|

فریده غیرت در گفت‌وگو با «شرق»:

همه‌چیز از قوانین تبعیض‌آمیز شروع می‌شود

اختلاف‌نظرهایی که در مورد مطالبات زنان وجود دارد، این گمانه را ایجاد می‌کند که جامعه زنان اساسا درد مشترکی ندارد! این در حالی است که برای یافتن درمان، هیچ راهی غیر از شناخت دقیق درد نداریم. برخی از فعالان زنان اعتقاد دارند تا وقتی همه زنان جامعه فارغ از طبقات اجتماعی مختلف به مسائل و مطالبات خود واقف نباشند، کاری از پیش نمی‌رود. درهمین‌حال برخی اعتقاد دارند که اختلاف‌نظر زنان از گروه‌های اجتماعی مختلف به خاطر آن است که سطح تحصیلات، خانواده، درآمد و... سبب می‌شود که هریک از طبقات اجتماعی اولویت‌های مختلفی داشته باشند بنابراین باید کوشید که همه زنان در یک سطح استاندارد قرار گرفته و با مشکلات روزمره درگیر نباشند تا پس از آن بتوان به مطالبات کلی‌تر مثل حضور اجتماعی، سیاسی و... پرداخت.
نگاه دیگری که در مقابل وجود دارد بر این پایه است که وجود موانع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باعث می‌شود که زنان در یک جامعه در گروه‌های مختلف تعریف شده و اولویت‌بندی آنها از مطالباتشان متفاوت باشد بنابراین در گام نخست باید کوشید که با اصلاح قوانین و فراهم‌آوردن بستر حضور سیاسی و اجتماعی آنها شرایط مورد نیاز برای حل مشکلات اقتصادی و مسائل روزمره را فراهم آورد. به‌نظر می‌رسد این دو رویکرد اصلی‌ترین اختلاف‌نظر میان فعالان حوزه زنان است و ریشه اختلافات بعدی به حساب می‌آید. برای پیداکردن نقطه مشترک میان دارندگان این دو دیدگاه در گفت‌وگوهایی، از فعالان حوزه زنان پرسیدیم که مهم‌ترین مطالبه جامعه زنان چیست و چطور باید به آن دست‌ یافت. همین سؤال محور گفت‌وگوی کوتاه ما با فریده غیرت، حقوق‌دان و فعال حوزه زنان و پروانه مافی بود.

از نظر شما اصلی‌ترین مطالبات جامعه زنان کشورمان چیست؟
مستحضر هستید که زنان کشورمان توانسته‌اند با تلاش خود تقریبا وارد همه عرصه‌های جامعه شوند. طبعا در این مسیر زمینه‌هایی مساعد بوده است و در برخی زمینه‌ها نیز با موانع مواجه شده‌اند. بنابراین اعتقاد دارم که زنان در وهله اول باید برای دستیابی به همه امکانات جامعه موانع موجود در مسیر خود را بردارند. زنان طالب ازبین‌رفتن همه موانع هستند. مثلا در عرصه وکالت یا پزشکی مانعی نیست اما در برخی حوزه‌ها با وجود تغییراتی که تاکنون ایجاد شده است هنوز با موانعی مواجه هستیم.
اگر رفع موانع موجود در مسیر حضور اجتماعی گسترده بانوان، اصلی‌ترین مطالبه زنان است، باید از شما بپرسم که وجود این موانع از کجا نشئت می‌گیرد؟
ریشه همه این موانع در قوانین تبعیض‌آمیز است. به اعتقاد من رفع تبعیض در قوانین، خواسته همه زنان جامعه است زیرا ما انتظار نداریم که در نظام بعد از انقلاب که به خواست مردم ایجاد شده است شاهد تبعیض در قوانین باشیم. این خواست ماست و اگر به مردم‌سالاری به معنی احترام به‌ نظر و خواست مردم اعتقاد داریم. باید این خواسته زنان نیز محقق شود.
پس می‌توان گفت رفع تبعیض از قوانین و حقوق برابر مطالبه اصلی زنان است؟
بله، بسیاری از زنان کشور تحصیل‌کرده هستند و مسئولیت‌هایی هم در موقعیت‌های مختلف دارند. اینها حقوق برابر می‌خواهند و رفع قوانین تبعیض‌آمیز، مرحله اول رسیدن به حقوق برابر است.
زنانی که تحصیل‌کرده نیستند و مسئولیت ندارند چطور؟ مطالبه اصلی این بخش از جامعه زنان چیست؟ درد مشترکی میان زنان طبقات مختلف اجتماعی وجود ندارد؟
این نکته مهمی است که متأسفانه برخی از زنان به اهمیت این مسئله، یعنی داشتن حقوق برابر و رفع قوانین تبعیض‌آمیز اشراف ندارند و به عبارتی «درد» را نمی‌شناسند. بااین‌حال، چاره‌ای جز تأکید بر اهمیت رفع قوانین تبعیض‌آمیز نداریم، زیرا در غیراین‌صورت مسیر فعالیت و حضور فعالانه زنان در همه حوزه‌ها فراهم نخواهد شد.
جامعه زنان چگونه می‌تواند در جهت رفع قوانین تبعیض‌آمیز حرکت کند؟
چیزی که قبل از رفع تبعیض‌ها نیاز داریم، خودباوری است. زنان باید خودشان را باور کنند و بدانند اگر طالب حقوقی هستند و امتیازاتی می‌خواهند، حتما وظایفی نیز برعهده آنها گذاشته خواهد شد و باید از پس این وظایف برآیند؛ یعنی زنان باید بدانند و بپذیرند در قبال حقوقی که در جامعه به دست می‌آورند، وظایفی دارند.
اتفاقا چندوقت پیش در جایی صحبت بود و در‌این‌باره، حضور در انتخابات را مثال زدم. ما به‌زودی انتخابات مجلس را در پیش داریم. زنان باید بدانند اگر می‌خواهند قوانین تبعیض‌آمیز از میان برود، وظیفه دارند مسئولانه با مسائل کشور مواجه شوند. باید بدانند اگر می‌خواهند یک نماینده خوب و مدافع حقوق‌شان در مجلس داشته باشند، لازم است فعالانه در انتخابات شرکت کنند.
منظور شما این است که فرستادن نمایندگان زن به مجلس نقش مؤثری در رفع قوانین تبعیض‌آمیز دارد؟
تأکید من روی مرحله قبل از آن است. زنان باید درک کنند حضور آنها در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور به‌عنوان یک انتخاب‌کننده اهمیت دارد. اگر زنان این خودباوری را داشته باشند و مسئولیت‌های خود را بپذیرند، می‌توان برای رفع تبعیض‌ها و ازمیان‌بردن موانع حضور و فعالیت زنان موفق‌تر ظاهر شد. روشن است در مرحله بعد، حضور زنان در صحنه‌های تصمیم‌گیری همچون مجلس و دولت در تحقق خواسته‌های این بخش از جامعه نقش مؤثری خواهد داشت.
شما فکر می‌کنید همه زنان کشورمان درباره تبعیض‌آمیزبودن قوانین اتفاق‌نظر دارند؟
بله، همه به وجود تبعیض‌هایی در قوانین اذعان دارند؛ البته اختلاف‌نظرهایی حتما وجود دارد، اما این اختلاف‌ها درباره شدت و ضعف تبعیض‌ها یا جاهایی است که تبعیض صورت گرفته؛ فکر می‌کنم درباره اصل وجود قوانین تبعیض‌آمیز توافق نظر باشد.
حرکت برای رفع تبعیض‌ها از کجا آغاز می‌شود؟ مجلس و دیگر نهادهای مسئول باید آغازگر باشند یا این یک حرکت از پایین به بالا است و بدنه جامعه نقش مهم‌تری دارد؟
حتما بدنه جامعه نقش مهم‌تری دارد. به نظر من اگر بدنه اجتماع این را درک نکرده باشد، تغییری حاصل نمی‌شود. این در حقیقت همان احساس پذیرش مسئولیت است که به آن تأکید دارم. باید این نگاه تقویت شود که من به‌عنوان یک زن ایرانی باید مسئولانه انتخاب کنم، همین یک رأی من مؤثر و مهم است و اگر می‌خواهم نماینده‌ای دلسوز و مسئول به مجلس برود و برای حقوق منِ شهروند تلاش کند باید در انتخابات حضور فعال داشته باشم. این یعنی باید یک حرکت اساسی و فرهنگی از بدنه جامعه شروع شود.
نقش زنان یا کسانی که رویکرد حمایت از زنان دارند، در عرصه‌های مدیریتی و تصمیم‌گیری چیست؟
واضح است که نقش مهمی دارند، اما حرف من این است که اگر چنین نگاهی در بالا نباشد، بدنه جامعه با نگاه و انتخاب خود می‌تواند آن را تغییر دهد. همان‌طور که گفتم اگر اعتقاد داشته باشیم که رأی مردم، کشور را اداره می‌کند، به این نتیجه می‌رسیم که تغییرات باید از بدنه جامعه آغاز شود و به رأس هرم سرایت کند. خوشبختانه به‌تازگی برخی مقام‌های دولتی هم توجهاتی دارند. خانم‌هایی که در رأس هستند افکار خوبی دارند و حرکت‌هایی کرده‌اند.
پس ارزیابی شما از عملکرد زنان در دولت یازدهم مثبت است. درباره مجلسی‌ها چه نظری دارید؟
بله، اگر صادقانه بگویم خانم‌ها مولاوردی و امین‌زاده خیلی خوب عمل کرده‌اند یا خانم ابتکار در حوزه خود کاملا خوب ظاهر شده‌اند، اما درباره نمایندگان خانم در مجلس این‌طور فکر نمی‌کنم.
به موضوع برگردیم. شما گفتید تغییر نگاه و خودباوری لازم از بدنه جامعه ایجاد شود و این تفکر در راستای رفع قوانین تبعیض‌آمیز به‌کار گرفته شود. به‌نظر شما بدنه جامعه که گاهی نسبت به تبعیض‌ها و... کم‌اطلاع است چطور باید در این مسیر حرکت کند. درواقع نقش رسانه‌ها، آموزش و... در این مرحله چیست؟
نقطه آغازی نیست. همه باید خودشان را مسئول بدانند و هرکسی در موقعیتی که قرار دارد در این مسیر حرکت کند. شما در رسانه، من در حوزه وکالت، معلمان در بحث آموزش و...؛ اگر هرکس در جایگاه خود تلاش کند و باور داشته باشد حتما به نتیجه لازم خواهیم رسید.
به نتیجه‌بخش‌بودن این تلاش‌ها خوشبین هستید؟
من خیلی امیدوار هستم، اما مشکلاتی نیز وجود دارد. نکته قابل‌توجه این است که بسیاری از زنان نمی‌دانند باید چه کنند و مقداری هم واهمه دارند.
از چه واهمه دارند؟
این را به علت تجربه‌ای که در کارهای اجتماعی دارم، می‌دانم. بسیاری از زنان واهمه دارند که خواسته‌ها و مطالبات آنها مخالفت به مباحث ملی ودینی تلقی شود. این درحالی است که این مطالبات نه مخالف با نظام جمهوری اسلامی است و نه مغایرتی با دین دارد. درواقع این مطالبات اثبات موجودیت زنان و همان چیزهایی است که برایش انقلاب کردند. به نظر من این واهمه سبب شده است هماهنگی چندانی میان جامعه زنان وجود نداشته باشد.
قطعا بدنه جامعه نمی‌تواند خودبه‌خود از پس رفع این واهمه و برقراری هماهنگی برآید. مسئول این کار کیست؟
من شخصا حضور «ان‌جی‌او»ها را بسیار مؤثر و مهم می‌دانم. تشکل‌ها و سازمان‌های مردم‌نهادی که با اهداف خوب و مثبت، نه مسائل سیاسی و... تشکیل می‌شوند، می‌توانند نقش مهمی در این کار داشته باشند.

اختلاف‌نظرهایی که در مورد مطالبات زنان وجود دارد، این گمانه را ایجاد می‌کند که جامعه زنان اساسا درد مشترکی ندارد! این در حالی است که برای یافتن درمان، هیچ راهی غیر از شناخت دقیق درد نداریم. برخی از فعالان زنان اعتقاد دارند تا وقتی همه زنان جامعه فارغ از طبقات اجتماعی مختلف به مسائل و مطالبات خود واقف نباشند، کاری از پیش نمی‌رود. درهمین‌حال برخی اعتقاد دارند که اختلاف‌نظر زنان از گروه‌های اجتماعی مختلف به خاطر آن است که سطح تحصیلات، خانواده، درآمد و... سبب می‌شود که هریک از طبقات اجتماعی اولویت‌های مختلفی داشته باشند بنابراین باید کوشید که همه زنان در یک سطح استاندارد قرار گرفته و با مشکلات روزمره درگیر نباشند تا پس از آن بتوان به مطالبات کلی‌تر مثل حضور اجتماعی، سیاسی و... پرداخت.
نگاه دیگری که در مقابل وجود دارد بر این پایه است که وجود موانع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باعث می‌شود که زنان در یک جامعه در گروه‌های مختلف تعریف شده و اولویت‌بندی آنها از مطالباتشان متفاوت باشد بنابراین در گام نخست باید کوشید که با اصلاح قوانین و فراهم‌آوردن بستر حضور سیاسی و اجتماعی آنها شرایط مورد نیاز برای حل مشکلات اقتصادی و مسائل روزمره را فراهم آورد. به‌نظر می‌رسد این دو رویکرد اصلی‌ترین اختلاف‌نظر میان فعالان حوزه زنان است و ریشه اختلافات بعدی به حساب می‌آید. برای پیداکردن نقطه مشترک میان دارندگان این دو دیدگاه در گفت‌وگوهایی، از فعالان حوزه زنان پرسیدیم که مهم‌ترین مطالبه جامعه زنان چیست و چطور باید به آن دست‌ یافت. همین سؤال محور گفت‌وگوی کوتاه ما با فریده غیرت، حقوق‌دان و فعال حوزه زنان و پروانه مافی بود.

از نظر شما اصلی‌ترین مطالبات جامعه زنان کشورمان چیست؟
مستحضر هستید که زنان کشورمان توانسته‌اند با تلاش خود تقریبا وارد همه عرصه‌های جامعه شوند. طبعا در این مسیر زمینه‌هایی مساعد بوده است و در برخی زمینه‌ها نیز با موانع مواجه شده‌اند. بنابراین اعتقاد دارم که زنان در وهله اول باید برای دستیابی به همه امکانات جامعه موانع موجود در مسیر خود را بردارند. زنان طالب ازبین‌رفتن همه موانع هستند. مثلا در عرصه وکالت یا پزشکی مانعی نیست اما در برخی حوزه‌ها با وجود تغییراتی که تاکنون ایجاد شده است هنوز با موانعی مواجه هستیم.
اگر رفع موانع موجود در مسیر حضور اجتماعی گسترده بانوان، اصلی‌ترین مطالبه زنان است، باید از شما بپرسم که وجود این موانع از کجا نشئت می‌گیرد؟
ریشه همه این موانع در قوانین تبعیض‌آمیز است. به اعتقاد من رفع تبعیض در قوانین، خواسته همه زنان جامعه است زیرا ما انتظار نداریم که در نظام بعد از انقلاب که به خواست مردم ایجاد شده است شاهد تبعیض در قوانین باشیم. این خواست ماست و اگر به مردم‌سالاری به معنی احترام به‌ نظر و خواست مردم اعتقاد داریم. باید این خواسته زنان نیز محقق شود.
پس می‌توان گفت رفع تبعیض از قوانین و حقوق برابر مطالبه اصلی زنان است؟
بله، بسیاری از زنان کشور تحصیل‌کرده هستند و مسئولیت‌هایی هم در موقعیت‌های مختلف دارند. اینها حقوق برابر می‌خواهند و رفع قوانین تبعیض‌آمیز، مرحله اول رسیدن به حقوق برابر است.
زنانی که تحصیل‌کرده نیستند و مسئولیت ندارند چطور؟ مطالبه اصلی این بخش از جامعه زنان چیست؟ درد مشترکی میان زنان طبقات مختلف اجتماعی وجود ندارد؟
این نکته مهمی است که متأسفانه برخی از زنان به اهمیت این مسئله، یعنی داشتن حقوق برابر و رفع قوانین تبعیض‌آمیز اشراف ندارند و به عبارتی «درد» را نمی‌شناسند. بااین‌حال، چاره‌ای جز تأکید بر اهمیت رفع قوانین تبعیض‌آمیز نداریم، زیرا در غیراین‌صورت مسیر فعالیت و حضور فعالانه زنان در همه حوزه‌ها فراهم نخواهد شد.
جامعه زنان چگونه می‌تواند در جهت رفع قوانین تبعیض‌آمیز حرکت کند؟
چیزی که قبل از رفع تبعیض‌ها نیاز داریم، خودباوری است. زنان باید خودشان را باور کنند و بدانند اگر طالب حقوقی هستند و امتیازاتی می‌خواهند، حتما وظایفی نیز برعهده آنها گذاشته خواهد شد و باید از پس این وظایف برآیند؛ یعنی زنان باید بدانند و بپذیرند در قبال حقوقی که در جامعه به دست می‌آورند، وظایفی دارند.
اتفاقا چندوقت پیش در جایی صحبت بود و در‌این‌باره، حضور در انتخابات را مثال زدم. ما به‌زودی انتخابات مجلس را در پیش داریم. زنان باید بدانند اگر می‌خواهند قوانین تبعیض‌آمیز از میان برود، وظیفه دارند مسئولانه با مسائل کشور مواجه شوند. باید بدانند اگر می‌خواهند یک نماینده خوب و مدافع حقوق‌شان در مجلس داشته باشند، لازم است فعالانه در انتخابات شرکت کنند.
منظور شما این است که فرستادن نمایندگان زن به مجلس نقش مؤثری در رفع قوانین تبعیض‌آمیز دارد؟
تأکید من روی مرحله قبل از آن است. زنان باید درک کنند حضور آنها در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور به‌عنوان یک انتخاب‌کننده اهمیت دارد. اگر زنان این خودباوری را داشته باشند و مسئولیت‌های خود را بپذیرند، می‌توان برای رفع تبعیض‌ها و ازمیان‌بردن موانع حضور و فعالیت زنان موفق‌تر ظاهر شد. روشن است در مرحله بعد، حضور زنان در صحنه‌های تصمیم‌گیری همچون مجلس و دولت در تحقق خواسته‌های این بخش از جامعه نقش مؤثری خواهد داشت.
شما فکر می‌کنید همه زنان کشورمان درباره تبعیض‌آمیزبودن قوانین اتفاق‌نظر دارند؟
بله، همه به وجود تبعیض‌هایی در قوانین اذعان دارند؛ البته اختلاف‌نظرهایی حتما وجود دارد، اما این اختلاف‌ها درباره شدت و ضعف تبعیض‌ها یا جاهایی است که تبعیض صورت گرفته؛ فکر می‌کنم درباره اصل وجود قوانین تبعیض‌آمیز توافق نظر باشد.
حرکت برای رفع تبعیض‌ها از کجا آغاز می‌شود؟ مجلس و دیگر نهادهای مسئول باید آغازگر باشند یا این یک حرکت از پایین به بالا است و بدنه جامعه نقش مهم‌تری دارد؟
حتما بدنه جامعه نقش مهم‌تری دارد. به نظر من اگر بدنه اجتماع این را درک نکرده باشد، تغییری حاصل نمی‌شود. این در حقیقت همان احساس پذیرش مسئولیت است که به آن تأکید دارم. باید این نگاه تقویت شود که من به‌عنوان یک زن ایرانی باید مسئولانه انتخاب کنم، همین یک رأی من مؤثر و مهم است و اگر می‌خواهم نماینده‌ای دلسوز و مسئول به مجلس برود و برای حقوق منِ شهروند تلاش کند باید در انتخابات حضور فعال داشته باشم. این یعنی باید یک حرکت اساسی و فرهنگی از بدنه جامعه شروع شود.
نقش زنان یا کسانی که رویکرد حمایت از زنان دارند، در عرصه‌های مدیریتی و تصمیم‌گیری چیست؟
واضح است که نقش مهمی دارند، اما حرف من این است که اگر چنین نگاهی در بالا نباشد، بدنه جامعه با نگاه و انتخاب خود می‌تواند آن را تغییر دهد. همان‌طور که گفتم اگر اعتقاد داشته باشیم که رأی مردم، کشور را اداره می‌کند، به این نتیجه می‌رسیم که تغییرات باید از بدنه جامعه آغاز شود و به رأس هرم سرایت کند. خوشبختانه به‌تازگی برخی مقام‌های دولتی هم توجهاتی دارند. خانم‌هایی که در رأس هستند افکار خوبی دارند و حرکت‌هایی کرده‌اند.
پس ارزیابی شما از عملکرد زنان در دولت یازدهم مثبت است. درباره مجلسی‌ها چه نظری دارید؟
بله، اگر صادقانه بگویم خانم‌ها مولاوردی و امین‌زاده خیلی خوب عمل کرده‌اند یا خانم ابتکار در حوزه خود کاملا خوب ظاهر شده‌اند، اما درباره نمایندگان خانم در مجلس این‌طور فکر نمی‌کنم.
به موضوع برگردیم. شما گفتید تغییر نگاه و خودباوری لازم از بدنه جامعه ایجاد شود و این تفکر در راستای رفع قوانین تبعیض‌آمیز به‌کار گرفته شود. به‌نظر شما بدنه جامعه که گاهی نسبت به تبعیض‌ها و... کم‌اطلاع است چطور باید در این مسیر حرکت کند. درواقع نقش رسانه‌ها، آموزش و... در این مرحله چیست؟
نقطه آغازی نیست. همه باید خودشان را مسئول بدانند و هرکسی در موقعیتی که قرار دارد در این مسیر حرکت کند. شما در رسانه، من در حوزه وکالت، معلمان در بحث آموزش و...؛ اگر هرکس در جایگاه خود تلاش کند و باور داشته باشد حتما به نتیجه لازم خواهیم رسید.
به نتیجه‌بخش‌بودن این تلاش‌ها خوشبین هستید؟
من خیلی امیدوار هستم، اما مشکلاتی نیز وجود دارد. نکته قابل‌توجه این است که بسیاری از زنان نمی‌دانند باید چه کنند و مقداری هم واهمه دارند.
از چه واهمه دارند؟
این را به علت تجربه‌ای که در کارهای اجتماعی دارم، می‌دانم. بسیاری از زنان واهمه دارند که خواسته‌ها و مطالبات آنها مخالفت به مباحث ملی ودینی تلقی شود. این درحالی است که این مطالبات نه مخالف با نظام جمهوری اسلامی است و نه مغایرتی با دین دارد. درواقع این مطالبات اثبات موجودیت زنان و همان چیزهایی است که برایش انقلاب کردند. به نظر من این واهمه سبب شده است هماهنگی چندانی میان جامعه زنان وجود نداشته باشد.
قطعا بدنه جامعه نمی‌تواند خودبه‌خود از پس رفع این واهمه و برقراری هماهنگی برآید. مسئول این کار کیست؟
من شخصا حضور «ان‌جی‌او»ها را بسیار مؤثر و مهم می‌دانم. تشکل‌ها و سازمان‌های مردم‌نهادی که با اهداف خوب و مثبت، نه مسائل سیاسی و... تشکیل می‌شوند، می‌توانند نقش مهمی در این کار داشته باشند.