• ایمالز جستجوگر کالا
  • |

    مجسمه داوود میکل‌آنژ؛ نماد قدرت و زیبایی

    علیرضا سمیع‌آذر

    مجسمه داوود اولین و شاخص‌ترین بیانیه در ستایش پدیدارشناختی انسان در آغاز عصر افول اسطوره‌ها، قدیسین و قهرمانان افسانه‌ای است. این اثر عظیم به ارتفاع ۵.۱۷ متر، سه برابر قد طبیعی انسان، به‌ تنهایی نماد تحول ژرفی است که در عصر رنسانس تحقق یافت و در پیامد آن فیگور انسان با تأکید بر جزئیات و تناسبات بدن، جایگزین پیکره‌های اساطیری و تمثال‌های مذهبی در دنیای آفرینش‌های هنری شد.

    بر اساس روایت مشهوری در کتاب مقدس داوود، از پیامبران بنی‌اسرائیل، در نبردی نابرابر، بدون سلاح و تنها با قلاب‌سنگ، جالوت شرور و غول‌پیکر را از پای درآورده و با شمشیر خود او سرش را از بدن جدا می‌کند. این روایت انجیلی محملی بود برای میکل‌آنژ جوان که مجسمه داوود را در مقیاسی بزرگ، ولی در هیبتی کاملا انسانی، خلق کرده و این اسطوره کتب مقدس ادیان آسمانی را به آیکون جاودانه‌ای در تاریخ هنر بدل کند. داوود گرچه الگوی کاملی از شجاعت بی‌نظیر، قدرت غیرمنتظره و استقامت شگفت‌انگیز بود، اما اثر میکل‌آنژ بیش از آنکه تندیسی در ستایش این شخصیت باشد، به نمادی از جمهوری فلورانس به‌عنوان یک دولت‌شهر مستقل بدل شد. حالا اثر در قامت یکی از شناخته‌‌شده‌ترین شاهکارهای عصر طلایی رنسانس و شاید مهم‌ترین مجسمه تاریخ هنر، الگویی است از بیان قدرت، زیبایی و تناسبات در بدن انسان در تجسمی میان دو قلمروی هنر و واقعیت.
    این اثر همچنین در بدو امر یک سوژه مذهبی به‌ نظر می‌رسد؛ تندیس داوود از کتاب مقدس اندکی پیش از عزیمت به نبرد جالوت در حالی‌ که تسمه یا فلاخنی با دست چپ روی دوش انداخته و سنگی در دست راست دارد. حتی برهنگی فیگور بر مبنای روایت انجیلی از داستان داوود است؛ گو اینکه به مجسمه‌های انسان در یونان باستان نیز شباهت دارد. وضعیت ایستادن داوود که روی پای راست تکیه داده و ناچارا شانه‌اش افتاده و بدنش با انحنای ستون‌فقرات از محور قائم خارج شده، گویای جلوه انسانی زنده و به‌ دور از حالت قهرمانانه است. میکل‌آنژ در زمان اتمام مجسمه تنها ۲۹ سال داشت و چهار سال پس از آن نقاشی‌های مشهور خود به روی سقف کلیسای سیستین در واتیکان را آغاز کرد.
    این اثر یکی از ۱۲ مجسمه از روایت‌های عهد عتیق است که برای نصب روی پیشانی کلیسای جامع فلورانس سفارش داده شده بود. میکل‌آنژ مجسمه مرمری داوود را با کنده‌کاری از تکه‌سنگی بزرگ ظرف سه سال تلاش ساخت؛ درحالی‌که اعتراف می‌کند از همان ابتدا پیکره داوود درون سنگ را بسان روح انسان در بدن می‌دیده و در این مدت صرفا با برداشتن لایه‌های بیرونی، پیکره را به‌ تدریج پدیدار کرده است. به تعبیر او، هر سنگی، مجسمه‌ای در درون خود دارد و وظیفه مجسمه‌ساز است که آن‌ را آزاد کند! او وضعیت ایستادن داوود را با الهام از ژست هرکول، قهرمانی که پیوند عمیقی با شهر فلورانس دارد، طراحی کرد و بنابراین مجسمه با استقبال وسیع مردمی و البته مخالفت‌هایی شدید مواجه شد. واکنش‌های متفاوت از ابتدا وجهی سیاسی به مجسمه داد و بحث‌های فراوانی را برانگیخت؛ در روزهای اولیه معترضان دو بار به قصد تخریب به مجسمه حمله کردند و برخی آن‌ را مبشر گرایش‌های آزادی‌خواهانه جمهوری فلورانس در برابر سیطره خاندان قدرتمند مدیچی تلقی و ادعا کردند چشمان داوود در نگاهی کنایه‌آمیز به‌ سوی شهر رم مرکز قدرت مدیچی‌ها خیره شده است. بدین‌سان مجسمه فاتح جالوت، به نماد فلورانس تبدیل و به توصیه لئوناردو داوینچی کنار ورودی کلیسا نصب شد. اثر در اواخر قرن نوزدهم برای محافظت بهتر به موزه‌-آکادمی این شهر منتقل شد و تا این زمان در آنجا در معرض نمایش است. کپی‌های متعدد مجسمه در نقاط مختلف دنیا، آن‌ را مشهورترین تجسم آناتومی بدن مردانه کرده است؛ از‌جمله یک نسخه برنزی آن که در میدان میکل‌آنژ بر بلندای شهر فلورانس در معرض نمایش دائمی است.

    مجسمه داوود اولین و شاخص‌ترین بیانیه در ستایش پدیدارشناختی انسان در آغاز عصر افول اسطوره‌ها، قدیسین و قهرمانان افسانه‌ای است. این اثر عظیم به ارتفاع ۵.۱۷ متر، سه برابر قد طبیعی انسان، به‌ تنهایی نماد تحول ژرفی است که در عصر رنسانس تحقق یافت و در پیامد آن فیگور انسان با تأکید بر جزئیات و تناسبات بدن، جایگزین پیکره‌های اساطیری و تمثال‌های مذهبی در دنیای آفرینش‌های هنری شد.

    بر اساس روایت مشهوری در کتاب مقدس داوود، از پیامبران بنی‌اسرائیل، در نبردی نابرابر، بدون سلاح و تنها با قلاب‌سنگ، جالوت شرور و غول‌پیکر را از پای درآورده و با شمشیر خود او سرش را از بدن جدا می‌کند. این روایت انجیلی محملی بود برای میکل‌آنژ جوان که مجسمه داوود را در مقیاسی بزرگ، ولی در هیبتی کاملا انسانی، خلق کرده و این اسطوره کتب مقدس ادیان آسمانی را به آیکون جاودانه‌ای در تاریخ هنر بدل کند. داوود گرچه الگوی کاملی از شجاعت بی‌نظیر، قدرت غیرمنتظره و استقامت شگفت‌انگیز بود، اما اثر میکل‌آنژ بیش از آنکه تندیسی در ستایش این شخصیت باشد، به نمادی از جمهوری فلورانس به‌عنوان یک دولت‌شهر مستقل بدل شد. حالا اثر در قامت یکی از شناخته‌‌شده‌ترین شاهکارهای عصر طلایی رنسانس و شاید مهم‌ترین مجسمه تاریخ هنر، الگویی است از بیان قدرت، زیبایی و تناسبات در بدن انسان در تجسمی میان دو قلمروی هنر و واقعیت.
    این اثر همچنین در بدو امر یک سوژه مذهبی به‌ نظر می‌رسد؛ تندیس داوود از کتاب مقدس اندکی پیش از عزیمت به نبرد جالوت در حالی‌ که تسمه یا فلاخنی با دست چپ روی دوش انداخته و سنگی در دست راست دارد. حتی برهنگی فیگور بر مبنای روایت انجیلی از داستان داوود است؛ گو اینکه به مجسمه‌های انسان در یونان باستان نیز شباهت دارد. وضعیت ایستادن داوود که روی پای راست تکیه داده و ناچارا شانه‌اش افتاده و بدنش با انحنای ستون‌فقرات از محور قائم خارج شده، گویای جلوه انسانی زنده و به‌ دور از حالت قهرمانانه است. میکل‌آنژ در زمان اتمام مجسمه تنها ۲۹ سال داشت و چهار سال پس از آن نقاشی‌های مشهور خود به روی سقف کلیسای سیستین در واتیکان را آغاز کرد.
    این اثر یکی از ۱۲ مجسمه از روایت‌های عهد عتیق است که برای نصب روی پیشانی کلیسای جامع فلورانس سفارش داده شده بود. میکل‌آنژ مجسمه مرمری داوود را با کنده‌کاری از تکه‌سنگی بزرگ ظرف سه سال تلاش ساخت؛ درحالی‌که اعتراف می‌کند از همان ابتدا پیکره داوود درون سنگ را بسان روح انسان در بدن می‌دیده و در این مدت صرفا با برداشتن لایه‌های بیرونی، پیکره را به‌ تدریج پدیدار کرده است. به تعبیر او، هر سنگی، مجسمه‌ای در درون خود دارد و وظیفه مجسمه‌ساز است که آن‌ را آزاد کند! او وضعیت ایستادن داوود را با الهام از ژست هرکول، قهرمانی که پیوند عمیقی با شهر فلورانس دارد، طراحی کرد و بنابراین مجسمه با استقبال وسیع مردمی و البته مخالفت‌هایی شدید مواجه شد. واکنش‌های متفاوت از ابتدا وجهی سیاسی به مجسمه داد و بحث‌های فراوانی را برانگیخت؛ در روزهای اولیه معترضان دو بار به قصد تخریب به مجسمه حمله کردند و برخی آن‌ را مبشر گرایش‌های آزادی‌خواهانه جمهوری فلورانس در برابر سیطره خاندان قدرتمند مدیچی تلقی و ادعا کردند چشمان داوود در نگاهی کنایه‌آمیز به‌ سوی شهر رم مرکز قدرت مدیچی‌ها خیره شده است. بدین‌سان مجسمه فاتح جالوت، به نماد فلورانس تبدیل و به توصیه لئوناردو داوینچی کنار ورودی کلیسا نصب شد. اثر در اواخر قرن نوزدهم برای محافظت بهتر به موزه‌-آکادمی این شهر منتقل شد و تا این زمان در آنجا در معرض نمایش است. کپی‌های متعدد مجسمه در نقاط مختلف دنیا، آن‌ را مشهورترین تجسم آناتومی بدن مردانه کرده است؛ از‌جمله یک نسخه برنزی آن که در میدان میکل‌آنژ بر بلندای شهر فلورانس در معرض نمایش دائمی است.