|

این فوتبال خسته خواب‌زده

مرور نام تیم‌هایی که باشگاه‌های ایرانی در فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا چه نخبگان و چه لیگ دو تا امروز مقابل آنها قرار گرفته‌اند و نتایج به ‌دست آمده به ما می‌گوید، تیم‌های ما هنوز محک جدی نخورده و با غول‌های حاضر در این مسابقات هنوز روبه‌رو نشده‌اند. الوصل امارات، الحسین اردن و محرق بحرین نام‌های بزرگی در فوتبال غرب آسیا نیستند و دست‌کم اینکه آوازه استقلال و سپاهان با کارنامه قهرمانی و حضور در فینال آسیا از این تیم‌ها بیشتر است. اما این روزها چرخ فوتبال ما بدجور لنگ می‌زند و چه در نمایش و چه در کسب نتیجه پنچر است.

این فوتبال خسته خواب‌زده
سحر طلوعی خبرنگار شبکه شرق

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

تراکتور تیم پرمهره و قهرمان لیگ فصل پیش فوتبال ایران دو بازی در لیگ نخبگان آسیا انجام داده و هر دو را مساوی کرده است. استقلال به عنوان قهرمان جام حذفی فصل گذشته فوتبال ایران در لیگ دوی قهرمانان آسیا دو بار به میدان رفته و هر دو را باخته است. بازی اول مقابل الوصل امارات را که با نتیجه فاجعه‌بار هفت بر یک از دست داده است؛ نتیجه‌ای غیرقابل قبول و خجالت‌بار. ماجرا برای سپاهان دیگر تیم ایرانی حاضر در لیگ دوی قهرمانان آسیا هم چندان جالب نیست. آنها بازی اول را مقابل الحسین اردن واگذار کرده‌اند و در بازی دوم هم به دلیل امتناع باشگاه هندی از سفر به ایران و در نهایت حذف این تیم از لیست مسابقات، به میدان نرفته‌اند.

مرور نام تیم‌هایی که باشگاه‌های ایرانی در فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا چه نخبگان و چه لیگ دو تا امروز مقابل آنها قرار گرفته‌اند و نتایج به ‌دست آمده به ما می‌گوید، تیم‌های ما هنوز محک جدی نخورده و با غول‌های حاضر در این مسابقات هنوز روبه‌رو نشده‌اند. الوصل امارات، الحسین اردن و محرق بحرین نام‌های بزرگی در فوتبال غرب آسیا نیستند و دست‌کم اینکه آوازه استقلال و سپاهان با کارنامه قهرمانی و حضور در فینال آسیا از این تیم‌ها بیشتر است. اما این روزها چرخ فوتبال ما بدجور لنگ می‌زند و چه در نمایش و چه در کسب نتیجه پنچر است.

تراکتور با ستاره‌های داخلی و بازیکنان خارجی‌اش در زمین خودی و مقابل ۵۰ هزار تماشاگر، حریف الوحده نمی‌شود؛ هر چند به‌طور نسبی نمایشی قابل توجه از خود نشان می‌دهد. ولی نه در حدی که تیم درجه دوی اماراتی را شکست دهد. در اسکواد استقلال نام‌های بزرگی به چشم می‌خورد. این باشگاه به مدد دست‌به‌جیبی هلدینگ خلیج فارس تا جایی که توانسته بازیکن داخلی و خارجی جمع کرده تا دست‌کم در لیگ دوی آسیا چشم‌ها را خیره کند، اما نه نازون انگیزه‌ای نشان داده، نه منیر درخشیده و نه آدان در حدواندازه‌های دروازه استقلال ظاهر شده؛ از دست ستاره‌های پر سروصدای داخلی‌اش هم کاری برنیامده است. سپاهان هم با لیست قابل توجهش چیزی نشان نداده است.

نمایش آسیایی را فراموش کنیم و برویم به بازی‌های لیگ. واقعیت این که هیچ کدام از این تیم‌ها در لیگ بیست‌وپنجم در قواره خودشان نبوده‌اند و در ۵ هفته ابتدایی و از ۱۵ امتیاز ممکن، در بهترین حالت، بیشتر از ۸ امتیاز کسب نکرده اند (تراکتور)! به این لیست، نام پرسپولیس پرآوازه را هم باید اضافه کرد که مدت‌هاست از روزهای خوبش فاصله گرفته و نشانی از تیمی که طی یک دهه اخیر همواره در صدر بوده و جام‌های داخلی را یکی پس از دیگری درو می‌کرده است، ندارد.

راستش را بخواهید تیم ملی‌مان هم که همین چندی پیش در تورنمنت کافا شرکت کرد و مقابل لیستی از تیم‌های درجه دو به میدان رفت، چیزی برای ارائه نداشت. تیمی که سیاهه‌ای از لژیونرهای ریزودرشت را هم در کنار خود می‌دید، به زور از پس هم‌گروهی‌های بی‌نام و نشانش برآمد و در نهایت فینال را به رقیب سنتی این سال‌های اخیرش، ازبکستان باخت و طرفی برنبست جز چندتایی بازیکن مصدوم که روی دست باشگاه‌ها گذاشت....

واقعیت را بپذیریم؛ تیم‌های باشگاهی ایران و تیم ملی در کنار ضعف فنی، دچار عارضه‌ای دیگر هم شده اند؛ بی‌انگیزگی و کسالت. کمتر بازیکنی در میدان شور بازی دارد و با رغبت به توپ ضربه می‌زند. کمتر بازیکنی میل به برنده شدن دارد. گویی بازیکن‌ها به زور پا به میدان مسابقه می‌گذارند و تمایلی به رقابت ندارند. ساق‌ها خسته است، دل‌ها سرد و در سرها تنها نقشه دریافت پول بیشتر. این نمایش هرگز اندازه عدد و رقم قراردادهای عجیب و غریبی که در پیش‌فصل خبرش به گوش‌مان رسید، نیست. پنج هفته گذشته و تیم‌های مدعی و ستاره‌های پر سروصدا ادعایی نداشته و هم‌قواره تیم‌های بی‌ادعا ظاهر شده‌اند.

وسط این نمایش کسالت و رکود و بی‌حاصلی فوتبال، دم آنهایی که همچنان بلیت می‌خرند، در استادیوم‌ها حاضر می‌شوند و برای تیم محبوب‌شان هورا می‌‌کشند گرم. به ما که پای تلویزیون بازی‌ها را نگاه می‌کنیم و علاوه بر نمایش سرد و بی‌روح تیم‌هایمان، فیلمبرداری و پخش فنی ضعیف بازی‌‌ها هم روی اعصاب‌مان می‌رود، خیلی سخت می‌گذرد. ولی کاش بزرگواری این میان پیدا می‌شد و حکم به تعطیلی فوتبال ایران می‌داد. کاش بساط این نمایش تباه و گاه حتی خجالت‌بار مدتی جمع می‌شد و کرونومترها از صفر شروع می‌کردند. اما این بار با حساب و کتاب درست و دقیق؛ زمانی که به اندازه انگشت‌های یک دست، زمین درست و حسابی برای بازی در سراسر ایران وجود داشته باشد. زمانی که دوربین‌های به‌روز و پیشرفته بازی‌ها را فیلمبرداری کند، زمانی که برق استادیوم‌ها نرود، زمانی که سرویس بهداشتی به قدر کافی در اختیار تماشاگران قرار بگیرد و قراردادها متناسب با کیفیت بازیکن‌ها باشد و... زمانی که فوتبال ایران، دست‌کم در فاز برگزاری و تدارکات مسابقات به سطح رقابت با همسایه‌های حاشیه‌نشین خلیج‌ فارس رسیده باشد.

آخرین اخبار ورزش را از طریق این لینک پیگیری کنید.