|

فیلم نارنگی ها فرصت رویارویی با جنگ

ژاک دریدا، فیلسوف معاصر الجزایری تبار فرانسوی معتقد است: «هر فیلمی برای بیان یک نیت اصلی ساخته می شود اما در دل خود مفاهیم و اتفاقات حاشیه ای دارد که بر ضد نیت اصلی فیلمساز است.» فیلم «نارنگی ها» محصول ۲۰۱۳ تولید استونی و گرجستان به کارگردانی و نویسندگی زازا اوروشادزه از این قاعده مستثنی نیست.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

«نارنگی ها» اثری صلح طلب و ضد جنگ به شمار می رود و صلح طلبی اش تا لحظه ای ادامه دارد که جان خود و عزیزانت در معرض خطر نباشد و سربازی بر روی سرت ماشه ی اسلحه را نکشیده باشد. 

«نارنگی ها»، اثری ضد جنگ است که یک روستای کوچک را برای نزاع های آبخازیا انتخاب کرده و می خواهد زهرش را در آن مکان به کام مخاطبان بچشاند. داستان فیلم در بحبوحه ی جنگ آبخازیا (۹۳-۱۹۹۲) رخ می دهد، جایی که کشاورزان استونیایی به پرورش باغ های نارنگی مشغول اند و با شروع جنگ به سرزمین خود باز می گردند اما دو نفر از آنان به نام های ایوو و مارگوس در روستا باقی ماندند تا نارنگی ها را برداشت کنند اما هنگام برداشت محصول خود با تبادل آتش بین دو گروه کوچک از سربازان جنگ رو به رو می شوند.

تنها دو نفر از سربازان، احمد (سرباز اجیر شده ی چچنی) و نیکو (سرباز گرجستانی) در حالی که به شدت زخمی اند، باقی می مانند و دو کشاورز استونیایی از آن ها تا بهبودی کامل، مراقبت می کنند. هر دو سرباز قسم می خورند که بعد از بهبودی یکدیگر را بکشند ولی ایوو از هر دو ضمانت می گیرد که مادامی که زیر سقف منزل او هستند، هیچ خونی نباید ریخته شود. هر دو سرباز قبول می کنند و به تدریج کری خواندن هایشان تمام می شود و پس از بهبودی یافتن شان، چهره ی های انسان دوستانه ای از خود نشان می دهند و به این نتیجه می رسند که انسانیت را می توان در زخم ها و رنج های طرف مقابل پیدا کرد.

اما در نهایت با ورود یک‌ جیپ متعلق به سربازان روسی، سرنوشت همه ی آنها دستخوش تغییر می شود. این اثر نشان می دهد حتی اگر در جهانی زندگی کنی که می خواهی صلح طلب باشی ،دیگرکشی اجازه نمی دهد. خشونت جنگ که در نهایت منجر به کشته شدن انسان های بی گناه می شود، موضوع غم انگیزی است که در گوشه و کنار مان در حال تجربه ی آن هستیم اما آن چیزی که دولت ها با ماشین کشتار جنگ راه می اندازند در هیچ یک از مدیوم ها، آن شقاوت و ظلم را نمی توان به تصویر کشید. جنگ هایی که در نهایت با کشتن هزاران نفر می خواهند آرمان، منافع و ایدئولوژی شان را به هر شکلی بر جای بگذارند.

فیلم  «نارنگی ها» روایتی از دیدگاه «خود» ی است که به دیگری نگاه می کند. داستان از دیدگاه ایوو(کشاورز) روایت می شود، مردی که زندگی اش را در برداشت های نارنگی خلاصه کرده است و جعبه هایی می سازد به جای حمل بمب و نارنجک، حامل نارنگی است.

جنگی که مابین دو سرباز روایت می شود و آن ها این فرصت را تبدیل به صلح و کنار هم بودن می کنند. نگریستن به چهره ی دیگری که بازتابی از خودشان است و تبدیل به دوستی می شود. در اینجاست که ما با این دو سرباز احساس نزدیکی و همذات پنداری می کنیم. آن ها از یک پیکره  هستند، و همان اصطلاح رایج که همه ی ما انسان هایی هستیم عاشق زندگی.

فیلم به شدت انسان گراست و نشان می دهد هر فردی از هر ملیتی پر از داستان های عاشقانه ای برای زیستن دارد و این هنر ارزنده ی سینماست.

«نارنگی ها»، سمبلی از زندگی و عشق است که زور جنگ بر آن می چربد و در این دنیای کثیف، این جنگ است که بر انسانیت پیروز می شود.

منبع: سینماسینما

آخرین اخبار فرهنگ و هنر را از طریق این لینک پیگیری کنید.