محفل یاران یار

هفتمین سالگرد درگذشت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی با حضور چهره‌های سیاسی در حسینیه جماران برگزار شد؛ مراسمی که با انتقادهای تند سخنرانان از وضعیت فعلی گرم شد و یاد هاشمی در روزهای سختی زنده شد که اگر نبود، عبور از گردنه مصائب شاید امکان‌پذیر نبود. در این مراسم چهره‌هایی مانند علی‌اکبر ناطق‌نوری، زهرا مصطفوی، حسن خمینی، محمد خاتمی، محمدرضا عارف، بیژن نامدار‌زنگنه، اسحاق جهانگیری، محمودجواد ظریف، محمدرضا باهنر، محسن رفیق‌دوست، محمدباقر نوبخت، مجید انصاری و خانواده مرحوم هاشمی‌رفسنجانی و جمعی از مردم حاضر بودند. در ابتدای این مراسم محسن هاشمی‌رفسنجانی در سخنانی با تسلیت هفتمین سالگرد درگذشت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و از زبان حال مادر از دغدغه پیگیری وضعیت فائزه هاشمی که در زندان است، گفت. فاطمه هاشمی نیز با قرائت دل‌نوشته‌ای یاد پدر را گرامی‌ داشت. در ادامه این مراسم از کتاب خاطرات سال ۱۳۸۰ مرحوم هاشمی‌رفسنجانی نیز رونمایی شد. پایان‌بخش این مراسم نیز سخنرانی حسن روحانی، رئیس‌جمهوری سابق و رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم بود.

حجت‌الاسلام حسن روحانی، رئیس‌جمهوری پیشین کشورمان، در مراسم هفتمین سالگرد درگذشت مرحوم هاشمی که صبح پنجشنبه در حسینه شماره دو جماران برگزار شد، گفت: شخصیت آقای هاشمی و راه و مسیری که پیش پای ما گذاشت، هرگز از یاد نخواهد رفت. او شخصیتی بود که در سخت‌ترین شرایط خود پیش‌قدم در صحنه برای حل معضلات بود. او افزود: روزهایی بود که هاشمی تنهای تنها بود. من یکی از آنها را بعد از روز هفتم تیر دیدم که یار امام، آیت‌الله بهشتی، دیگر در میان ما نبود. روزی بود که آیت‌الله خامنه‌ای در بستر در بیمارستان بود و آیت‌الله هاشمی تنهای تنها بود. به مجلس آمد و تلاش کرد جلسه مجلس تشکیل شود. آن روز احساس می‌شد مدیر اجرائی کشور تنها هاشمی‌رفسنجانی است. وجود امام به‌عنوان رکن بزرگ کشور و انقلاب اساس خنثی‌شدن توطئه‌ها بود. هاشمی آن روز بارِ نظام جمهوری اسلامی ایران را تنها بر دوش گرفت. آن روزهای سخت گذشت و عبور شد. او تصریح کرد: هاشمی به ما می‌گوید باید در روز سخت به صحنه بیاییم. من احساس می‌کنم امروز کشور یکی از آن روزهای سخت است. من گاهی فکر می‌کنم امروز سخت‌تر از سال‌های ۶۰ و ۶۲ و دهه ۶۰ است. جبهه دوست و دشمن کاملا روشن بود و این کار را آسان می‌کرد. امروز به جایی رسیده‌ایم که به صحنه آمدن و گره‌ها را باز‌کردن به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. او ادامه داد: ای کاش سال ۹۷ هم بود که من فکر می‌کنم پایان جنگ ما، آخرین قدم او بود در اسفند ۹۷. اسفند ۹۷ که دولت عراق رسما لایروبی شط‌العرب و خط تالوگ را به‌عنوان خط مرزی دو کشور اعلام کرد و من اینجا باید یاد کنم از شهید بزرگوار سردار قاسم سلیمانی و همچنین یاد کنم از دکتر ظریف که این دو نقش بسیار بزرگی داشتند تا آن روز ما با نخست‌وزیر عراق بتوانیم به توافق نهایی برسیم و در مصاحبه مطبوعاتی هر دو اعلام کنیم و نخست‌وزیر عراق این را به‌عنوان توافق دو دولت در تریبون رسمی با حضور خبرنگاران اعلام کند. من اسفند ۹۷ را پایان جنگ تحمیلی می‌دانم و گرچه هنوز ما انتظاراتی داریم که در روزگاری آنها هم به دنباله‌اش محقق شد. امروز روزی است که ما در صحنه‌ای قرار گرفته‌ایم که همه باید تلاش کنیم و فکر کنیم که اگر هاشمی بود، امروز چه می‌کرد. روحانی ادامه داد: به اعتقاد من یکی از ثمرات بزرگ انقلاب اسلامی انتخابات آزادِ سالمِ امنیتیِ رقابتیِ مشارکتی است که رهبری فرمودند. این یکی از آثار بزرگ انقلاب اسلامی ماست. ما در انقلاب اسلامی از روز اول به مردم وعده دادیم که کشور مالِ شما و در اختیار شماست.

اقلیت   حاکم   از   این  سخن   رهبری  خوشحال   نیست

من می‌فهمم اقلیت حاکم از این سخن رهبری خوشحال نیست. من می‌فهمم این سخن رهبری حرف دل اکثریت قاطع ملت ایران است. من می‌فهمم همان‌طورکه امام وقتی سخن می‌گفت، مردم احساس می‌کردند سخن امام آن چیزی است که خواست ملت بزرگ ایران است، امروز هم آنچه رهبری می‌فرماید، حرف دل ملت ایران است. ملت ایران انتخاباتی می‌خواهد با مشارکت. چطور این مشارکت امکان‌پذیر است؟ با همان جمله بعدی ایشان؛ مشارکت و رقابت. با رقابت امکان‌پذیر است. چگونه رقابت امکان‌پذیر است؟ آنجایی که مردم احساس رقابت کنند، وجدان عمومی مردم احساس رقابت کند. آن‌ جایی که مردم احساس سلامت کنند، احساس امنیت کنند، ببینند آنچه از آنِ ملت است، در خدمت ملت است و در خدمت یک جناح نیست. این را مردم باید احساس کنند و ببینند.

چطو  ر  شد  که  در  ۹۲ ما   هر   جراحی اقتصادی‌ای کردیم مردم   تحمل  کردند؟

روحانی با اشاره به انتخابات‌های ۹۲ و ۹۶ گفت: در ۹۲ نزدیک ۷۳ درصد و در ۹۶ بیش از ۷۳ درصد مردم پای صندوق آرا آمدند و رأی دادند. چطور شد که در ۹۲ ما هر جراحی اقتصادی‌ای کردیم، مردم تحمل کردند؟ ما همان هفته‌های اول یک جراحی بزرگ اقتصادی کردیم و آمدیم ارز کالاهای اساسی را که دو‌نرخی بود (هزار‌و 200‌و خرده‌ای بود و چهار‌هزار‌و 200‌و خرده‌ای) تک‌نرخی کردیم. هزارو 200 را برداشتیم کردیم چهار‌هزار‌و خرده‌ای. عده‌ای از اقتصاددان‌ها به من می‌گفتند با این کار یک تورم بزرگ درست می‌شود. این جراحی انجام گرفت، اصلا مردم متوجه آن نشدند؛ این‌قدر آرام این کار انجام گرفت. یک‌صدم واحد درصد هم تورم بالا نرفت، تورم سر جای خودش ایستاد و تورم پایین آمد. روزانه تورم پایین آمد.

در سال ۹۳ قیمت بنزین از ۴۰۰ تومان رفت به ۷۰۰ تومان و هزار تومان؛ یعنی تقریبا از مجموعا سرجمع از دو برابر هم بیشتر شد. دوستان ما در مجلس برای این کارِ ما تورم ۴۰‌درصدی را پیش‌بینی می‌کردند. دوستان ما در دولت تورم ۱۲‌درصدی را پیش‌بینی می‌کردند. یک واحد درصد هم تورم ایجاد نشد. جای تعجب همه اقتصاددان‌ها بود که چرا؟ چون مردم با دولت بودند. مردم در انتخابات شرکت کرده بودند، مردم دولت را مالِ خودشان می‌دانستند.

چرا نتوانستند برجام را از بین ببرند؟ بعد از تیر ۹۴ تا ۲۷ دی ۹۴ که برجام اجرائی و عملیاتی شد، پنج عملیات بزرگ که الان نمی‌خواهم توضیح دهم که آخرینش سفارت عربستان بود، انجام دادند تا برجام را از بین ببرند. چرا ناموفق بودند؟ چرا نتوانستند؟ به دلیل اینکه دنیا می‌دانست پشت سر دولت، ملت است. وزیر خارجه آمریکا به وزیر خارجه ما گفته بود ما اجتماع مردم را در سفر فلانی (یعنی بنده) در اصفهان دیدیم. در ۱۵ بهمن سال ۹۳ من به اصفهان رفتم، سفر استانی. اجتماع عظیم بی‌نظیری بود. بعضی از دوستان اصفهانی می‌گفتند تا حالا ما یک چنین اجتماعی و یک چنین عظمتی ندیده‌ایم. در آن اجتماع بزرگ وزیر خارجه آمریکا به وزیر خارجه ما گفته بود ما می‌دانیم ملت حامی دولت است و ما اصفهان را دیدیم.

در   ۱۴۰۰   رقیب   کسی  که  انتخاب  شد، هیچ‌کس   نبود   جز آرای   باطله

در ۱۴۰۰ رقیب کسی که انتخاب شد، هیچ‌کس نبود جز آرای باطله. رأی اول رأی رئیس‌جمهور بود، رأی دوم آرای باطله! خب چرا این کار را کردیم؟! چرا سه‌میلیون‌و 700 هزار، چرا حدود چهار میلیون نفر رفتند رأی سفید و باطله به صندوق ریختند! چرا این کار را کردیم؟! خب یک نفر دیگر را تأیید می‌کردیم، یک انتخابات رقابتی به پا می‌شد. ببینید مقام معظم رهبری سخن بسیار مهمی فرمودند، فرمودند اگر تحول می‌خواهید (که کشور نیاز به تحول دارد) در سایه انتخابات است. ما تحول می‌خواهیم. ملت ما تحول و تغییر می‌خواهد. تحول از اصلاحات هم بالاتر و گسترده‌تر است. مردم یک زندگی راحت می‌خواهند.

در   دولت   دوازدهم سخت‌ترین   روزهای   تاریخی   را   مشاهده کردیم

ما در دولت دوازدهم سخت‌ترین روزهای تاریخی را مشاهده کردیم؛ دیگر هیچ‌وقت چیزی به نام کرونا که در ۱۰۰ سال گذشته و حتی ۲۰۰ سال گذشته هم شاید در ایران نبود، در دنیا هم شاید نبوده است. در آن شرایط سختی که سه ماه صادرات و واردات ایران قطع شد، در سه‌ماهه اول سال ۹۹. در آن سالی که برای اولین بار در تاریخِ  از روزی که نفت کشف شده است، در سه‌ماهه اول ۹۹ قیمت نفت منهای سه دلار بود! باور می‌کنید؟! قیمتِ نفت منهای سه دلار؛ یعنی کشتی‌ای که پهلو می‌گرفت می‌بایست سه دلار هم بابت هر بشکه به آن می‌دادیم که نفت ما را ببرد. یک همچون شرایطی در ۹۹ درست شد. فشار به مردم آمد. مشکلات برای مردم ایجاد شد. من قبول دارم مردم سختی‌های فراوان دیدند. از آن طرف جنگ اقتصادی ترامپ؛ یک دیوانه‌ای که در تاریخ آمریکا بی‌سابقه بود که یک همچون آدمی حاکم شود با آن اقداماتی که او کرد علیه ملت‌های مختلف و از جمله علیه ملت ایران. ما جنگ اقتصادی داشتیم، کرونا هم آمد، مشکلات هم در داخل بود، همه در کنار هم قرار گرفت. اما ما نگذاشتیم زندگی مردم، نه اینکه فقط اقتصاد را نگذاشتیم فروبپاشد، بلکه نگذاشتیم زندگی خانوادگی مردم فروبپاشد.

فرق ما با  این دولت   چه   بود؟ یک   چیز   بیشتر   نبود:   حمایت   مردم

من این آمار را خدمت شما عرض می‌کنم: از سال ۹۲ تا پایان ۹۹ در طول این مدت قیمت کالا و خدمات حدودا چهار برابر شد. دقیق بگویم: ۴.۲ شد. حقوق کارکنان ۵.۱ برابر شد؛ حقوق کارگران ۵.۵ برابر شد. حقوق بازنشستگان ۷.۷ برابر شد. حقوق قشر بسیار ضعیف جامعه از لحاظ اقتصادی یعنی آنهایی که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی‌اند ۱۲.۷ برابر شد. یعنی در آن روزِ وانفسا و در آن شرایط سخت (که حالا من نمی‌خواهم همه جریانات آن ایام را بگویم) کاری کردیم که در پایان ۹۹ تورم ما در آن شرایط سخت ۳۶.۴ بود و رشد اقتصادی ما چهار درصد و در سه‌ماهه اول ۱۴۰۰ که آخرین سه‌ماهه‌ای بود که دولت ما حاکم بود، رشد اقتصادی ما ۶.۷ درصد بود که هنوز در این چند سال به این رشد ۶.۷ درصد نرسیده‌اند. چرا؟ فرق ما با این دولت چه بود؟ یک چیز بیشتر نبود: حمایت مردم.

حمایت   مردم   در   صورتی   ایجاد   می‌شود   که   به   حرف مردم   گوش   دهیم

حمایت مردم در صورتی ایجاد می‌شود که به حرف مردم گوش دهیم. گوش شنوا داشته باشیم. در برابر سخنان مردم سر فرود بیاوریم، تعظیم کنیم. مشروعیت کل نظام ما با رأی ملت است. امام در آن نامه اخیرش به شورای بازنگری به صراحت فرمود که «ولی‌ای مشروع است که ولیِ منتخب ملت باشد». فرمود ولایت فقیه چون خبرگان به آن رأی می‌دهد، خبرگان هم چون منتخب مردم است، پس طبعا او هم می‌شود منتخبِ ملت؛ ولیِ منتخب حکمش نافذ است. همه چیز با رأی مردم است. نظام ما یک چنین نظامی است. امام چنین نظامی را به ما معرفی کرده. مقام معظم رهبری بر همین تأکید دارد: تحول را در سایه یک انتخاباتِ مشارکتیِ رقابتیِ سالمِ امن اعلام می‌کند.

اقلیت   حاکم   نه   مشارکت   حداکثری   می‌خواهد،   نه   رقابت می‌خواهد

روزهای سختی است. امیدوارم همه ما دست به دست هم دهیم. البته من می‌دانم اقلیت حاکم نه مشارکت حداکثری می‌خواهد، نه رقابت می‌خواهد. هیچ‌کدام اینها را نمی‌خواهد. یک انتخابات سرد می‌خواهد که پای صندوق کسی نباشد و همان اقلیت دومرتبه ادامه دهد.

بگذارید   مردم   امیدوار   باشند، ما   راهی جز   صندوق   نداریم

حکومت فرد مهم نیست، منافع ملی مهم است. حکومت یک جناح مهم نیست، رضایت عامه مهم است. بگذارید مردم خوشحال باشند، بگذارید مردم امیدوار باشند. ما راهی جز صندوق نداریم. راهی جز انتخابات آزاد نداریم. راهی جز حفظ این انقلاب نداریم، راهی جز عظمت ایران نداریم. بگذارید مردم متحد شوند، همه در کنار هم قرار بگیرند، دست به دست هم دهند از مشکلات عبور کنیم و بتوانیم دومرتبه افتخارهای بزرگی را برای این ملت و کشور بیافرینیم.

محسن هاشمی: مادرم   پرسید  نمی‌خواهی   برای  فائزه کاری   انجام   دهی؟

محسن هاشمی نیز در سخنانی در مراسم بزرگداشت پدرش با بیان اینکه «تفکرات آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی برای زیربنای کشور بود»، اظهار کرد: دغدغه او عمدتا رفاه مردم بود. فقر الان دشمن اصلی مردم است و اگر نظام به آن نپردازد می‌تواند برای کشور ایجاد مشکل کند. وی افزود: آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی دغدغه‌هایی داشت، به عنوان یک عنصر فراشکوفا درباره هر کاری که تصمیمی می‌گرفتند آن را رها نمی‌کردند و به سرانجام می‌رساندند. ۶۰ سال پیش که کتاب «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار» را نوشت دغدغه توسعه ایران را داشت. آیت‌الله هاشمی در بیش از ۱۳ انتخابات شرکت کرد و تنها در دو مورد شکست خورد اما از آن شکست‌ها هم گذشت و در بیشتر جایگاه‌هایی که قرار داشت از طریق انتخاب مردم به آن جایگاه رسیده بود.

فرزند آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی یادآور شد: او پیش از انقلاب با همکاری شهید باهنر بنیادی تأسیس کرد و نام آن را «رفاه» گذاشت و همین دیدگاه را بعد از انقلاب نیز ادامه داد و از سال ۶۱ در دوران اوج جنگ دانشگاه آزاد اسلامی را تأسیس کرد که نیمی از فارغ‌التحصیلان کشور از این دانشگاه هستند. حتی وقتی در دوران ریاست‌جمهوری او قرار شد فروشگاهی زنجیره‌ای تأسیس شود نام «رفاه» را برای آن پیشنهاد داد.

محسن هاشمی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اقداماتش برای آزادی فائزه هاشمی از زندان، اظهار کرد: شب گذشته خدمت مادرم رسیدم و با توجه به سن و سالی که دارند مدام از من درباره مسائل مختلف سؤال می‌کردند. مادرم در تمام طول مدت مبارزه با مرحوم پدرم پیش آمده است و بعد از چند پرسش، از احوال خواهرم فائزه پرسید و فراموش کرده بود که او زندان است. من پاسخ دادم که مسافرت است اما کمی بعد به یاد آورد که به زندان رفته و دوباره پرسید از من که چرا فائزه زندان است؟ گفتم خارج از چارچوب حرف زده است. گفت مگر حرف‌زدن جرم است؟! آیا نمی‌خواهی برای خواهرت کاری کنی؟ پاسخ دادم هم خدمت دفتر مقام معظم رهبری و آقای حجازی نامه نوشتم و هم به رئیس قوه قضائیه حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای نامه نوشتم تا اقدامی برای فائزه انجام شود و امروز هم به مناسبت سالگرد پدر، خواستم از مادر و نیز خواهرم فائزه هم در این جلسه یادی کرده باشم.