منبع آگاه: آمریکا ارادهای برای رفع تحریم نشان نمیدهد/ آخرین وضعیت مذاکره ایران و آمریکا
بازی عدم قطعیت آمریکا درباره خطوط قرمز ، هاله ابهام درباره مذاکرات تهران و واشنگتن را پررنگتر از همیشه کرده است. به هر میزان که ایران با شفافیت و صداقت رفتار کرده است، طرف مقابل رفتاری پرابهام، متناقض و زیادهخواهانه در پیش گرفته است.

به گزارش گروه رسانهای شرق ،
بازی عدم قطعیت آمریکا درباره خطوط قرمز ، هاله ابهام درباره مذاکرات تهران و واشنگتن را پررنگتر از همیشه کرده است. به هر میزان که ایران با شفافیت و صداقت رفتار کرده است، طرف مقابل رفتاری پرابهام، متناقض و زیادهخواهانه در پیش گرفته است.
بازی عدم قطعیت آمریکا درباره خطوط قرمز ، هاله ابهام درباره مذاکرات تهران و واشنگتن را پررنگتر از همیشه کرده است. به هر میزان که ایران با شفافیت و صداقت رفتار کرده است، طرف مقابل رفتاری پرابهام، متناقض و زیادهخواهانه در پیش گرفته است.
سیاست خارجی دونالد ترامپ در قبال ایران را میتوان از دریچهای تحریف شده از مدل تبلیغاتی «مردان دیوانه» فهمید. مانند یک کمپین دقیق طراحی شده برای فروش یک محصول، رویکرد ترامپ بر سادهسازی، تکرار و بهرهبرداری از نگرانیهای موجود استوارشده است.
پنج دور مذاکره بین ایران و آمریکا برگزار شده است. اگرچه خبرقطعی از محتوای مذاکرات مخابره نشده است اما نگاه های خوش بینانه در ابتدای رایزنی ها جای خود را به بدبینی تصاعدی درباره ادامه روند دیپلماتیک داده است. آمریکا متاثر از «دیپلماسی انفرادی» ترامپ تلاش می کند حداکثر خواستههای خود را مطالبه کند در حالی که مذاکرات در چارچوب بده و بستان های متعارف و متعادل قابل پذیرش است.
شخص ترامپ در چارچوب «دکترین مرد دیوانه» همچنان میخواهد سرسخت و غیرقابل پیشبینی جلوه کند. او ظاهرا تلاش میکند بگوید در مقابل آنچه که بهعنوان منافع ایالاتمتحده تعریف میکند به هیچ عنوان حاضر به انعطاف نیست؛ این موضوع در سیاست خارجی ترامپ یک پوسته سخت محسوب میشود. البته در عمل و بنا به شرایط رییسجمهوری امریکا به شدت منعطف میشود. در میان تمام آنچه که در تحلیل رفتار ترامپ گفته می شود ؛ ترامپ دوست دارد به هر قیمتی تیتر یک رسانه های جهان باشد.
اما مساله این است که در عمل او نه تنها موفقیتی در پروندههای مهم جهانی مثل اوکرابن و غزه کسب نکرده بلکه شرایط را در هر دو مورد "خونینتر" از قبل نموده است.
مشکل ترامپ و یارانش این است که میخواهند قواعد حاکم بر معاملات بازاری نودشان را بر مذاکرات دیپلماتیک بین دولتها حاکم کنند. چنین چیزی ممکن نیست چراکه اساسا "منافع ملی" دولتها با "منافع مادی" شخصی در یک معامله بازاری تفاوت اساسی دارد اگرچه در هر دو مورد با "منافع" سر و کار داریم.
خط قرمز تهران
بسته پیشنهادی آمریکایی ها روز شنبه گذشته از طریق عمانی ها تسلیم تهران شده است. «فعلا» تاریخ دور بعدی مذاکرات ایران و آمریکا اعلام نشده است.گفته شده که طرف آمریکایی خواهان تشکیل کنسرسیوم مشترک هسته ای شده است اما درباره جزئیات آن خبرهای ضد و نقیضی منتشر شده است. آنچه که گفته می شود این است که بسته پیشنهادی مفصل آمریکایی ها ، «خیالبافانه و یکجانبه» بوده، به گونهای که ایران نمیتواند آن را مبنایی منصفانه برای بحث در مورد توافق احتمالی در نظر بگیرد.
یک دیپلمات ارشد ایرانی تاکید می کند که «ایران فقط درباره رفع نگرانی در مورد ماهیت برنامه هسته ای گفت وگو می کند. غنیسازی صفر هیچ جایی در این موضوع ندارد. طرح فشار غنی سازی صفر به هر شکلی به منزله تصمیم آمریکا برای عدم موفقیت روند مذاکراتی است.»
وی در ادامه تاکید می کند که «طرف آمریکایی به خوبی میداند ایران به هیچ عنوان حاضر به تعطیلی یا حتی تعلیق غنیسازی نخواهد بود. »
در کنار موضوع غنیسازی در داخل ایران که ایران ثابت کرده است در مورد آن هیچ انعطافی نخواهد داشت، مساله رفع تحریمها یک موضوع اساسی برای طرف ایرانی است. گفته میشود آمریکا تاکنون از بحث جدی در مورد این موضوع طفره رفته است. یک منبع آگاه با انتقاد از رویکرد آمریکا می گوید که «آمریکا با ارسال این نامه نشان داد که ارادهای برای برداشتن تحریم ها که لازمه هر توافق منصفانهای است ندارد.»
در طول فرآیند مذاکرات ایران و آمریکا ، فضای ذهنی متاثر از رفتار تخاصم آمیز واشنگتن بر مذاکرات سنگینی کرده است. تروئیکای اروپایی ، آژانس بین المللی انرژی اتمی و برخی جریانات داخلی آمریکا همراستا با رژیم صهیونیستی علیه مذاکرات فضاسازی و اقدام کرده اند. نکته اینجاست که رفتار ایالات متحده در ارسال سیگنال های متعارض فضای ذهنی متاثر از بدقولی ها و رفتار تخاصم آمیز آمریکا را تشدید کرده است.
دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی در این رابطه می گوید که «سوء ظن شدید کسانی که از ابتدا معتقد بودند دعوت آمریکا به مذاکره بخشی از یک جنگ همهجانبه روانی-شناختی است بیش از هر زمانی به واقعیت نزدیک شده است.»
از اختلاف تاکتیکی تا اتحاد استراتژیک اسرائیل و آمریکا
در الگوریتم ذهنی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا منافع اقتصادی مرد دیوانه بر استراتژی دیگر ایالات متحده ارجحیت دارد ؛ این وضعیتی دکترین سیاست خارجی سیستمی ایالات متحده مبتنی بر «قدرت هوشمند» را به «دیپلماسی انفرادی» تغییر شکل و فرم داده است. در تغییر مکانیسم سیاست خارجی واشنگتن ، یک نکته واضح وجود دارد ؛ کاخ سفید با شخص «بنیامین نتانیاهو» دچار تعارض منافع شدید و «اختلافات تاکتیکی» شده است.
درز بگو مگوی شخصی ترامپ با نتانیاهو و امتناع سفر رئیس جمهوری آمریکا به سرزمین اشغالی در سفر به خلیج فارس نشان دهنده یک شکاف بی سابقه در روابط واشنگتن با تل آویو است. آمریکایی ها بدون اطلاع تل آویو با حماس ارتباط برقرار می کنند. آنها همچنین پس از توافق با یمن ، ناو «یو.اس.اس هری ترومن» را از دریای سرخ خارج می کنند. ظاهرا مذاکرات ایران و آمریکا هم محل چالش بین آمریکا و اسرائیل است اما واقعیت این است که ترامپ از اسرائیل هم به عنوان یک اهرم فشار استفاده کرده است.
دیپلمات ارشد ایران در نقد مواضع آمریکا و ترامپ می گوید: «آمریکا اساسا در سه ماه گذشته نشان داد که کماکان به شدت تحت نفوذ اسرائیل قرار دارد . جهتدهی سیاست خاورمیانهای این کشور در دست اسرائیل و لابیهای نیابتی آن در واشنگتن قرار دارد .»
این منبع آگاه در ادامه می افزاید:«ساکنان جدید کاخ سفید نیز علی رغم همه ادعاهایشان مبنی بر استقلال فکری و عملی در تعیین سیاست خارجی آمریکا بر اساس منافع ملی این کشور، شاید حتی بیشتر از سلف دموکرات خود تابع مطامع تلآویو شده اند.»
چشم انداز مبهم دور ششم مذاکرات
فضای غبارآلود مذاکرات یک چشم انداز مبهم درباره دور ششم مذاکرات یا حتی احتمال «تعلیق مذاکرات» تا رسیدن به نقطه مطلوب برای ادامه چانه زنی ها را تصویر می کند. «سید عباس عراقچی» وزیر خارجه ایران روز سهشنبه درباره پیشنهاد آمریکا به ایران درباره توافق هستهای گفت: «پیشنهاد مکتوبی که از آمریکا دریافت کردیم، دارای ابهامات و سوالات بسیار زیادی است و خیلی از مسائل در این پیشنهاد روشن نیست.»
از میان خبرها می توان استنباط کرد که واشنگتن در چارچوب «بازی عدم قطعیت در خطوط قرمز» دنبال «فریز و گداخت» رسانه ای و طرح موضوعات غیرسازنده است. دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی صراحتا می گوید: «متاسفانه آمریکا با زیادهطلبیها و تکرار حرفهای توخالی گذشته عملا مذاکره را به بن بست کشانده است.»
بررسی رفتار امریکا در مقابل اروپا، روسیه، چین، اوکراین و پروندههای تخاصمآمیز، عنصر زمان و طرح ضربالاجل دارای اهمیتی ویژه است؛ تهران هم از بازی زمان مستثنی نیست. در امتداد تاکتیک برچسبزنی و تکرار، تاکتیک «بازی سرزنش» به شدت مورد توجه واشنگتن است. تروییکای اروپایی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در زمین زمان بازی میکنند. اعمال فشار زمان برای ایجاد آشفتگی فکری در ذهن مخاطب یک عنصر ویژه است.
سناریوهای سخت روی میز تهران
فروپاشی مذاکرات اگرچه قطعی نیست و روزنه های امید در مسقط مشاهده می شود اما رویکرد طرف آمریکایی و کبریت بازی آژانس بین المللی انرژی اتمی در انبار اورانیوم امکان «عدم توافق» را پررنگ می کند. ایران زیر بار «توافق یکجانبه و بد» نخواهد رفت و در این راستا سناریوهای مختلفی در تهران تهیه و تنظیم شده است.
غربی ها در توسعه به شرق اروپا و مشخصا اوکراین، گمان می کردند که روسیه بنا به منافع اقتصادی دست به اقدامی نخواهد زد اما خطای محاسباتی اینجا بود که هیچ کشوری در پاسخ به معماواره امنیت و حیات دست به عقب نشینی نمی زند. حالا همین معادله در خاورمیانه در حال تکرار است.
راهبرد ابهام، عدم قطعیت، پرستیژ جنگ تهران ذیل وعده صادق توانسته تلاش تلآویو برای کسب برتری را با چالش مواجه کند. نه آمریکا و نه اسرائیل راهبردی جز تهدید و آرایش نظامی راهبردی مقابل ایران ندارند. در بشکه باروت غرب آسیا، هر گونه خطای محاسباتی به شعلهور شدن آتش جنگ به گستره خاورمیانه منجر میشود. «سید عباس عراقچی» وزیر أمور خارجه ایران صراحتا در سفر به کشورهای منطقه اعلام کرده بود که «تهران هم گزینه جنگ، هم گزینه صلح را روی میز دارد» اما تهران بازی های پیچیده تری در مشت دارد.
تهران می داند که ممکن است اسرائیل برای برهم زدن موازنه قدرت در خاورمیانه اقدام به عملیات نظامی بزند اما گزینه «پینگ پنگ» همچنان روی میز ایران است. تل آویو گمان می کند که خروج جنگ از منطقه خاکستری برای آنها یک فرصت بینظیر است در حالی که برخورد به وسعت خاورمیانه اتفاقی است که بیش از همه منافع ایالات متحده را در معرض تهدید قرار خواهد داد.
بنا به نظر «استفان والت» نظریه پرداز رئالیست ، ورود به موازنه وحشت تحت معماواره بقا می تواند معادله را به «بازدارندگی نهایی» هدایت کند. ناگفته نماند به موازات پرونده اتمی ایران ، ساختار نظام هسته ای جهان در شکننده ترین وضعیت گرفتار شده است.
در مقابل مرد دیوانه نه میتوان کاملا به اصول و چارچوبهای دیپلماتیک تکیه کرد و نه باید گزینه نظامی را بیش از حد برجستهسازی کرد اما در مقابل مرد دیوانه نباید کم آورد. سیاست اصولی ایران در «دکترین بالانس» مقابل ایالاتمتحده و چندجانبهگرایی در آشفتهبازار روابط بینالملل رویکردی است که منافع حداکثری ایران را میتوان دنبال کرد.
چانه زنی های آشکار و پنهان بازیگران منطقه ای به موازات روزنه های دیپلماسی در مسقط منجر به نوعی خوش بینی محتاطانه علی رغم فضای غبار آلود مذاکرات ایران و آمریکا می شود ؛ آیا واشنگتن و شخص ترامپ در نقطه فروپاشی بازی عدم قطعیت انعطاف نشان خواهند داد؟
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.