نیچه از آن فیلسوفهایی است که من درباره آرا و آثارش همواره احساسی دوگانه داشتهام. از یک سو انتقاد تند و صریح او به اخلاقیات ریاکارانه و سرکوبگرانه و تأکیدش بر زیست طبیعی و شادمانه، و ارج نهادن بر نفس زندگی و جدال بیامان با «خواردارندگان تن» و «واعظان مرگ»، برایم جذاب و شورانگیز بوده است و از سوی دیگر هرگز نتوانستهام با گرایش خردستیزانه در بعضی از آثارش، یا با نظریهپردازی او درباره انسان برتر که به «اَبَرمرد» هم تعبیر شده است، یا با «ارادهی معطوف به قدرت»، که هیتلر و حزبش از بیان ناروشن و استعاری آن برای توجیه خود بهره بردند و... کنار بیایم.
یادداشت کامل را اینجا بخوانید.
ارسال نظر