز

دیدگاه قدیمی، فرد معتاد را "قربانی یک مغز آسیب‌دیده" می‌دانست. اما دیدگاه جدید بر پایه نوروپلاستیسیتی، او را به یک "معمار" تبدیل می‌کند. کسی که می‌تواند آگاهانه و با تلاش، مغز خود را بازسازی کند.

اعتیاد یک تراژدی نیست که به ناتوانی دائمی بینجامد. بلکه یک شرایط پیچیده است که نیاز به بازآموزی دارد. وقتی بپذیریم که مشکل، "نابودی مغز" نیست، بلکه "گیر کردن در یک الگوی غلط" است، آنگاه درمان معنای واقعی خود را پیدا می‌کند: یک فرآیند یادگیری مادام‌العمر برای تمرین دوباره و بازسازی مهمترین ارگان وجودمان؛ مغزمان.

این پیام، نه تنها بار علمی دارد، بلکه بار امیدی عظیم را به دوش می‌کشد: "مغز تو شکسته نیست، فقط گم کرده است. بیا تا با هم،در کمپ ترک اعتیاد ویلای سبز بهبودی ، توسط کادر درمان مجرب، راه درست را به آن یادآوری کنیم."

نویسنده: دکتر هادی دانش پرور                             

آخرین اخبار بازار را از طریق این لینک پیگیری کنید.