آیا هوشمندسازی میتواند به حوادث غمانگیز در معادن ایران خاتمه دهد؟
متوقفشده در پله «پایلوت»
معدن زغالسنگ طبس، یورت آزادشهر، کیاسر، یال شمالی طبس و... نام برخی از معادن ایراناند که در سالهای گذشته، ریزش در آنها جان بخش قابل توجهی از کارگران را گرفته است. حوادث مربوط به ریزش معادن در ایران تمامی ندارد. سال جدید هم از ۱۷ تا ۲۰ فروردین سه حادثه در معادن ایران رخ داده که منجر به مرگ ۹ نفر شد.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
بهناز توحیدی-روزنامهنگار: معدن زغالسنگ طبس، یورت آزادشهر، کیاسر، یال شمالی طبس و... نام برخی از معادن ایراناند که در سالهای گذشته، ریزش در آنها جان بخش قابل توجهی از کارگران را گرفته است. حوادث مربوط به ریزش معادن در ایران تمامی ندارد. سال جدید هم از ۱۷ تا ۲۰ فروردین سه حادثه در معادن ایران رخ داده که منجر به مرگ ۹ نفر شد. همه این اتفاقها هر سال تکرار میشود، اما اقدام مؤثری برای جلوگیری از آن توسط مسئولان صورت نمیگیرد. هر زمان هم که حادثهای رخ میدهد، دولت و مجلس به فکر ایمنی کارگران و توجه به مسائلی مانند هوشمندسازی معادن میافتند، اما پس از مدتی تمام طرحها و بایدها به فراموشی سپرده میشود. هوشمندسازی معادن از جمله اقداماتی است که دولت میتواند با فراهمکردن شرایط پیادهسازی آن باعث افزایش ایمنی، کاهش ریسک، افزایش سرعت عملیات، صرفهجویی در مصرف انرژی و... شود، با این حال شواهد و تجربیات چند سال اخیر نشان میدهد، ایران تا هوشمندسازی معادن راه طولانی و پرچالشی در پیش دارد. در کنار سیاستگذاری کند دولت برای هوشمندسازی معادن، شرکتهای نوآوری هم که تصمیم به پیادهسازی فناوریهای نوین در معادن دارند با مشکلات بیشماری از سمت بدنه سنتی این صنعت مواجهند. طبق اعلام آنها درحالیکه ایران یکی از ۱۵ کشور اصلی دارایی ذخایر معدنی است، هوشمندسازی معادنش در مرحله پایلوت باقی مانده و باعث شده در بخش استخراج از دنیا عقب بمانیم.
هوشمندسازی جلو مرگ کارگران را میگیرد؟
آخرین روزهای شهریور ۱۴۰۳ انفجار معدن زغالسنگ طبس باعث عزادارشدن خانوادههای بسیاری شد. همه در شوک بودند، هر لحظه تعداد کشتهشدهها افزایش پیدا میکرد و در نهایت این حادثه باعث مرگ ۵۲ کارگر شد. این انفجار یکی از پرتلفاتترین حوادث مربوط به معادن نام گرفت و موجب واکنش انجمنهای صنفی کارگران شد، آنها خواستار پاسخگویی دستگاههای اجرایی شدند و از پایینبودن موضوع ایمنسازی در معادن انتقاد کردند. بالابودن خسارت جانی که این حادثه به دنبال داشت، باعث شد دوباره طرح هوشمندسازی معادن مورد توجه قرار بگیرد و کارشناسان از لزوم تجهیز معادن به فناوریهای پیشرفته بگویند. در مجلس علیاکبر علیزاده برمی، نماینده دامغان در تذکر شفاهی خواستار اجبار کارفرمایان به هوشمندسازی ایمنی معادن شد. او به جانباختن شش معدنکار البرزشرقی دامغان اشاره کرد و گفت: «این حادثه هم به علت کمبود تجهیزات ایمنی معادن بود. این اتفاق نیز همچون سایر حوادث بعد از مدتی که هیجانات خوابید، به فراموشی سپرده میشود و خون مظلوم را از یاد خواهند برد». از نظر نماینده دامغان عدم هزینه کارفرما برای تأمین ایمنی معدن و هوشمندسازی و بهروزرسانی ایمنی معادن از علل اصلی وقوع حادثه طبس بود: «معادن باید مجبور به هزینه برای تأمین امنیت کارگران شوند، چنانچه اگر سیستم گاز متان در طول معدن هوشمندسازی شود، جان معدنکاران نجات خواهد یافت».
در آبانماه نیز زهرا سعیدیمبارکه، سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن در صحن علنی مجلس گزارشی را قرائت کرد که در آن به دلایل وقوع حادثه معدن طبس و پیشنهادهای لازم برای جلوگیری از حوادث مشابه پرداخته بود. براساس این گزارش با تجمع گاز متان به دلیل نبود سیستم مانیتورینگ گاز، حسگرهای (سنسورهای) دقیق ثابت و سیستمهای هشدار (آلارم) خودکار، اطلاعرسانی بهموقع نمیشود و همین امر منجر به آن شده که کارگران کارگاه استخراج را بهسرعت ترک نکنند. در این گزارش پیشنهاد شد که برخی از مواد ضروری به آییننامه معادن با تأکید بر هوشمندسازی و فناوریهای نوین (و کمهزینه) افزوده شود. این مواد شامل الزام به استفاده از سیستم تهویه هوشمند، الزام به استفاده از حسگرهای ثابت سنجش گازهای مختلف با دقت و کیفیت معین و در تعداد استاندارد، الزام به نصب سیستم هشداردهنده مرکزی، سیستمهای ارتباطی و مکانیابی نوین است. ۹ ماه از آن حادثه بزرگ نگذشته بود که دوباره در فروردین ۱۴۰۴ ریزش معدنی دیگر جان تعدادی از کارگران را گرفت.
مشکات اسدی، مدیرعامل گروه کسبوکارهای «نوین آن» که به صورت تخصصی در حوزه هوشمندسازی معادن کار میکند، در گفتوگو با «فنزی» از چالشهای مختلف هوشمندسازی معادن میگوید و اینکه چالشها در این زمینه به بخشهای مختلف تقسیم میشود. او در مورد اینکه هوشمندسازی چطور میتواند در توسعه معدن و نجات جان کارگر کارساز باشد، میگوید: «وقتی از هوشمندسازی صحبت میکنیم، تمرکز ما روی فناوریهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات است، ولی بسیاری از حوادثی که در معدن رخ میدهد و بخش قابل توجهی از چالشهایی که در معدن وجود دارد، با کمک فناوریها، به ویژه فناوریهایی که در عرصه تولید ماشینآلات جدید عرضه میشود، میتواند متوقف شود». به باور او هر موضوعی که حضور انسان در معادن را کاهش دهد، کمککننده است.
او ادامه میدهد: «در زمینه هوشمندسازی، ما به طور مشخص در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات صحبت میکنیم و مهمترین کارکردی که این فناوریها میتواند داشته باشد، جمعآوری اطلاعات کارگران در معادن روباز و زیرزمینی است. اطلاعاتی که شامل موقعیت کارگرها در معادن و علائم حیاتی آنهاست یا از گازهایی که در معادن متصاعد میشود، میتوان آمارهایی استخراج کرد. جمعآوری همه این اطلاعات میتواند در خدمت ایمنی کارگران در معادن باشد». او در پاسخ به این پرسش که چند درصد معادن تاکنون هوشمندسازی شدند، بیان کرد: «این اتفاق هنوز در معادن ما رخ نداده و اصل مسئله موضوع دسترسی است و مانند بسیاری موضوعات دیگر بحث دسترسی (connection) بزرگترین چالش است».
هنوز در مرحله پایلوت
فناوریهای بسیاری وجود دارد که میتوان از آنها برای هوشمندسازی معادن استفاده کرد، مانند آنالیز کلاندادهها، اینترنت اشیا، رباتیک و... . از نظر اسدی برای استفاده از فناوریهایی چون آنالیز کلانداده هنوز با چالش روبهرو هستیم: «در مورد آنالیز کلاندادهها نهتنها در معادن بلکه در مورد صنعت، بزرگترین چالشی که با آن مواجهیم این است که هنوز در مرحله جمعآوری داده قرار داریم. درصورتی که اول باید با فرایندهای مختلف، دادهها جمعآوری شود. با این حال هنوز به این مرحله نرسیدیم و عمده تلاش ما هم ارائه راهحلهایی برای جمعآوری دادهها در زنجیره ارزش معادن که شامل صنعت و معادن است. در مرحله بعدی هم تحلیل دادهها قرار دارد». در بیشتر مواقع انفجار در معادن به دلایل مختلف مانند نشتی گاز است که از نظر اسدی، هوشمندسازی در این مورد میتواند به نجات کارگران کمک کند: «انواع تجهیزات پوشیدنی مثل کلاه، کفش و دستبند وجود دارند که کارگران میتوانند همراه خود داشته باشند و این تجهیزات پوشیدنی انواع مختلف دادهها مثل داده سلامت، علائم حیاتی و از همه مهمتر موقعیت آنها مخصوصا در شرایطی که در معادن حوادثی رخ میدهد، قابل تشخیص است». او با بیان اینکه در حال حاضر این موارد در ایران در حد پایلوت و MVP در برخی از معادن مانند معدن قزلجه به شکل آزمایشی در حال اجراست، میگوید: «به نظر من پایهایترین خدمتی که میتوان در زمینه هوشمندسازی معادن ارائه داد، HSE (بهداشت، ایمنی و محیط زیست) است. یعنی با راهکارها و تجهیزات مختلفی بتوان علائم حیاتی کارگران را در معادن به دست آورد، اما از نظر من در این زمینه اتفاقی نیفتاده است. در برخی از معادن مثل چادرملو بحث دیسپچینگ را داریم، ولی فقط راهحلهای مختلف در معادن در مرحله تست هستند، اما درصدی که در GDP تأثیر داشته باشد، وجود ندارد». پیادهسازی آزمایشی برخی از فناوریها در معادن، توسط سرپرست مرکز نوآوری، هوشمندسازی و امنیت ایمیدرو (سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران) هم تأیید شده است. بهاره خازنی اردیبهشتماه در نمایشگاه ایراناکسپو در صحبتهای خود از تدوین سند هوشمندسازی معدن و صنایع معدنی اعلام کرد که این سند برای دوره پنجساله تدوین شده است و بهزودی ابلاغ میشود. او درمورد اقدام این شرکت برای هوشمندسازی معادن بیان کرد: «استقرار دیسپاچینگ معادن در دست اجراست که ارتقای بهرهوری و امنیت شبکه معدن و صنایع معدنی را هدفگذاری کرده است. یک معدن زیرزمینی زغال سنگ در طبس و دو معدن روباز شامل طلای زرشوران و سنگآهن سنگان به عنوان پایلوت برای اجرای پروژههای هوشمندسازی از جمله دیسپاچینگ و سیستمهای پایش هوشمند، انتخاب شدهاند». خازنی ادامه داد: «به منظور مدیریت بهینه انرژی و کمک به رفع ناترازیها، کارخانههای فولاد قائنات، فولاد سنگان و آلومینای جاجرم نیز به عنوان پایلوتهای این طرح تعیین شدهاند. سیستم توزین هوشمند در معادن نیز از معدن سرب و روی و باریت آغاز شده و در حال اجراست».
غنی در عین حال فقیر
بهرهبرداری از معادن نقش مهمی در توسعه اقتصادی دارد و براساس آمارها ایران هفت درصد ذخایر معدنی جهان را در اختیار دارد و جزء ۱۵ کشور برتر جهان از نظر ذخایر معدنی است. ارزش ذخایر معدنی ایران بیش از ۷۷۰ میلیارددلار تخمین زده میشود و برخی منابع نیز این رقم را ۲۷.۳ تریلیون دلار تخمین زدهاند. این موضوع نشاندهنده پتانسیل عظیم اقتصادی این بخش است، با این حال سهم این بخش در GDP کشور روند نزولی داشته است. مشکات اسدی هم با اشاره به این آمار به «فنزی» میگوید: «با توجه به پتانسیل و ظرفیتمان در دارا بودن معادن، از حیث استخراج جزو کشورهای برتر نیستیم. همانطور که هنوز از نظر استخراج رتبه خوبی نداریم، بدیهی است که از نظر هوشمندسازی هم با تأخیر جدی روبهرو باشیم».
قانونی برای هوشمندسازی معادن هست؟
در آبانماه سال گذشته پس از قرائت نامه کمیسیون صنایع و معادن، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس با بیان اینکه اگر آییننامه ایمنی عمل میشد، عملا اتفاق معدن طبس رخ نمیداد، اعلام کرد: «به طوری که در ماده ۳۸۴ آییننامه موضوع مانیتورینگ به صورت واضح آمده است که اگر اجرا میشد، شاهد این حادثه نبودیم». او ادامه داد: «این آییننامه عملا به دلایل مختلف اجرایی نمیشود. اگر هرکس بهدرستی وظایف خود را انجام میداد این اتفاق رخ نمیداد. البته به نظر میرسد آییننامه به سطربندی نیاز دارد که مثلا اگر مانیتورینگ نباشد، باید کارهای معدن تعطیل شود». قالیباف با تأکید بر لزوم رعایت ایمنی و توجه به آن به عنوان یک رویکرد اصلی گفته بود: «باید ما در مجلس شورای اسلامی به عنوان یک سیاستگذار این موضوع را مورد توجه قرار داده و برنامههای بلندمدت داشته باشیم». البته نه مجلس و نه دولت و نه حتی بخش خصوصی در زمینه ایمنسازی معادن هنوز اقدامی انجام ندادند و شاهد آن هستیم که حوادث معادن به صورت دائم تکرار میشود. با این حال شاید به احتمال زیاد قوانینی مثل آنچه در برنامه هفتم توسعه در نظر گرفته شده، بتواند در تسریع هوشمندسازی معادن تأثیرگذار باشد. در برنامه هفتم توسعه پیشبینی شده است که به منظور تحقق رشد هشت درصدی در سالهای برنامه، بخش معدن باید سالانه ۱۳ درصد رشد کند. اسدی در این مورد میگوید: «در برنامه توسعه هفتم برای بخش معدن دستیابی به رشد ۱۳ درصدی پیشبینی شده است. واقعیت این است که اگر قرار باشد سهم معدن از GDP در پایان برنامه هفتم توسعه افزایش پیدا کند، ما میدانیم این امکان میسر نمیشود، مگر با یک سرمایهگذاری جدی و با استفاده از فناوری. به همین دلیل قانون برنامه هفتم توسعه میتواند پشتوانه خوبی برای بحث هوشمندسازی باشد». در کنار قانون، برخی از کارشناسان معتقدند مواردی مانند نبود بودجه کافی هم یکی از موانع تأخیر در هوشمندسازی معادن است که در این زمینه اسدی اعتقاد دارد: «ابعاد غیرفنی مسئله هوشمندسازی چه در زنجیره ارزش معدن و چه در صنعت بسیار موضوع پیچیدهتری از بحث بودجه و نداشتن دانش فنی است».
نقش شرکتهای نوآور در هوشمندسازی معادن
از زمان توسعه تکنولوژی، همواره میان فعالان سنتی و شرکتهای نوآور مقابلهای وجود داشته است، مانند دورانی که رانندگان تاکسی و آژانسها به حضور اسنپ و تپسی در سیستم حملونقل شهری معترض بودند. بخش معادن هم از این امر مستثنی نیست. از نظر اسدی برای حضور شرکتهای نوآور در صنعت چالشهایی وجود دارد. او در این مورد بیان کرد: «یک سمت مسئله این است که مدیران آمادگی حضور شرکتهای دانشبنیان را داشته باشند و باور کنند که آنها میتوانند مسئلهشان را حل کنند، چون موضوع ورود این شرکتها به بدنه صنعت یک چالش است. از سوی دیگر اینکه تا چه اندازه شرکتهای نوآور ما در این زمینه آماده هستند». او ادامه داد: «بدیهی است که اگر شرکتهای نوآور به بدنه صنعت دسترسی داشته باشند، به مرور زمان خود را بهروزرسانی میکنند و آمادگی خودشان را برای ورود به زنجیره معدن افزایش میدهند، اما واقعیت این است که شرکتها خیلی بالغ نیستند». از نظر اسدی این بالغنبودن شرکتها فقط در حوزه فنی نیست: «شرکتها در حوزههای دیگر مثل موضوع مالی و حقوقی هم آمادگی مشارکت با بازیگران بزرگ در حوزه معدن را ندارند. از نظر فنی هم براساس مشاهدات من، دانش نرمافزاری بیشتر از دانش سختافزاری است و ما به خاطر مسائل تحریم بهشدت چالش دسترسی به سختافزارهایی را داریم که عمدتا توسط این شرکتها برای استفاده در معادن یا صنعت در ایران مونتاژ (assemble) میشوند». او مسائل اقتصادی را از عواملی دانست که باعث میشود نوآوری جزو اولویتهای صنعت قرار نگیرد و اظهار کرد: «صنایع و معادن هم مثل سایر صنایع درگیر انواع مسائل اقتصادی کلان میشوند؛ مثل ناترازی انرژی و قطعی برق و هزاران مشکل دیگر. در این مواقع بدیهی است که نوآوری از اولویت مالکان خارج میشود. هرجا که اقتصاد به سمت توسعه و رشد حرکت میکند، نوآوری به اولویت خودش برمیگردد و زمینه رشد این شرکتها فراهم میشود». البته از نظر اسدی بیشتر شرکتهای معدنی در زیرمجموعه خود در زمینه هوشمندسازی واحدی را در نظر گرفتند: «انواع شرکتهای بزرگ از طریق نهادهای مختلف مالی یا تحقیق و توسعه خودشان به این موضوع میپردازند. نهادها مختلف است ولی ظاهرا همه به این موضوع توجه دارند». صحبتهای کارشناسان و فعالان این حوزه نشان میدهد راه طولانی و ناهمواری برای هوشمندسازی معادن در پیش است و امکان تکرار حوادث مشابه در معادن وجود دارد. هنوز مشخص نیست طرحهای پایلوت هوشمندسازی که اکنون در کشور با شیب کندی در حال اجراست، چه زمانی به صورت رسمی در کل معادن کشور پیادهسازی میشود تا کارگران بیشتری جانشان را در معادن از دست ندهند.
آخرین اخبار ویژه نامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.