حامد مظاهریان در گفتوگو با «شرق»:
هدایت منابع شهر بهسمت توسعه هدفمند
حامد مظاهریان، در حالی چندی پیش از سوی شهردار تهران بهعنوان معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورا و نیز سرپرست معاونت توسعه منابع انسانی شهرداری تهران منصوب شد که این انتصاب برای بسیاری از فعالان حوزه شهری جالب توجه بود. مظاهریان، دانشآموخته دکتری معماری از دانشگاه لندن است و سالها نیز به عنوان عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه تهران مشغول تدریس و پژوهش در این حوزه بوده است. پیش از آمدن به شهرداری تهران نیز در دولتهای یازدهم و دوازدهم معاون امور مسکن وزارت راه و شهرسازی بوده که در ارتباط با حوزه علمی و تجربیات وی بوده است. از این جهت، انتصاب وی در دو حوزه مأموریتی برنامهریزی و منابع انسانی برای بسیاری قابل تامل بود. البته مظاهریان پنج سال در مقام معاون وزیر مدیریت درسطح کلان را تجربه کرده و با پیچ و خمهای برنامهریزی آشنا بوده و اداره کل برنامهریزی و اقتصاد مسکن که مسئولیت برنامهریزی مسکن در سطح کشوری را برعهده دارد از زیرمجموعههای وی بوده است. معماری کلان سازمان شهرداری چه در حوزه برنامههای اجرایی و چه در حوزه نیروی انسانی، نیازمند دیدی کل نگر است و از این جهت، قرابت نزدیکی بین این حوزهها وجود دارد. آنچه در پی میآید، بررسی برنامهها و عملکردها در حوزه برنامهریزی و منابع انسانی شهرداری تهران از قول دکتر حامد مظاهریان است:
آقای دکتر مظاهریان حکم انتصاب شما بسیار معنادار است. معاون برنامهریزی و سرپرست معاونت و توسعه منابع انسانی، با این حکم باید انحلال معاونت منابع انسانی رو قطعی بدانیم. این ادغام چه ماهیتی خواهد داشت؟
اعتماد آقای شهردار به اینجانب وظیفه سنگینی را بر دوشم نهاده است. ایشان مسئولیت همزمان دو معاونت مهم را برای یک کار بزرگ محول کردهاند؛ اما این موضوع به معنای انحلال یکی از معاونتها نیست. بلکه ما اکنون در مرحله تصمیمسازی برای طرح کلان اصلاح ساختار شهرداری تهران هستیم. هنوز این تصمیمسازی به نقطه نهایی نرسیده است که بتوان در خصوص آن اعلام نظر کرد؛ شاید برآیند مطالعات نشان دهد که این دو معاونت ادغام شوند یا اینکه هر یک از دو معاونت به شکل دیگری به فعالیت ادامه دهند. آنچه در حال حاضر مشخص شده و مأموریت آقای شهردار به اینجانب است، موضوع پیگیری طرح اصلاح کلان ساختار شهرداری تهران است که همکاران من در ادارهکل تشکیلات و بهبود روشها در حال مطالعه، بررسی، برنامهریزی و پیشبینی سناریوهای مختلف برای اجرای آن هستند.
چه ادغامها با تغییرات دیگری در ساختار تشکیلاتی شهرداری تهران اتفاق خواهد افتاد؟
دو الزام قانونی برای موضوع اصلاح ساختار وجود دارد؛ یکی طرح مصوب شورای شهر تهران در 24 دیماه سال گذشته که شهرداری را مکلف به ارائه لایحه اصلاح کلان ساختار کرده است و دومی، سند احکام برنامه سوم توسعه شهر تهران است که بر اساس ماده 12 این برنامه شهرداری مکلف شده است تا بازطراحی کلان ساختار سازمانی در سطح ستاد، مناطق، نواحی، سازمانها و شرکتها را تا پایان آذرماه سال دوم برنامه اجرایی کند. شهرداری خود را به این مصوبات ملزم میداند و در نهایت نیز، هرچه که تصمیمسازی، تصمیمگیری و در نهایت مصوب شود را اجرایی خواهد کرد. اما فراموش نکنید، اینکه چه معاونتهایی ادغام شوند، چه معاونتهایی حذف شوند یا چه تغییراتی اتفاق بیفتد، باید بر اساس مطالعات و برنامهریزی باشد و ساختار نهایی شهرداری خروجی بازخوانی ماموریتهای شهرداری است. صرف اینکه تعداد معاونتها از 9 به 5 یا 6 معاونت کاهش یابد، مشکلی از شهرداری حل نخواهد کرد بلکه باید متناسب با اهداف، وظایف و ماموریتهای سازمان شهرداری، یک ساختار چابک، کارا و متناسب برای آن طراحی شود که این کار در حال انجام است.
آیا کاهش معاونتها بهطور واقعی میتواند به کاهش نیروی انسانی و کاهش هزینهها منجر شود؟
نباید تصور کنیم که با اصلاح ساختار تعداد نیروها یا هزینه تحمیلی ناشی از پرداخت حقوق به نیروهای مشمول کم میشود؛ زیرا به واسطه تعهدات قانونی و اخلاقی نمیتوانیم نیروهای شهرداری بهخصوص نیروهای استخدام رسمی را اخراج کنیم یا تعدیل کنیم؛ بلکه هدف از اصلاح ساختار این است که با متناسبسازی ساختار با ماموریتها از هزینههای زائد جلوگیری کرده و منابع شهر به سمت توسعه هدفمند هدایت شود. برای نمونه، در دورهای با هدف درآمدزایی برای شهرداری، تعدادی شرکت و سازمان تاسیس شدهاند که مأموریت اینها کسب درآمد یا اخذ وام یا جلب سرمایهگذاری و مشارکت در پروژههای شهری بوده است اما در طول زمان و به دلایل مختلف، این کارایی از دست رفته و این شرکتها، نه تنها درآمدزا نیستند، بلکه زیانده بوده و هزینهزا هم هستند. در نتیجه، با اصلاح و متناسبسازی ساختار، شاهد کاهش هزینه و هدایت هدفمند منابع خواهیم بود. اعتقاد دارم با اجرای برنامهریزی دقیق در حوزه منابع انسانی، و پیگیری سیاست خروج هدایت شده و جذب برگزیده، وضعیت نیروی انسانی شهرداری به لحاظ کیفی رشد خواهد کرد.
مهمترین اولویتهای پیشروی شما در این دو معاونت چیست؟ چه تناسبی با مسائل اصلی شهر که شهروندان مطرح کردهاند، وجود دارد؟
در مطالعهای که در ابتدای دوره جدید مدیریت شهری تهران، یعنی شهریور 1396، از مردم تهران صورت گرفت، 93 درصد از دغدغه تهرانیها به آلودگی هوا و ترافیک اختصاص داشت و در جایی دیگر 86 درصد اهالی شهر به مسائلی همچون نابرابری و ناامنی در برابر حوادث طبیعی اشاره کرده؛ بخشی هم به موضوع عدم انسجام اجتماعی و پایین بودن مشارکتهای مردم در اداره شهر اشاره کردند. همین مطالعه، مبنای مصوبه شورای اسلامی شهر تهران در زمستان 1396 و تعیین اولویتهای برنامه سوم توسعه شهر تهران شد و در برنامه سوم توسعه نیز همین مسائل اصلی مورد توجه قرار گرفته است.
ما در معاونت برنامهریزی با تمام ذینفعان شهر که همان مردم هستند، مواجهیم و در معاونت توسعه منابع انسانی، با کارکنان شهرداری به عنوان ذینفعان روبرو هستیم. هرکدام از این دو بخش که مربوط به درون و برون سازمان شهرداری است، اقتضائاتی دارند که باید به آنها توجه کنیم ولی هرچه که باشد، تمامی اینها، یعنی کارکنان و مردم، شهروندان تهران هستند و هر تصمیمی که مدیریت شهری اتخاذ کند، بر زندگی تکتک این شهروندان و کیفیت زندگی آنها موثر خواهد بود.
واقعیت این است که کلانشهری مانند تهران، بدون برنامهریزی هدفمند قابل تصور نیست و برنامهریزی هم باید به صورت مستمر و مطابق با نیازهای ذینفعان باشد؛ از سویی ذینفعان این برنامه که مردم هستند نیز باید نسبت به برنامههای مدیریت شهری، هم اقناع شوند و هم برای تحقق آن، کمک کنند. این کمک و حس تعلق خاطر، تنها با مشارکت دادن مردم در برنامهریزیها محقق میشود و اولویت ما در دو معاونت این است که در فرآیندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری از ذینفعان درون و برون شهرداری استفاده کرده و آنها را مشارکت دهیم. اگر حس تعلق خاطر در ذینفعان ایجاد شود، اجرای برنامهها هم با سرعت و کیفیت بیشتری اجرا خواهد شد و رضایت از این برنامهها نیز افزایش خواهد یافت.
روند تدوین سطوح بعدی برنامه سوم یعنی برنامه عملیاتی و برنامه مناطق چگونه است؟ فکر میکنید فرایند تدوین این برنامهها کی به پایان میرسد؟ آیا متولی تدوین برنامه محلات هم معاونت برنامهریزی خواهد بود؟
برنامه سوم، برخلاف دو برنامه قبلی، برنامه شهرداری تهران نیست، بلکه برنامه توسعه شهر تهران است و همچنین بر اساس، مصوبه شورای شهر تهران، این برنامه باید در سه سطح شهر، منطقه و محله تدوین شود. احکام برنامه شهر، در دیماه سال گذشته به تصویب شورای شهر تهران رسیده و سند عملیاتی این برنامه نیز تدوین شده که برای تصویب به شورای شهر ارسال شده است. کار تدوین برنامه مناطق و محلات نیز در حال اجراست که بر همین اساس، در ماههای قبل، نظامنامه تدوین برنامه مناطق و محلات تهیه و در اختیار تسهیلگران برنامه قرار گرفته است. کار تدوین برنامه محلات، در 150 محله منتخب شهر که دفاتر نوسازی محله در آنها وجود داشت، آغاز شده است. نکته مهمی که در برنامهریزی محلات به آن توجه شده، موضوع برنامهریزی با مردم است. تسهیلگران محلی در قالب دفاتر نوسازی محله، شورایاران و سازمانهای مردم نهاد در محلات هدف شناسایی شدند و از طریق این تسهیلگران مطالعات دقیق و مصاحبههای عمیق با مردم محله انجام شده تا ابتدا وضع موجود محله شناسایی و سپس بر اساس ظرفیتها و چالشهای هر محله، برنامه توسعه ویژه همان محله تدوین میشود. برنامه توسعه منطقه نیز بهعنوان
برنامه اتصال برنامه محله به برنامه شهر، مد نظر است تا از مجموع برنامه محلات یک منطقه و نیز با توجه به پیشبینیهای توسعه شهر در هر منطقه، برنامه توسعه منطقه نیز تدوین شود.
فکر نمیکنید بجای تمرکز بر تغییرات تشکیلاتی باید روی اصلاح و کوتاه کردن فرایندها متمرکز شد و بجای برنامههای تفصیلی منطقهای و محلی به موضوعات مهم اصلاحی همچون اصلاح نظام بودجهریزی، اصلاح نظام فنی و اجرائی و اصلاح نظام تأمین مالی شهرداری توجه کرد؟
از حدود سه دهه قبل، مفهوم جدیدی در حوزه مدیریت شهری در دنیا مطرح شده، تا در راستای جستوجوی حکمروایی بهتر، تلاش شود که مسئولیتهای گسترده تری همچون آموزش، بهداشت، تأمین زیرساختها به حکومتهای محلی واگذار شود. اگر چنین شأنی که در سالهای اخیر تحت عناوینی چون مدیریت یکپارچه یا مدیریت هماهنگ شهری مطرح شده، را مد نظر قرار دهیم، نیاز داریم تا کنشهای خودمان را بر همین اساس ساماندهی کنیم. در یک بعد، ساختار رسمی شهرداری است که نیاز به اصلاحات جدی هم در حوزه تقنینی و هم در حوزه اجرایی دارد. در واقع، نظام پدیدآوری پروژهها، مالیه شهری، ارزیابی عملکردها و اصلاح روشها موضوعاتی است که به طور مستمر باید در دستور کار شهرداری قرار داشته و برای ارتقای آن تلاش شود. اما بعد اصلی و مهمتر، تعامل بین شهروندان و شهرداری است که در قالب برنامهریزیهای کلان شهر و برنامه محله تبلور پیدا میکند.
مجموعه مدیریت شهری، شامل شهرداری، شورای شهر، شهرداری مناطق و شهرداری نواحی (محلات) با سطوح دیگری نیز مرتبط و دارای تأثیر و تأثر مثبت و منفی است؛ در این ارتباط، مدیریت شهری تهران، با نهادهای حکومتی- دولتی، نهادهای حکومتی-عمومی، نهادهای غیردولتی، نهادهای بخش خصوصی و نهادهای بینالمللی در ارتباط مؤثر و کنش مستقیم قرار دارد. برای اینکه شهر بهتر اداره شود، و خدمات با کیفیتتری به شهروندان ارائه شود، نیاز داریم تا از همه این روابط و ظرفیتها بهره ببریم و بدون شک، چنین موضوعی نیاز به برنامهریزی کلان و بلند مدت دارد. امروزه مفاهیم مهمی برای همگانیکردن شهر، از جمله شهر دوستدار سالمند، شهر دوستدار کودک، شهر امن برای زنان و به طور کلی شهر زیستپذیر مطرح است که تحقق آن نیازمند توجه به ابعاد گوناگون است. ما هم برنامهریزی بلندمدت برای شهر، منطقه و محله را در دستور کار داریم و هم در بعد درونی، موضوع اصلاح ساختار و فرآیندها را با جدیت پیگیری میکنیم تا بتوانیم در یک چشمانداز منطقی و معقول به اهداف توسعه شهر و تحقق شعار تهران، شهری برای همه دست یابیم.
در دو سال گذشته در دو حوزهای که امروز شما سکاندار آن هستید. چه عملکرد و تغییر رویکردی در دوره مدیریت شهری در مقایسه با دورههای قبل وجود داشته است؟
مسیر مهمی در این دو سال طیشده که حاکی از تغییر جدی در رویکردهای مدیریت شهری است. همانطور که در ابتدای مصاحبه هم اشاره شد، من بهتازگی مسئولیت این دو معاونت را پذیرفتهام، با درسگیری از اقدامات مناسب گذشته و عدم تکرار اشتباهات ادامه دهنده راهی هستم که از دو سال گذشته توسط تفکر اصلاحطلبی متبلور در شورای شهر تهران آغاز شده است.
مدیریت شهری در ابتدای این دوره از فعالیت خود با بررسی وضعیت نیروی انسانی سازمان و انجام مطالعات تطبیقی میان شهرهای بزرگ دنیا متوجه حجم بالای نیروی انسانی و عدم تطبیق تعداد پستهای مصوب با نیروی انسانی خود شد. در بدو ورودم به شهرداری تعداد 64954 نفر به عنوان آمار نیروی انسانی شهرداری تهران اعم از کارکنان رسمی، قراردادی، سازمانها و شرکتهای تابعه اعلام شد که این عدد در مقایسه با شهرداری شهرهای مشابه دنیا بسیار زیاد است. این در شرایطی است علیرغم حجم زیاد نیروی انسانی، تنها در یک سال آخر دوره مدیریت شهری قبل بیش از 8000 نفر جذب نیروی انسانی جدید انجام شده است در حالی که تعداد پستهای مصوب شهرداری تهران که تنها به کارکنان ثابت و رسمی اختصاص مییابد بسیار کمتر از تعداد نیروهاست. در چارچوب تفکر دکتر حناچی و با لحاظ ملاحظات انسانی و اخلاقی و حمایت حداکثری، سیاست چابکسازی در دستور کاراست و بر اساس احکام برنامه سوم توسعه شهر تهران که از ابتدای امسال عملیاتی شده، قرار است نیروی انسانی شهرداری متعادل شده و راه برای حضور نخبگان، برگزیدگان و فارغالتحصیلان دانشگاههای برتر کشور هموار شود. از سویی دیگر در راستای سیاست
هوشمندسازی شهر تهران، اطلاعات کلیه کارکنان شهرداری تهران در قالب سامانه جامع منابع انسانی با ماژولهای مختلف مانند رفاه، سلامت و... تجمیع و با برقراری داشبورد مدیریتی این امکان فراهم است تا با تجمیع دادهها زمینههای لازم در راستای اتخاذ تصمیمات و سیاستهای کلان با سهولت و روانی بهتری صورت پذیرد. هدف کاهش بوروکراسی، ارتقاء سطح بهرهوری سازمانی و نهایتا حکمرانی مطلوب شهری است.
شایان ذکر است با توجه به رویکرد مدیریت شهری دوره جدید و شهردار محترم در راستای کاهش میزان تخلفات اداری نیز اقدامات درخور توجهی از جمله صدور بخشنامه عدم مماشات با متخلفان، تشکیل هیئتهای رسیدگی به تخلفات متشکل از افراد متخصص و رسیدگی به پروندههای معوق به انجام رسیده که امیدوارم با انجام اصلاحات لازم اهداف برنامه تحقق یابد. در حوزه معاونت برنامهریزی نیز واقعیت این است که در برهههایی از زمان، موضوع برنامهریزی در شهر به فراموشی سپرده شده بود و برنامههای نوشته شده نیز موفقیت قابل توجهی نداشته است. نتیجه این نوع برخورد مدیران شهری، این بوده که امروز شهرداری با بیش از 60 هزار میلیارد تومان بدهی انباشته مواجه شده که به دلیل کثرت استقراض از نظام بانکی، و معوق شدن اقساط این تسهیلات، هر سال حدود شش هزار میلیارد تومان سود، به این بدهیها افزوده خواهد شد.
در نتیجه، بیتوجهی به برنامهریزی، شهر دچار یک ازهمگسیختگی شده، بهطوری که امروزه 205 پروژه نیمهتمام از دوره قبلی مدیریت شهری باقی مانده است که برخی از آنها فاقد مطالعات لازم بوده و در صورت اجرا نیز، اثربخشی چندانی، نه در شهر و نه در زندگی مردم، نخواهند داشت.
اما با همه این مشکلات، در دو سال گذشته، مدیران شهری تلاش کردند تا شهر را به مسیر خود بازگردانند که به مواردی از اینها اشاره خواهم کرد. همانطور که گفته شد، موضوع برنامه سوم توسعه شهر تهران در ادامه آن برنامه توسعه مناطق و محلات، مهمترین موضوعی بوده که در دوسال گذشته، پیگیری و اجرائی شده است و البته همچنان نیز ادامه دارد؛ چرا که برنامهریزی برای شهر تعطیل بردار نیست. در حوزه بودجه، بودجهریزی عملیاتی و مبتنی بر عملکرد در دستور کار قرار گرفته است تا شاهد ایجاد بدهیهای انباشته و بدون ضابطه در هر سال نباشیم. در واقع، با ایجاد سامانه تخصیص بودجه و تشکیل منظم جلسات تخصیص تلاش خواهد شد، تا بودجهها به صورت هدفمند، و مبتنی بر برنامهها تخصیص پیدا کند تا دیگر شاهد هزینههای فاقد یا دیون مجازی نباشیم.
در حوزه ارزیابی عملکرد هم، بهجای انجام ارزیابیهای صوری، بیثمر و بدون بازده با شاخصهای بسیار وسیع و مطول، ارزیابی منسجم، مبتنی بر شاخصهای کمی و قابل سنجش در دستور کار قرار گرفته که بر اساس آن، راهکارهای اصلاحی برای افزایش بهره وری ارائه خواهد شد.
در موضوع تشکیلات و معماری سازمانی نیز، اصلاح کلان ساختار شهرداری تهران بعد از قریب به 50 سال در دستور کار قرار دارد و بجای رویکرد گسترش تشکیلات که در طول این دههها مد نظر بوده، کاهش سطوح تشکیلاتی و چابکسازی سازمانی در دستور کار است.
اگر نکته دیگری در پایان قابل ذکر است بفرمایید!
اگر بتوانیم مردم را و سمنها را در تصمیمسازی در برنامههایی که به شهر مربوط است دخیل نماییم و از مشارکت مردم در اداره شهر بهره ببریم بدون شک، هم میتوانیم هزینههای اداره شهر را کاهش دهیم و هم میتوانیم کیفیت برنامهها و پروژههایی که در شهر اجرائی میشود را ارتقا دهیم. ما نیاز داریم تا اعتماد دوباره شهروندان را به مدیریت شهری جلب کنیم و در این راه، ارتباط دوسویه با مردم برای تشریح آنچه که در شهر میگذرد و سپس بهره مندی از مشارکت شهروندان یک ضرورت است. امیدوارم این گفتوگو، سرآغاز تعاملات بهتر و گستردهتر با مردم و ذینفعان اجتماعی باشد.
حامد مظاهریان، در حالی چندی پیش از سوی شهردار تهران بهعنوان معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورا و نیز سرپرست معاونت توسعه منابع انسانی شهرداری تهران منصوب شد که این انتصاب برای بسیاری از فعالان حوزه شهری جالب توجه بود. مظاهریان، دانشآموخته دکتری معماری از دانشگاه لندن است و سالها نیز به عنوان عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه تهران مشغول تدریس و پژوهش در این حوزه بوده است. پیش از آمدن به شهرداری تهران نیز در دولتهای یازدهم و دوازدهم معاون امور مسکن وزارت راه و شهرسازی بوده که در ارتباط با حوزه علمی و تجربیات وی بوده است. از این جهت، انتصاب وی در دو حوزه مأموریتی برنامهریزی و منابع انسانی برای بسیاری قابل تامل بود. البته مظاهریان پنج سال در مقام معاون وزیر مدیریت درسطح کلان را تجربه کرده و با پیچ و خمهای برنامهریزی آشنا بوده و اداره کل برنامهریزی و اقتصاد مسکن که مسئولیت برنامهریزی مسکن در سطح کشوری را برعهده دارد از زیرمجموعههای وی بوده است. معماری کلان سازمان شهرداری چه در حوزه برنامههای اجرایی و چه در حوزه نیروی انسانی، نیازمند دیدی کل نگر است و از این جهت، قرابت نزدیکی بین این حوزهها وجود دارد. آنچه در پی میآید، بررسی برنامهها و عملکردها در حوزه برنامهریزی و منابع انسانی شهرداری تهران از قول دکتر حامد مظاهریان است:
آقای دکتر مظاهریان حکم انتصاب شما بسیار معنادار است. معاون برنامهریزی و سرپرست معاونت و توسعه منابع انسانی، با این حکم باید انحلال معاونت منابع انسانی رو قطعی بدانیم. این ادغام چه ماهیتی خواهد داشت؟
اعتماد آقای شهردار به اینجانب وظیفه سنگینی را بر دوشم نهاده است. ایشان مسئولیت همزمان دو معاونت مهم را برای یک کار بزرگ محول کردهاند؛ اما این موضوع به معنای انحلال یکی از معاونتها نیست. بلکه ما اکنون در مرحله تصمیمسازی برای طرح کلان اصلاح ساختار شهرداری تهران هستیم. هنوز این تصمیمسازی به نقطه نهایی نرسیده است که بتوان در خصوص آن اعلام نظر کرد؛ شاید برآیند مطالعات نشان دهد که این دو معاونت ادغام شوند یا اینکه هر یک از دو معاونت به شکل دیگری به فعالیت ادامه دهند. آنچه در حال حاضر مشخص شده و مأموریت آقای شهردار به اینجانب است، موضوع پیگیری طرح اصلاح کلان ساختار شهرداری تهران است که همکاران من در ادارهکل تشکیلات و بهبود روشها در حال مطالعه، بررسی، برنامهریزی و پیشبینی سناریوهای مختلف برای اجرای آن هستند.
چه ادغامها با تغییرات دیگری در ساختار تشکیلاتی شهرداری تهران اتفاق خواهد افتاد؟
دو الزام قانونی برای موضوع اصلاح ساختار وجود دارد؛ یکی طرح مصوب شورای شهر تهران در 24 دیماه سال گذشته که شهرداری را مکلف به ارائه لایحه اصلاح کلان ساختار کرده است و دومی، سند احکام برنامه سوم توسعه شهر تهران است که بر اساس ماده 12 این برنامه شهرداری مکلف شده است تا بازطراحی کلان ساختار سازمانی در سطح ستاد، مناطق، نواحی، سازمانها و شرکتها را تا پایان آذرماه سال دوم برنامه اجرایی کند. شهرداری خود را به این مصوبات ملزم میداند و در نهایت نیز، هرچه که تصمیمسازی، تصمیمگیری و در نهایت مصوب شود را اجرایی خواهد کرد. اما فراموش نکنید، اینکه چه معاونتهایی ادغام شوند، چه معاونتهایی حذف شوند یا چه تغییراتی اتفاق بیفتد، باید بر اساس مطالعات و برنامهریزی باشد و ساختار نهایی شهرداری خروجی بازخوانی ماموریتهای شهرداری است. صرف اینکه تعداد معاونتها از 9 به 5 یا 6 معاونت کاهش یابد، مشکلی از شهرداری حل نخواهد کرد بلکه باید متناسب با اهداف، وظایف و ماموریتهای سازمان شهرداری، یک ساختار چابک، کارا و متناسب برای آن طراحی شود که این کار در حال انجام است.
آیا کاهش معاونتها بهطور واقعی میتواند به کاهش نیروی انسانی و کاهش هزینهها منجر شود؟
نباید تصور کنیم که با اصلاح ساختار تعداد نیروها یا هزینه تحمیلی ناشی از پرداخت حقوق به نیروهای مشمول کم میشود؛ زیرا به واسطه تعهدات قانونی و اخلاقی نمیتوانیم نیروهای شهرداری بهخصوص نیروهای استخدام رسمی را اخراج کنیم یا تعدیل کنیم؛ بلکه هدف از اصلاح ساختار این است که با متناسبسازی ساختار با ماموریتها از هزینههای زائد جلوگیری کرده و منابع شهر به سمت توسعه هدفمند هدایت شود. برای نمونه، در دورهای با هدف درآمدزایی برای شهرداری، تعدادی شرکت و سازمان تاسیس شدهاند که مأموریت اینها کسب درآمد یا اخذ وام یا جلب سرمایهگذاری و مشارکت در پروژههای شهری بوده است اما در طول زمان و به دلایل مختلف، این کارایی از دست رفته و این شرکتها، نه تنها درآمدزا نیستند، بلکه زیانده بوده و هزینهزا هم هستند. در نتیجه، با اصلاح و متناسبسازی ساختار، شاهد کاهش هزینه و هدایت هدفمند منابع خواهیم بود. اعتقاد دارم با اجرای برنامهریزی دقیق در حوزه منابع انسانی، و پیگیری سیاست خروج هدایت شده و جذب برگزیده، وضعیت نیروی انسانی شهرداری به لحاظ کیفی رشد خواهد کرد.
مهمترین اولویتهای پیشروی شما در این دو معاونت چیست؟ چه تناسبی با مسائل اصلی شهر که شهروندان مطرح کردهاند، وجود دارد؟
در مطالعهای که در ابتدای دوره جدید مدیریت شهری تهران، یعنی شهریور 1396، از مردم تهران صورت گرفت، 93 درصد از دغدغه تهرانیها به آلودگی هوا و ترافیک اختصاص داشت و در جایی دیگر 86 درصد اهالی شهر به مسائلی همچون نابرابری و ناامنی در برابر حوادث طبیعی اشاره کرده؛ بخشی هم به موضوع عدم انسجام اجتماعی و پایین بودن مشارکتهای مردم در اداره شهر اشاره کردند. همین مطالعه، مبنای مصوبه شورای اسلامی شهر تهران در زمستان 1396 و تعیین اولویتهای برنامه سوم توسعه شهر تهران شد و در برنامه سوم توسعه نیز همین مسائل اصلی مورد توجه قرار گرفته است.
ما در معاونت برنامهریزی با تمام ذینفعان شهر که همان مردم هستند، مواجهیم و در معاونت توسعه منابع انسانی، با کارکنان شهرداری به عنوان ذینفعان روبرو هستیم. هرکدام از این دو بخش که مربوط به درون و برون سازمان شهرداری است، اقتضائاتی دارند که باید به آنها توجه کنیم ولی هرچه که باشد، تمامی اینها، یعنی کارکنان و مردم، شهروندان تهران هستند و هر تصمیمی که مدیریت شهری اتخاذ کند، بر زندگی تکتک این شهروندان و کیفیت زندگی آنها موثر خواهد بود.
واقعیت این است که کلانشهری مانند تهران، بدون برنامهریزی هدفمند قابل تصور نیست و برنامهریزی هم باید به صورت مستمر و مطابق با نیازهای ذینفعان باشد؛ از سویی ذینفعان این برنامه که مردم هستند نیز باید نسبت به برنامههای مدیریت شهری، هم اقناع شوند و هم برای تحقق آن، کمک کنند. این کمک و حس تعلق خاطر، تنها با مشارکت دادن مردم در برنامهریزیها محقق میشود و اولویت ما در دو معاونت این است که در فرآیندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری از ذینفعان درون و برون شهرداری استفاده کرده و آنها را مشارکت دهیم. اگر حس تعلق خاطر در ذینفعان ایجاد شود، اجرای برنامهها هم با سرعت و کیفیت بیشتری اجرا خواهد شد و رضایت از این برنامهها نیز افزایش خواهد یافت.
روند تدوین سطوح بعدی برنامه سوم یعنی برنامه عملیاتی و برنامه مناطق چگونه است؟ فکر میکنید فرایند تدوین این برنامهها کی به پایان میرسد؟ آیا متولی تدوین برنامه محلات هم معاونت برنامهریزی خواهد بود؟
برنامه سوم، برخلاف دو برنامه قبلی، برنامه شهرداری تهران نیست، بلکه برنامه توسعه شهر تهران است و همچنین بر اساس، مصوبه شورای شهر تهران، این برنامه باید در سه سطح شهر، منطقه و محله تدوین شود. احکام برنامه شهر، در دیماه سال گذشته به تصویب شورای شهر تهران رسیده و سند عملیاتی این برنامه نیز تدوین شده که برای تصویب به شورای شهر ارسال شده است. کار تدوین برنامه مناطق و محلات نیز در حال اجراست که بر همین اساس، در ماههای قبل، نظامنامه تدوین برنامه مناطق و محلات تهیه و در اختیار تسهیلگران برنامه قرار گرفته است. کار تدوین برنامه محلات، در 150 محله منتخب شهر که دفاتر نوسازی محله در آنها وجود داشت، آغاز شده است. نکته مهمی که در برنامهریزی محلات به آن توجه شده، موضوع برنامهریزی با مردم است. تسهیلگران محلی در قالب دفاتر نوسازی محله، شورایاران و سازمانهای مردم نهاد در محلات هدف شناسایی شدند و از طریق این تسهیلگران مطالعات دقیق و مصاحبههای عمیق با مردم محله انجام شده تا ابتدا وضع موجود محله شناسایی و سپس بر اساس ظرفیتها و چالشهای هر محله، برنامه توسعه ویژه همان محله تدوین میشود. برنامه توسعه منطقه نیز بهعنوان
برنامه اتصال برنامه محله به برنامه شهر، مد نظر است تا از مجموع برنامه محلات یک منطقه و نیز با توجه به پیشبینیهای توسعه شهر در هر منطقه، برنامه توسعه منطقه نیز تدوین شود.
فکر نمیکنید بجای تمرکز بر تغییرات تشکیلاتی باید روی اصلاح و کوتاه کردن فرایندها متمرکز شد و بجای برنامههای تفصیلی منطقهای و محلی به موضوعات مهم اصلاحی همچون اصلاح نظام بودجهریزی، اصلاح نظام فنی و اجرائی و اصلاح نظام تأمین مالی شهرداری توجه کرد؟
از حدود سه دهه قبل، مفهوم جدیدی در حوزه مدیریت شهری در دنیا مطرح شده، تا در راستای جستوجوی حکمروایی بهتر، تلاش شود که مسئولیتهای گسترده تری همچون آموزش، بهداشت، تأمین زیرساختها به حکومتهای محلی واگذار شود. اگر چنین شأنی که در سالهای اخیر تحت عناوینی چون مدیریت یکپارچه یا مدیریت هماهنگ شهری مطرح شده، را مد نظر قرار دهیم، نیاز داریم تا کنشهای خودمان را بر همین اساس ساماندهی کنیم. در یک بعد، ساختار رسمی شهرداری است که نیاز به اصلاحات جدی هم در حوزه تقنینی و هم در حوزه اجرایی دارد. در واقع، نظام پدیدآوری پروژهها، مالیه شهری، ارزیابی عملکردها و اصلاح روشها موضوعاتی است که به طور مستمر باید در دستور کار شهرداری قرار داشته و برای ارتقای آن تلاش شود. اما بعد اصلی و مهمتر، تعامل بین شهروندان و شهرداری است که در قالب برنامهریزیهای کلان شهر و برنامه محله تبلور پیدا میکند.
مجموعه مدیریت شهری، شامل شهرداری، شورای شهر، شهرداری مناطق و شهرداری نواحی (محلات) با سطوح دیگری نیز مرتبط و دارای تأثیر و تأثر مثبت و منفی است؛ در این ارتباط، مدیریت شهری تهران، با نهادهای حکومتی- دولتی، نهادهای حکومتی-عمومی، نهادهای غیردولتی، نهادهای بخش خصوصی و نهادهای بینالمللی در ارتباط مؤثر و کنش مستقیم قرار دارد. برای اینکه شهر بهتر اداره شود، و خدمات با کیفیتتری به شهروندان ارائه شود، نیاز داریم تا از همه این روابط و ظرفیتها بهره ببریم و بدون شک، چنین موضوعی نیاز به برنامهریزی کلان و بلند مدت دارد. امروزه مفاهیم مهمی برای همگانیکردن شهر، از جمله شهر دوستدار سالمند، شهر دوستدار کودک، شهر امن برای زنان و به طور کلی شهر زیستپذیر مطرح است که تحقق آن نیازمند توجه به ابعاد گوناگون است. ما هم برنامهریزی بلندمدت برای شهر، منطقه و محله را در دستور کار داریم و هم در بعد درونی، موضوع اصلاح ساختار و فرآیندها را با جدیت پیگیری میکنیم تا بتوانیم در یک چشمانداز منطقی و معقول به اهداف توسعه شهر و تحقق شعار تهران، شهری برای همه دست یابیم.
در دو سال گذشته در دو حوزهای که امروز شما سکاندار آن هستید. چه عملکرد و تغییر رویکردی در دوره مدیریت شهری در مقایسه با دورههای قبل وجود داشته است؟
مسیر مهمی در این دو سال طیشده که حاکی از تغییر جدی در رویکردهای مدیریت شهری است. همانطور که در ابتدای مصاحبه هم اشاره شد، من بهتازگی مسئولیت این دو معاونت را پذیرفتهام، با درسگیری از اقدامات مناسب گذشته و عدم تکرار اشتباهات ادامه دهنده راهی هستم که از دو سال گذشته توسط تفکر اصلاحطلبی متبلور در شورای شهر تهران آغاز شده است.
مدیریت شهری در ابتدای این دوره از فعالیت خود با بررسی وضعیت نیروی انسانی سازمان و انجام مطالعات تطبیقی میان شهرهای بزرگ دنیا متوجه حجم بالای نیروی انسانی و عدم تطبیق تعداد پستهای مصوب با نیروی انسانی خود شد. در بدو ورودم به شهرداری تعداد 64954 نفر به عنوان آمار نیروی انسانی شهرداری تهران اعم از کارکنان رسمی، قراردادی، سازمانها و شرکتهای تابعه اعلام شد که این عدد در مقایسه با شهرداری شهرهای مشابه دنیا بسیار زیاد است. این در شرایطی است علیرغم حجم زیاد نیروی انسانی، تنها در یک سال آخر دوره مدیریت شهری قبل بیش از 8000 نفر جذب نیروی انسانی جدید انجام شده است در حالی که تعداد پستهای مصوب شهرداری تهران که تنها به کارکنان ثابت و رسمی اختصاص مییابد بسیار کمتر از تعداد نیروهاست. در چارچوب تفکر دکتر حناچی و با لحاظ ملاحظات انسانی و اخلاقی و حمایت حداکثری، سیاست چابکسازی در دستور کاراست و بر اساس احکام برنامه سوم توسعه شهر تهران که از ابتدای امسال عملیاتی شده، قرار است نیروی انسانی شهرداری متعادل شده و راه برای حضور نخبگان، برگزیدگان و فارغالتحصیلان دانشگاههای برتر کشور هموار شود. از سویی دیگر در راستای سیاست
هوشمندسازی شهر تهران، اطلاعات کلیه کارکنان شهرداری تهران در قالب سامانه جامع منابع انسانی با ماژولهای مختلف مانند رفاه، سلامت و... تجمیع و با برقراری داشبورد مدیریتی این امکان فراهم است تا با تجمیع دادهها زمینههای لازم در راستای اتخاذ تصمیمات و سیاستهای کلان با سهولت و روانی بهتری صورت پذیرد. هدف کاهش بوروکراسی، ارتقاء سطح بهرهوری سازمانی و نهایتا حکمرانی مطلوب شهری است.
شایان ذکر است با توجه به رویکرد مدیریت شهری دوره جدید و شهردار محترم در راستای کاهش میزان تخلفات اداری نیز اقدامات درخور توجهی از جمله صدور بخشنامه عدم مماشات با متخلفان، تشکیل هیئتهای رسیدگی به تخلفات متشکل از افراد متخصص و رسیدگی به پروندههای معوق به انجام رسیده که امیدوارم با انجام اصلاحات لازم اهداف برنامه تحقق یابد. در حوزه معاونت برنامهریزی نیز واقعیت این است که در برهههایی از زمان، موضوع برنامهریزی در شهر به فراموشی سپرده شده بود و برنامههای نوشته شده نیز موفقیت قابل توجهی نداشته است. نتیجه این نوع برخورد مدیران شهری، این بوده که امروز شهرداری با بیش از 60 هزار میلیارد تومان بدهی انباشته مواجه شده که به دلیل کثرت استقراض از نظام بانکی، و معوق شدن اقساط این تسهیلات، هر سال حدود شش هزار میلیارد تومان سود، به این بدهیها افزوده خواهد شد.
در نتیجه، بیتوجهی به برنامهریزی، شهر دچار یک ازهمگسیختگی شده، بهطوری که امروزه 205 پروژه نیمهتمام از دوره قبلی مدیریت شهری باقی مانده است که برخی از آنها فاقد مطالعات لازم بوده و در صورت اجرا نیز، اثربخشی چندانی، نه در شهر و نه در زندگی مردم، نخواهند داشت.
اما با همه این مشکلات، در دو سال گذشته، مدیران شهری تلاش کردند تا شهر را به مسیر خود بازگردانند که به مواردی از اینها اشاره خواهم کرد. همانطور که گفته شد، موضوع برنامه سوم توسعه شهر تهران در ادامه آن برنامه توسعه مناطق و محلات، مهمترین موضوعی بوده که در دوسال گذشته، پیگیری و اجرائی شده است و البته همچنان نیز ادامه دارد؛ چرا که برنامهریزی برای شهر تعطیل بردار نیست. در حوزه بودجه، بودجهریزی عملیاتی و مبتنی بر عملکرد در دستور کار قرار گرفته است تا شاهد ایجاد بدهیهای انباشته و بدون ضابطه در هر سال نباشیم. در واقع، با ایجاد سامانه تخصیص بودجه و تشکیل منظم جلسات تخصیص تلاش خواهد شد، تا بودجهها به صورت هدفمند، و مبتنی بر برنامهها تخصیص پیدا کند تا دیگر شاهد هزینههای فاقد یا دیون مجازی نباشیم.
در حوزه ارزیابی عملکرد هم، بهجای انجام ارزیابیهای صوری، بیثمر و بدون بازده با شاخصهای بسیار وسیع و مطول، ارزیابی منسجم، مبتنی بر شاخصهای کمی و قابل سنجش در دستور کار قرار گرفته که بر اساس آن، راهکارهای اصلاحی برای افزایش بهره وری ارائه خواهد شد.
در موضوع تشکیلات و معماری سازمانی نیز، اصلاح کلان ساختار شهرداری تهران بعد از قریب به 50 سال در دستور کار قرار دارد و بجای رویکرد گسترش تشکیلات که در طول این دههها مد نظر بوده، کاهش سطوح تشکیلاتی و چابکسازی سازمانی در دستور کار است.
اگر نکته دیگری در پایان قابل ذکر است بفرمایید!
اگر بتوانیم مردم را و سمنها را در تصمیمسازی در برنامههایی که به شهر مربوط است دخیل نماییم و از مشارکت مردم در اداره شهر بهره ببریم بدون شک، هم میتوانیم هزینههای اداره شهر را کاهش دهیم و هم میتوانیم کیفیت برنامهها و پروژههایی که در شهر اجرائی میشود را ارتقا دهیم. ما نیاز داریم تا اعتماد دوباره شهروندان را به مدیریت شهری جلب کنیم و در این راه، ارتباط دوسویه با مردم برای تشریح آنچه که در شهر میگذرد و سپس بهره مندی از مشارکت شهروندان یک ضرورت است. امیدوارم این گفتوگو، سرآغاز تعاملات بهتر و گستردهتر با مردم و ذینفعان اجتماعی باشد.