روایت یک روزنامهنگارِ کوهنورد
گردش در دره درکه
محمدحسین آجورلو : اگر با خیلی از مردمی که در تهران زندگی کردهاند درباره کوهنوردی حرف بزنید، بلافاصله میگویند «اتفاقا من هم چند سال پیش هر جمعه میرفتم درکه». درکه برای بسیاری از ساکنین این شهر مساوی کوهنوردی است. درکه درواقع روستایی قدیمی در شمیرانات بود که حالا به محلهای در شمال تهران تبدیل شده است. بیشتر آن کوهنوردیهایِ جمعهای که خیلیها مدعی آن هستند هم در نهایت به یک املت و قلیان در یکی از کافهها و قهوهخانههای پرشمار درکه ختم میشود. اما اگر تنبل نباشید و کمی بیشتر راه بروید، فرصت گردش در دره زیبای درکه را پیدا خواهید کرد.
«دره درکه» با رودخانهای پرآب و فضایی پردرخت، مسیری ایدهآل برای یک کوهنوردی سبک تا متوسط به حساب میآید. اگر از میدان درکه حرکت کنید، پس از حدود سه ساعت پیادهروی به «پناهگاه پلنگچال» میرسید. بیشتر زمان حرکت در کنار رودخانه میگذرد. در طول راه هم شیب خیلی زیادی ندارید و حتی گاهی اوقات به مسیر کفی یا با فراز و نشیب برخورد میکنید. این شکل مسیر باعث شده است که در این سالها دره درکه به مسیری محبوب برای علاقهمندان به دویدن در طبیعت یا «تریل رانینگ» تبدیل شود.
طول مسیر از میدان تا پناهنگاه حدود هفت کیلومتر است. میدان در ارتفاع 1650 متری از سطح دریا و پناهگاه در ارتفاع 2400 متری قرار دارد. طول مسیر و اختلاف ارتفاع ابتدا تا انتهای کار، نشان میدهد با شیب تندی روبهرو نیستید. بنابراین انتخاب خوبی برای تازهکاران دنیای کوهنوردی است. یک مزیت مهم مسیر هم این است که در طول راه چند جا به چشمه و آب آشامیدنی دسترسی دارید و نیازی نیست کوله سنگینی حمل کنید. در کافههای مسیر و پناهگاه انتهای کار هم که خوردنی فراوان است. اما اگر یک بار از آنها خرید کنید، قیمتها کاری میکند که ترجیح بدهید از مرتبه بعد زحمت حمل غذا را خودتان به دوش بکشید.
دره درکه چند همسایه هم دارد. «جنگل کارا» یکی از آنهاست. اگر از کنار «پل پالیسار» از مسیر اصلی خارج شوید، وارد پاکوب دیگری میشوید که شما را به سوی جنگل کارا هدایت میکند. پس از طی مسافتی حدود یک کیلومتر به این جنگل میرسید. البته وقتی میگویم جنگل، یک وقت ذهنتان به سمت آمازون یا حتی همین جنگلهای به تاراجرفته گیلان و مازندران نرود. کارا یادگاری از دورانی است که درههای شمال تهران آبادتر از این حرفها بود. تعدادی درخت در مساحتی نهچندان بزرگ گرد هم آمدهاند و اسم خودشان را هم گذاشتهاند جنگل. ولی اینجا جان میدهد برای شبمانی آنهایی که وقت یا امکان خروج از تهران را ندارند یا جای دیگری برای چادرزدن بلد نیستند. از کنار پل پالیسار مسیر کمتر متعارف قلههای «چین کلاغ»، «دوشاخ» و «سیاهسنگ» آغاز میشود. این مسیر هم شیب بسیار تندی دارد و هم بسیار کمتردد است. خود من در همین مسیر بهشدت دچار مشکل شدم و به هیچ وجه به کسانی که تجربه و آمادگی بدنی کافی ندارند توصیه نمیکنم.
وقتی به پناهگاه پلنگچال میرسید باید از دره فاصله بگیرید و کمی به ارتفاعات بروید. اما اگر دوست ندارید وارد فضای پناهگاه شوید، میتوانید مسیر دره را ادامه بدهید. این بخش با نام «دره مال احمد» شناخته میشود. چند چشمه در سر راه شماست و اگر دو کیلومتر راه بروید به «هفت چشمه» میرسید.
در کنار پناهگاه و روی یال شمال شرقی هم مسیر کوهنوردی دیگری وجود دارد. این مسیر با شیب به نسبت تند، به ایستگاه پنجم تلهکابین توچال ختم میشود. اگر چند هفتهای است که کوهنوردی را شروع کردهاید و میخواهید چالش جدیدی تجربه کنید، اینجا انتخاب خوبی است. شیب تند است ولی در پایان راه، فضای مسطحی پیدا میکنید که جان میدهد برای استراحت و رفع خستگی. پس از آن هم اگر خیلی حس خفنبودن پیدا کردهاید، میتوانید بالاتر هم بروید و به ایستگاه هفتم و بعد از آن قله توچال برسید که البته مسیری طولانی و خستهکننده است. پیشنهاد من این است از همان راهی که آمدهاید برگردید تا ناهار را در خانه باشید. اگر هم خیلی خسته هستید که تلهکابین در همان نزدیکی است و آماده پایینبردن شما. ولی اگر پیاده پایین آمدید، از من بشنوید و پیش از رسیدن به شهر، کمی پاهایتان را در آب خنک رودخانه درکه فرو کنید. جانتان تازه میشود.
محمدحسین آجورلو : اگر با خیلی از مردمی که در تهران زندگی کردهاند درباره کوهنوردی حرف بزنید، بلافاصله میگویند «اتفاقا من هم چند سال پیش هر جمعه میرفتم درکه». درکه برای بسیاری از ساکنین این شهر مساوی کوهنوردی است. درکه درواقع روستایی قدیمی در شمیرانات بود که حالا به محلهای در شمال تهران تبدیل شده است. بیشتر آن کوهنوردیهایِ جمعهای که خیلیها مدعی آن هستند هم در نهایت به یک املت و قلیان در یکی از کافهها و قهوهخانههای پرشمار درکه ختم میشود. اما اگر تنبل نباشید و کمی بیشتر راه بروید، فرصت گردش در دره زیبای درکه را پیدا خواهید کرد.
«دره درکه» با رودخانهای پرآب و فضایی پردرخت، مسیری ایدهآل برای یک کوهنوردی سبک تا متوسط به حساب میآید. اگر از میدان درکه حرکت کنید، پس از حدود سه ساعت پیادهروی به «پناهگاه پلنگچال» میرسید. بیشتر زمان حرکت در کنار رودخانه میگذرد. در طول راه هم شیب خیلی زیادی ندارید و حتی گاهی اوقات به مسیر کفی یا با فراز و نشیب برخورد میکنید. این شکل مسیر باعث شده است که در این سالها دره درکه به مسیری محبوب برای علاقهمندان به دویدن در طبیعت یا «تریل رانینگ» تبدیل شود.
طول مسیر از میدان تا پناهنگاه حدود هفت کیلومتر است. میدان در ارتفاع 1650 متری از سطح دریا و پناهگاه در ارتفاع 2400 متری قرار دارد. طول مسیر و اختلاف ارتفاع ابتدا تا انتهای کار، نشان میدهد با شیب تندی روبهرو نیستید. بنابراین انتخاب خوبی برای تازهکاران دنیای کوهنوردی است. یک مزیت مهم مسیر هم این است که در طول راه چند جا به چشمه و آب آشامیدنی دسترسی دارید و نیازی نیست کوله سنگینی حمل کنید. در کافههای مسیر و پناهگاه انتهای کار هم که خوردنی فراوان است. اما اگر یک بار از آنها خرید کنید، قیمتها کاری میکند که ترجیح بدهید از مرتبه بعد زحمت حمل غذا را خودتان به دوش بکشید.
دره درکه چند همسایه هم دارد. «جنگل کارا» یکی از آنهاست. اگر از کنار «پل پالیسار» از مسیر اصلی خارج شوید، وارد پاکوب دیگری میشوید که شما را به سوی جنگل کارا هدایت میکند. پس از طی مسافتی حدود یک کیلومتر به این جنگل میرسید. البته وقتی میگویم جنگل، یک وقت ذهنتان به سمت آمازون یا حتی همین جنگلهای به تاراجرفته گیلان و مازندران نرود. کارا یادگاری از دورانی است که درههای شمال تهران آبادتر از این حرفها بود. تعدادی درخت در مساحتی نهچندان بزرگ گرد هم آمدهاند و اسم خودشان را هم گذاشتهاند جنگل. ولی اینجا جان میدهد برای شبمانی آنهایی که وقت یا امکان خروج از تهران را ندارند یا جای دیگری برای چادرزدن بلد نیستند. از کنار پل پالیسار مسیر کمتر متعارف قلههای «چین کلاغ»، «دوشاخ» و «سیاهسنگ» آغاز میشود. این مسیر هم شیب بسیار تندی دارد و هم بسیار کمتردد است. خود من در همین مسیر بهشدت دچار مشکل شدم و به هیچ وجه به کسانی که تجربه و آمادگی بدنی کافی ندارند توصیه نمیکنم.
وقتی به پناهگاه پلنگچال میرسید باید از دره فاصله بگیرید و کمی به ارتفاعات بروید. اما اگر دوست ندارید وارد فضای پناهگاه شوید، میتوانید مسیر دره را ادامه بدهید. این بخش با نام «دره مال احمد» شناخته میشود. چند چشمه در سر راه شماست و اگر دو کیلومتر راه بروید به «هفت چشمه» میرسید.
در کنار پناهگاه و روی یال شمال شرقی هم مسیر کوهنوردی دیگری وجود دارد. این مسیر با شیب به نسبت تند، به ایستگاه پنجم تلهکابین توچال ختم میشود. اگر چند هفتهای است که کوهنوردی را شروع کردهاید و میخواهید چالش جدیدی تجربه کنید، اینجا انتخاب خوبی است. شیب تند است ولی در پایان راه، فضای مسطحی پیدا میکنید که جان میدهد برای استراحت و رفع خستگی. پس از آن هم اگر خیلی حس خفنبودن پیدا کردهاید، میتوانید بالاتر هم بروید و به ایستگاه هفتم و بعد از آن قله توچال برسید که البته مسیری طولانی و خستهکننده است. پیشنهاد من این است از همان راهی که آمدهاید برگردید تا ناهار را در خانه باشید. اگر هم خیلی خسته هستید که تلهکابین در همان نزدیکی است و آماده پایینبردن شما. ولی اگر پیاده پایین آمدید، از من بشنوید و پیش از رسیدن به شهر، کمی پاهایتان را در آب خنک رودخانه درکه فرو کنید. جانتان تازه میشود.