«شرق» گزارش میدهد:
اصفهان در آینه ترکها
در اصفهان، هر ترک تازه بر دیوار خانههای تاریخی و هر شکاف عمیق در دشتهای اطراف، تنها نشانهای از فرسودگی سازهها یا خشکی زمین نیست؛ اینها نشانههای یک فروپاشی تدریجیاند. فروپاشیای که زمین را در سکوت میبلعد. عیسی کلانتری، رئیس پیشین سازمان محیطزیست، گفته است: «اصفهان در ۳۰ سال آینده شش متر فرو میرود.» جملهای که شاید برای بسیاری اغراقآمیز به نظر برسد، اما دادههای ماهوارهای و تحلیلهای زمینشناسی نشان میدهند این هشدار نهتنها اغراق نیست، بلکه احتمالا خوشبینانه هم هست. پرسش اصلی این است: اگر اصفهان در حال نشست است، چه چیزی در زیر این خاکستر آرام جان میدهد؟

به گزارش گروه رسانهای شرق،
در اصفهان، هر ترک تازه بر دیوار خانههای تاریخی و هر شکاف عمیق در دشتهای اطراف، تنها نشانهای از فرسودگی سازهها یا خشکی زمین نیست؛ اینها نشانههای یک فروپاشی تدریجیاند. فروپاشیای که زمین را در سکوت میبلعد. عیسی کلانتری، رئیس پیشین سازمان محیطزیست، گفته است: «اصفهان در ۳۰ سال آینده شش متر فرو میرود.» جملهای که شاید برای بسیاری اغراقآمیز به نظر برسد، اما دادههای ماهوارهای و تحلیلهای زمینشناسی نشان میدهند این هشدار نهتنها اغراق نیست، بلکه احتمالا خوشبینانه هم هست. پرسش اصلی این است: اگر اصفهان در حال نشست است، چه چیزی در زیر این خاکستر آرام جان میدهد؟
فرونشست؛ زلزلهای خاموش در دل فلات
وقتی ماهوارههای اروپایی و ایرانی زمین اصفهان را از آسمان رصد کردند، اعداد تکاندهندهای ثبت شد: زمین در برخی نقاط استان سالانه ۱۵ تا ۲۵ سانتیمتر فرو میرود؛ رقمی که چند برابر آستانه بحرانی جهانی است. اگر این روند ثابت بماند، در ۳۰ سال آینده شش متر نشست عددی بسیار محتمل است. به زبان ساده، این یعنی شهری تاریخی روی بستری بنا شده که آرامآرام پوک میشود و به سمت درهای ناپیدا فرو میلغزد.
این پدیده بیصداست. بر خلاف زلزله که ناگهان همه چیز را فرو میریزد، فرونشست در طول زمان رخ میدهد، بدون فریاد و هشدار. اما خسارتهای آن به مراتب برگشتناپذیرتر است؛ ترکهایی که در دیوار خانهها میافتند دیگر ترمیمپذیر نیستند، شکافهایی که در زمین باز میشوند دیگر پر نخواهند شد و سفرههای آبی که خالی میشوند هیچگاه دوباره پر نمیشوند.
چرا اصفهان نشست میکند؟
کافی است به آمارهای وزارت نیرو نگاه کنیم: حوضه زایندهرود سالانه ۱.۲ میلیارد مترمکعب آب برداشت میکند، در حالی که ظرفیت طبیعی سفرههای زیرزمینی تنها ۷۰۰ میلیون مترمکعب است؛ یعنی سالانه نیم میلیارد مترمکعب آب بیشتر از آنچه طبیعت توانایی جبرانش را دارد از دل زمین بیرون کشیده میشود. این اضافهبرداشت، مثل بیرون کشیدن آجرهای یک بناست؛ وقتی زیرساخت پوک شود، ساختمان ناگزیر فرو میریزد.
خشکیدن زایندهرود تنها به معنای از دست رفتن یک رودخانه نیست؛ این رود شریان حیاتیای بود که خاک را مرطوب نگه میداشت، سفرههای آب زیرزمینی را تغذیه میکرد و تعادل هیدرولوژیکی شهر را تضمین میکرد. حالا که رود خشکیده و تالاب گاوخونی به شورهزاری بیجان بدل شده، اصفهان دیگر سپری طبیعی برای مقابله با نشست ندارد.
کشاورزی سنتی و پرمصرف نیز آتش دیگری بر این خرمن است. کشت محصولاتی چون برنج و ذرت در اقلیمی که بارش سالانهاش کمتر از ۱۰۰ میلیمتر است، چیزی جز شتاببخشیدن به مرگ زمین نیست. یک کارشناس آب در گفتوگو با شرق میگوید: «همه به دنبال انتقال آباند؛ از خلیجفارس، از دریای عمان. اما هیچکس نمیپرسد چرا مصرف اصلاح نمیشود. حتی اگر ۵ میلیارد مترمکعب آب هم وارد حوضه شود، اگر همین الگوی مصرف ادامه یابد، دوباره همین وضعیت تکرار خواهد شد.»
ترکها، نخستین نشانههای یک فاجعه
اگر در نقشجهان قدم بزنید و به دقت نگاه کنید، ترکهای ریز بر دیوارها و ستونها آشکارند. سیوسهپل و پل خواجو نیز از این قاعده مستثنا نیستند؛ بناهایی که قرنها در برابر زلزله و جنگ و فرسایش دوام آوردهاند، حالا در برابر دشمنی بیصدا و درونی تاب نمیآورند.
یک کارشناس میراث فرهنگی اصفهان به شرق گفت: «از اوایل دهه ۹۰، ترکهای مورب در خانههای تاریخی را جدی گرفتیم. ابتدا تصور میکردیم مربوط به ساختوسازهای جدید است، اما بررسیهای بعدی نشان داد دلیل اصلی، نشست زمین است. نشست یعنی حرکت تدریجی کل بستر شهر، وقتی این بستر تکان بخورد، هیچ دیواری سالم نمیماند.»
وضعیت تنها محدود به بناهای تاریخی نیست. خطوط مترو، لولههای انتقال گاز، جادههای بینشهری و حتی فرودگاه در بستر فرونشست قرار دارند. ترکهای عمیق در شرق اصفهان که گاه تا چند کیلومتر امتداد مییابند، گواهی هستند بر این تهدید خاموش.
پیامدهای اجتماعی؛ وقتی زمین ناامن میشود
فرونشست فقط یک بحران زمینشناسی نیست؛ بحران اجتماعی هم هست. خانهای که ترک میخورد، نهتنها خطر ریزش دارد، بلکه ارزش خود را در بازار از دست میدهد. خانوادههایی که تمام سرمایهشان یک خانه بوده، ناچار میشوند به مناطق دیگری مهاجرت کنند. جامعهشناسان هشدار دادهاند که ادامه این روند میتواند موجی از مهاجرت اجباری در اصفهان ایجاد کند. یک جامعهشناس در دانشگاه اصفهان میگوید: «وقتی زمین سکونتپذیر نباشد، نخستین واکنش طبیعی مردم ترک آنجاست. این مهاجرت، ساختار اجتماعی و هویتی شهر را فرو میپاشد. فرونشست یعنی بحران جمعیت، بحران هویت و بحران امنیت اجتماعی.»
چشمانداز جهانی؛ اصفهان در آینه مکزیکوسیتی و جاکارتا
اصفهان تنها شهری نیست که با فرونشست دستوپنجه نرم میکند. مکزیکوسیتی، پایتخت مکزیک، در یک قرن گذشته بیش از ۱۰ متر نشست داشته است؛ سالانه تا ۳۰ سانتیمتر. جاکارتا نیز به دلیل برداشت بیرویه از آب زیرزمینی سالانه ۲۵ سانتیمتر نشست میکند تا جایی که دولت اندونزی تصمیم گرفته پایتخت را به جزیره دیگری منتقل کند.
مقایسه این نمونهها با اصفهان نشان میدهد که بحران جهانی است، اما شدت آن در ایران نگرانکنندهتر است. چرا که مکزیکوسیتی و جاکارتا هر دو منابع آبی وسیع در اطراف دارند که بخشی از خسارت را مهار میکند. اصفهان اما در قلب فلات خشک ایران است؛ اگر سفرههای آبش خالی شوند، هیچ منبع طبیعی برای جبران وجود ندارد.
آیندهای که میتوان تغییر داد
راهکارها روشناند، اما ارادهای برای اجرای آنها لازم است. احیای جریان دائم زایندهرود از سراب تا پایاب، توقف برداشت بیرویه از چاهها، تغییر الگوی کشت به محصولات کمآببر، بازچرخانی آب در صنعت و فضای سبز و در نهایت، احیای تالاب گاوخونی. اینها اقداماتیاند که بسیاری از کارشناسان بارها تکرار کردهاند، اما هنوز به مرحله عمل نرسیدهاند.
یکی از متخصصان زمینشناسی در جمعبندی گفتوگویش با شرق جملهای گفت که شاید خلاصه این پرونده باشد: «فرونشست ما را غافلگیر نمیکند. هر روز، هر ماه و هر سال نشانههایش را میبینیم. فرصت تصمیمگیری هنوز هست، اما هر سال تاخیر یعنی یک پله پایینتر رفتن در مسیری که به نابودی ختم میشود.»
اصفهان با تاریخ و تمدن و میراثی که بخشی از هویت ملی ایران است، اکنون روی زمین لرزانی ایستاده که آرام فرو میرود. ترکها بر دیوارهای خانههای تاریخی تنها ترکهای معماری نیستند؛ ترکهای آیندهاند، ترکهای جامعه، ترکهای تاریخ. دادهها، تصاویر ماهوارهای و تحلیلهای علمی همگی یک پیام روشن دارند: اگر روند کنونی ادامه یابد، اصفهان در ۳۰ سال آینده شش متر نشست خواهد کرد.
اما این آینده از پیش نوشته نشده است. اگر امروز تصمیم گرفته شود، اگر سیاستها اصلاح شوند، اگر مصرف آب تغییر کند، هنوز میتوان اصفهان را از سرنوشتی مشابه جاکارتا یا مکزیکوسیتی نجات داد. پرسش بزرگ این است: آیا تصمیمگیران میخواهند این فرصت را غنیمت بشمارند، یا اینکه ترکهای امروز، مقدمه فروپاشی فردا خواهند بود؟
آخرین اخبار استان ها را از طریق این لینک پیگیری کنید.