گزارشي از سومين کنفرانس حکمراني و سياستگذاري عمومي با موضوع بررسي فقر آموزشي
فقر آموزشي چيست و چگونه بايد با آن مقابله کرد؟
پنل مبارزه با فقر آموزشي سومين کنفرانس حکمراني و سياستگذاري عمومي در سالن همايشهاي صداوسيما با حضور طيبه موسوي کارشناس آموزشوپرورش، علي زرافشان معاون سابق وزارت آموزشوپرورش، سعيد نوريآزاد فعال رسانهاي، سيدهادي موسوينيک مديرکل دفتر رفاه وزارت تعاون و مهدي بهلولي فعال صنفي فرهنگيان برگزار شد.
طيبه موسوي در ابتداي اين پنل به يافتهها و تجارب آموزشي کشورهاي ديگر و روند قبولي دانشآموزان در کنکور سراسري اشاره کرد و گفت: در کشورهايي که نظام نخبهگرا دارند، بايد راهکارهاي جايگزين ديگري اتخاذ کرد که ميتوان به برگزاري آزمونهاي مهارتي و هوش در هند اشاره کرد که در گزينش شغلها نيز مؤثر بوده است. اين کارشناس آموزشوپرورش در ادامه گفت: يک آسيب اين است که امروزه نياز خانواده به معلم خصوصي، آموزشگاه و کتب کمکدرسي افزايش يافته است و به سمت تجاريشدن آموزش پيش ميرويم.
جلال کريميان، کارشناس فلسفه تعليم و تربيت نيز در ادامه با بيان اينکه آموزش هدف و وسيله فقرزدايي است و به عنوان يک روش پذيرفته شده است اما در کشور ما آنطور که بايد به آموزش توجه نميشود، گفت: تا وقتي که ما نهادي براي مبارزه با فقر در حوزه آموزشوپرورش نداشته باشيم صحبت از فقر و نابرابري و عدالت آموزشي يک صحبت تنهاست و در نهايت هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. علي زرافشان نيز در ادامه اين پنل به نتايج يک تحقيق بينالمللي اشاره کرد و گفت: در کشورهاي فقير تنها سه درصد جمعيت وارد دانشگاه شدهاند؛ در حالي که در کشورهاي با درآمد بالا اين نسبت بيش از ۵۰ درصد است؛ اين موضوع نشان ميدهد آموزش نيز در خدمت توسعه فقر قرار گرفته است. او با بيان اينکه دو نگاه درباره عرضه و تقاضاي آموزش وجود دارد، گفت: يک نگاه اين است که آموزش، توسعه يابد و عرضه شود زيرا رشد آموزش منجر به رفع فقر ميشود و از آنسو فقر آموزشي، فقر اقتصادي توليد ميکند. در نگاه دوم ديده شده که نبايد آموزش را عرضه کنيم بلکه آن بايد مبتني بر تقاضا باشد. معتقدم نبايد بين عرضه و تقاضا جنگ باشد و بايد تعامل برقرار شود. معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش به
دغدغههاي ورود به بازار کار نيز اشاره کرد و گفت: بايد بتوانيم مهارتآموزي را توسعه دهيم؛ مهارتهايي که متکي بر مدرسه نيست. زرافشان ادامه داد: اگر فردي خواندن را ياد نگيرد، فراگيري مابقي مهارتها مانند علوم و رياضي هم به خوبي اتفاق نميافتد زيرا بچهها توانايي خواندن و فهميدن متن را ندارند و سؤال را متوجه نميشوند. او به مطرحبودن فقر آموزشي اشاره کرد و گفت: پروژه مشترکي بين يونسکو و بانک جهاني تحت عنوان سرمايه انساني آغاز شده است تا فقر آموزشي را بسنجند. آنها معتقدند بايد خواندن را تقويت و به رفع مابقي فقرهاي يادگيري کمک کرد. زرافشان ادامه داد: در اين پروژه آمده است که فقر يادگيري يک مسئله فراآموزشي است و رفع آن با اقدامات فرابخشي و مشارکتي امکانپذير است. ايران نيز ميتواند وارد اين پروژه شود تا بودجهاي که دولت صرف اين بخش ميکند اثربخش هزينه شود. در ادامه سعيد نوريآزاد فقر آموزشي را بيصداترين نوع فقر دانست و با اشاره به اينکه فقر و گسست همواره توأم با هم هستند، گفت: وقتي دانشآموزان را با فاکتورهاي مختلف از تفاوت اعتقادي، هوشي، مالي و... جدا ميکنيم، تنوع مدارس را به وجود ميآوريم. او ادامه داد: عدم
تمايل به مدرسه موضوعي جدي است. هماکنون موضوع آموزش از يک مسئله اجتماعي به مسئله دولتي-حاکميتي تبديل شده است. او همچنين يادآور شد: نبايد خانوادهها آموزش را به ديگري بسپارند و از خود سلب مسئوليت کنند. آزاد در پايان تأکيد کرد که معلم بايد کتاب بخواند تا در تربيت نسل آتي مشکلي نداشته باشد.
پنل مبارزه با فقر آموزشي سومين کنفرانس حکمراني و سياستگذاري عمومي در سالن همايشهاي صداوسيما با حضور طيبه موسوي کارشناس آموزشوپرورش، علي زرافشان معاون سابق وزارت آموزشوپرورش، سعيد نوريآزاد فعال رسانهاي، سيدهادي موسوينيک مديرکل دفتر رفاه وزارت تعاون و مهدي بهلولي فعال صنفي فرهنگيان برگزار شد.
طيبه موسوي در ابتداي اين پنل به يافتهها و تجارب آموزشي کشورهاي ديگر و روند قبولي دانشآموزان در کنکور سراسري اشاره کرد و گفت: در کشورهايي که نظام نخبهگرا دارند، بايد راهکارهاي جايگزين ديگري اتخاذ کرد که ميتوان به برگزاري آزمونهاي مهارتي و هوش در هند اشاره کرد که در گزينش شغلها نيز مؤثر بوده است. اين کارشناس آموزشوپرورش در ادامه گفت: يک آسيب اين است که امروزه نياز خانواده به معلم خصوصي، آموزشگاه و کتب کمکدرسي افزايش يافته است و به سمت تجاريشدن آموزش پيش ميرويم.
جلال کريميان، کارشناس فلسفه تعليم و تربيت نيز در ادامه با بيان اينکه آموزش هدف و وسيله فقرزدايي است و به عنوان يک روش پذيرفته شده است اما در کشور ما آنطور که بايد به آموزش توجه نميشود، گفت: تا وقتي که ما نهادي براي مبارزه با فقر در حوزه آموزشوپرورش نداشته باشيم صحبت از فقر و نابرابري و عدالت آموزشي يک صحبت تنهاست و در نهايت هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. علي زرافشان نيز در ادامه اين پنل به نتايج يک تحقيق بينالمللي اشاره کرد و گفت: در کشورهاي فقير تنها سه درصد جمعيت وارد دانشگاه شدهاند؛ در حالي که در کشورهاي با درآمد بالا اين نسبت بيش از ۵۰ درصد است؛ اين موضوع نشان ميدهد آموزش نيز در خدمت توسعه فقر قرار گرفته است. او با بيان اينکه دو نگاه درباره عرضه و تقاضاي آموزش وجود دارد، گفت: يک نگاه اين است که آموزش، توسعه يابد و عرضه شود زيرا رشد آموزش منجر به رفع فقر ميشود و از آنسو فقر آموزشي، فقر اقتصادي توليد ميکند. در نگاه دوم ديده شده که نبايد آموزش را عرضه کنيم بلکه آن بايد مبتني بر تقاضا باشد. معتقدم نبايد بين عرضه و تقاضا جنگ باشد و بايد تعامل برقرار شود. معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش به
دغدغههاي ورود به بازار کار نيز اشاره کرد و گفت: بايد بتوانيم مهارتآموزي را توسعه دهيم؛ مهارتهايي که متکي بر مدرسه نيست. زرافشان ادامه داد: اگر فردي خواندن را ياد نگيرد، فراگيري مابقي مهارتها مانند علوم و رياضي هم به خوبي اتفاق نميافتد زيرا بچهها توانايي خواندن و فهميدن متن را ندارند و سؤال را متوجه نميشوند. او به مطرحبودن فقر آموزشي اشاره کرد و گفت: پروژه مشترکي بين يونسکو و بانک جهاني تحت عنوان سرمايه انساني آغاز شده است تا فقر آموزشي را بسنجند. آنها معتقدند بايد خواندن را تقويت و به رفع مابقي فقرهاي يادگيري کمک کرد. زرافشان ادامه داد: در اين پروژه آمده است که فقر يادگيري يک مسئله فراآموزشي است و رفع آن با اقدامات فرابخشي و مشارکتي امکانپذير است. ايران نيز ميتواند وارد اين پروژه شود تا بودجهاي که دولت صرف اين بخش ميکند اثربخش هزينه شود. در ادامه سعيد نوريآزاد فقر آموزشي را بيصداترين نوع فقر دانست و با اشاره به اينکه فقر و گسست همواره توأم با هم هستند، گفت: وقتي دانشآموزان را با فاکتورهاي مختلف از تفاوت اعتقادي، هوشي، مالي و... جدا ميکنيم، تنوع مدارس را به وجود ميآوريم. او ادامه داد: عدم
تمايل به مدرسه موضوعي جدي است. هماکنون موضوع آموزش از يک مسئله اجتماعي به مسئله دولتي-حاکميتي تبديل شده است. او همچنين يادآور شد: نبايد خانوادهها آموزش را به ديگري بسپارند و از خود سلب مسئوليت کنند. آزاد در پايان تأکيد کرد که معلم بايد کتاب بخواند تا در تربيت نسل آتي مشکلي نداشته باشد.