آندره مالرو و بازتعریف جشنواره کن
در سال ۱۹۵۹، آندره مالرو بهعنوان نخستین وزیر امور فرهنگی فرانسه در دولت شارل دوگل منصوب شد.

به گزارش گروه رسانهای شرق، جشنواره بینالمللی فیلم کن، در کنار وجه سینمایی و هنری خود، یکی از مهمترین صحنههای سیاستگذاری فرهنگی در قرن بیستم بوده است؛ و بیتردید، نام آندره مالرو، نویسنده، روشنفکر و وزیر فرهنگ فرانسه، با لحظهای سرنوشتساز از تاریخ این جشنواره گره خورده است: تأسیس بازار رسمی فیلم (Marché du Film) در سال ۱۹۵۹. اقدامی که نهتنها ساختار اقتصادی جشنواره را دگرگون کرد، بلکه سینمای فرانسه را در جایگاهی تازه بر صحنه جهانی نشاند.
سیاست فرهنگی در خدمت سینما
در سال ۱۹۵۹، آندره مالرو بهعنوان نخستین وزیر امور فرهنگی فرانسه در دولت شارل دوگل منصوب شد. او سینما را نه صرفاً بهعنوان صنعتی سرگرمکننده، بلکه بهمثابه ابزاری هنری و تمدنی تلقی میکرد؛ هنری که قدرتی بینظیر برای گفتوگوی میان ملتها و تجسم رؤیاهای انسانی دارد.
یکی از نخستین اقدامات او، انتقال مسئولیت مرکز ملی سینما و تصویر متحرک (CNC) از وزارت صنعت به وزارت فرهنگ بود. این جابهجایی نهادی، پیامی روشن دربر داشت: دولت فرانسه سینما را نه بهمثابه یک کالا، بلکه همچون بخشی از هویت ملی میشناسد. نتیجه این نگرش، افزایش حمایت مالی از فیلمسازان مستقل و تقویت جریانهای نوگرای سینما همچون موج نو فرانسه بود.
خلق بازار رسمی فیلم: از کافهها به ساختار بینالمللی
پیش از ورود مالرو، جشنواره کن محل غیررسمی معاملات سینمایی بود؛ کارگردانها، پخشکنندهها و تهیهکنندگان، در کافهها و سینماهای خیابان آنتیب با هم دیدار و مذاکره میکردند. اما این معاملات ساختارمند نبود و زیرساختی برای تداوم نداشت.
مالرو با درک خلأ موجود، از ایدهای جسورانه حمایت کرد: ایجاد یک بازار رسمی، زیر چتر جشنواره کن، جایی که بتوان حقوق فیلمها را خریدوفروش کرد، پروژهها را تأمین مالی نمود و شبکههای بینالمللی سینما را گسترش داد.
در همان سال ۱۹۵۹، با حمایت او و همکاری CNC و برگزارکنندگان کن، «مارش دو فیلم» در دوازدهمین دوره جشنواره افتتاح شد. این بازار بهسرعت به قلب تپنده اقتصاد سینما تبدیل شد؛ جایی که امروز بیش از ۱۲هزار متخصص از سراسر جهان گرد میآیند تا آیندهی فیلمها را رقم بزنند.
سینما، زبان مشترک بشریت
در مراسم اختتامیه جشنواره ۱۹۵۹، آندره مالرو سخنانی ایراد کرد که همچنان از ماندگارترین بیانیههای فرهنگی درباره سینماست:
«سینما یک دریچه انسانی است که به باغهای سبز و آسمانی آبی باز میشود… قدرت، همواره در مقابل آزادی ایستاده است و نمیخواهد سینما از واقعیت رونوشت بردارد، بلکه آن را به مفسر دنیای غیرواقعی بدل میکند… آنچه سینما هر سال بیشتر بر ما آشکار میکند این است که، بهرغم سهمناکترین جنگها، همه انسانها در زیر یک آسمان پرستاره، در آرزوهای بزرگ با هم توافق دارند… من نخل طلایی را به این آسمان پرشکوه تقدیم میکنم…»
این کلمات نهفقط بازتاب یک جهانبینی زیباییشناسانه، بلکه عصاره نگاه یک دولتمرد به سینما بهمثابه هنر اول جهانی بود؛ هنری که در تقابل با سانسور، جنگ و سلطه، صدای وجدان جمعی بشر را بازتاب میدهد.
میراثی ماندگار
امروز، بیش از شصت سال پس از آن تغییر بنیادین، جشنواره کن بدون بازار فیلم، غیرقابل تصور است. این بازار نهفقط موتور اقتصادی جشنواره، بلکه فضایی برای تقاطع فرهنگها، زبانها و آیندهها است. و اگر کن، قلب سینمای جهان است، سهم آندره مالرو در شکلگیری تپش آن، بیبدیل است.