هر آنچه از فصل سوم سریال بازی مرکب و شخصیتهای آن باید بدانید/ فصل چهارم اسکویید گیم ساخته میشود؟
فصل سوم سریال «بازی مرکب» امروز صبح منتشر شد .۶ قسمت که در ۶ ساعت بسیاری را با یکی از بخشهای تاریک وجود انسانی درگیر کرد.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
پیچش داستانی بازیکن ۲۲۲ در فصل سوم «بازی مرکب» تاریکترین اتفاقی است که تاکنون در این سریال رخ داده است.
خطر لو رفتن داستان وجود دارد
فصل سوم سریال «بازی مرکب» امروز صبح منتشر شد .۶ قسمت که در ۶ ساعت بسیاری را با یکی از بخشهای تاریک وجود انسانی درگیر کرد.
این فصل در کمتر از چند ساعت بسیاری را وادار به واکنش کرده است.
برخی معتقدند که شاید نتفلیکس نتواند در برابر ادامه ساخت این سریال مقاومت کند اما پایان آن به شکلی است که شاید نتوان فصل چهارمی برای آن تصور کرد.
پیش از این هم نتفلیکس تایید کرد که خبری از فصل چهارم نیست اما قرار است اسپین آف این سریال ساخته شود.
سازندهاش اعلام کرده است که شاید اسپین آفی با فاصله زمانی سه ساله بین فصل اول و دوم، زمانی که گیهون به دنبال افرادی برای جذب بازیکن میگردد ساخته شود. در این بازه زمانی سه ساله، شاید بتوان داستان جذابی از کاپیتان پارک و افراد نقابدار، در خارج از زمین بازی روایت شود.
فصل سوم چگونه آغاز میشود؟
فصل اول «بازی مرکب» در سال ۲۰۲۱ ناگهان و بهطرزی غیرمنتظره منتشر شد. این فصل شامل ۹ قسمت بود و به بزرگترین موفقیت تاریخ نتفلیکس تا آن زمان تبدیل شد؛ موفقیتی که برای خالق سریال، هوانگ دونگ-هیوک، بازیگر اصلی لی جونگ-جه و دیگر عوامل، جوایز امی به همراه داشت.
فصل دوم در اواخر سال ۲۰۲۴ با ۷ قسمت منتشر شد و داستان را سه سال پس از پایان فصل اول ادامه داد. اکنون، تنها شش ماه بعد، فصل سوم از راه رسیده است؛ فصلی که تنها شش قسمت دارد و درست بلافاصله پس از پایان پرتعلیق فصل دوم آغاز میشود.
برخی پس از دیدن فصل سوم به این نتیجه رسیدند که بهتر بود نتفلیکس فصل دوم و سوم را در قالب یک فصل واحد منتشر میکرد نه با شش ماه فاصله.
با وجود کوتاهتر بودن تعداد قسمتها، فصل سوم و پایانی «بازی مرکب» همچنان حدود شش ساعت محتوا دارد — و میزان رنج، خشونت و بیرحمیای که در این زمان فشرده گنجانده شده، قابل چشمپوشی نیست.
بخش زیادی از این رنج و خشونت، طبیعتاً، مستقیماً نتیجه اتفاقات فصل دوم است.
در این فصل، بازیکن ۲۲۲ جونهی در جریان بازی، فرزندش را به دنیا میآورد. این شخصیت برای کشف ناشناختههای این مسابقه است وارد بازی شده و حالا سرنوشت فرزندش با این بازی مرگبار گره میخورد.
پایانی اجتنابناپذیر
آی ام دی بی در بخشی از متن خود نوشته است:
«بازی مرکب» با فصل سوم خود به پایانی اجتنابناپذیر و تا حدی ناامیدکننده میرسد؛ فصلی که در واقع بیشتر شبیه به فصل دوم است تا یک فصل کاملاً جدید. در حالی که فصل اول جهانی جهنمی را به تصویر کشید که در آن شرکتکنندگانی بیپول برای بهدستآوردن جایزهای بزرگ در بازیهای کودکانهای مرگبار رقابت میکردند، فصلهای دوم و حالا سوم، با نگاهی بهمراتب بدبینانهتر و تلختر پا به میدان میگذارند؛ نگاهی که در واقع بهروشنی پیام اصلی و نهایی سریال را فریاد میزند: وقتی اوضاع سخت میشود، انسانها ذاتاً موجوداتی وحشتناک هستند.
بسیاری با این ارزیابی مخالف نیستند؛ واقعاً، انسانها اغلب وحشتناکاند!
اما این بار «بازی مرکب» ما را از میان سه فصل خشن و پر از خشونت عبور دهد و در نهایت به پایانی برسد که جز افسوس بر انسانیت چیزی در ذهن نماند.
یک کودک جزو بازیکنان میشود
در قسمت دوم، جونهی وسط بازی «قایمموشک» وارد زایمان میشود. در حالیکه او بههمراه دو بازیکن دیگر (گومجا و هیونجو) باید در سکوت پنهان شوند، درد زایمان همهچیز را به خطر میاندازد.
هیونجو با فداکاری از جونهی و نوزاد محافظت میکند، اما لحظاتی بعد توسط بازیکن ۳۳۳ (میونگی) کشته میشود؛ بازیکنی که بهطرز بیرحمانهای به دنبال حذف تمام اعضای تیم مقابل بود.
در ادامه، ویآیپیهایی که خود را در نقش نگهبان مخفی کرده بودند، با تصمیمی بیسابقه و شوم، خواستار آن میشوند که نوزاد جونهی نیز بهعنوان یکی از شرکتکنندگان بازی در نظر گرفته شود. به همین دلیل، کودک تازهمتولدشده مجبور میشود مانند دیگران در بازیها حضور داشته باشد و اگر موفق نشود، حذف خواهد شد.
در بازی «طناببازی روی پل»، گی-هون (بازیکن ۴۵۶) با به خطر انداختن جان خود، نوزاد را در آغوش میگیرد و از پل عبور میدهد تا جان او را نجات دهد. اما جونهی که بهدلیل پیچخوردگی مچ پا قادر به حرکت نیست، در بازی جا میماند و با فداکاری خود، از گی-هون میخواهد که فقط فرزندش را نجات دهد.
سرانجام، جونهی کشته میشود، اما دختر او زنده میماند؛ و همین روایت، یکی از دردناکترین و تاریکترین داستانهای سریال را رقم میزند.
این شخصیتها را به خاطر داشته باشید یا راهنمای فصل سوم بازی مرکب اگر قبل دیدن این فصل بتوانید این نکتهها را در ذهن داشته باشید دنبال کردن این فصل برایتان آسانتر است.
در آغاز فصل سوم، تنها بازماندگان شورش از فصل قبل عبارتند از:
بازیکن ۴۵۶، گی-هون (با بازی لی جونگ-جه)
بازیکن ۳۸۸ (کانگ ها-نئول) که در حین جستجوی مهمات دچار فروپاشی روانی شد
بازیکن ۱۲۰ (پارک سونگ-هون) که برای پی بردن به دلیل تأخیر ۳۸۸ بهدنبالش رفت.
در این میان، بازیکن ۰۰۱ (با بازی لی بیونگ-هون) ظاهراً مرده تلقی میشود، اما او بهطور کامل به نقش “فرانتمن” برگشته است.
بازیکن ۴۵۶ (گی-هون) گیج و مبهوت است از اینکه هنوز زنده مانده است. او تقریباً دچار نوعی فلج روحی شده که ترکیبی است از عذاب وجدان بازماندهها و نوعی تمرکز لیزری برای اینکه بازیکن ۳۸۸ را بهخاطر شکستهایش بازخواست کند.
با این حال، دیگر بازیکنان نسبت به بازگشت معجزهآسای او واکنش خاصی نشان نمیدهند و آن را بهطرزی عجیب، عادی تلقی میکنند. بیشتر آنها تمرکزشان روی جایزه است که بهدلیل شورش و درگیری بازیکنان، بهطرز چشمگیری افزایش یافته است.
این اتفاقات همچنین به جناح بازیکنان «O» برتری دادهاست.
«نو-اول» (با بازی پارک گیو-یونگ)، سرباز سابق ارتش کره شمالی که اکنون تبدیل به یکی از نگهبانهای صورتی شده است.
آن دختربچه مریضی که نو-اول در ابتدای فصل دوم و در شهربازی با او دوست شده بود و پدرش که بعدها در بازیها بهعنوان بازیکن ۲۴۶ ظاهر شد. تمام این عناصر در خط داستانی فصل سوم نو-اول اهمیت زیادی پیدا میکنند.
گروهی به رهبری کارآگاه جون-هو (با بازی وی ها-جون) برای یافتن جزیرهای که بازیها در آن برگزار میشود، تلاششان در حال به نتیجه رسیدن است.
ویآیپیهای نقابدار که بازگشتهاند تا از نزدیک نظارهگر بازیها باشند و اظهارنظرهایی بیرحمانه با زبان انگلیسی مضحک و ناشیانه تحویل میدهند. آنقدر از این دیالوگهای بد در فصل سوم وجود دارد که به نظر میرسد سازندگان سریال عمداً روی جنبه آزاردهنده آن تأکید کردهاند.
گردنبند صلیب متعلق به «تانوس» مرحوم نیز معنایی تازه پیدا میکند؛ چرا که دیگر بازیکنان مخفیانه به سراغ ذخیره مواد مخدر او میروند.
رنج و اندوه گی-هون، ستون اصلی فصل سوم «بازی مرکب» است.
در این فصل نیز همان فرمول کلاسیک «بازی مرکب» را دنبال میکند: بازیهای کودکانه که در قالب صحنههای پیچیده طراحی شدهاند و سپس با خشونت تکاندهندهای ترکیب میشوند.
در این فصل بهطور خاص، تمرکز بیشتری بر حملات بازیکنعلیهبازیکن وجود دارد، تا جایی که این درگیریها عملاً بخشی از قوانین مسابقات شدهاند. نتیجهی این روند، صحنههایی است که یا بسیار خونین و دلخراشاند یا—در صورت مرگ شخصیتهای منفور—تا حدودی رضایتبخش.
اما کل ماجرا همین است: “یا پیروز شو یا بمیر.”
بینندگان از قبل میدانند که اکثریت بازیکنان—حتی آنهایی که به نظر آدمهای خوبی میرسند—تا پایان زنده نخواهند ماند، اما بعضی از مرگها باعث میشوند آرزوی ترکیب فصل دوم و سوم را بکنید.
این فصل با پایانی بهیادماندنی و کاملاً قطعی تمام میشود.
لحظه به لحظه با فصل سوم بازی مرکب
از همان زمانی که بارداری جونهی در اوایل فصل دوم فاش شد، پیشبینی اینکه کودک او نقشی در داستان خواهد داشت، کار دشواری نبود. با توجه به بیرحمیهای شناختهشده سریال «بازی مرکب»، هرگز تصور نمیشد که جونهی و فرزندش سرانجامی خوش داشته باشند. با این حال، اتفاقی که در فصل سوم برای بازیکن ۲۲۲ رخ داد، حتی از آنچه تصور میشد، هم شوکهکنندهتر بود.
با از دست رفتن تمام امیدها برای اکثر شخصیتهای فصل سوم از جمله «گی-هون»، سریال نیاز داشت تا انگیزهای برای ادامه مبارزه در دل بازماندگان ایجاد کند. جونهی دوستان زیادی در بازی نداشت، اما «گوم-جا» و «هیون-جو» حاضر بودند برای حفاظت از او و کودک تازهمتولدشدهاش همهچیز را فدا کنند. متأسفانه، «میون-گی» اولویتهای دیگری داشت. تصمیم بیپروای بازیکن ۳۳۳ برای کشتن هرچه بیشتر بازیکنان تیم مقابل، باعث وقوع سلسلهای از رویدادهای تراژیک شد که در نتیجه آن، جونهی تقریباً بهتنهایی مسئول محافظت از نوزادش شد.
واضح بود که جونهی قرار است در طول مسابقات زایمان کند، اما شرایط آن بهمراتب بدتر از چیزی بود که میشد تصور کرد. جونهی در قسمت دوم فصل سوم وارد مرحله زایمان شد؛ آن هم وسط بازی قایمموشک. این بازی که نخستین بازی فصل و چهارمین بازی کلی بود، به این صورت طراحی شده بود که نیمی از بازیکنان، شکارچی شده و نیم دیگر در هزارتویی پیچیده پنهان شوند و راه خروج را بیابند.
جونهی، هیونجو و گومجا عضو تیم آبی بودند؛ بنابراین وظیفهشان پنهان شدن و پیدا کردن خروجی بود.
اما وقتی جونهی درد زایمان گرفت، آنها مجبور بودند بیسروصدا بمانند تا توجه تیم قرمز را جلب نکنند. با این حال، همین سه نفر خیلی زود به هدف تیم قرمز تبدیل شدند. اگر فداکاری هیونجو نبود، جونهی و نوزادش همانجا کشته میشدند. خوشبختانه، نهتنها هیونجو شجاعانه با مهاجمان مقابله کرد، بلکه گومجا نیز تجربه زیادی در امر زایمان داشت.
در ابتدا به نظر میرسید که جونهی، دوستانش و نوزاد از مهلکه جان سالم بهدر بردهاند، اما شرایط پس از کشته شدن هیونجو بدتر شد. «میونگی» (بازیکن ۳۳۳) که قصد داشت بیشترین تعداد ممکن از اعضای تیم آبی را حذف کند، از پشت به هیونجو حمله کرد، بیآنکه بداند او در حال محافظت از جونهی و کودک بود. اینکه هیونجو میتوانست بازی را به پایان برساند اما تصمیم گرفت برگردد و به جونهی کمک کند، مرگش به دست «امجی کوین» را غمانگیزتر کرد.
فصل سوم بازی مرکب برای جونهی و کودک او بعد از قسمت دوم پایان نیافت. در پایان بازی قایمموشک، مشخص شد که برخی از نگهبانان صورتیرنگ که مشغول پاکسازی محل بودند، در واقع ویآیپیهایی بودند که برای تجربهای عمیقتر، خود را در دل مسابقه جا داده بودند. ویآیپیها در فصل سوم حتی ترسناکتر از فصل اول ظاهر شدند، بهویژه پس از آنکه خواستار این شدند که نوزاد جونهی بهعنوان یکی از شرکتکنندگان رسمی در ادامه بازیها در نظر گرفته شود.
وظیفه «فرانتمن» بهعنوان میزبان مسابقات، سرگرم نگه داشتن ویآیپیها بود؛ بنابراین او با تمام خواستههایشان موافقت کرد. در بازی طناببازی، کودک جونهی باید مثل همه از روی پل میگذشت؛ در غیر این صورت حذف میشد. این لحظه به نقطه عطف فصل آخر تبدیل شد؛ نهتنها برای جونهی، بلکه برای گی-هون نیز، که حاضر بود جان خود را برای نجات کودک فدا کند. گی-هون با در آغوش گرفتن نوزاد از روی پل عبور کرد و خوشبختانه موفق شد.
در حالی که گی-هون با عبور از پل جان نوزاد جونهی را نجات داد، بازیکن ۲۲۲ هنوز موفق به اتمام بازی نشده بود. با وجود پیچخوردگی مچ پایش در جریان بازی قایمموشک، جونهی به سختی قادر به راه رفتن بود و بههیچوجه نمیتوانست بازی طناببازی را به پایان برساند. گی-هون قول داد که برای کمک به او بازگردد، اما عملاً زمانی برای این کار باقی نمانده بود. بازیکن ۴۵۶ (گی-هون) آماده بود برای نجات جونهی جانش را به خطر بیندازد، اما جونهی میدانست که این کار بیفایده است و تنها به مرگ هر دوی آنها منجر خواهد شد.
بیرحمی ویآیپیها در فصل سوم «بازی مرکب» انگار حد و مرزی نداشت. حتی پس از آنکه بازیکن ۲۲۲ (جونهی) جان خود را فدا کرد تا دخترش حداقل کسی را برای مراقبت از خود داشته باشد، ویآیپیها باز هم راضی نشدند . آنان پیشنهاد دادند که نوزاد رسماً بهعنوان جایگزین مادرش وارد بازیها شود.
در منطق پیچیده و بیمارگونه آنها، یا نوزاد باید همراه با مادرش حذف میشد، یا باید بهعنوان بازیکن جدید شماره ۲۲۲ در آخرین مرحله بازی شرکت میکرد؛ آن هم بهعنوان یک شرکتکننده واقعی.
فرانتمن از این ایده حمایت کرد، احتمالاً برای آنکه مجبور نباشد کودک را فوراً بکشد. این-هو (برادر فرانتمن) هم میدانست که اگر نوزاد رسماً یکی از بازیکنان شود، احتمال توقف بازی با رأی دیگر بازیکنان کمتر میشود، چون آنها باید جایزه نهایی را با یک نفر اضافه تقسیم میکردند.
پیشبینی فرانتمن درست از آب درآمد؛ بهمحض اینکه به بازماندگان گفته شد نوزاد نیز حق دریافت جایزه را دارد، بیشتر آنها تصمیم گرفتند بازی نهایی را ادامه دهند.
فصل دوم و سوم «بازی مرکب» در اصل درباره این بود که فرانتمن میخواست به گی-هون ثابت کند انسانیت بیارزش است. این-هو باور داشت که انسانها ارزش نجات دادن ندارند، و در عمق وجودشان موجوداتی بدبخت و سزاوار تحقیر هستند. از سوی دیگر، گی-هون سعی داشت بازیها را متوقف کند، چون معتقد بود انسانها، حتی در بدترین شرایط، میتوانند بهتر باشند.
اما بعد از اینکه نوزاد وارد بازی شد، فرانتمن توانست بدترین چهره انسانها را به گی-هون نشان دهد.
همه بازیکنان باقیمانده با علامت “O” میخواستند نوزاد را بکشند، تا مجبور نباشند جایزه را با او تقسیم کنند. بازیکن ۱۰۰ و گروهش علناً درباره کشتن یک نوزاد تازهمتولدشده صحبت میکردند، بیآنکه ذرهای تردید یا پشیمانی نشان دهند.
بهمحض اینکه برخی از قوانین مرحله نهایی بازی اعلام شد، بازیکنان “O” تصمیم گرفتند ابتدا نوزاد را بکشند.
در نهایت، نوزاد جونهی فقط یک شخصیت در فصل سوم نبود، بلکه نماد تفاوت نگاه گی-هون و فرانتمن به جهان بود.بازیکن ۴۵۶ (گی-هون) هنوز به آینده بهتر امید داشت،اما فرانتمن فقط بدبختی و پلیدی انسانها را میدید.
چگونه فصل سوم بازی مرکب را ببینیم؟
فصل سوم «بازی مرکب» هماکنون در نتفلیکس در حال پخش است.
برخی سایتهای ایرانی نیز فقط قسمت اول آن را با زیرنویس عرضه کردهاند.
آخرین اخبار فرهنگ و هنر را از طریق این لینک پیگیری کنید.