اورست گورستان کوهنوردان میشود ؟
اورست، مرتفعترین کوه جهان، امروزه جایگاهی فراتر از صرف یک مقصد کوهنوردی یافته است و بهعنوان نمادی از ماجراجویی، نهایت توان انسانی و بیرحمی طبیعت شناخته میشود. هر سال صدها نفر راهی این قله میشوند؛ بعضی برای ثبت رکورد، بعضی برای تجربهی لمس بام جهان و برخی برای به چالش کشیدن خود یا انگیزههای بسیار شخصی.

به گزارش گروه رسانه ای شرق،اما آنچه اورست را در نگاه بسیاری خاص و حتی اسرارآمیز میکند، نه به رکوردها و ارتفاع آن، بلکه به روایات و شایعاتی برمیگردد که پیرامونش شکل گرفتهاند و آن را در هالهای از افسانه و واقعیت فرو بردهاند.
یکی از بحثبرانگیزترین این روایتها، موضوع اجساد کوهنوردانی است که گفته میشود در دل کوه رها شدهاند؛ پیکرهایی که برخی معتقدند طی سالها و حتی دههها در یخها مدفون ماندهاند و نشانی خاموش از خطرات این مسیر محسوب میشوند. اما واقعاً چنین ادعایی چقدر حقیقت دارد؟ فکر میکنید اورست تنها میزبان سرسخت فاتحان قله است یا اجساد بازماندگان، بخشی ناگفته از داستان آناند؟
کوه اورست با ارتفاع ۸۸۴۹ متر (۲۹۰۳۲ فوت) از سطح دریا، بلندترین نقطه روی کره زمین است. این غول عظیم بین نپال و تبت در رشتهکوههای هیمالیا قرار گرفته و قلهی آن از بیشتر ابرهای آسمان فراتر میرود. کوهنوردان برای صعود به اورست معمولاً از دو مسیر اصلی راهی میشوند: یکی از سمت نپال (مسیر جنوب شرقی) و دیگری از سمت تبت (مسیر شمال شرقی).
از زمان اولین صعود موفقیتآمیز سِر ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی در سال ۱۹۵۳، هزاران نفر تلاش کردهاند تا به قلهی اورست صعود کنند؛ اما بهدلیل شرایط سخت آبوهوایی، کوهنوردان بهندرت خارج از بازهی زمانی ماه می تا ژوئن (اواسط اردیبهشت تا اواسط تیرماه)، هنگامی که بادهای قوی Jet Stream به سمت شمال رانده میشود، تلاش میکنند در این مسیر قدم بگذارند.
یک روز معمولی در اورست: دمای منفی ۲۷ درجه سانتیگراد و بادهایی با سرعت ۸۱ کیلومتر در ساعت
حتی در این بازهی زمانی هم آبوهوا آنطور که فکر میکنید مساعد نیست! طبق گزارشها یک روز معمولی در ماه می میتواند با دمای منفی ۲۷ درجهی سانتیگراد و بادهایی با سرعت ۸۱ کیلومتر در ساعت همراه باشد. در سایر فصول سال شرایط بسیار سختتر میشود، بهطوریکه بادها قدرتی معادل طوفان (۱۸۹ کیلومتر در ساعت) پیدا میکنند و درجهی سرما تا منفی ۷۳ درجهی سانتیگراد نیز میرسد.
ابرهای غلیظ و تیره آسمان را پوشانده و بادهای یخبندان برف را با سرعتی بیش از ۱۶۰ کیلومتر در ساعت با خود حمل میکنند. با این دمای منجمدکننده، طوفانهای برفی مرگبار و بهمنها امری عادی هستند. ما از شرایط معمول بلندترین کوه جهان حرف میزنیم: کوه اورست.
چالشهای مرگبار صعود به بام جهان
مسیر رسیدن به قلهی اورست، شرایطی خشنتر و خطرناکتر از تصور عامهی مردم دارد و به سه دلیل اصلی جان کوهنوردان را تهدید میکند:
شرایط اقلیمی نامساعد
همانطور که اشاره شد، دمای بسیار پایین، بادهای شدید و بارشهای سنگین برف میتوانند کوهنوردان را غافلگیر کنند. کوهنوردان ممکن است زیر بهمنها مدفون شوند یا در شکافهای یخی عمیق سقوط کنند. سرمازدگی یکی از خطرات جدی برای کسانی است که به ارتفاعات بالای اورست صعود میکنند، زیرا در دماهای بسیار پایین، بافتهای بدن بهسرعت منجمد میشوند.
منطقهی مرگ
بیشتر مرگها در کوه اورست در ارتفاعات بالای ۸ هزار متر (۲۶ هزار فوت)، در ناحیهای به نام «منطقهی مرگ» رخ میدهد، جایی که میزان اکسیژن هوا به کمتر از یکسوم سطح دریا کاهش مییابد. کمبود اکسیژن یکی از بزرگترین خطرات برای کوهنوردان بهشمار میرود، بهطوریکه سطح آن در منطقهی مرگ به کمتر از ۴۰ درصد سطح طبیعی میرسد.
سطح اکسیژن در منطقهی مرگ کمتر از ۴۰ درصد سطح طبیعی اکسیژن زمین است
دکتر جیکوب ویزل، جراح تروما و آسیبهای شدید ناشی از حوادث که با موفقیت به قلهی اورست صعود کرده است، در این زمینه میگوید:
اگر کسی را فقط در کمپ بالای اورست قرار دهید، حتی نه در قله، احتمالاً در عرض ۱۰ تا ۱۵ دقیقه به کما فرو میرود و طی یک ساعت جان میدهد، زیرا بدنش با این سطح پایین اکسیژن سازگار نشده است.
چالشهای فیزیولوژیک
کمبود اکسیژن باعث بروز مشکلات جدی از جمله ادم مغزی ارتفاع بالا (HACE) میشود. HACE زمانی رخ میدهد که مغز از اکسیژن محروم شده و متورم میشود. این وضعیت عوارضی مانند خوابآلودگی، مشکل در صحبتکردن و فکرکردن، تاری دید و حتی توهم را در پی دارد.
دکتر ویزل تجربهی شخصی خود را چنین توصیف میکند:
من شخصاً توهمات شنیداری داشتم، صدای دوستانم را میشنیدم و فکر میکردم پشت سرم هستند. همچنین توهمات بصری را هم تجربه کردم: صورت فرزندانم و همسرم را میدیدم که از میان صخرهها بیرون میآمدند.
در چنین شرایطی، قدرت تصمیمگیری افراد بهشدت کاهش مییابد و بسیاری از کوهنوردان بهدلیل تصمیمات نادرست ناشی از ادم مغزی جان خود را از دست میدهند.
آمارهای تکاندهنده از صعودها و تلفات
کمپ اصلی کوه اورست در ارتفاع ۵٫۳۶ کیلومتری، میزبان کوهنوردانی است که قبل از صعود، خودشان را با ارتفاع سازگار میکنند.
طبق آمار تا سال ۲۰۰۴، بیش از ۲ هزار نفر با موفقیت به قلهی اورست رسیده بودند، درحالیکه ۱۸۹ نفر در این تلاش جان باختند؛ اما آمار مرگومیر طی ۲۰ سال گذشته بازهم بیشتر شد.
سال ۲۰۲۳ بهعنوان یکی از مرگبارترین سالها در تاریخ اورست ثبت شد، با ۱۸ کشته در کوه از جمله پنج نفر که هنوز مفقود هستند. در فصل کوهنوردی بهار ۲۰۲۴ نیز ۹ نفر مفقود یا کشته شدند.
نرخ کلی مرگ در اورست در سال ۲۰۰۴ به حدود ۴٫۴ درصد رسید
اما باید نکتهی مثبت ماجرا را هم در نظر داشته باشیم. نرخ کلی مرگومیر در ۵۶ سال اول صعود به اورست حدود ۹ درصد بود، اما با پیشرفت فناوری و بهبود روشهای آمادهسازی، این نرخ تا سال ۲۰۰۴ به حدود ۴٫۴ درصد کاهش یافت. مقایسهی آمار سال ۱۹۹۶ با ۱۵ مورد مرگ و ۹۸ صعود موفق، با سال ۲۰۰۶ با ۱۱ مورد مرگ و حدود ۴۰۰ صعود موفق، بهوضوح این پیشرفت قابل توجه را بازتاب میدهد.
بااینحال افزایش تعداد کوهنوردان در سالهای اخیر به ازدحام در مسیرهای صعود منجر شده است. طی سال ۲۰۲۴، دولت نپال ۴۷۸ مجوز صعود صادر کرد که رکوردی بیسابقه محسوب میشد. این ازدحام گاهی گلوگاههای خطرناکی ایجاد میکند که کوهنوردان را مجبور میکند زمان بیشتری را در منطقهی مرگ بگذرانند.
راهنمایان بومی شرپای نپال دلیل اصلی وقوع مرگ در این کوه را حضور کوهنوردان مبتدی میدانند
سال ۲۰۱۹ شلوغی بیشازحد مسیر باعث تأخیرهای جدی در صعود شد و حداقل دو کوهنورد به همین دلیل در قله جان باختند؛ اما برخی از راهنمایان بومی شرپای نپال (Sherpa) معتقدند مشکل فقط تعداد افراد نیست، بلکه حضور کوهنوردان مبتدی است که بدون درک کامل خطرات، در تلاش برای رسیدن به قله هستند.
البته در طول سالها تغییرات اقلیمی نیز به دشوارتر شدن شرایط دامن زده است: عقبنشینی یخچالها، تشدید ریزش سنگ در شیبها و غیرقابل پیشبینیتر شدن آبوهوا، همگی بر خطرات صعود به اورست افزودهاند.
چرا کوهنوردان جانباخته در کوه رها میشوند؟
ارتفاعات بالای ۸ هزار متر منطقهی مرگ نامیده میشود
از میان ۱۸۹ نفری که تا سال ۲۰۰۴ در تلاش برای صعود به اورست جان باختند، حدود ۱۲۰ جسد همچنان در کوه باقی مانده بودند و این رقم تا سال ۲۰۲۴ به حدود ۲۰۰ نفر رسیده بود.
اجساد غالباً به این دلیل در کوهها رها میشوند که امکان جابهجاکردن آنها وجود ندارد. آلن آرنت، مربی کوهنوردی که در سال ۲۰۱۴ به قله اورست صعود کرده است، توضیح میدهد:
وقتی یک عزیز یا همراه کوهنورد بهشدت مجروح میشود یا در کوه میمیرد، اگر نمیتوانید او را نجات دهید، ناچارید او را ترک کنید. اکثر تیمها از روی احترام به این کوهنوردها، جسد را از مسیر خارج میکنند؛ آن هم فقط اگر بتوانند.
اما در بسیاری موارد، حتی این کار هم ممکن نیست:
گاهی بهخاطر بدی هوا نمیتوان جسدها را به کناری برد. گاهی چون بدنها در کوه یخ میزند، حرکتدادن آنها بسیار سخت و تقریباً غیرممکن میشود.
از طرف دیگر اجساد یخزده بسیار سنگین هستند و اصولاً در ارتفاعات بالا توانایی کوهنوردان برای بلندکردن اجسام بهشدت کاهش مییابد. تلاش برای حمل یک جسد از کوه پایین میتواند ساعتها یا حتی روزها طول بکشد و احتمالاً تیم نجات را شب در کوه گیر میاندازد، که عملاً به معنای خودکشی خواهد بود.
اجساد یخزده بسیار سنگین هستند و تلاش برای حمل آنها میتواند به مرگ تیم نجات منجر شود
بیشتر اجساد در «منطقهی مرگ» یعنی ارتفاع بالای ۸ هزار متر رها شدهاند. در این منطقه کمبود اکسیژن، سرمای شدید و خستگی مفرط عوامل اصلی مرگ محسوب میشوند، اگرچه تاکنون هیچ مطالعهی رسمیای دربارهی علل دقیق مرگومیر کوهنوردان اورست صورت نگرفته است.
بسیاری از اجساد انگار نه در مکان بلکه در زمان منجمد شدهاند، بهطوریکه جسدها دستنخورده باقیماندهاند و طناب کوهنوردی هنوز دور کمرشان دیده میشود. از طرفی بهدلیل سرمای شدید، روند فساد بسیار کند پیش میرود و ظاهر اجساد دستخوش تغییر چشمگیری نمیشود.
دکتر ویزل تجربهی خود را از دیدن اجساد در اورست چنین بیان میکند:من بهعنوان یک جراح احتمالاً بیش از عموم مردم با مرگ و ازدستدادن زندگی آشنا هستم. دیدن این اجساد به من «جدیبودن موقعیت» و «شکنندگی زندگی» را یادآوری کرد و انگیزهای شد تا بیشتر قدردان فرصت زندهماندنم باشم.
داستانهای تلخ پشت اجساد باقیمانده
در طول سالها، برخی از اجساد رهاشده در اورست تبدیل به نشانههای راه شدهاند و حتی نامها و لقبهایی نیز گرفتهاند. کوهنوردان از آنها بهعنوان نقاط مرجع استفاده میکنند تا بدانند چقدر به قله نزدیک شدهاند یا چقدر پیشرفت کردهاند.
چکمههای سبز
جسد مرد چکمه سبز در کوه اورست
شاید معروفترین جسد در اورست «مرد چکمه سبز» باشد که در سال ۱۹۹۶ جان باخت. برخی شواهد حاکی از آناند که او تسوانگ پالجور، کوهنورد برجستهی اهل هند بوده است. در طول صعود او، کولاکی سخت رخ داد و مرد چکمه سبز از گروهش جدا شد. او نزدیک غاری جان باخت که همهی کوهنوردان باید هنگام صعود از آنجا عبور کنند.
برای مدت طولانی، کوهنوردان از چکمههای سبز بهعنوان یکی از نشانههای مسیر استفاده میکردند تا تخمین بزنند چقدر با قله فاصله دارند. سرانجام در سال ۲۰۱۴، یک هیئت چینی جسد او را به مکانی انتقال داد که توجه کمتری را به خود جلب میکرد.
دیوید شارپ
سال ۲۰۰۶، دیوید شارپ، کوهنورد انگلیسی، سرنوشتی مشابه مرد چکمه سبز پیدا کرد. او در همان غار بدنام توقف کرد تا استراحت کند؛ اما بدنش همان جا یخ زد: او تا ساعتها زنده بود ولی نمیتوانست حرکت کند.
یکی از تلخترین جنبههای مرگ شارپ این بود که بیش از ۴۰ کوهنورد از کنار او گذشتند؛ درحالیکه او نشسته و از سرما در حال مرگ بود. گویی اغلب عابران تصور میکردند شارپ همان مرد چکمه سبز است. در نهایت برخی کوهنوردان صدای نالههای ضعیفی را شنیدند، اما تا زمانی که خودشان را به او برسانند و کمک کنند بایستد، دیگر خیلی دیر شده بود.
فرانسیس آرسنتیو
داستان فرانسیس آرسنتیو نیز به همان اندازه دوستداران کوه را در غم و تفکر فرو میبرد: سال ۱۹۹۸، فرانسیس و همسرش سرژ بدون اکسیژن کمکی راهی صعود اورست بودند. فرانسیس در مسیر پایین آمدن از کوه دچار مشکل شد و سرژ نتوانست بهتنهایی او را حمل کند. سرژ بهناچار همسرش را رها کرد و به دنبال کمک رفت، اما هنگامی که بازگشت، فرانسیس رو به مرگ بود.
در سال ۲۰۰۷، ایان وودال، کوهنورد بریتانیایی، به اورست بازگشت تا اجساد سه کوهنورد از جمله فرانسیس را دفن کند. وودال از جمله کسانی بود که در صعود اولیهاش به اورست، از کنار فرانسیس آسیبدیده رد شده بود. او هنوز اولین کلمات فرانسیس را به یاد داشت: «مرا پشت سر نگذار و نرو.»
اما واقعیت تلخ این بود که وودال نمیتوانست بدون به خطر انداختن جان خود یا اعضای تیمش، کاری برای او انجام دهد. پس مجبور شد فرانسیس را تنها رها کند تا در تنهایی جان دهد. وودال بعدها دربارهی این تصمیم دشوار گفت:
کنار آمدن با این احساس درماندگی خیلی سخت بود و هرگز از یادم نمیرود.
سایر اجساد معروف
اجساد دیگری نیز در اورست به شهرت رسیدهاند، از جمله «آلمانی»، «مرد سلامدهنده»، «جسد آبشار یخی» و «زیبای خفته». هرکدام از این اجساد داستانهای خود را دارند، داستانهایی از امید، تلاش و سرنوشتی تراژیک.
سال ۲۰۲۳، کوهنورد استرالیایی، جیسون کنیسون، نزدیک قله جان باخت. او قبل از مرگش بهصورت کتبی درخواست کرده بود که اگر در طول صعود جانش را از دست داد، جسدش در کوه رها شود. بااینحال، نام او در فهرست برنامهی پاکسازی سال ۲۰۲۴ قرار گرفت، که نشاندهندهی تغییر نگرش نپال و چین نسبت به اجساد رهاشده در اورست است.
تأثیر روانی مواجهه با اجساد
عبور از کنار جسدهایی که در اورست به حال خود رها شدهاند، میتواند تجربهای بسیار دردناک باشد. آلن آرنت میگوید:
دیدن یک جسد در اورست از برخی جهات به دیدن یک تصادف وحشتناک خودرو شباهت دارد. شما هرگز با سرعت راهتان را ادامه نمیدهید و به خانه نمیروید. با احترام سرعت خود را کم میکنید، یا برای آن شخص دعا میکنید و سپس ادامه میدهید.
اما این برخوردها تأثیرات روانی عمیقی بر کوهنوردان میگذارد. سرگرد ادیتیا کارکی از ارتش نپال توضیح میدهد:
دیدن جسدها در اورست وحشتناک است. سال گذشته، بسیاری از داوطلبانی که به سمت قله در حرکت بودند، با عبور از کنار کشتهشدگان حیران، آشفته و افسرده شدند. این تجربه میتواند اثرات منفی طولانیمدتی داشته باشد و بر سلامت آنها تأثیر بگذارد.
بسیاری از کوهنوردان گزارش میدهند که با دیدن اجساد، خطرات راه را عمیقتر حس میکنند و در مورد تصمیمشان برای ادامهی مسیر دچار تردید میشوند. برخی دیگر میگویند که این اجساد به آنها انگیزه میدهد تا بیشتر مراقب خود باشند و تصمیمات محتاطانهتری بگیرند.
برخی از کوهنوردان با دیدن اجساد رهاشده از ادامهی مسیر خود منصرف میشوند
اما درنظرگرفتن اجساد بهعنوان نشانههای راه، مسائل اخلاقی مهمی را مطرح میکند. آیا این کار به افراد درگذشته بیاحترامی نمیکند؟ آیا اجسادی که سالها نقش نشانهی مسیر را داشتهاند، باید پایین آورده شوند، حتی اگر این کار خطرات زیادی برای تیمهای نجات به همراه داشته باشد؟
این سؤالات بخشی از بحثهای گستردهتر اخلاق کوهنوردی و مدیریت اورست هستند که در سالهای اخیر در مجامع بینالمللی ورزشی جدیتر مطرح میشوند.
تلاشهای اخیر برای پاکسازی کوه
در سالهای اخیر، تلاشهای گستردهای برای پاکسازی کوه اورست از زبالهها و اجساد رهاشده انجام شده است. از سال ۲۰۱۹، دولتهای نپال و چین مجموعه برنامههایی را در این راستا تنظیم کردند؛ اما سال ۲۰۲۴ اولین باری بود که مقامات نپالی بهطور خاص وارد عمل شدند.
دو جسد از چهار مورد یافتهشده در عملیات نجات و پاکسازی جدید کشور نپال
در پایان این عملیات، تیمهای نجات موفق شدند چهار جسد و یک اسکلت را از مناطق با ارتفاع بالا پایین بیاورند؛ اما این کار بههیچوجه آسان نبود. بازیابی یکی از اجساد دو روز کامل طول کشید و برای جابهجایی جسد دیگر ۱۸ ساعت کار بیوقفه لازم بود.
همانطور که اسوشیتدپرس مینویسد، انتقال یک جسد از کوه طی فرایندی گران، خطرناک و البته بسیار کند انجام میشود:
تیمها باید ابتدا اجساد یخزده را از بستر یخی خود جدا کنند و سپس در کیسههای مخصوص جای دهند. پس از آن کیسهها بهصورت دستی یا با کمک بالگرد (در صورت امکان) به پایین منتقل میشوند. هرچه اجساد مدتزمان بیشتری در کوه باقی مانده باشند، بیرون آوردن آنها دشوارتر میشود، زیرا طبیعتاً تا عمق بیشتری در یخ فرو رفتهاند.
بیرون آوردن اجسادی که مدتزمان بیشتری در کوه باقی ماندهاند، سختتر است
در این مأموریت همچنین ۱۱ تن زباله از کوه پاکسازی شد. بخشی از زبالهها در لایههای یخزدهی برف مدفوناند و عمدتاً از دوران قدیمیتر کوهنوردی باقی مانده اند، چراکه در گذشته کوهنوردان ملزم به جمعآوری پسماندهای خود نبودند. نکتهی جالب اینکه قدیمیترین اشیایی که در این میان یافت شد، باتریهای قابل شارژ برای چراغقوه بود که در سال ۱۹۵۷ در کوه رها شده بود.
البته برنامهی پاکسازی اورست تنها به دلایل زیباییشناختی انجام نمیشود. همانطور که سرگرد کارکی اشاره میکند، دیدن اجساد آثار روحی بلندمدت و جبرانناپذیری بر شاهدان خواهد داشت و درعینحال با افزایش آگاهی در مورد اثرات زیستمحیطی گردشگری کوهستانی، فشار بیشتری برای حفظ پاکیزگی اورست وجود دارد.
تیمهای کوهنوردی کشور چین نیز اکتشافاتی را برای پاکسازی حدود ۱۲۰ تن زبالهای که هر سال در کوه به جا میماند، آغاز کردهاند. تلاشهایی که بهنوعی برای جلب نظر مثبت اذهان جهانیان و تعهد به مسئولیتهای محیطزیستی صورت میگیرند.
پیشرفتهای فناوری و کاهش تلفات
صف کوهنوردان در حال صعود
طی یک دههی گذشته و بهلطف پیشرفتهای فناوری، کوهنوردان احساس امنیت بیشتری میکنند. یکی از مهمترین این پیشرفتها، استفاده از تلفنهای ماهوارهای است که به کوهنوردان اجازه میدهد بهطور مداوم با کمپ پایه در تماس باشند و بهروزرسانیهای لحظهای در مورد وضعیت آبوهوا دریافت کنند یا زمانبندی صعود خود را با دقت بیشتری برنامهریزی و از شرایط نامساعد جوی پرهیز کنند.
درک بهتر از نوع و مقدار تجهیزات مورد نیاز نیز کمک میکند تا آمار مرگومیر به میزان قابل توجهی کاهش یابد. لباسهای گرم پیشرفته، کپسولهای اکسیژن سبکتر و مؤثرتر و تجهیزات کوهنوردی بادوامتر، همگی تأثیر قابل توجهی در بهبود ایمنی کوهنوردان داشتهاند.
پیشرفت تکنولوژی و بهویژه تلفنهای ماهوارهای، امنیت کوهنوردان را تا حد زیادی بهبود داده است
آموزش بهتر و آمادگی کوهنوردان نیز نقش مهمی در کاهش تلفات ایفا میکند: امروزه، کوهنوردان حرفهای ماهها قبل از صعود به اورست، برای سازگاری با ارتفاع و تقویت استقامت خود، قلههای کمچالشتر را فتح میکنند.
بااینحال همانطور که دکتر ویزل میگوید: «مهم نیست چقدر خوب آماده شده باشید، بدن انسان محدودیتهایی دارد و وقتی مرز این محدودیتها را رد کنید، شرایط بحرانی میشود.»
برنامهها و قوانین جدید صعود به اورست
دولتهای نپال و چین در سالهای اخیر برای برقراری توازنی بین احترام به خواستهی درگذشتگان، حقوق خانوادهها، حفاظت از محیط زیست و ایمنی تیمهای نجات، قوانین جدیدی وضع کردهاند:
استفاده از تراشههای GPS
در فصل کوهنوردی ۲۰۲۴، دولت نپال اعلام کرد که همهی کوهنوردان باید تراشههای ردیابی GPS را که معمولاً در کتهایشان دوخته میشود، بههمراه داشته باشند. این فناوری به تیمهای جستوجو و نجات کمک میکند تا در صورت مفقودشدن یک کوهنورد، او را سریعتر پیدا کنند. همچنین به ردیابی حرکت کوهنوردان و شناسایی مناطق خطرناک یا پرازدحام کمک میکند.
مقررات جدید حمل زباله و پسماند
یکی دیگر از تغییرات مهم در سال ۲۰۲۴، الزام کوهنوردان به حمل پسماندهای خود در کیسههای مخصوص بود. این اقدام در پاسخ به نگرانیهای فزاینده در مورد آلودگی منابع آب و تأثیر زیستمحیطی فعالیتهای انسانی در اورست انجام شد. برای اطمینان از رعایت این مقررات، از کوهنوردان ودیعهای گرفته میشود که تنها در صورت بازگرداندن زبالهها به آنها بازگردانده میشود.
محدودیت تعداد مجوزها
باتوجهبه ازدحام فزاینده در مسیرهای صعود، برخی کارشناسان خواستار محدودیت تعداد مجوزهای صادرشده برای صعود به اورست هستند. آنها از دولت نپال میخواهند سازوکاری را تصویب کند که تنها افراد باتجربه راهی ارتفاعات اورست شوند.
همچنین برنامههای پاکسازی کوه احتمالاً در سالهای آینده گسترش خواهند یافت. دولتهای نپال و چین متعهد شدهاند که اورست را از زبالههای انباشتهشده پاک کنند و تا حد امکان، اجساد باقیمانده را پایین بیاورند: اقداماتی در راستای حفظ کرامت انسانی و حفاظت از اکولوژی منحصربهفرد اورست.
بنابراین بله، در اورست اجساد رها شده وجود دارند. این اجساد یادآوری تلخی از خطرات صعود به بلندترین قلهی جهان هستند و گاهی بهعنوان نشانههای راه برای کوهنوردان بعدی استفاده میشوند. اما با پیشرفت فناوری، بهبود آموزش و اجرای مقررات جدید، امید است که تعداد تلفات کاهش یابد و روزی برسد که دیگر نیازی به رهاکردن اجساد در کوه نباشد.
آلن آرنت میگوید:من معتقدم وقتی به این کوهها میروید، با نسخهی بهتری از خودتان به خانه برمیگردید.
و شاید این همان چیزی باشد که روح بلندپرواز کوهنوردان دنبال میکند: نهتنها فتح بلندترین قله جهان، بلکه فتح ترسها و محدودیتهای خود. اورست با تمام زیباییها و خطراتش، همچنان الهامبخش کسانی خواهد بود که بهدنبال فراتر رفتن از مرزهای انسانی هستند.