این جنگ ما نیست
محمدعلی عباسی . کارشناس افغان

این جنگ مال ما نیست؛ این جمله یک شهروند اوکراینی است که شاید در ذهن میلیونها اوکراینی خطور کرده باشد. اوکراین در جنگی درگیر شده که به باور بسیاری برمیگردد به رقابتهای جامانده از دوران جنگ سرد بین شرق و غرب و انتقامگیریهای دو ابرقدرت از همدیگر. اما چیزی که بیشتر این روزها از پروپاگاندای رسانههای غربی به نظر میرسد، قهرمانسازی کاذب از ولودیمیر زلنسکی و تحریک بیشتر مردم اوکراین برای مقابله با روسیه است و این ذهنیت را که این جنگ، جنگ شماست، به آنها القا میکنند. درحالیکه همه میدانند که این جنگ را آمریکا و همپیمانان غربیاش دامن زدهاند، برای بهدامانداختن ولادیمیر پوتین.
ساختن یک قهرمان از یک شخصیت برای رسانههای غربی کاری بسیار سادهای است، برای اینکه آنها ابزار آن را در اختیار دارند و خوب یاد گرفتهاند که چگونه افکار عمومی را جهت بدهند؛ اما در این میان با قهرمانسازی زلنسکی اوکراین ویران شد، هزاران نفر جان باختند و میلیونها انسان آواره شدند و اینکه این جنگ ممکن است چند ماه یا چند سال طول بکشد.
جنگ ویرانکننده و تباهکننده است و همه را میسوزاند. در میان همه این هیاهوهای سیاستمداران غربی این مردم اوکراین هستند که طعم واقعی جنگ را دارند میچشند و هرروز شاهد نابودی زیرساختهای اقتصادی و نظامی کشورشان و کشتار هموطنانشان هستند و از سوی دیگر آوارگی را نیز باید به این رنجها اضافه کرد. اینبار اوکراین آوردگاه شرق و غرب شده است.
مشابه تجربهای را که امروز اوکراین از سر میگذارند، افغانستان بیش از چهار دهه قبل از سر گذرانده است و متأسفانه مردم افغانستان درگیر جنگی شدند که بیش از چهار دهه طول کشیده و تا الان هم ادامه دارد و به طولانیترین جنگ در قرن بیستم و بیستویکم تبدیل شده است و حتی طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا هم در افغانستان بوده است. آن جنگ هم جنگ مردم افغانستان نبود و این را همگان میدانند و تاریخ شاهد آن است.
طولانی شدن جنگ اوکراین برای روسها، هدف اصلی آمریکا و کشورهای غربی است و از این بابت حاضر هستند هزینههای بسیاری را متقبل شوند و سیل کمکهای نظامی وعدهشده به اوکراین نشان از آن دارد که آنها نمیخواهند این جنگ پایان یابد. اینکه در رسانه اعلام میکنند محبوبیت زلنسکی به 90 درصد رسیده، مشخص است که دروغی بیش نیست؛ همه میدانند که در این شرایط مردم اوکراین تمام ذهنشان آشفته از یک جنگ ناخواسته است و چگونه میتوانند به این موضوع حتی فکر کنند. شاید اگر قبل از جنگ از مردم اوکراین پرسیده میشد که حاضر هستند در یک چنین گردابی درگیر شوند، کسی پاسخ مثبتی نمیشنید.
روسیه تحریم میشود اما مشخص است که شخص پوتین آسیبی نخواهد دید و این مردم روسیه هستند که بار حداکثری این تحریمها را تحمل خواهند کرد و درست مانند مردم اوکراین که بار حداکثر فجایع جنگ را تحمل میکنند. در دنیای سیاستمداران، مردم ابزاری بیش نیستند و بهراستی مهم هدف است که وسیله را توجیه میکنند و انگار تمام سیاستمداران چه در شرق و چه در غرب، از سیاست همین یک درس را به خوبی فراگرفتهاند.
غرب میخواهد اوکراین را به باتلاقی برای روسیه تبدیل کند؛ همان اتفاقی که بیش از چهار دهه قبل افتاد و باعث شد شوروی شکست مفتضحانهای را متحمل شود و افغانستان را ترک کند که پیامدهای آن، فروپاشی دیوار برلین و نهایتا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود و امروز هم آمریکا انتظار دارد که نتیجه این جنگ فروپاشی روسیه و پوتین باشد.
مهمترین تفاوتی که افغانستان با اوکراین میتواند داشته باشد، این است که در افغانستان تنها اتحاد شوروی متحمل شکست نشد بلکه آمریکا هم متحمل شکست شد. اما چیزی که واقعا هنوز زیاد روشن نشده، این است که آمریکا از چه کسی شکست خورده است؟ بسیاری از سیاستمداران و نظامیان آمریکایی به این شکست اذعان کردهاند. البته افتخار شکست آمریکا در افغانستان را طالبان منتسب به خودشان میدانند اما همه میدانند که طالبان بهتنهایی توانایی آن را نداشتند. اما در شکست اتحاد جماهیر شوروی مشخص بود که آمریکا طرف اصلی است و باعث شد شوروی شکست بخورد و البته همه اینها به بهای نابودی یک کشور و درگیرشدن سه نسل در یک جنگ خانمانبرانداز بود و مشخص هم نیست که این جنگ و درگیری تا کی دوام خواهد کرد؟
زلنسکی باید متوجه شده باشد که این جنگ، جنگ او و مردم اوکراین نیست و نباید بیشتر از این خود را درگیر آن بکند و نباید گول سیاستمداران و رسانههای غربی را بخورد و آن را ادامه بدهد. چه آنکه در روز اول شروع خود به این نکته اذعان کرده بود که او و مردم اوکراین در این جنگ تنها ماندهاند. هرچند اوکراین و مردم آن صدمات زیادی دیدهاند. اما هنوز هم فرصتی برای صلح و مذاکره باقی مانده است و زلنسکی میتواند بهترین استفاده را از این فرصت بکند و باید بداند که این جنگ، نه جنگ اوست و نه جنگ مردم اوکراین؛ زلنسکی نباید بگذارد که اوکراین به افغانستان اروپا تبدیل شود.
این جنگ مال ما نیست؛ این جمله یک شهروند اوکراینی است که شاید در ذهن میلیونها اوکراینی خطور کرده باشد. اوکراین در جنگی درگیر شده که به باور بسیاری برمیگردد به رقابتهای جامانده از دوران جنگ سرد بین شرق و غرب و انتقامگیریهای دو ابرقدرت از همدیگر. اما چیزی که بیشتر این روزها از پروپاگاندای رسانههای غربی به نظر میرسد، قهرمانسازی کاذب از ولودیمیر زلنسکی و تحریک بیشتر مردم اوکراین برای مقابله با روسیه است و این ذهنیت را که این جنگ، جنگ شماست، به آنها القا میکنند. درحالیکه همه میدانند که این جنگ را آمریکا و همپیمانان غربیاش دامن زدهاند، برای بهدامانداختن ولادیمیر پوتین.
ساختن یک قهرمان از یک شخصیت برای رسانههای غربی کاری بسیار سادهای است، برای اینکه آنها ابزار آن را در اختیار دارند و خوب یاد گرفتهاند که چگونه افکار عمومی را جهت بدهند؛ اما در این میان با قهرمانسازی زلنسکی اوکراین ویران شد، هزاران نفر جان باختند و میلیونها انسان آواره شدند و اینکه این جنگ ممکن است چند ماه یا چند سال طول بکشد.
جنگ ویرانکننده و تباهکننده است و همه را میسوزاند. در میان همه این هیاهوهای سیاستمداران غربی این مردم اوکراین هستند که طعم واقعی جنگ را دارند میچشند و هرروز شاهد نابودی زیرساختهای اقتصادی و نظامی کشورشان و کشتار هموطنانشان هستند و از سوی دیگر آوارگی را نیز باید به این رنجها اضافه کرد. اینبار اوکراین آوردگاه شرق و غرب شده است.
مشابه تجربهای را که امروز اوکراین از سر میگذارند، افغانستان بیش از چهار دهه قبل از سر گذرانده است و متأسفانه مردم افغانستان درگیر جنگی شدند که بیش از چهار دهه طول کشیده و تا الان هم ادامه دارد و به طولانیترین جنگ در قرن بیستم و بیستویکم تبدیل شده است و حتی طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا هم در افغانستان بوده است. آن جنگ هم جنگ مردم افغانستان نبود و این را همگان میدانند و تاریخ شاهد آن است.
طولانی شدن جنگ اوکراین برای روسها، هدف اصلی آمریکا و کشورهای غربی است و از این بابت حاضر هستند هزینههای بسیاری را متقبل شوند و سیل کمکهای نظامی وعدهشده به اوکراین نشان از آن دارد که آنها نمیخواهند این جنگ پایان یابد. اینکه در رسانه اعلام میکنند محبوبیت زلنسکی به 90 درصد رسیده، مشخص است که دروغی بیش نیست؛ همه میدانند که در این شرایط مردم اوکراین تمام ذهنشان آشفته از یک جنگ ناخواسته است و چگونه میتوانند به این موضوع حتی فکر کنند. شاید اگر قبل از جنگ از مردم اوکراین پرسیده میشد که حاضر هستند در یک چنین گردابی درگیر شوند، کسی پاسخ مثبتی نمیشنید.
روسیه تحریم میشود اما مشخص است که شخص پوتین آسیبی نخواهد دید و این مردم روسیه هستند که بار حداکثری این تحریمها را تحمل خواهند کرد و درست مانند مردم اوکراین که بار حداکثر فجایع جنگ را تحمل میکنند. در دنیای سیاستمداران، مردم ابزاری بیش نیستند و بهراستی مهم هدف است که وسیله را توجیه میکنند و انگار تمام سیاستمداران چه در شرق و چه در غرب، از سیاست همین یک درس را به خوبی فراگرفتهاند.
غرب میخواهد اوکراین را به باتلاقی برای روسیه تبدیل کند؛ همان اتفاقی که بیش از چهار دهه قبل افتاد و باعث شد شوروی شکست مفتضحانهای را متحمل شود و افغانستان را ترک کند که پیامدهای آن، فروپاشی دیوار برلین و نهایتا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود و امروز هم آمریکا انتظار دارد که نتیجه این جنگ فروپاشی روسیه و پوتین باشد.
مهمترین تفاوتی که افغانستان با اوکراین میتواند داشته باشد، این است که در افغانستان تنها اتحاد شوروی متحمل شکست نشد بلکه آمریکا هم متحمل شکست شد. اما چیزی که واقعا هنوز زیاد روشن نشده، این است که آمریکا از چه کسی شکست خورده است؟ بسیاری از سیاستمداران و نظامیان آمریکایی به این شکست اذعان کردهاند. البته افتخار شکست آمریکا در افغانستان را طالبان منتسب به خودشان میدانند اما همه میدانند که طالبان بهتنهایی توانایی آن را نداشتند. اما در شکست اتحاد جماهیر شوروی مشخص بود که آمریکا طرف اصلی است و باعث شد شوروی شکست بخورد و البته همه اینها به بهای نابودی یک کشور و درگیرشدن سه نسل در یک جنگ خانمانبرانداز بود و مشخص هم نیست که این جنگ و درگیری تا کی دوام خواهد کرد؟
زلنسکی باید متوجه شده باشد که این جنگ، جنگ او و مردم اوکراین نیست و نباید بیشتر از این خود را درگیر آن بکند و نباید گول سیاستمداران و رسانههای غربی را بخورد و آن را ادامه بدهد. چه آنکه در روز اول شروع خود به این نکته اذعان کرده بود که او و مردم اوکراین در این جنگ تنها ماندهاند. هرچند اوکراین و مردم آن صدمات زیادی دیدهاند. اما هنوز هم فرصتی برای صلح و مذاکره باقی مانده است و زلنسکی میتواند بهترین استفاده را از این فرصت بکند و باید بداند که این جنگ، نه جنگ اوست و نه جنگ مردم اوکراین؛ زلنسکی نباید بگذارد که اوکراین به افغانستان اروپا تبدیل شود.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.