اتفاق حاشیه برانگیز برای کاپیتان پرسپولیس
محسن بنگر به اصفهان رفت اما با یک تماس عجیب مواجه شد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
در بازی دوستانه ستارگان دهه هشتاد و نود سپاهان هرچه نگاه میکردیم خبری از محسن بنگر نبود. مدافع قدرتمندی که اگرچه فوتبالش در پرسپولیس به پایان رسید اما بهترین سالهای جوانی و قهرمانیاش را در سپاهان سپری کرده و بعد از نزدیک به یک دهه از این تیم جدا شد.
وقتی با محسن بنگر تماس گرفتیم او در راه بازگشت از اصفهان به تهران بود و عجیب اینکه با وجود دریافت کارت دعوت بازی و بازگشتش به این شهر خاطره انگیز، سرانجام در زمین نقش جهان حضور پیدا نکرد. صحبتهای بنگر، پیشکسوت سپاهان و پرسپولیس را در این باره میخوانید:
*شما در بازی ستارگان سپاهان دعوت شده بودید؟
بله دعوت شده بودم و برایم کارت دعوت فرستاده بودند اما ۲۴ساعت قبل از گسابقه به من زنگ زدند و گفتند به دلیل جو تماشاگران میشود شما نیایید؟! من گفتم پس چرا دعوت کردید؟ من از روز اول به شما گفتم نمیآیم و الان سنم جوری است که حوصله فحاشیهای فضای مجازی را ندارم اما به من گفتند نه شما باید حتما باشید! من بلیتم را گرفتم و بعد دیدم نه هتلی به من دادند و نه برنامهای، بعد به من زنگ زدند که شما نیایید! بله اصفهان رفتم و اتفاقا الان دارم برمیگردم.
*شما سابقه زیادی در سپاهان دارید و آنجا کاپیتان هم بودید.
من هشت سال آنجا بودم و سه سال آخر کاپیتان شدم و سه قهرمانی لیگ و دو جام حذفی دارم.
*با این حال چون تیم آخر شما پرسپولیس بوده همه محسن بنگر را به عنوان کاپیتان پرسپولیس میشناسند ولی در سپاهان بازیکن خیلی مهمی بودید.
من در دههای در سپاهان بودم که این تیم به عنوان یک قدرت به فوتبال ایران و آسیا معرفی شد. سپاهان قبلا قهرمانی آورده بود اما در دهه ما همیشه در آسیا و لیگ مدعی بود.
*اگر آن تغییرات در سپاهان اتفاق نمیافتاد حتی قهرمان آسیا میشدید.
صد در صد. آن تیم ما در سال دوم آقای قلعه نویی بی نظیر بود. اما یک دفعه آقای قلعه نویی رفت و هفت، هشت تا بازیکن ملی پوش ما هم جدا شدند. ما آن سال با اختلاف قهرمان آسیا میشدیم. به نظرم آن تیم سپاهان هیچوقت در تاریخ تکرار نشده، مگر آن موقع که استقلال و پرسپولیس فقط ملی پوش بودند و تیمهای شهرستانی فقط برای سلامتی بازی میکردند! البته غیر از ملوان که گاهی در جام حذفی قهرمان میشد. ولی در لیگ برتر هیچوقت شبیه آن تیم سپاهان جمع نشد.
*چه شد که از سپاهان جدا شدی؟ بازیکن با بازوبند کاپیتانی سپاهان و ریشهای که دارد جدا شدنش عجیب است.
آن موقعها بعد از محرم نویدکیا من کاپیتان بودم و یک برنامهریزی شده بود که مرا بزنند. پرسپولیس و آقای رویانیان پیشنهاد جدی به من داده بودند. من به دفتر باشگاه رفتم و آن موقع مدیرعامل رحیمی بود و من به او گفتم قراردادم تمام شده و از تیمهای دیگر پیشنهاد دارم. جلسه ما دو دقیقه هم طول نکشید. گفتم اگر میخواهید تمدید کنیم چون میخواهم به تعطیلات بروم. او بلند شد و با من دست داد و گفت برایت آرزوی موفقیت میکنیم، هرکجا میخواهی برو! من پرسیدم بروم، مشکلی نیست؟ و او گفت بله برو. ولی بعد از آن شروع کردند گفتند ما هزارتا پیشنهاد به او دادیم و سرپرستشان علیه من مصاحبه کرد. ۱۳ سال گذشته و اینها همه دروغهایی بود که میخواستند جلوی تماشاگران سپاهان من را سیاه کنند. من بهترین سالهایم در سپاهان بود و من گفتم پیشنهاد از پرسپولیس دارم و آقای رحیمی اجازه نداد حتی جلسه ما به پنج دقیقه بکشد.
*آیا تو عمیقا پرسپولیسی هستی یا سپاهانی؟
من صد در صد پرسپولیسی هستم و از بچگی هم بودم. من بچه شهرستان دیگر بودم، چطور میتوانم بگویم از بچگی سپاهانی بودم؟ من از بچگی پرسپولیسی بودم و تا آخر عمر هم هستم ولی اتفاقات فوتبال باعث شد من در اوج جوانی رفتم سپاهان و آنجا بزرگ شدم. حتی وقتی من شموشک بودم در تیم ملی بازی میکردم و بعد به سپاهان رفتم. من اولین قراردادی که با سپاهان بستم در زمان مربیگری آقای شاهرخی در اردوی تیم ملی بود. بهترین سالهایم را در سپاهان داشتم و قهرمانیهایم را آنجا آوردم. هیچ بازیای نبود که من برایشان کم گذاشته باشم و با درد شکستگی هم بازی کردم. در این چهار پنج روز حضورم در اصفهان دو هزار نفر با من عکس گرفتند. طرفداران سپاهان میدانند که من کم نگذاشتم و کسانی که فوتبال را سطحی نگاه میکردند و میخواستند حرف رئیسهای باشگاه را باور کنند با من خوب نیستند. با احترام به همه تیمهای دیگر، من طرفدار دو تیم سپاهان و پرسپولیس هستم. محرم نویدکیا، سرمربی سپاهان دوست صمیمی من است و امروز هم برایش آرزوی موفقیت کردم.
*من یک بار در بازدید از موزه سپاهان میدیدم که چهقدر ستاره در سپاهان در ادوار مختلف بازی میکردند و در راه فوتبالیشان در سپاهان بازی کردهاند.
زمان ما کسانی که ملی پوش بودند آرزویشان بود که در سپاهان بازی کنند. در زمان بازیهای تیم ملی تمرین سپاهان خالی میشد. امروز بازیکنان تاپ و درجه یک ما برای پرسپولیس، استقلال و تراکتور بازی میکردند. زمان ما مهدی رحمتی و رحمان احمدی از سپاهان گلرهای تیم ملی بودند. من، هادی عقیلی و سیدجلال سه دفاع وسطی بودیم که هر سه تیم ملی بودیم. دفاع راست و چپ خسرو حیدری و هاشم بیگزاده در تیم ملی بودند. امید ابراهیمی، جانواریو و محرم، رسول خطیبی، عماد رضا و ابراهیم توره هم بودند. الان من وقتی اسامی این بازیشان را دیدم خندهام گرفته بود چون بیشتر اسطورههای ذوب آهن به عنوان پیشکسوت سپاهان بازی میکردند!
*در دورهای که برای سپاهان بازی کردی خفنترین بازیکنی که با آن بازی کردی چه کسی بود؟
ما همیشه خارجیهای خوبی داشتیم. از عماد رضا، آرمناک، توره، جانواریو و... برعکس الان خارجیهای خیلی خوبی داشتیم. یا یک برونو سزار آمده بود آن سال چند گل زد و قهرمان شدیم. یا سوکای آمده بود که از هرجا میزد گل میشد. اما بازیکنان داخلی ما جوری بودند که خداراشکر میکردم که در تیم خودمان هستند! سیدجلال، هادی عقیلی، امید ابراهیمی، محمود کریمی، رسول خطیبی و محرم نویدکیا همه خوب بودند. مجموعه خوبی بودند و اسم یک نفر را ببرم اجحاف میشود.
*در نهایت هویتت با پرسپولیس گره خورد ولی فرق جو سپاهان و پرسپولیس در چیست؟
سپاهان تیم خیلی بزرگی است ولی پرسپولیس برای یک کشور و مردم است و ۴۰ میلیون طرفدار دارد. من با اینکه با سپاهان در فینال آسیا یا جام باشگاههای جهان بازی کرده بودم ولی اولین دربیام که در ۳۲ سالگی به زمین رفتم داشت سرم گیج میرفت! من آن موقع ده، دوازدهتا بازی ملی هم داشتم اما اینطور شد. جو پرسپولیس طوری است که هرکسی نمیتواند آنجا دوام بیاورد. خود من در نیم فصل اول خوب نبودم و تا جا بیفتم و یک سال تمام شد. جو پرسپولیس منحصر به فزد است و همیشه به دوستانم میگویم هرکسی در فوتبال جو استقلال و پرسپولیس را تجربه نکند انگار که لذت فوتبال را نچشیده است و فقط یک پولی گرفته، یک فوتبالی بازی کرده و رفته است.
آخرین اخبار ورزش را از طریق این لینک پیگیری کنید.