|

داود سوری ( اقتصاد‌دان): بازار سوخت باید جدا از سیاست‌های حمایتی از خانوار اصلاح شود

اقتصاددان با اشاره به تجربه‌های پیشین در حوزه اصلاح قیمت سوخت، معتقد است که افزایش قیمت بنزین در صورتی می‌تواند به نفع اقتصاد کشور باشد که دولت سازوکار مناسبی برای مصرف بهینه درآمد حاصل از آن طراحی کند.

داود سوری ( اقتصاد‌دان): بازار سوخت باید جدا از سیاست‌های حمایتی از خانوار اصلاح شود

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

«داوود سوری»، اقتصاددان، در گفت‌وگویی به بررسی رویکرد دولت در اقدامات اقتصادی از جمله قیمت‌گذاری بنزین، سیاست‌های یارانه‌ای و حذف چهار صفر از پول ملی پرداخت. او در این گفت‌وگو تأکید کرد که بسیاری از اقدامات دولت بیشتر واکنشی و نمایشی بوده و از چارچوب یک برنامه منسجم و بلندمدت پیروی نمی‌کند.

داوود سوری، اقتصاددان با اشاره به تجربه‌های پیشین در حوزه اصلاح قیمت سوخت، معتقد است که افزایش قیمت بنزین در صورتی می‌تواند به نفع اقتصاد کشور باشد که دولت سازوکار مناسبی برای مصرف بهینه درآمد حاصل از آن طراحی کند.

او همچنین به ضعف ساختاری و نبود تصویر روشن از آینده اقتصاد کشور در میان تصمیم‌گیران اشاره کرد و سیاست گره‌زدن افزایش قیمت سوخت به پرداخت یارانه نقدی را اشتباه دانست.

عضو اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی با طرح این سوال که چرا سفارتخانه ها و ماشین های لاکچری بنزین 1500 تومانی دریافت کنند، گفت: چراغ بنزین ماشین های لوکس به خاطر کیفیت پایین بنزین ایران، مدام روشن است، بنابراین می توانند این خودروها بنزین وارداتی با قیمت آزاد بزنند.

در این گفت‌وگو که با هدف بررسی ابعاد مختلف اصلاحات اقتصادی از سوی دولت صورت گرفت، سوری با تأکید بر فقدان یک چارچوب منسجم و بلندمدت، اقدامات دولت را عمدتاً واکنشی و نمایشی ارزیابی کرد.

مشروح گفت گو داوود سوری را بخوانید؛

آقای سوری! با گذشت یک سال از عمر دولت چهاردهم، شاخص‌ها یا شواهدی وجود دارد که دولت در مسیر اصلاحات ساختاری واقعی و با برنامه پیش می رود یا تصمیمات دولت واکنش های مقطعی است؟

بعید می‌دانم دولت برنامه مشخصی داشته باشد، این ایده‌های ناگهانی هم که مطرح می شود از سر بیکاری است! این موضوعات از گذشته مطرح بوده و هر از گاهی برای سرگرم کردن افکار عمومی دوباره بیان می‌شود، بدون این‌که اصلاحات ساختاری واقعی در دستور کار باشد.

کسانی که سیاست‌گذاری می‌کنند، حتی تصویری روشن و سازگار از اقتصاد آینده کشور ندارند، چه برسد به این‌که توان اجرایی لازم را داشته باشند.

حذف چهار صفر اقدام اقتصادی نیست، اقدامی نمایشی است

به نظر من، این اقدامات دولت هیچ اثر مثبتی بر اقتصاد ما نداشته، جز آن‌که هزینه‌هایی را به بخش‌های مختلف تحمیل کرده است. اگر هم سیستم به‌درستی اجرا شود، هزینه‌های بسیار زیادی خواهد داشت که منشأ بهبود برای اقتصاد کشور نخواهد بود.

حذف چهارصفر را در نظر بگیرید؛ مثال ساده این است که اگر کالایی واقعاً ۱۰ هزار تومان قیمت دارد، اما گفته شود یک تومان، وقتی نه آن ۱۰ هزار تومان را دارید و نه آن یک تومان را، هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود. بنابراین صرفاً یک اقدام نمایشی است، مشابه بسیاری از اظهارنظرهایی که تاکنون انجام شده است.

افزایش قیمت بنزین یک اقدام لازم است اما...

اگر قرار باشد قیمت بنزین اصلاح شود، چه پیش‌شرط‌های اقتصادی، اجتماعی و نهادی باید قبل از آن فراهم شود تا تبعات منفی به حداقل برسد؟

افزایش قیمت بنزین یک اقدام لازم است، اما این‌که آیا دولت واقعاً می‌خواهد یا می‌تواند آن را انجام دهد، مشخص نیست. اگر قرار باشد قیمت بنزین اصلاح شود، باید پیش‌شرط‌هایی رعایت شود، هم از منظر اقتصادی و هم از نظر اجتماعی. اما طبیعی است هر قیمتی که افزایش پیدا کند، مصرف‌کنندگان آن کالا ناراضی خواهند شد و ترجیح می‌دهند کمتر بپردازند. حتی کسانی که مستقیم مصرف نمی‌کنند، به شکل غیرمستقیم تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

با خلق نقدینگی و تورم مابه‌التفاوت بنزین ۱۵۰۰ تومانی پرداخت می شود

واقعیت این است که وقتی ما ۱۵۰۰ تومان بابت هر لیتر بنزین پرداخت می‌کنیم، به این معنا نیست که هزینه واقعی همین مقدار است. مابه‌التفاوت را دولت از جیب ما و از طریق تورم پس می‌گیرد. خوشحال می‌شویم که ۱۵۰۰ تومان پرداخت می‌کنیم، اما این خوشحالی با خلق نقدینگی و تورم از جیب خودمان جبران می‌شود.

اگر دولت نظام مالی مناسبی داشته باشد و منافع حاصل از افزایش قیمت را به‌درستی و کارآمد هزینه کند، همه مردم به‌طور غیرمستقیم سود خواهند برد. اما قیمت‌گذاری باید طوری باشد که مردم بتوانند آن را تحمل کنند و در عین حال، مزیتی از لحاظ بودجه برای دولت ایجاد کند.

نقش دولت در تعیین مستقیم قیمت بنزین به خودی خود اشتباه است

با توجه به وضعیت معیشتی و حساسیت افکار عمومی، اجرای اصلاحات قیمتی مانند گرانی بنزین تا چه حد می‌تواند منجر به شوک اجتماعی شود و دولت چه ابزارهایی برای مدیریت یا پیشگیری از این شوک در اختیار دارد؟ آیا تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد که صدای اعتراض مردم قابل پیش‌بینی و مدیریت است؟​

در کشورهایی مثل ترکیه، شرکت‌های مختلف نفت را از بازار خریداری، پالایش و توزیع می‌کنند و رقابت شکل می‌گیرد و قیمت بنزین در بازار هم مشخص می‌شود. اما در ایران، همه این فرآیندها در انحصار دولت است و رقابتی وجود ندارد.

نقش دولت در تعیین مستقیم قیمت، به‌خودی‌خود اشتباه است، اما در شرایط فعلی که انحصار داریم، ناچاریم دولت قیمت‌گذاری کند.مشکل این‌جاست که چارچوب مشخصی برای این قیمت‌گذاری وجود ندارد. هر عددی که اعلام شود، بیشتر یک قضاوت شخصی است.

قیمت 1500 تومان برای بنزین بسیار بسیار پایین است

بنابراین دولت باید رقابت را ایجاد کند، اما تا آن زمان باید قیمتی تعیین کند که با توان پرداخت مردم همخوان باشد و در عین حال، به اصلاح بودجه کمک کند. اما انچه روشن است این است که قیمت 1500 تومانی بنزین بسیار بسیار پایین است.

احمدی نژاد مسیر اصلاحات را منحرف کرد

سیاست پرداخت یارانه نقدی در کنار افزایش قیمت بنزین اساسا اقدام قابل توجیهی بود و هست؟ 

دولت در حال حاضر چنین توانی ندارد. این سیاست، که از زمان آقای احمدی‌نژاد شروع شد، مسیر اصلاحات را منحرف کرد. بازار سوخت باید جدا از سیاست‌های حمایتی از خانوار اصلاح شود.

ما می‌توانیم به برخی خانوارها کمک کنیم، اما گره‌زدن این دو سیاست به هم، اشتباه است. حتما در چنین طرحی نارضایتی خواهیم داشت اما دولت باید برنامه های کوتاهی داشته باشد اما دلیلی ندارد با گره زدن این دو موضوع با آن رفتار کنیم.

البته افزایش قیمت همیشه اعتراضاتی را به دنبال خواهد داشت، اما دولت می‌تواند با یک برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت، از شوک اقتصادی و اجتماعی بکاهد.

اقتصاددان با اشاره به تجربه‌های پیشین در حوزه اصلاح قیمت سوخت، معتقد است که افزایش قیمت بنزین در صورتی می‌تواند به نفع اقتصاد کشور باشد که دولت سازوکار مناسبی برای مصرف بهینه درآمد حاصل از آن طراحی کند.

با خلق نقدینگی و تورم مابه‌التفاوت بنزین ۱۵۰۰ تومانی پرداخت می شود

واقعیت این است که وقتی ما ۱۵۰۰ تومان بابت هر لیتر بنزین پرداخت می‌کنیم، به این معنا نیست که هزینه واقعی همین مقدار است. مابه‌التفاوت را دولت از جیب ما و از طریق تورم پس می‌گیرد. خوشحال می‌شویم که ۱۵۰۰ تومان پرداخت می‌کنیم، اما این خوشحالی با خلق نقدینگی و تورم از جیب خودمان جبران می‌شود.

اگر دولت نظام مالی مناسبی داشته باشد و منافع حاصل از افزایش قیمت را به‌درستی و کارآمد هزینه کند، همه مردم به‌طور غیرمستقیم سود خواهند برد. اما قیمت‌گذاری باید طوری باشد که مردم بتوانند آن را تحمل کنند و در عین حال، مزیتی از لحاظ بودجه برای دولت ایجاد کند.

نقش دولت در تعیین مستقیم قیمت بنزین به خودی خود اشتباه است

با توجه به وضعیت معیشتی و حساسیت افکار عمومی، اجرای اصلاحات قیمتی مانند گرانی بنزین تا چه حد می‌تواند منجر به شوک اجتماعی شود و دولت چه ابزارهایی برای مدیریت یا پیشگیری از این شوک در اختیار دارد؟ آیا تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد که صدای اعتراض مردم قابل پیش‌بینی و مدیریت است؟​

در کشورهایی مثل ترکیه، شرکت‌های مختلف نفت را از بازار خریداری، پالایش و توزیع می‌کنند و رقابت شکل می‌گیرد و قیمت بنزین در بازار هم مشخص می‌شود. اما در ایران، همه این فرآیندها در انحصار دولت است و رقابتی وجود ندارد.

نقش دولت در تعیین مستقیم قیمت، به‌خودی‌خود اشتباه است، اما در شرایط فعلی که انحصار داریم، ناچاریم دولت قیمت‌گذاری کند.مشکل این‌جاست که چارچوب مشخصی برای این قیمت‌گذاری وجود ندارد. هر عددی که اعلام شود، بیشتر یک قضاوت شخصی است.

قیمت 1500 تومان برای بنزین بسیار بسیار پایین است

بنابراین دولت باید رقابت را ایجاد کند، اما تا آن زمان باید قیمتی تعیین کند که با توان پرداخت مردم همخوان باشد و در عین حال، به اصلاح بودجه کمک کند. اما انچه روشن است این است که قیمت 1500 تومانی بنزین بسیار بسیار پایین است.

احمدی نژاد مسیر اصلاحات را منحرف کرد

سیاست پرداخت یارانه نقدی در کنار افزایش قیمت بنزین اساسا اقدام قابل توجیهی بود و هست؟ 

دولت در حال حاضر چنین توانی ندارد. این سیاست، که از زمان آقای احمدی‌نژاد شروع شد، مسیر اصلاحات را منحرف کرد. بازار سوخت باید جدا از سیاست‌های حمایتی از خانوار اصلاح شود.

منبع: اقتصادنیوز

آخرین اخبار اقتصادی را از طریق این لینک پیگیری کنید.