ابهام در مرگ زن بیمار با تبرئه متهم
شرق: پرونده مرگ زن بیماری که بعد از بستریشدن در بیمارستان فرار کرده و به خانه بازگشته، هرچند در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت، اما همچنان در ابهام باقی ماند.
به گزارش خبرنگار ما، مأموران پلیس سال 92 در جریان درگیری یک زن با همسایههایش قرار گرفتند. بعد از حضور مأموران در محل، زن میانسال بازداشت شد و با توجه به اینکه مشخص شد بیمار است، پلیس او را به بیمارستان منتقل کرد. چند روز بعد زن میانسال در بیمارستان جان خود را از دست داد.
خانواده این زن با شکایت به پلیس اعلام کردند بر اساس نظریه پزشکیقانونی، زن جوان به دلیل جراحاتی که بر بدنش وارد شده، جانش را از دست داده است. آنها گفتند: ملیحه دچار بیماری روانی بود. او یکبار هم خودکشی کرده بود. روزی که او را برای بستری به بیمارستان بردیم، اصلا وضعیت خوبی نداشت، بههمینخاطر هم دکتر او را در بیمارستان بستری کرد. اما یک روز بعد از بستریشدن از بیمارستان فرار کرد و به خانه آمد، اما از آنجایی که ما در منزل نبودیم و او کلید نداشت تا در را باز کند، از همسایهها کمک خواست.
خانواده متوفی در ادامه گفتند: ملیحه حال خوبی نداشت. همسایهها با ما تماس نگرفتند و موضوع را به پلیس هم خبر ندادند، چون احتمالا آنها ترسیده بودند. وقتی مأموران ملیحه را به بیمارستان منتقل کردند، ضرباتی بر بدنش وارد شده بود و بههمینخاطر هم ما شکایت داریم.
بعد از این شکایت، مأمور فوریتهای پلیسی که در محل حاضر شده بود، احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: زمانی که برای مأموریت اعزام شدم، متوجه شدم زنی که بیماری روانی دارد مشکلآفرین شده است. همسایهها به من گفتند او سروصدا کرده و درگیر شده است. با توجه به سابقه متهم، آمبولانس هم خبر کردیم و بعد من بهعنوان مأمور، متهم را در اختیار آمبولانس قرار دادم و به بیمارستان تحویل دادیم. زمانی که من در محل بودم، او آسیبدیدگی شدیدی داشت، بههمینخاطر هم او را به بیمارستان بردیم. من به او نه ضربهای وارد کردم و نه حتی درگیر شدیم.
بااینحال با توجه به شکایت اولیایدم، کیفرخواست علیه مأمور پلیس صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته در جلسه دادگاه حاضر شد. در ابتدای جلسه، کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. در ادامه، اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و شکایت خود را مطرح کردند. آنها گفتند: ملیحه زمان حادثه زنده بود. همسایهها گفتهاند او را خونین سوار آمبولانس کردهاند و مأمور با او بدرفتاری کرده است. ما خواهان این هستیم که خون عزیزمان پایمال نشود.
وقتی نوبت به متهم رسید، او قتل و حتی ضربوجرح متهم را انکار کرد و گفت: من چنین کاری نکردم. همسایهها و کسانی که در محل بودند هم شاهد هستند که من حتی دست به متهم نزدم و فقط او را هدایت کردم تا به سمت آمبولانس برود. او بهشدت مجروح بود و بهخاطر همین موضوع بود که منتظر آمبولانس شدم و او را تحویل تکنیسینها دادم و تا بستریشدنش هم همراهش بودم.
او در ادامه گفت: شاهدان میتوانند توضیح دهند که من کاری نکردم. سپس شاهدی که متهم به دادگاه معرفی کرده بود، در جایگاه حاضر شد. او گفت: ما در محل بودیم که مأمور پلیس آمد. وقتی او آمد، ملیحه زخمی شده بود. او با همسایهها درگیر شده بود و مأمور پلیس کمک کرد که او سوار آمبولانس شود و او را برای درمان به بیمارستان فرستاد. این مأمور هیچ کاری با ملیحه نداشت و من شهادت میدهم که کاری نکرد.
او ادامه داد: من از ابتدای ماجرا آنجا بودم. ملیحه با افراد دیگری درگیر شد، اما من ندیدم چه کسی او را زد، بههمینخاطر هم نمیتوانم کسی را معرفی کنم، اما زمانی که مأمور پلیس آمد، با توجه به وضعیتی که ملیحه داشت، سریع درخواست کرد که آمبولانس بیاید و کار دیگری نکرد.
در ادامه، وکیلمدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت با توجه به اینکه دلیل و سندی وجود ندارد که نشان دهد موکلش چنین کاری کرده است و با توجه به اینکه موکل او بعد از حادثه به محل رسیده بود، درخواست برائت موکلش را مطرح کرد.
در پایان جلسه دادگاه با توجه به نبود مدرک کافی و انکار متهم، رأی بر برائت او صادر شد و علت اصلی مرگ زن میانسال در هالهای از ابهام باقی ماند.
شرق: پرونده مرگ زن بیماری که بعد از بستریشدن در بیمارستان فرار کرده و به خانه بازگشته، هرچند در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت، اما همچنان در ابهام باقی ماند.
به گزارش خبرنگار ما، مأموران پلیس سال 92 در جریان درگیری یک زن با همسایههایش قرار گرفتند. بعد از حضور مأموران در محل، زن میانسال بازداشت شد و با توجه به اینکه مشخص شد بیمار است، پلیس او را به بیمارستان منتقل کرد. چند روز بعد زن میانسال در بیمارستان جان خود را از دست داد.
خانواده این زن با شکایت به پلیس اعلام کردند بر اساس نظریه پزشکیقانونی، زن جوان به دلیل جراحاتی که بر بدنش وارد شده، جانش را از دست داده است. آنها گفتند: ملیحه دچار بیماری روانی بود. او یکبار هم خودکشی کرده بود. روزی که او را برای بستری به بیمارستان بردیم، اصلا وضعیت خوبی نداشت، بههمینخاطر هم دکتر او را در بیمارستان بستری کرد. اما یک روز بعد از بستریشدن از بیمارستان فرار کرد و به خانه آمد، اما از آنجایی که ما در منزل نبودیم و او کلید نداشت تا در را باز کند، از همسایهها کمک خواست.
خانواده متوفی در ادامه گفتند: ملیحه حال خوبی نداشت. همسایهها با ما تماس نگرفتند و موضوع را به پلیس هم خبر ندادند، چون احتمالا آنها ترسیده بودند. وقتی مأموران ملیحه را به بیمارستان منتقل کردند، ضرباتی بر بدنش وارد شده بود و بههمینخاطر هم ما شکایت داریم.
بعد از این شکایت، مأمور فوریتهای پلیسی که در محل حاضر شده بود، احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: زمانی که برای مأموریت اعزام شدم، متوجه شدم زنی که بیماری روانی دارد مشکلآفرین شده است. همسایهها به من گفتند او سروصدا کرده و درگیر شده است. با توجه به سابقه متهم، آمبولانس هم خبر کردیم و بعد من بهعنوان مأمور، متهم را در اختیار آمبولانس قرار دادم و به بیمارستان تحویل دادیم. زمانی که من در محل بودم، او آسیبدیدگی شدیدی داشت، بههمینخاطر هم او را به بیمارستان بردیم. من به او نه ضربهای وارد کردم و نه حتی درگیر شدیم.
بااینحال با توجه به شکایت اولیایدم، کیفرخواست علیه مأمور پلیس صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته در جلسه دادگاه حاضر شد. در ابتدای جلسه، کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. در ادامه، اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و شکایت خود را مطرح کردند. آنها گفتند: ملیحه زمان حادثه زنده بود. همسایهها گفتهاند او را خونین سوار آمبولانس کردهاند و مأمور با او بدرفتاری کرده است. ما خواهان این هستیم که خون عزیزمان پایمال نشود.
وقتی نوبت به متهم رسید، او قتل و حتی ضربوجرح متهم را انکار کرد و گفت: من چنین کاری نکردم. همسایهها و کسانی که در محل بودند هم شاهد هستند که من حتی دست به متهم نزدم و فقط او را هدایت کردم تا به سمت آمبولانس برود. او بهشدت مجروح بود و بهخاطر همین موضوع بود که منتظر آمبولانس شدم و او را تحویل تکنیسینها دادم و تا بستریشدنش هم همراهش بودم.
او در ادامه گفت: شاهدان میتوانند توضیح دهند که من کاری نکردم. سپس شاهدی که متهم به دادگاه معرفی کرده بود، در جایگاه حاضر شد. او گفت: ما در محل بودیم که مأمور پلیس آمد. وقتی او آمد، ملیحه زخمی شده بود. او با همسایهها درگیر شده بود و مأمور پلیس کمک کرد که او سوار آمبولانس شود و او را برای درمان به بیمارستان فرستاد. این مأمور هیچ کاری با ملیحه نداشت و من شهادت میدهم که کاری نکرد.
او ادامه داد: من از ابتدای ماجرا آنجا بودم. ملیحه با افراد دیگری درگیر شد، اما من ندیدم چه کسی او را زد، بههمینخاطر هم نمیتوانم کسی را معرفی کنم، اما زمانی که مأمور پلیس آمد، با توجه به وضعیتی که ملیحه داشت، سریع درخواست کرد که آمبولانس بیاید و کار دیگری نکرد.
در ادامه، وکیلمدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت با توجه به اینکه دلیل و سندی وجود ندارد که نشان دهد موکلش چنین کاری کرده است و با توجه به اینکه موکل او بعد از حادثه به محل رسیده بود، درخواست برائت موکلش را مطرح کرد.
در پایان جلسه دادگاه با توجه به نبود مدرک کافی و انکار متهم، رأی بر برائت او صادر شد و علت اصلی مرگ زن میانسال در هالهای از ابهام باقی ماند.