در نشست «بررسی خودکشی در جهان» مطرح شد:
آیا خودکشی ترند شده؟
معصومه اصغری: نمایندگانی از گروه های علمی و تخصصی جامعه شناسی نظری و روانشناسی اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی در نشستی تخصصی به «بررسی خودکشی در جهان امروز؛ گفتوگویی جمعی درباره روایتهایی از مرگ» با اشاره به گزارش خودکشی در میان نوجوانان ایرانی طی چند سال اخیر پرداختند.
به گزارش شرق؛ در این نشست مهناز رونقی ، استاد ارتباطات گفت که "با نگاهی به افزایش آمار خودکشی به خصوص در میان نوجوانان در دو سال اخیر، باید چرایی ترند شدن آن را در میان جوانان و نوجوان به خصوص دختران بررسی کنیم.
ما شاهد نوعی روزمره شدن مرگ در جامعه و تبدیل آن به امری معمولی و پیش پا افتاده هستیم. جریان زندگی در جامعه کم مایه شده و آدمها دچار ضعف های عاطفی ، روانی و معنایی از یک سو و محدودیتهای اقتصادی و معیشتی از سوی دیگر شده اند. زندگی پساکرونایی بسیاری از افراد را دچار تغییرات کرد و آدمها در هسته های کوچک جدا از هم تعریف شده اند و فردگرایی متورم ، سرمایه اجتماعی را تضعیف کرده است."
او در ادامه گفت: "قتل ها و خودکشی های دلخراش لطمه های روحی شدیدی را به مردم می زند اما در آن زمان تبعات آن را نمی بینیم. آنچه امروز در قالب خودکشی های تکان دهنده خودش را نشان می دهد، نتیجه حوادث تلخی است که در چند سال اخیر در جامعه رخ داده است.
در جامعه ای که هیچ چیز حتی ارتباطات انسانی امن نیست ، ارتباط به حداقل می رسد و آدمها تنها تر می شوند. جامعه به شدت دچار انفعال است و به نظر می رسد که نیاز است فضای کنش و انگیزه در جامعه برقرار شود."
فاطمه علمدار، جامعه شناس هم در این نشست توضیح داد: "هم خودکشی و هم تلاش برای زندگی در بستر یک «محیط اجتماعی» شکل می گیرد. در اشکال مختلفی از خودکشی شاهد هستیم که انگیزه و شرایط با هم متفاوت است اما در نهایت آمار آن افزایشی است. زندگی انسان مدرن در شک است و در چنین فضایی اعتماد کردن کار سختی می شود و افراد برای هر تصمیمی باید انواع خطرات را در نظر بگیرند. انسان امروز به شدت با خود دچار این چالش است که چطور باید نسبت به اتفاقات دنیای پیرامون خود واکنش داشته باشد تا مورد قضاوت قرار نگیرد، احساس بیهودگی یا احساس تنهایی نکند."
او ادامه داد: "جنبش های اجتماعی که امروز شاهد آن هستیم به جای مرگ ، ناظر بر زندگی هستند و معترضین با موضوعات مختلفی برای حق زندگی و شیوه های مختلف آن تلاش می کنند و در چنین فضایی خودکشی اعتراضی نمی تواند به عنوان معیار و نمادی برای مبارزه معرفی شود. فردی که خودکشی کرده به عنوان کسی که جریان زندگی و همبستگی با انسان ها را قطع کرده به عنوان قهرمان معرفی نمی شود و در چنین فضایی خودکشی اعتراضی هم ابزار مقاومت نخواهد بود، اما باید به چنین رویکردهایی به عنوان نشانه های رفتاری این جریان ها توجه داشت."
میترا نیک آمال ، روانشناس هم گفت که "به عکس بسیاری از دیدگاه ها که تصمیم به خودکشی را در روان ناخودآگاه افراد محسوب می کنند، این تصمیم در خودآگاه افراد قرار دارد و در زمانی که جریان معمول شرایط اجتماعی و اقتصادی و روحی و ... زندگی برای فرد دردآور و سخت می شود ، او برای ادامه این زندگی خود تصمیم می گیرد."