کرونا و شبهعلم
دکتر مجید مؤمنیمقدم.عضو هیئتعلمی دانشگاه حکیم سبزواری
اصطلاح «شبهعلم» به مجموع مطالبی گفته میشود که به غلط بهعنوان مطلب علمی ارائه میشوند، اما این مطالب در حقیقت هیچکدام از معیارهای علمی را نداشته و هیچ کار علمی و تحقیقاتی نیز روی آنها انجام نشده است؛ بنابراین بههیچوجه علم، آنها را مشروع نمیداند.
باورهایی مانند فال قهوه، فال چینی و آنچه رمالها برای درمان و... ارائه میدهند، از نمونههای سنتی شبهعلم است. اما امروزه و در دنیای مدرن، با فراگیرشدن استفاده از اینترنت و شبکههای مجازی در کنار تولید محتوا از طریق انواع مختلف مدیا، جنبههای جدیدی از نشر شبهعلم دیده میشود؛ بهطوریکه با نگاهی موشکافانه مشخص میشود بخش بزرگی از اطلاعاتی که هر روزه در شبکههای اجتماعی بین مخاطبان به اشتراک گذاشته میشود، فاقد معیارهای علمی است. این در حالی است که این مطالب با استفاده از ترفندهای مختلف بهگونهای بازگو میشوند که ذهن مخاطب را مدیریت کرده و محتوای نادرست را برای مخاطب مطلبی قابل قبول جلوه میدهند. ما روزانه در معرض حجم گستردهای از محتوای تبلیغاتی از طریق رسانههایی همچون تلویزیون، اینترنت و شبکههای مجازی هستیم؛ برخی از این تبلیغات اگرچه برای ما بسیار جذاب هستند، اما مخاطب آگاهتر به سواد رسانه در دنیای مدرن، باید نسبت به صحت این حجم از تبلیغات که روزانه از طریق رسانههای مختلف قصد ورود به ذهنش را دارند، همواره با دید انتقادی بنگرد و به ظاهرسازی و اغراق رسانهها در کاملبودن و بینقصبودن موارد تبلیغاتی با
دیده شک و تردید بنگرد.
یکی از نتایج نشر شبهعلم، جنبه سودجویانهای است که بدون درنظرگرفتن سلامت مخاطب و صرفا در راستای سود مالی بیان میشود. شاید این موضوع تا قبل از پاندمی کرونا، زیاد حائز اهمیت نبود، اما پس از شیوع کرونا که پدیدهای جدید بود و درمان و پیشگیری خاصی برای آن وجود نداشت، یکباره و در حجم وسیعی، اخبار مرتبط به این ویروس جدید شبکههای مجازی و انواع مدیا از روزنامه تا تلویزیون و اینترنت را به خود اختصاص داد. یک بیماری ناشناس که در ابتدا توانست برای فرصتطلبان اقتصادی، سفره جدیدی را پهن کند تا بتوانند روشهای درمانی بدون پایه و اساسی را برایش معرفی کنند. متأسفانه در این میان شاهد تلاش افرادی ناآشنا به علم واقعی بودیم که با شبهعلم درباره کرونا صحبت کردند.
این حجم از اطلاعات بدون پایه و غیرعلمی که در پوشش علمی مبهم و بیاساس، برای مخاطبان خود روشهای درمانی مختلفی را برای درامانماندن از بیماری کرونا معرفی میکرد، آسیبهای زیادی را به مردم تحمیل کرد. مصرف الکلهای مختلف به صورت خوراکی که متأسفانه منجر به کشته و نابیناشدن تعدادی از هموطنانمان شد و همچنین مواردی مانند نوشیدن ادرار شتر یا درمانهای بیاساس گیاهی برای کرونا ازجمله مثالهای بارز این آسیبها بود.
چنین افرادی با بیان جنبههای علمی کاذب یا ناقص درباره برخی خواص مواد مختلف، سعی در این دارند که چنین مواردی را روشی درمانی جلوه دهند و با فروش محصولات خود در این جو متورم، یکشبه صاحب درآمدهای کلان شوند.
متأسفانه موضوع شبهعلم در میان افرادی که سطح دانش و سواد علمی و رسانهای بالایی ندارند، میتواند بهشدت مجابکننده باشد؛ چراکه اصول علمی را نمیدانند و تنها به یک بُعد توجه میکنند و بهراحتی فریب میخورند.
یکی دیگر از عادات سودجویان شبهعلم، این است که خود را به جریانات سنتی و حتی مذهبی نسبت میدهند! آنها اغلب ظاهر، گفتار و بیان خاصی را در پیش میگیرند و خود را نگران حال انسانها و جامعه نشان میدهند. جالبتر این است که با وجود اینکه راهکارهای آنها معیار و منطق علمی ندارد و هیچ آزمون علمیای را پشت سر نگذاشته است، اغلب سودجویان شبهعلم بر گفته خود تأکید زیادی دارند و راهحل یا داروی آنها بهطور عجیبی برای طیف وسیعی از بیماریها قابل تجویز است و فواید بیحدی دارد! در این میان، خوشبختانه حمایت همهجانبه مراجع تقلید و بزرگان روشهای سنتی درمانی در شرایط اخیر از علم و روشهای علمی، خط بطلانی را بر شبهعلم کشید.باید بگوییم کرونا با همه مشکلات و مصائبی که برای جهان پیش آورد، امروزه ما را نسبت به قبل آگاهتر کرده؛ اینکه بهسادگی هر مطلبی را که با ظاهر فریبنده بیان میشود، باور نداشته باشیم و بدانیم آنچه علم میگوید، بارها مستندتر و مفیدتر از شبهعلم است. بدیهی است در چنین شرایطی، رسالت افراد دانشگاهی در بیدارسازی جامعه بسیار حائز اهمیت است. در دانشگاه میآموزیم که هر مطلب علمی نیازمند گذراندن مراحل مختلفی برای
اثبات است و برای مطالب علمی منابع مختلف قدرتمندی در دسترس است. بدون شک، دانشگاهیان میتوانند با بیان منطقی خود، هر روز بیش از پیش شبهعلم را در کشور عزیزمان کمرنگ کنند.
اصطلاح «شبهعلم» به مجموع مطالبی گفته میشود که به غلط بهعنوان مطلب علمی ارائه میشوند، اما این مطالب در حقیقت هیچکدام از معیارهای علمی را نداشته و هیچ کار علمی و تحقیقاتی نیز روی آنها انجام نشده است؛ بنابراین بههیچوجه علم، آنها را مشروع نمیداند.
باورهایی مانند فال قهوه، فال چینی و آنچه رمالها برای درمان و... ارائه میدهند، از نمونههای سنتی شبهعلم است. اما امروزه و در دنیای مدرن، با فراگیرشدن استفاده از اینترنت و شبکههای مجازی در کنار تولید محتوا از طریق انواع مختلف مدیا، جنبههای جدیدی از نشر شبهعلم دیده میشود؛ بهطوریکه با نگاهی موشکافانه مشخص میشود بخش بزرگی از اطلاعاتی که هر روزه در شبکههای اجتماعی بین مخاطبان به اشتراک گذاشته میشود، فاقد معیارهای علمی است. این در حالی است که این مطالب با استفاده از ترفندهای مختلف بهگونهای بازگو میشوند که ذهن مخاطب را مدیریت کرده و محتوای نادرست را برای مخاطب مطلبی قابل قبول جلوه میدهند. ما روزانه در معرض حجم گستردهای از محتوای تبلیغاتی از طریق رسانههایی همچون تلویزیون، اینترنت و شبکههای مجازی هستیم؛ برخی از این تبلیغات اگرچه برای ما بسیار جذاب هستند، اما مخاطب آگاهتر به سواد رسانه در دنیای مدرن، باید نسبت به صحت این حجم از تبلیغات که روزانه از طریق رسانههای مختلف قصد ورود به ذهنش را دارند، همواره با دید انتقادی بنگرد و به ظاهرسازی و اغراق رسانهها در کاملبودن و بینقصبودن موارد تبلیغاتی با
دیده شک و تردید بنگرد.
یکی از نتایج نشر شبهعلم، جنبه سودجویانهای است که بدون درنظرگرفتن سلامت مخاطب و صرفا در راستای سود مالی بیان میشود. شاید این موضوع تا قبل از پاندمی کرونا، زیاد حائز اهمیت نبود، اما پس از شیوع کرونا که پدیدهای جدید بود و درمان و پیشگیری خاصی برای آن وجود نداشت، یکباره و در حجم وسیعی، اخبار مرتبط به این ویروس جدید شبکههای مجازی و انواع مدیا از روزنامه تا تلویزیون و اینترنت را به خود اختصاص داد. یک بیماری ناشناس که در ابتدا توانست برای فرصتطلبان اقتصادی، سفره جدیدی را پهن کند تا بتوانند روشهای درمانی بدون پایه و اساسی را برایش معرفی کنند. متأسفانه در این میان شاهد تلاش افرادی ناآشنا به علم واقعی بودیم که با شبهعلم درباره کرونا صحبت کردند.
این حجم از اطلاعات بدون پایه و غیرعلمی که در پوشش علمی مبهم و بیاساس، برای مخاطبان خود روشهای درمانی مختلفی را برای درامانماندن از بیماری کرونا معرفی میکرد، آسیبهای زیادی را به مردم تحمیل کرد. مصرف الکلهای مختلف به صورت خوراکی که متأسفانه منجر به کشته و نابیناشدن تعدادی از هموطنانمان شد و همچنین مواردی مانند نوشیدن ادرار شتر یا درمانهای بیاساس گیاهی برای کرونا ازجمله مثالهای بارز این آسیبها بود.
چنین افرادی با بیان جنبههای علمی کاذب یا ناقص درباره برخی خواص مواد مختلف، سعی در این دارند که چنین مواردی را روشی درمانی جلوه دهند و با فروش محصولات خود در این جو متورم، یکشبه صاحب درآمدهای کلان شوند.
متأسفانه موضوع شبهعلم در میان افرادی که سطح دانش و سواد علمی و رسانهای بالایی ندارند، میتواند بهشدت مجابکننده باشد؛ چراکه اصول علمی را نمیدانند و تنها به یک بُعد توجه میکنند و بهراحتی فریب میخورند.
یکی دیگر از عادات سودجویان شبهعلم، این است که خود را به جریانات سنتی و حتی مذهبی نسبت میدهند! آنها اغلب ظاهر، گفتار و بیان خاصی را در پیش میگیرند و خود را نگران حال انسانها و جامعه نشان میدهند. جالبتر این است که با وجود اینکه راهکارهای آنها معیار و منطق علمی ندارد و هیچ آزمون علمیای را پشت سر نگذاشته است، اغلب سودجویان شبهعلم بر گفته خود تأکید زیادی دارند و راهحل یا داروی آنها بهطور عجیبی برای طیف وسیعی از بیماریها قابل تجویز است و فواید بیحدی دارد! در این میان، خوشبختانه حمایت همهجانبه مراجع تقلید و بزرگان روشهای سنتی درمانی در شرایط اخیر از علم و روشهای علمی، خط بطلانی را بر شبهعلم کشید.باید بگوییم کرونا با همه مشکلات و مصائبی که برای جهان پیش آورد، امروزه ما را نسبت به قبل آگاهتر کرده؛ اینکه بهسادگی هر مطلبی را که با ظاهر فریبنده بیان میشود، باور نداشته باشیم و بدانیم آنچه علم میگوید، بارها مستندتر و مفیدتر از شبهعلم است. بدیهی است در چنین شرایطی، رسالت افراد دانشگاهی در بیدارسازی جامعه بسیار حائز اهمیت است. در دانشگاه میآموزیم که هر مطلب علمی نیازمند گذراندن مراحل مختلفی برای
اثبات است و برای مطالب علمی منابع مختلف قدرتمندی در دسترس است. بدون شک، دانشگاهیان میتوانند با بیان منطقی خود، هر روز بیش از پیش شبهعلم را در کشور عزیزمان کمرنگ کنند.